روزنامه صبا

روزنامه صبا

بهزاد خلج:

سعی کردیم قاضی را واقعی نشان دهیم


بازیگر «آقای قاضی» با بیان اینکه شخصیت‌ها الزاماً نه کاملاً سیاه هستند و نه کاملاً سفید بلکه خاکستری‌اند تاکید کرد که؛سعی کردیم این قاضی در عین حال یک انسان واقعی باشد.

روزنامه صبا نقش‌آفرینی بهزاد خلج را می‌توان یکی از غافلگیری‌های «آقای قاضی» دانست. خلج که در آستانه چهل سالگی وارد عرصه بازیگری شد، نزدیک به یک دهه است که به‌عنوان بازیگر فعالیت می‌کند اما شاید «آقای قاضی» را بتوان نقطه عطفی در مسیر بازیگری‌اش دانست. او با این مجموعه نشان داد که می‌تواند پیچیدگی‌های کاراکتر حساسی مثل یک قاضی را به‌شکلی متقاعدکننده از کار در آورده و بار جذابیت یک مجموعه تلویزیونی را به دوش بکشد. قابل‌انتظار است که از این به بعد نام بهزاد خلج را در تعداد بیشتری از آثار نمایشی بشنویم. بازخوردهایی که مجموعه «آقای قاضی» کسب کرده و موفقیت بهزاد خلج، بهانه‌ای شد تا پای صحبت‌های او با روزنامه صبا نشسته و در مورد مسیری که تاکنون طی کرده است و پیچیدگی‌های بازی در نقش یک قاضی با او گفت‌وگو کنیم.

علاقه به حوزه نمایش و سینما از کجا در شما شکل گرفت؟

من در یک خانواده سینمایی بزرگ شدم. پدرم کارمند سالن سینما بود. آن‌طور که خودش می‌گوید، کمی پس از تولد من تصمیم گرفت کار خود را ارتقا دهد. بعد از آن مدتی مسئول اصلاح رنگ و نور استودیو فیلمساز شد و سپس به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفت. همچنین در خانه‌مان دائماً با آپارات فیلم نگاه می‌کردیم. خیلی از روزها هم با پدرم به کانون پرورش فکری رفته، پشت صفحه موویلا نشسته و فیلم و انیمیشن نگاه می‌کردم. این علاقه در من ریشه دوانده بود. جالب است بدانید که مادرم از کودکی همیشه به من می‌گفت وقتی بزرگ شوم گوینده خیلی خوبی شده و وارد صداوسیما خواهم شد.

با وجود این پیشینه سینمایی، به‌نظر می‌رسد که نسبتاً دیر وارد حوزه بازیگری شدید. درست است؟

بله. درست است چون هیچ‌وقت تصمیم نداشتم بازیگر شوم. در کودکی ادای بازیگرها را درمی‌آوردم اما به بازیگرشدن فکر نمی‌کردم. عاشق این بودم که بعد از تماشای فیلم‌ها، جلوی آینه ادای بازیگران را دربیاورم، اما به‌عنوان شغل به آن نگاه نکرده بودم.

چه شد که نظرتان عوض شد؟

در ۳۸ سالگی‌ام، یکی از دوستانم بسیار به من اصرار کرد که یک کلاس بازیگری بروم. خیلی هم ممانعت کردم اما برای این‌که روی آن آدم را کم کنم به کلاس بازیگری رفتم و همان سال در یک جشنواره مونولوگ، جایزه بازیگری را دریافت کردم. آن اتفاق انگار پیامی برای من داشت و به این فکر کردم که شاید برای این کار درست شده باشم.

چه دوره‌هایی را گذراندید؟

من تحصیلات دانشگاهی ندارم. اما فکر می‌کنم ۹ سال صبح تا شب زندگی‌ام در کارگاه‌های بازیگری گذشت. از کارگاه‌های آقای دژاکام شروع کردم. بعد در دوره‌های خانم بخت‌آور ادامه دادم و در نهایت سه یا چهار سال نزد آقای کیومرث مرادی درس خواندم.

به مجموعه «آقای قاضی» بپردازیم. طبعاً بازی در نقش شخصیتی مثل یک قاضی، شما را وارد حوزه حساسی می‌کند. از یک طرف قضاوت امر بسیار دشواری است و همین باعث پیچیدگی‌های شخصیتی می‌شود. از سوی دیگر آثاری که در سینما و تلویزیون ما کاراکتر قاضی را محور کار قرار دهند خیلی کم‌تعدادند. بنابراین نمونه‌هایی که به‌عنوان یک بازیگر بتوانید از آن‌ها الهام بگیرید خیلی کم است. در عین حال باید از یک طرف قاضی را باورپذیر از کار درمی‌آوردید و از سوی دیگر در عین نمایش ویژگی‌های مختلف کاراکتر، او را هم به شخصیت همدلی‌برانگیزی تبدیل می‌کردید و هم به شخصیتی که چندان دور از واقعیت نباشد. وگرنه ممکن بود حتی در راه پخش سریال مشکل ایجاد شود. آیا ورود به این حوزه حساس تأثیری هم بر جنس بازیگری شما گذاشت؟ آیا محدودیت‌هایی را برای شما ایجاد کرد؟

