بهزاد عمرانی، بازیگر نقش ساعت:
خوانندگیام را فراموش کرده و ساعت شدم!
بهزاد عمرانی که اغلب آن را به عنوان خواننده گروه «بمرانی» میشناسیم، یکی از بازیگران نمایش «دیو و دلبر» است که در آن نقش «ساعت» را ایفا میکند.
شاید بتوان گفت که نمایش موزیکال یکی از گونههای نمایش است که هنرمندان کشور ما کمتر به آن پرداختهاند. البته که کارهای خوبی هم در این حوزه به صحنه رفته است که خاطراتشان هنوز در یاد مخاطبان باقی مانده است. اما مدت مدیدی نمیشود که هنرمندان ما به سمت این حوزه سوق پیدا کرده و نمایشهای موزیکال را بر صحنه میبرند. وقتی از تئاتر موزیکال صحبت به میان میآید یعنی دو هنر موسیقی و نمایش در یک روایت موسیقیایی به موازات هم پیش میروند. هنرمندی هم که بر روی صحنه رفته و نقشآفرینی میکند لازم است که هم هنر بازیگری را بداند و هم تکنیکهای موسیقی و آواز را بلد باشد. یکی از نمایشهای موزیکالی که این شبها در تالار وحدت به صحنه میرود «دیو و دلبر» به کارگردانی ماهان حیدری است. داستان همان قصه عشق معروف میان دیو و دلبر و باطل کردن طلسم با مهرورزی و دوست داشتن است. داستانی معروف که بیننده را به ایام کودکی خود میکشاند. حمید حامی، بهزاد عمرانی، خسرو پسیانی، کامران جهانبانی، نیکا افکاری، مدیا هاشمی، امیررضا توانایی، ثمیلا تحویلداری، تینا یوسفی، رها میرمیثاقی، مایسا مظلومی، رستا میر باقری، هادی آبیاری، صادق صبح زاهدی و پوریا خداهمتی بازیگران این نمایش هستند و بهزاد عبدی کار آهنگسازی این موزیکال را برعهده دارد.
به بهانه اجرای این روزهای «دیو و دلبر» بهزاد عمرانی، بازیگر نقش ساعت گفتوگویی را با روزنامه صبا انجام داد و از نقش خود و چالشهای حضور در نمایش گفت.
آقای عمرانی! در نمایش «دیو و دلبر» جنس صدایی که به مخاطب ارائه میدهید با صدای همیشگیتان فرسنگها فاصله دارد و مشخص است که به هنگام ایفای نقش کاراکتر «ساعت» صداسازی انجام میدهید. باتوجه به این که شما به عنوان خواننده گروه «بمرانی»، چهرهای شناخته شده و بسیار موفق هستید. این تغییر موقعیت و صدا به نظرتان ماجرایی پرریسک جلوه نکرد که شاید مخاطب آن را پس زده و نپذیرد؟
من زمانی که قرار شد بهعنوان بازیگر به این کار بپیوندم پیشینه خوانندگیام در گروه بمرانی را فراموش کردم. در این نمایش از صدایی برای خواندن بهره میبرم که آن صدایی نیست که در کنسرتهایم از آن استفاده میکنم. یعنی در این نمایش برای خود و به فراخور نقشی که ایفاگر آن هستم صداسازی انجام دادم. به این فکر کردم که شخصیت «ساعت» میتواند چه جنس صدایی داشته باشد و من تا چه میزان و بازهای قادر به تغییر صدای خود و خواندن با آن هستم. زمانی هم که برای اجرای نقشم به روی صحنه میروم به هیچ عنوان به این نکته که من خواننده گروه بمرانی هستم فکر نمیکنم و خودم را عضو کوچکی از موزیکال دیو و دلبر میدانم که باید شخصیت نقش ساعت را به نمایش بگذارم. البته باید بگویم که تجربه انجام کارهای مختلفی همچون بازیگری، صداپیشگی و کارهای دیگری که انجام دادم به هنگام ایفای نقش به کمکم میآیند.
