ماهان؛ فیلمی برای کودکان مبتلا به سرطان
حمید شاهحاتمی در اولین حضورش در سینما سراغ ساخت یک سوررئال رفته و فیلمی را با عنوان «ماهان» برای کودکان مبتلا به سرطان ساخته است.
روزنامه صبا: «ماهان» نخستین تجربه حمید شاهحاتمی فرزند علی شاهحاتمی، فیلمساز ایرانیست. او در اولین حضورش در سینما سراغ ساخت یک سوررئال رفته؛ از علاقه به تئاتر تا نحوه مواجهه اش با سرطان که ما را به جهان تازهای میبرد.
بازگشت همایون ارشادی با فجرچهلم پس از یک غیبت طولانی از نکات جالب توجه «ماهان» است. در ادامه گفتگو با علی شاه حاتمی، تهیه کننده «ماهان» را میخوانید.
«ماهان» چه داستانی را روایت میکند؟
داستان یک بازیگر تئاتر است که مبتلا به سرطان شده و امیدش را از دست داده، اما به کمک همسرش که کارگردان و عروسک گردان است، به زندگی امیدوار میشود. همسرش به او میگوید که بچههایی که با سرطان، دست و پنجه نرم میکنند، به امید نیاز دارند و من و تو به عنوان هنرمند وظیفه داریم که برایشان نمایش اجرا کنیم و امید را به آنها برگردانیم و از آنجایی که تحرک برای مبتلایان به سرطان مفید است، اینها با دوچرخه، شروع به سفر میکنند و در طول سفر برای بچهها نمایشی را اجرا میکنند.
از سختیهای زمان فیلمبرداری بگویید؟
به نظرم این یک مورد مشترک است بین فیلمسازانی که در این مقطع کار کردند به خصوص برای ما سختی کار چند برابر بود، چون در اوج کرونا و تعطیلیهایی که دولت اعلام میکرد به سر میبردیم. فیلم باید در چندین شهر از ایران (از تهران تا اصفهان و نطنز و یزد و در نهایت چابهار) فیلمبرداری میشد و تمام شهرهایی که در آنها فیلمبرداری داشتیم جزء شهرهای پرخطر و قرمز بودند و حتی خیلی از شهرها، از ورود مسافر و گروه فیلمبرداری، ممانعت میکردند. اما بالاخره توانستیم استاندارها و فرمانداران را راضی کنیم که امکان ورود و کار در شهرهایشان را برای ما فراهم کنند. مثلا ما قرار بود در یک کلیسا فیلمبرداری کنیم، اما طبق دستور استانداری، کلیساها و مساجد را بسته بودند و هماهنگی برای ورود به این مکانها، کار را سخت میکرد ولی در نهایت با تمام چالشها بدون این که به تیم آسیبی برسد توانستیم کار را به اتمام برسانیم.
از ارتباط کاریتان با کارگردان فیلم بگویید. آیا در حین تولید به اختلاف نظر یا اختلاف سلیقه برمیخوردید؟
من قبلا با حمید شاه حاتمی یک کار مشترک ساخته بودم. «رویای سینما» که به واسطه آن کار، حمید جایزه بهترین کارگردانی را از جشنواره کودک، رشد و یک جشنواره در کره گرفت و حضورش در این جشنوارههای بین المللی باعث شد به تواناییاش اعتماد کنم. به هر حال طبیعی است که به واسطه سن و سالمان، نگاه متفاوتی نسبت به هم داشته
باشیم، اما از آنجایی که این یک کار مستقل بود، این امکان برایش وجود داشت که آنچه را که فکر میکند درست است و آنچه را که به ساختار فیلمش کمک میکند عملی کند. خودش تصمیم گیری میکرد و من هم در این خصوص کاملا آزادش گذاشته بودم. اگر مشورتی بود با من انجام میداد. این حس استقلال خیلی مهم بود. من در سایر کارهایی هم که در جایگاه نویسنده بودهام برخلاف نویسندگان دیگر، به کارگردانها اجازه میدادم که آنچه را که صلاح میدانند حتی بدون اطلاع من، در متن، تغییر بدهند و آن فیلی را بسازند که دلخواه خودشان است. در این مورد هم حمید کاملا مستقل بود و همان طور که خودش میخواست فیلم را ساخت.