نه. در این راه سجاد مهرگان خیلی با من همراه بود. شخصیت‌ها الزاماً نه کاملاً سیاه هستند و نه کاملاً سفید بلکه خاکستری‌اند. این در مورد تمام شخصیت‌ها صدق می‌کند. البته هر چه زمان جلوتر می‌رود سرعت زندگی بیشتر شده و شخصیت‌ها پیچیده‌تر می‌شوند. برای من خیلی مهم بود که قاضی‌ای را بازی کنم که گاهی خوب است و گاهی هم بد. گاهی زور می‌گوید، گاهی خشمگین می‌شود، گاهی انتقام می‌گیرد، گاهی رئوف است و بخشنده. وقتی با قضات صحبت می‌کردیم می‌گفتند آن‌ها هم ترس‌هایی دارند و اشتباهاتی می‌کنند. گاه وقتی به خانه می‌روند به این فکر می‌کنند که آیا تصمیم‌شان درست بوده یا نه. چیزی که در شخصیت قاضی خیلی مهم بود این بود که این آدم یک انسان است. برایم خیلی مهم بود که این «انسان» را بازی کنم. اما این نکته را هم مورد توجه قرار دادیم که این قاضی چگونه «باید باشد» و چه چیزی «نباید باشد». الآن در برخی از نظرات به ما می‌گویند که مگر یک قاضی این‌قدر لبخند می‌زند؟ در عین حال که این قاضی باید یک انسان واقعی می‌بود، باید چیزهایی را به او اضافه هم می‌کردیم. باید این نکته را منتقل می‌کردیم که اصلاً ایرادی ندارد که قاضی گاهی اوقات لبخند بزند. هیچ ایرادی ندارد که در حین کار قهوه هم بخورد. مگر قهوه‌خوردن جرم است؟ همین نکته برای عده‌ای عجیب بود. این موارد را بیشتر سجاد و آقای مرادی مدیریت کردند. آن‌ها از بیرون به من نگاه کرده و خیلی جاها می‌گفتند برخی از حرکاتم اشتباه است. این را هم باید بگویم که قضاوت از سخت‌ترین کارهای دنیا است و من قطعاً در طول بازی‌ام اشتباهاتی هم داشته‌ام. شاید حرف‌هایی زده باشم یا کارهایی کرده باشم که یک قاضی واقعی انجام نمی‌دهد. من فقط یک بازیگرم و دارم یک کار نمایشی انجام می‌دهم.

موردی هم بود که به هر دلیلی از نظر داستانی در سریال نباشد و جای خالی‌اش را احساس کنید؟

به‌شدت علاقه داشتم که در روند ضبط سریال، با جامعه محترم وکلا چالش داشته باشیم؛ البته از نوع مثبت. یعنی اپیزودهایی داشته باشیم که وکلا در آن پررنگ باشند اما زمان این کار را نداشتیم. از طرف خودم می‌گویم که ما نقش وکلا را در این سریال کم‌رنگ دیدیم و چه حیف. ای کاش این اتفاق می‌افتاد. اگر در آینده فرصت ساخت فصل دوم فراهم شود، امیدوارم حتماً وکلا حضور داشته باشند چون خودش بحث جذابی است و چالش ایجاد می‌کند.

تا چه حد از تجربه‌تان در «آقای قاضی» رضایت دارید؟ نتیجه کار را چطور ارزیابی می‌کنید؟

از خدا ممنونم که فرصت بازی در این نقش را برای من فراهم کرد. این مجموعه برای من اتفاق خیلی بزرگی بود. چیزی بود که خیلی دوست داشتم اتفاق بیفتد. از سجاد مهرگان عزیز سپاسگزارم که لطف داشت و به من اعتماد کرد. خیلی هم خوشحالم که مردم دارند به تیم ما لطف می‌کنند، ما را می‌بینند و نظرات خوبی می‌دهند. هر شب به خودم می‌گویم باید منتظر نظرات بد هم باشم. اما تا امروز الحمدلله نظرات مثبتی دریافت کرده‌ام. اتفاقی که افتاده واقعاً نتیجه هدایت و حمایت سجاد مهرگان و آقای مرادی بوده است. مجموعه «آقای قاضی»، از تیم تدارکات (علی آقا، راشد و میلاد) گرفته تا دیگران، تیم حرفه‌ای یکدست و درست‌ودرمانی داشت که خیلی بدون حاشیه پیش رفت. در این راه باید تشکر ویژه‌ای از آقایان احمد شفیعی (تهیه‌کننده) و حسین فریدون‌جاه (مدیر پروژه) داشته باشم که با حرفه‌ای‌گری تمام این کار را مدیریت کردند. ما در طول دوران ضبط، کمترین حاشیه را داشتیم و این خیلی جالب بود. همچنین باید از تمام بازیگرانی که روبه‌روی من بازی کردند تشکر کنم. آن بازیگران رفقای من هستند، خیلی از آن‌ها هم‌کلاسی‌های من بوده و در مواردی هستند. آن‌ها با انرژی‌شان و بازی درست‌شان باعث شدند تا اتفاق خوبی برای من رقم بخورد. همچنین نباید اهمیت به‌سزای حضور بازیگرانی را فراموش کنیم که به‌عنوان تماشاچی حضور پیدا کرده بودند. از آن‌ها خیلی انرژی گرفتم. دست تمام این افراد درد نکند. در نهایت تشکر ویژه‌ای از استادم کیومرث مرادی دارم که نه‌فقط من بلکه هدایت نزدیک به ۳۰۰ بازیگر را در این مجموعه بر عهده داشت. این کار بسیار سخت است و از ایشان ممنونم.

سید آریا قریشی

انتهای پیام /

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است