بهروز شعیبی کارگردان «بدون قرار قبلی» و بازیگر «هناس»:
فیلم من به سینمای اجتماعی تنــه نمیزند
بهروز شعیبی کارگردان «بدون قرار قبلی» و بازیگر «هناس» در خصوص این فیلمها و چالشهایش گفتگویی با روزنامه صبا داشته است که در ادامه می خوانید.
روزنامه صبا: «بدون قرار قبلی» برداشتی آزاد از داستان مصطفی مستور به قلم مهدی تراببیگی، فرهاد توحیدی و کارگردانی بهروز شعیبی است. پنجمین فیلم شعیبی یک جور دعوت به خودشناسی است، فیلمی است که در برلین، تهران و اطراف مشهد میگذرد و به گفته خودش به لحاظ قصهپردازی، جنس ساختار و روایت متفاوتتر از کارهای دیگرش است. او کارگردان فیلمهایی، چون «روز بلوا»، «دارکوب»، «سیانور» و بازیگر کارهایی، چون «گیلهوا»، «مغز استخوان» و «طلا و مس» است. شعیبی امسال با دو فیلم «هناس» و «بدون قرار قبلی» که به ترتیب بازیگر و کارگردان آنهاست، در چهلمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. این کارگردان در گفتوگویی با «روزنامه صبا» به سوالات ما در خصوص این فیلمها و چالشهایش پاسخ داده که در ادامه میخوانید.
فیلمنامه فیلم «بدون قرار قبلی» با نگاه به یکی از داستانهای مصطفی مستور نوشته شده است. آیا فیلم شما یک اثر اقتباسی محسوب میشود؟ در واقع شخصیتها پرداخت خودتان است یا دقیق همانهایی است که در داستان وجود دارند؟
ما قرارمان بر این بود که با مضمون کلی فیلم قصهای را طراحی کنیم، ولی طرحها و قصهها آن چیزی که دلخواهمان باشد، نبود. به همین دلیل ترجیح دادم تا زمانی که قصه خوبی در اختیار نداریم فیلم را تولید نکنیم، تا اینکه به پیشنهاد یکی از دوستانم به داستانی کوتاه از مصطفی مستور برخوردم. آقای مستور را از قبل میشناختم و مخاطب داستانهای ایشان بودم، ولی تا قبل از آن تلنگری که دوستم زده بود به داستانهای ایشان فکر نکرده بودم. به هرحال ما شروع به کار کردن روی یکی از داستانهای مستور کردیم. اول با مهدی تراببیگی و بعد هم با فرهاد توحیدی هماهنگ کردیم تا اینکه به داستان «بدون قرار قبلی» رسیدیم. زمانی که این قصه به دلخواه ما رسید، مستور را در جریان قرار دادیم. ایشان با روی گشاده به گروه ما اضافه شدند. در کل باید بگویم فیلم «بدون قرار قبلی» بیشتر اثری اقتباسی است تا برداشتی آزاد از داستان ایشان.
«بدون قرار قبلی» به لحاظ مضمون و محتوا چقدر شبیه آثار قبلی شماست؟
ترجیح من این است وارد فضای هر فیلمنامهای که میشوم با کارهای قبلیام فاصله داشته باشد. فکر میکنم «بدون قرار قبلی» به لحاظ قصهپردازی، جنس ساختار و روایت متفاوتتر از کارهای دیگرم باشد. کارهای قبلی من از این حیث که به سینمای اجتماعی تنه میزدند و به نوعی در بستر جامعه میگذشتند، متفاوت بودند، اما این فیلم به نوعی درونیتر است و زبان متفاوتتری دارد. به نظرم تلاش ندارد که به سینمای اجتماعی تنه بزند، بیشتر دوست دارد قصهای را تعریف کند که مربوط به بازگشت ریشهها و اصل خود است.
