سیروس کهورینژاد در گفتگو با صبا:
هنر خاطرات یک ملت را در تاریخ به ثبت میرساند
واقعا باید فکری به حال تئاتر، سینما و تمام هنرهای دیگر کرد چرا که این هنر است که خاطرات یک ملت را در تاریخ به ثبت میرساند. بعدها این فیلم را خواهند دید و خیلی بهتر از ما قضاوت خواهند کرد.
مریم عظیمی – فیلم سینمایی «ماهیان سرخ» به کارگردانی و تهیهکنندگی اسد سیاح روز یکشنبه ۳۰ دی ماه در گروه سینمایی هنر و تجربه به اکران رسید و پس از این مخاطبان میتوانند به صورت آنلاین این فیلم را از طریق پلتفرم هاشور تماشا کنند. در فیلم «ماهیان سرخ» که روایتی عاشقانه را به ماجرای شهدای قواص و کربلای ۴ پیوند میزنند بازیگرانی مانند حسن اسدی و سیروس کهورینژاد و بازیگران خوزستانی ایفای نقش کردهاند. در ادامه گفتوگوی خبرنگار صبا با بازیگر این فیلم را میخوانید.
از جذابیتی که باعث شد همکاری با این پروژه را بپذیرید بگویید.
آقای سیاح فیلم اولی بودند اما سوژه ماجرا برای من جذاب بود و این احتمال برایم مهم بود که بتوانم در طول ساخت هم پیشنهاداتی بدهم تا در بخشی از کار که خودم حضور دارم تاثیرگذار باشم چون سینمایی که جان میگیرد و تصویر زیبایی که مقابل دیدگان مخاطب میآید حاصل کار گروهی است و این کار گروهی شامل خلاقیت تمام اعضای گروه از فیلمبردار و گریمور بگیرید تا بازیگر است و بازیگر یک بخشی از این گروه است که وظیفه جان بخشیدن به تمام عناصری که در کار وجود دارد و حس بخشیدن به آنها را بر عهده دارد. در واقع همه چیز با او معنا پیدا میکند از نظر من بازیگر در ترکیب کادر تصویری که مونتاژ و همه کارهایش انجام شده یک بخش است اما بخش مهمی که همه اجزای تصویر در ترکیب بندی به حضور او و چگونگی حضور او به شدت مربوط میشوند. بنابراین من میخواستم در این خصوص و در این جنس از کار که خیلی کم دیالوگ و بسیار رمز آلود است برای این کاراکتر تجربهای داشته باشم و ببینم چگونه میشود با تعداد پلانها و دیالوگ محدود به کاراکتر جان بخشید.
به ندرت میبینیم که افراد خودشان را به چالش بکشند!
خواستم ببینم با تجربهای که تاکنون در این عرصه کسب کردم آیا میتوانم به چنین نقشی را ایفا کنم. وقتی کارگردانی نقشی به انسان محول میکند به شما اطمینان کرده است و بخشی از اثر خود را به شما سپرده و من به عنوان بازیگر باید درست این کار را انجام بدهم. سینمای ما دچار مخاطرات بسیار زیادی است و همیشه این مخاطرات در مقابل اثر هنری و زمانی که برای ساخت کار دارید میایستد و از عدم هماهنگی بگیرید تا مسائلی که در پشت صحنه یا تولید وجود دارد خود را نشان میدهد بنابراین به عنوان یک بازیگر باید خود را از تمام این فضاها جدا کنید و تبدیل به کاراکتری شوید که جلوی دوربین است و این خود یکی از چالشهای سینمای امروز ماست. ما زمانی که کاری را میپذیریم اصلاً نمیتوانیم پیشبینی کنیم که آیا اکران میشود، به انتها میرسد و آیا این تصاویری که ما در این ترکیب بندی برایش زحمت میکشیم درست کنار هم قرار میگیرند! سینمای ما امروز وابسته به مسائل زیادی است که قابل پیشبینی نیستند و همین مسئله فیلمسازی را به یک ریسک بسیار بزرگ تبدیل کرده است. زمانی که هنرمندیا تیم سازنده یک اثر این ریسک را انجام میدهد و به عنوان یک فیلمساز یا تیم سازنده یک فیلم پا به عرصه میگذارد واقعا سرنوشتش مشخص نیست. در این فیلم نیز هر روزمان با چالشی مواجه بود از چالش با گریمور، صدابردار و نورپرداز بگیرید تا امکانات فنی و من باید با هر کدام از اینها کلنجار میرفتم تا آنها را به رشدی برسانم که آن ترکیب بندی لازم شکل بگیرد و در آن ترکیب بندی بتوانم کارم را انجام دهم. بنابراین صحبت و بحث زیادی میکردیم و خوشبختانه احساس میکنم که به نتیجه نشسته است هرچند که ضعفهایی دارد و گروه تولید با مخاطرات عجیب و غریب و طاقت فرسایی مواجه بود اما فیلم سعی کرده حرف خودش را بزند و این سعی در وضعیتی که ما داریم مقدس و قابل احترام است. در واقع علاوه بر یک وظیفه میهنی و وطن پرستانه که ما در مقابل بسیاری از عزیزانی که ۸ سال خواسته یا ناخواسته درگیر مخاطرات مختلفی بودند داریم، سینما نیز نسبت به تاریخ سرزمین خودش دارد و من هم سعی کردم که وظیفهام را انجام دهم.
سخن پایانی
شاید پیش از من بزرگان این عرصه خیلی اساسیتر به این مسائل اشاره کرده باشند که واقعا باید فکری به حال تئاتر، سینما و تمام هنرهای دیگر کرد چرا که این هنر است که خاطرات یک ملت را در تاریخ به ثبت میرساند. بعدها این فیلم را خواهند دید و خیلی بهتر از ما قضاوت خواهند کرد بنابراین احساس میکنم که سینما باید دوباره راه اصلی خودش را پیدا کند چرا که امروز خیلی از سینماگران ما راهشان را گم کرده اند و آنچه بسیاری از عزیزان گرانقدر ما بنیان گذاشتهاند به بیراهه رفته است. امروز حضور در یک فیلم و اثر برای ما با چالش زیادی همراه است و باید ببینیم که آیا اثر برای ما و ملت ما قابل دفاع است و آیا اصلاً ارزش دارد که چشم، گوش و وقت یک فرد صرف آن شود حقیقت این است که برخی از فیلمها اصلاً ارزشی ندارند و کارهای سخیفی هستند و متاسفانه سینمای تجاری ما در این جهت رشد پیدا کرده و سینمایی که واقعاً سینما است در این بحبوحه و گل و لای زمان خودش را کنار کشید تا آلوده نشود و امیدوارم اوضاع و احوال به شکلی باشد که دوباره سینماگران ما فیلمهای خوبی بسازند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است