همکاری با کارگردان کار اولی، برای رقابت در جشنواره فیلم فجر برایتان ریسکی داشت یا خیر؟
به نظر من نسل جدید نسل پیشرو است و نگاه متفاوتی به نسبت نسل ما به سینما دارد. وجود امکانات مختلف هم، شناخت نسل جوان را به نسبت ما از سینما بیشتر کرده است و حتی راحتتر میتوانند کار کنند. اعتماد به نفسی که فیلم سازان جوان دارند، قابل اعتنا و با ارزش است و معمولا هم خروجیهای خوبی داشته است. فیلم سازان جوان در این سالها خوب درخشیدهاند و بعضا کارهایشان در سطح بین المللی قابل عرضه است. میتوانم بگویم که این اطمینان در حد صد در صد برای من وجود داشت و میدانستم که حمید به عنوان یک کارگردان جوان، از پس ساخت این فیلم بر میآید.
پس شما همچنان تمایل به همکاری با کارگردانان کار اولی دارید؟
بله. این سومین باری بود که این کار را میکردم. البته فیلم «ماهان» برای حمید اولین کار مستقل حساب میشود، چون فیلم سینمایی قبلی را به طور مشترک، کارگردانی کرده بودیم، اما بله من همچنان مایل به همکاری با کارگردانان نسل جدید هستم.
به نظرتان فیلم «ماهان» در جشنواره فجر با چه اتفاقاتی روبرو میشود؟
به نظر من وقتی یک فیلمساز، فیلمش را ساخت دیگر حرفی برای گفتن ندارد. من یک فیلم داشتم به نام «ترکشهای صلح» که نزدیک به ۱۰ جایزه بین المللی دریافت کرد و جزء فیلمهایی بود که جشنوارهها در پی اکرانش بودند. در یکی از سختترین دورههای جشنواره دفاع مقدس هم ۳ یا ۴ جایزه گرفت، اما در جشنواره فجر دیده نشد. در حالی که بر اساس نگاه منتقدین هم، یک نقطه عطف در کارنامه من بود. بنابراین خیلی به رقابت فکر نمیکنم و این مسئله را خیلی جدی نمیگیرم. طبیعتا وقتی جای یک گروه داوری با گروهی دیگر عوض بشود، ممکن است که در نظراتشان نسبت به فیلم، اشتراکاتی وجود داشته باشد، اما قطعا تفاوتهایی هم در انتخابشان وجود دارد. یعنی بر اساس سلیقه و شناختی که افراد، نسبت به سینما دارند فیلم برترشان را انتخاب میکنند، اما به نظرم اگر مخاطب با فیلم ارتباط برقرار کند، آن فیلم موفق است. باید بگویم که «ماهان» پیشاپیش برای من یک فیلم موفق است. کاری به ساختار و فیلمنامه و کارگردانی و فیلمبرداری ندارم، از این جهت آن را موفق میدانم که برای اولین بار در کل تاریخ سینمای جهان فیلمی ساخته شده با این نیت که تمام درآمدهایش، هزینه درمان کودکان سرطانی شود. تاکید میکنم که تمام درآمد فیلم، نه بخشی از آن. تمام درآمدهای فیلم از اکران تا رایت تلویریونی و هر نوع درآمدی که داشته باشد، قرار است به یک موسسه تقدیم شود برای درمان کودکان مبتلا به سرطان و فراتر از این قرار است این فیلم را به عنوان یک هدیه از طرف سینمای ایران به تمام کشورهای دنیا تقدیم کنیم که به هر صورتیکه میخواهند فیلم را در کشورشان اکران کنند و درآمدش را هزینه درمان کودکان مبتلا به سرطان در کشور خودشان کنند. اگر این یک تجربه موفق باشد، دلم میخواهد فیلم بعدیام را هم به همین شکل، چه توسط خودم و چه یک کارگردان جوان بسازم، و تمام درآمدش را صرف ساخت مدرسه در کشور کنم.