سینمای بهروز شعیبی چه سینمایی است و اساسا دغدغه اصلی شما در سینما چیست؟
علاقه شخصی من این است که فیلمهایم اصرار به تکرار نداشته باشند، یعنی هر فیلم به لحاظ ساختار و لحن متفاوت باشد، اما به لحاظ مضمون نمیتوانم بگویم خیلی متفاوت هستم به این دلیل که یکسری مضامین مانند روابط خانوادگی، پدر، مادر، عشق و علاقه، دغدغههای شخصی من هستند و تا هر زمانی که احتیاج باشد در خصوصشان حرف میزنم. نگاهم این است که این موضوعات همیشه و در هر فضای هنری نیاز به یادآوری دارند و هرگز تمام نمیشوند. در کل خودم تعریفی از این ندارم که چه سینمایی را دوست دارم. در هر دورهای بنا به شرایطی که در آن قرار دارم یک سمت و جهت متفاوتی ممکن است داشته باشم.
یکی از نکات جالب توجه فیلم شما ترکیب بازیگران است. چطور به این ترکیب رسیدید؟
اصولا تلاش من بر این بوده که فیلمهایم را با بازیگران توانمند کار کنم. علاوه بر چهار بازیگر اصلی «بدون قرار قبلی» تمام بازیگران فیلم، حتی آنهایی که در مشهد مقابل دوربین رفتند، مثل بازیگر خردسال فیلم، حامی ترابی که از میان ۲۰۰ کودک انتخاب شد یا آقای رضا صابری که از اساتید تئاتر مشهد هستند، همگی فوقالعاده کار کردند؛ بنابراین راجع به مقوله بازیگری سعی کردهام در مرحله انتخاب و تعامل با بازیگران وقت بیشتری بگذارم و ماجرا را آسان نگیرم. به نظرم حضور مصطفی زمانی، صابر ابر، پگاه آهنگرانی و الهام کردا ترکیب بسیار خوبی بود. ضمن اینکه این مجموعه بازیگرها از شانس و اقبال ما بود که در «بدون قرار قبلی» نقشآفرینی کردند چرا که ما در سینمایی هستیم که در بستر پیشتولید، هم به دلیل کمبود بازیگران خوب و هم به دلیل شکلی که آنها در شیوه کاری خود دارند خیلی زمان و فضا برای انتخاب نداریم، به همین دلیل من از انتخاب این ترکیب برای فیلم خودم، بسیار خوشحال هستم.
لوکیشن فیلم «بدون قرار قبلی» در کدام منطقه یا مناطق بود؟
فیلم مدت یک هفته در برلین، ده روز در تهران و حدود دو ماه و نیم در مشهد و اطراف مشهد یعنی (روستای کنگ و منطقه نشتیفان) فیلمبرداری شد، به همین دلیل تنوع لوکیشن زیاد داشتیم. تقریبا هر پلان فیلم در منطقهای فیلمبرداری شده است که از ترکیب آنها سعی کردهایم فضای متنوعی را در «بدون قرار قبلی» به وجود بیاوریم.
در خصوص چالشهای ساخت فیلم کمی توضیح دهید.
تمام فیلمها با مشکل کرونا مواجه شدند، طبیعتا ما هم از این غائله مستثنی نبودیم. سفرهایی که داشتیم برایمان چالش بودند، اما چالش بزرگ و اصلی ما فیلمبرداری در حرم امام رضا بود. قرار بود فیلم ما در زمان کرونا اتفاق نیفتد. به همین دلیل ما باید تلاش دو برابری میکردیم. مجبور بودیم قصه خود را با حجم زیادی هنرور بسازیم که آنها بتوانند با فاصله از فضای کرونا قصه را تعریف کنند. به همین دلیل این کارمان را سخت کرده بود. طبیعتا در ایام کرونا خیلی از فیلمها با این مسائل درگیر بودند، آن هم در فضای کاری ما که ارتباط آدمها محدود نیست.
شما در چهلمین جشنواره فجر علاوه بر فیلم خودتان، فیلم «هناس» ساخته حسین دارابی را هم دارید، کمی در خصوص این همکاری بگویید.
