نگاه روزنامه صبا به فعالیتهای مهران غفوریان و درخشش وی؛
مهران غفوریان، آلپاچینو و دوئل مهرانها
مهران غفوریان زادهٔ ۳ شهریور ۱۳۵۳ بازیگر، کمدین و کارگردان ایرانی است و همه غفوریان را به چشم کمدینی توانمند میدیدند که شاید در زندگی شخصیاش نیز همینطور باشد.
روزنامه صبا – «یک کام دو کام، دیوید بکام…» همین جمله از او در فینال خنداننده برتر ۱۳۹۴، کنار امیر مهدی ژوله کافی بود تا شلیک خنده تماشاگران رای به هوش بالای طنازی و بداههگوییاش دهد. او یک باره وسط استندآپ ژوله پرید و لبخند او را هم کادو گرفت. صحبت از مردی است که روزهای جوانیاش سینه دیوار سینما و تلویزیون ایران گذاشت و با شلاق طنز بر آنها کوفت. «مهران غفوریان» حالا در اواخر دهه پنجم زندگی از تصویری مردی میانقامت، توپر و خوشمشرب فاصله گرفته و شاید از آن هیبت فقط همین آخری برایش باقی مانده است. بعد از آن جراحی سخت… غفوریان آوان دهه ۷۰ خورشیدی، در بحبوحه تحولات اجتماعی ایران، در جامعهای که هنوز ماتمزده جنگ بود، ژانر طنز را برگزید تا از این مسیر گاه دلناخوشیهای مردمش را بستاند، ولو برای چند دقیقه. ایران در آستانه ورود به عصری جدید پس از انقلاب اسلامی و ۸ سال جنگ تحمیلی، به طنز نیازی مبرم داشت. «لبخند سوم» درگاه ورود او به سیمای ایران بود. جایی که با هنرمندانی بزرگ چون زندهنامان مهین دیهیم و حسین عرفانی، همچنین منوچهر آذری را تجربه کارد.
شکوفایی غفوریان اما با مجموعه تلویزیونی «زیر آسمان یک شهر» به سال ۱۳۸۰ با کاراکتر ماندگار «بهروز پیرپکاجکی» یا همان بهروز چاخان بود. تلاقی او و حمید لولایی در نقش خشایار مستوفی، میکسی درخشان ساخت تا زیر آسمان یک شهر به یکی از پربینندهترین مجموعههای سیمای ایران بدل شود. صد البته نصرالله رادش نیز میکوشید در این سریال بدرخشد اما به یقین زوج غفوریان-لولایی بود که زیر آسمان شهر را سر زبانها انداخت. مجموعهای که اقبال عمومیاش مایه ساخت سری دوم و سوم آنهم شد. هرچند در سری سوم، ابتدا درگذشت «رضا ژیان» بازیگر فقید سینما و تلویزیون ایران و بعد حضور گنگ و سردرگم «اکبر عبدی» نتوانست موفقیت دو مجموعه گذشته را تکرار کند.
حضور غفوریان در سینمای ایران با فیلم «کلید ازدواج» ساخته داود موثقی در ۱۳۷۶ آغاز شد. او در فیلمی که بازیگران نامآشنایی مانند علیرضا خمسه، رضا عطاران، نادر سلیمانی، فاطمه صامتی و ساناز سماواتی در آن به نقشآفرینی میپرداختند در نقش «صادق» روی پرده نقرهای رفت.
شخصیتی که همواره رگههایی از او در آثار بعدیاش دیده میشد. مهران غفوریان رفته رفته خود را به عنوان کمدینی توانا با سبکی ویژه خود را به جامعه سینما، تلویزیون و مردم ایران معرفی کرد. سینمایی که هیچوقت از هنرمندی بازیگری قهار چون اکبر عبدی خسته نمیشد، غفوریان را پذیرفت. سالها کار و درخشش در فیلمهای سینمایی کمدی و مجموعههای طنز تلویزیونی شخصیت طنزگون او را تکوین کرد.
همه غفوریان را به چشم کمدینی توانمند میدیدند که شاید در زندگی شخصیاش نیز همینطور باشد. بیآلایش، سادهدل و فردی که تنها در خویشتن خویش خود را زرنگ میپندارد. دنکیشوتی که جای نیزه و قابلمه با تیغ طنز به جنگ دیو افسردگی در عصر بحران روابط بینا فردی میرود. او که ابتدا با جُنگ ۷۷ و پس از آن سالیانی بعد با سریال «درحاشیه» کار با مهران مدیری را هم تجربه کرد، هرازگاهی رقابتی زیرپوستی با مدیری داشت اما رقیب چغر بود و سرسخت! پس غفوریان اغلب در دوئل مهرانها دست پایین را میگرفت. سال ۱۳۹۶ اما اتفاقی بزرگ در کمین کمدین دوستداشتنی ایران بود. غفوریان به دعوت محمد عرب لبیک گفت و برای نخستین بار نقشی جدی را برای ایفا برگزید.