شما در کنار کار خوانندگی در گروه بمرانی تاکنون در پروژهها و موقعیتهای مختلفی حضور داشتید. حالا هم که مشغول به بازیگری در یک نمایش موزیکال هستید. اولویت اصلی شما در هنر چیست؟ اگر خوانندگی را دوست دارید چه عاملی باعث میشود که هر از چندگاهی در پروژههای مختلف توانایی بازیگری خود را نیز محک بزنید؟
خوانندگی در گروه بمرانی اولین اولویت کاری من است. در هر پروژه دیگری هم که مشغول به کار میشوم همواره نگاهم این است که حضورم در آن پروژه چه تجاربی را میتواند برای ارتقای هرچه بهتر و بیشتر کار خوانندگیام به همراه بیاورد. اگر به رزومه بازیگری من نگاه کنید، میبینید که همواره هنگام انتخاب نقشهایم به این نکته توجه میکنم که کاری که قرار است آن را انجام دهد، برایم اندوختهای به ارمغان بیاورد. حتی به هنگام اجرا در قامت خواننده گروه بمرانی نیز من به همراه گروه سعی داشتیم خودمان را در موقعیتهای مختلف قرار داده و تجربه کسب کنیم. برای مثال در شهر برلین داخل یک سیرک اجرا کردیم و یا تجربه خواندن در کافه و یا برنامه تلویزیونی را داریم. من از تجربه کردن و به چالش کشیدن خود استقبال میکنم.
در ذهن شما نمایشهای موزیکال چه جایگاهی دارند. حضورتان در این نمایش بیشتر به دلیل مقوله موزیکال بودن آن بود یا خود قصه دیو و دلبر برایتان جذاب بود و شما را به این سمت سوق داد که در نقش ساعت به روی صحنه بروید؟
حضور در یک نمایش موزیکال همواره یکی از رویاهای من بوده و دوست داشتم که چنین موقعیتی را تجربه کنم. حتی همواره از تماشای کارتونهای کمپانی دیزنی که از موزیک استفاده میکنند، لذت میبردم. تماشای آثار موزیکال را دوست دارم و طبیعتا حضورم به عنوان عضوی کوچک در این نمایش برایم بسیار لذتبخش است. من قبل از این که خودم شروع به کار کنم هم تمامی نمایشهای موزیکالی که در ایران به صحنه رفتند همچون «بینوایان» یا «اشکها و لبخندها» را دیده بودم. اما خود قصه «دیو و دلبر» هم برایم جذاب بود. در کودکیام بارها این کارتون را دیده بودم و حتی بعدترها که فیلمش ساخته شد، به تماشای فیلمش هم نشستم. جدا از نمایش همیشه شخصیت ساعت برایم خندهدار و دلنشین بود. زمانی هم که این پروژه به من پیشنهاد شد، تنها مشکلم تداخل زمانی کار با اجراهای بمرانی بود که خوشبختانه این موضوع هم حل شد و با اشتیاق به این نمایش پیوستم.
نمایش موزیکال، کار بازیگری و خوانندگی را به صورت توامان در دل خود دارد. این ماجرا میتواند در روند اجرا چالش ایجاد کند. شما برای ارائه هرچه بهتر نقشتان چگونه این کاراکتر فانتزی نزدیک شدید؟ تعاملتان با دیگر بازیگران کار مثل آرش نعیمیان تا چه اندازه در شیوه پرداخت نقشتان تاثیرگذار بود؟
وقتی قرار میشود که به عنوان بازیگر در نمایشی موزیکال ایفای نقش کنیم، باید تمرکز و نگاهمان به نقشی باشد که قرار است به آن جان ببخشیم. یعنی دیگر نمیتوان گفت که خواننده هستم و همواره با این صدا خواندهام پس الان هم بر رو صحنه همین کار را انجام خواهم داد. من فکر میکنم وقتی پذیرفتم که در نقش ساعت به صحنه بروم، دیگر باید تکتک جزئیات رفتاری، صدایی، حرکتی و شخصیتیام را به ساعت بودن نزدیک کنم. پس هر چه که بودم یا هستم را پشت در سالن نمایش رها کرده و غرق نقشم میشوم. ساعت شخصیتی اغراق شده دارد و به عنوان یک کاراکتر فانتزی بسیار جذاب است. یکی از بزرگترین شانسهایی هم که در این نمایش داشتم آرش نعیمیان بود که پارتنر من است و نقش «شمعدان» را ایفا میکند. با او بسیار راحت هستم و کنار هم برای اجرای بهترمان ایدهپردازی میکنیم. شاید برایتان جالب باشد که بدانید، بعد از این که من برای نقش ساعت اتود زدم، آقای حیدری، کارگردان کار، شیوه بازی من را پسندید و شروع به بازنویسی نمایشنامه کرد تا در نسخه جدید بیشتر به کاراکتر ساعت پرداخته شود. من ابتدا فکر میکردم که نقشم کم باشد و بعد متوجه شدم که دقایق بسیاری روی صحنه خواهم بود. باید بگویم که ارتباطی که توانستم با نقش ساعت برقرار کنم و صداسازیای که انجام شد در ارائه نقش بسیار برایم کمککننده بود. بازخوردم از جانب مخاطبان هم خوب بوده و به نظر میرسد که تماشاگران با این کاراکتر با همه خودخواهیها، ترسها و محافظهکاریهایش ارتباط میگیرند.
انتهای پیام/