حسین دارابی را از سالهای قبل میشناختم. ایشان سالها تدوینگر بودند و فیلمهای کوتاه میساختند. به عقیده من حسین دارابی جزو کسانی است که آینده خوبی دارد، تکنیک سینما را میشناسد و برای کاری که میکند در تلاش است. یکی از نکاتی که بازی در این کار را پذیرفتم شناخت ایشان و قصه فیلم بود. رابطه زن و شوهری که برگرفته از یک واقعیت است. رابطه خوبی که میتوانستیم با آن همذاتپنداری کنیم، در جلسات اولی که درباره فیلم صحبت کردیم سعی ما بر این بود به چیزی که مدنظر فیلمنامه است نزدیکتر شویم و آن را عمیقتر کنیم. دلیل دیگر من، خود گروه بود. من وقتی که بازی میکنم با وقتی که فیلم میسازم دو رویکرد متفاوت دارم، زمانی که آدم خودش فیلم میسازد در مرحله انتخاب عوامل و ساخت یک گروه است که فضا را به وجود بیاورد. اما وقتی که بازی میکند بسیار اهمیت دارد که وارد کدام مجموعه میشود. حقیقتا من در کنار گروه «هناس» احساس امنیت داشتم.
همکاری با مریلا زارعی در «هناس» چگونه بود؟
همکاری با مریلا زارعی بسیار لذتبخش است. من حدود دوازده سال پیش فیلم سینمایی «گزارش یک جشن» را با او کار کرده بودم و بعد از سالها مجددا با او همبازی شدم.
مضمون «هناس» چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
هر مسئلهای چه ملی، چه عقیدتی و چه احساسی، زمانی در قاب تصویر جذاب میشود که بتوانیم یک رویکرد انسانی برایش شکل دهیم. من از این بابت «هناس» را بسیار دوست دارم. یعنی زمانی که ما مسئله ملی را با وجود تمام دلخوشیها و نگرانیهایمان در قالب یک رابطه عاطفی بین زن و شوهر یا یک خانواده تعریف میکنیم فضای بسیاری برای همذاتپنداری وجود دارد. در واقع فضایی را به وجود میآورد که هرکسی در هر حرفهای و با هر نگاهی بتواند آن را درک کند، و به این صورت است که ما میتوانیم در داستانپردازیمان موفق شویم. به عقیده من این بستر در فیلم «هناس» وجود داشت.
شما علاوه بر کارگردانی بازیگری هم میکنید. آیا قصد دارید هردو را به شکل موازی با هم پیش ببرید؟ کدام فضا برایتان شیفتگی و جذابیت بیشتری دارد؟
حقیقتا دغدغه و درگیری کارگردانی را بیشتر در خودم میبینم. ولی اگر جایی بدانم با یک قصه و فضای خوب طرف هستم دیگر برایم اهمیتی ندارد، آنجا سعی میکنم که جزو آن گروه خوب باشم. مثلا من دو سال پیش فیلم «مغزاستخوان» را که ساخته حمید قربانی، دوست عزیزم بود بازی کردم، چون آن قصه و فضا را دوست داشتم همراهشان شدم. اگر فیلم خوب باشد و به آدمها اعتماد کنم حتما استقبال میکنم.
فیلم سینمایی «روز بلوا» را به مینیسریال تبدیل کردید. این خواست اصلی خودتان بود یا برای فضا و شرایط کرونا این کار را کردید؟ چه تصمیمی برای فیلم جدیدتان دارید؟
به دلیل کرونا نبود. در فضای جشنوارهای سال ۹۸ تمام تلاشها بر این بود که درباره «روزبلوا» قضاوت شود و این اثر را نادیده بگیرند. برای همین ما از این مسئله به شدت دلخور شدیم، چرا که فیلم را با صداقت برای مخاطب ساخته بودیم، اما قضاوتهای آن دوره به گونهای بود که فیلم را تخریب کردند. در واقع از آن دوره ما این دغدغه را داشتیم که چطور فیلم توسط مخاطب دیده و قضاوت شود. متریال و مونتاژ اولیه فیلم این اجازه را به ما میداد که از آن یک مینی سریال در بیاوریم. مجموع تمام اینها باعث شد که ما به سراغ این تبدیل برویم. خوشبختانه «روزبلوا» در نماوا پخش شد و ما بازخوردهای بسیار خوبی را گرفتیم، اما فیلم «بدون فیلم قرار قبلی» به دلیل شکل ساخت و فضایی که دارد، همچین امکانی را نخواهد داشت و اصولا اینکه بگویم حالا به این شکل و تبدیل فیلمهایم به مینیسریال فکر میکنم نه حقیقتا اینطور نیست.
تبسم کشاورز
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است