انگیزه انجام این کار از کجا به وجود آمده است؟
انگیزه در وجود همه ما هست. همه ما باوجود تمام مشکلاتی که در زندگی داریم به اندازه توانمان به هم کمک میکنیم و این همدلی به شکلهای مختلف انجام میشود. من در تیتراژ فیلم هم نوشتهام که تمام درآمدهای این فیلم متعلق به بچههای مبتلا به سرطان است و حتی برای اینکه بعدا کسی نگوید شاه حاتمی با این کار دارد برای فیلمش تبلیغ میکند، قبل از ساخت فیلم به موسسه مردم نهاد نور که کارش درمان کودکان سرطانی است رفتهام و با این مجموعه، یک تفاهم نامه امضا کردهام که کل درآمدهای این فیلم، برای درمان کودکان مبتلا به سرطان، به این موسسه تعلق میگیرد. ماهان قرار است به مردم امید بدهد. امیدوارم که با همراهی مردم در جهت دیدن فیلم، این اتفاق بزرگ، رقم بخورد و مخاطبان بدانند که در خلق این اتفاق، یک سهم کوچک ولی بسیار ارزشمند دارند.
از انتخاب بازیگران بگویید. گزینههای انتخابی چقدر به گزینههای اولیه مدنظرتان نزدیک بودند؟
از ابتدا تصمیم داشتیم که از حضور بازیگران تازه نفس در کنار بازیگران با تجربه استفاده کنیم، از آغاز میدانستیم که کار سختی در پیش داریم چرا که بازی در مقابل دوربین سینما بسیار سخت است و ظرایف خاص خودش را دارد. در جلسههای تمرین، سعی کردیم که شخصیتها را برای بازیگران بشکافیم و وجوه پررنگ و در حاشیه مانده شخصیتها را برایشان تشریح کنیم، خوشبختانه حضور هامون قاپچی که به همراه زهرا شاه حاتمی نگارش فیلمنامه را به عهده داشتند، به عنوان بازیگردان کمک کرد تا ذهنیت و خواستههای من و خودش را بهتر به بازیگران منتقل کند. در این فیلم، سعی در نمایش واقعگرایی رایج که در فیلمهای سینمای ما به شدت باب شده را نداشتیم. جلسههای تمرین قبل از فیلمبرداری به سه بازیگر جوان ما کمک کرد تا بیشتر و بهتر بتوانند در جهان شخصیتهای داستان، قرار بگیرند. فکر میکنم هر کارگردانی بعد از گذراندن تمامی مراحل فنی، با خودش «ای کاشهایی» دارد و فکر میکند که اگر فیلم را دوباره بسازد، احتمالا فیلمی منسجمتر، بهتر و با نقاط ضعف کمتری میسازد.
متاسفانه شرایط تولید در سینمای ایران، روز به روز سختتر میشود. وظیفه کارگردان بیشتر از پرداختن به متن، رسیدن به حاشیهها و شرایط نا به سامان تولید است. به این شرایط، وضعیت وخیم کرونا در سال گذشته را هم اضافه کنید. در مرحله انتخاب اولیه، از نظر فیزیک به بازیگرانی که میخواستیم، رسیدیم. حضور همایون ارشادی و رامین ناصرنصیر یک اتفاق دلگرم کننده و زیبا بود. رفتار حرفهای و صبورانه و با اشتیاق این عزیزان به من بسیار انرژی میداد. در کنار هم قرار گرفتن دوستان با تجربه در کنار بازیگران تازه کار و جویای نام، معمولا ترکیب خوبی میشود.
اولین تجربه ساخت فیلم برای جشنواره فیلم فجر، با همه حساسیت و رقابتی که در این جشنواره وجود دارد، چطور بود؟
صادقانه باید بگویم که در ابتدای ساخت این فیلم هدفم نه شرکت در جشنواره و نه رقابت بود. به نظرم رقابت در سینما معنا ندارد. همه دست اندرکاران سینما برای هدفی خاص و با یک مسئولیت اجتماعی و انسانی پا به این عرصه میگذارند. نه برندهای وجود دارد و نه بازندهای. هدف من و گروه ما کمک به انسانهایی بود که شاید در مراحل درگیری و دست و پنجه نرم کردن با سختترین روزهای زندگیشان، بارقههایی از امید به زندگی خودشان بتابانند. کاری که تنها و تنها به خودشان بستگی دارد. متاسفم که فیلمهای دیگری که بی شک شایسته حضور در جشنواره بودند از این فرصت بازماندند و امیدوارم که برای فیلمهای این عزیزان، بهترین اتفاق بیفتد. از روزی که آغاز به کار کردیم، تصمیم گرفتیم که عواید فروش فیلم را صرف درمان کودکان سرطانی بکنیم. بنابراین جایزه ما شنیدن این خبر است که روند درمان بیماران مبتلا به سرطان تسهیل شود و برای آنها شرایط ویژهای در نظر گرفته بشود. وضعیت اقتصادی زندگی روزمره برای مردمی که درگیر بیماری نیستند بسیار سخت شده، حالا بیمارانی را در نظر بگیرید که بسیاری از داروها و درمانهایشان تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرد و سیاستهای حمایتی هم شاملشان نمیشود. همه ما در جامعه به هم متصل هستیم و باید همدرد یکدیگر باشیم. وظیفه ما به عنوان هنرمند رساندن صدای این قشر مظلوم به مسئولان است. نجات جان حتی یک نفر باید برای همه ما اهمیت داشته باشد.
حضور علی شاه حاتمی در این فیلم چقدر به شما و خروجی کار کمک کرد؟
بی گمان حضور و حمایتهای ایشان در روی ریل قرار گرفتن این پروژه، نقش اساسی ایفا کرد. اگر تجارب ایشان نبود نمیشد با صرف چنین هزینهای، فیلمی را ساخت که در چندین شهر ایران فیلمبرداری شده است. آن هم در زمان کرونا که شرایط کار و سفر، بسیار سختتر از قبل بود. اما باید بگویم که در طول پروژه رابطه ما کاملا رابطه یک تهیه کننده و کارگردان بود که البته مناسبات حرفهای هم، همین گونه ایجاب میکند. برای همین ایشان هم در اموری که مربوط به من بود، ورود نمیکردند.
«ماهان»، چه نکته یا لحظه ویژهای دارد که بتواند در ذهن مخاطب ماندگار شود؟
به نظرم یک فیلم نمیتواند تنها یک لحظه ویژه داشته باشد یا بگوییم نکته فیلم همین یک لحظه است و تمام. هر فیلم به تعداد بیننده خودش میتواند معنا داشته باشد، اما میتوانم بگویم که فیلم ماهان درباره این است که بیماری یک فرد تنها مربوط به خود او نیست و هر فرد در اجتماع مثل حلقهای از زنجیر به دیگری پیوند دارد. ما در این فیلم از امید صحبت میکنیم. در مرحله پژوهش و در بررسیهای میدانی متوجه شدیم که امیدوار بودن در روند درمان، بسیار تاثیرگذار است. بیمار با سپری کردن دورههای درمانی، رفتارهای متناقضی از خود نشان میدهد و گویا تولدی دوباره دارد. فیلم «ماهان» همراه با یک بیمار به سفر دور و درازی در عمق شخصیت او میرود. با واکاوی هراسها و گسستها، ترس از دست دادن و تمام شدن…
به عنوان نخستین حضورتان در جشنواره فجر، چه پیش بینیای برای فیلمتان دارید؟
فیلم «ماهان» فیلم خاصی است. از این رو که با جریان متداول سینمای بدنه ایران که در این روزها رایج شده متفاوت است. سعی میکند شاعرانه به زیبایی زندگی یک فرد نگاهی دوباره کند. زمانی که فکر میکنی قرار است در این دنیا نباشی شاید جهان را از منظر دیگری ببینی. برای فیلمم پیش بینی خاصی ندارم و همین که این امکان برای من و گروه سازنده ماهان برقرار شده که زحماتشان دیده شود، راضی هستم. قضاوت را به داوران و مردم میسپاریم. به امید آن که مقبول و کارگشا باشد.
فریده مسعودی
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است