بازی در فیلم «داش آکل» که داستانی کوتاه و بسیار معروف از مجموعه داستان «سه قطره خون» بود و بازی بی بدیل و هنرمندانه غفوریان در نقش «کاکا رستم» که داش آکل سرانجام به ضربت دشنه او کشته میشود، ریسکی بزرگ در زندگی حرفهای مهران غفوریان بود که ثابت کرد او بیش از آنچه نشان میداد هنرهای رو نکرده در چنته دارد. درست مانند سکانسی در فیلم بیخوابی که «رابین ویلیامز» فقید بازی را اصطلاحا ً از آلپاچینو میگیرد و هنرش را نه به عنوان یک کمدین، که یک ضدقهرمان درامی پرتعلیق به رخ میکشد، غفوریان نیز با تلاشی ستودنی مقابل حسین یاری میایستد.
نقشآفرینی غفوریان به حدی رشکانگیز بود که محمدرضا عرب، گریزی جز تحسین او نداشت. کارگردان داشآکل درست روزی که اوقاتش از دست بازیگران داشآکل حسابی تلخ بود و از آنها انتقاد میکرد، یکباره تغییر لحن میدهد و میگوید:«به نظرم در بین بازیگران انتخاب غفوریان بسیار خوب بود چرا که هم فیزیک او خوب بود و هم اینکه میتوانست نقش جدی بازی کند. با اینکه او پای خود را عمل کرده بود و در یک سریال دیگر مشغول بازی بود اما ما صبر کردیم تا شرایط او مناسب شود آنهایی که فیلم را دیدهاند اگر بی انصافی نکنند میگویند که او از عهده نقش خود برآمده است ضمن اینکه به نظرم اصلا خوب نیست یک بازیگر تنها در یک نقش باقی بماند از همین رو من از کار او بسیار راضی هستم… غفوریان حتی گاهی سر صحنه صداسازی میکرد و از همین رو اگر بخواهم صدبار دیگر این فیلم را بسازم باز هم نقش کاکا رستم را به او میدهم» شاید همین گویای توانمندی غفوریان باشد اما به راستی چرا کمدین دوستداشتنی سینما و تلویزیون ایران یک باره از هیبت تیره کاکارستم سر در میآورد. آیا غفوریان میخواست پیامی به سینمای ایران بدهد؟ یا این تنها یک نقشآفرینی متفاوت در کارنامه حرفهای اوست. پاسخ این پرسش تنها در ذهن و سینه یک نفر است. مهران غفوریان، هنرمند دوست داشتنی ایران.
نگاهی به زندگی نامه مهران غفوریان
مهران غفوریان زادهٔ ۳ شهریور ۱۳۵۳ بازیگر، کمدین و کارگردان ایرانی است. او فارغالتحصیل رشته نقاشی بود، اما با بازی در مجموعه لبخند سوم به سال ۱۳۷۷ گام به عرصهٔ بازیگری نهاد. او سپس از ۱۳۸۰ با کارگردانی مجموعهٔ «زیر آسمان شهر» به شهرت رسید.
غفوریان فارغالتحصیل رشتهٔ نقاشی – نقاشی عمومی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی است. بازیگری را با کارگردانی مسعود رشیدی در مجموعه تلویزیونی طنز لبخند سوم آغاز کرد و بسیار زود به عرصه کارگردانان تلویزیونی پیوست. ۱۳۷۶ برنامه گلها را ساخت و حرف تو حرف کار بعدیاش بود. غفوریان سال ۱۳۷۷، با دیگر مهران نامدار سینما و تلویزیون ایران، مهران مدیری هم بازی شد. سپس این چند نفر را کارگردانی کرد که بین مردم به نام هژیرها معروف شده بود. زیر آسمان شهر ساخته او سرآغازی برای پخش هر شب سریالها در تلویزیون شد. با موفقیت این مجموعه ، سریهای دوم و سوم زیر آسمان شهر نیز ساخته شد. غفوریان سپس سال ۸۲ شروع به ساخت سریالی نود شبی دیگر به نام «ورود ممنوع ممنوع» کرد که ساخت این مجموعه پس از پخش چند قسمت با تصمیم مدیر وقت گروه فیلم و سریال شبکه پنج سیما متوقف شد! پس از آن او بیشتر به بازی در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی مشغول شد و تنها یک فیلم ویدئویی به نام «من پلیس نیستم» ساخت. سال ۹۵ هنگام ساخت سریال همسایهها پس از شکستن پای آرش معیریان کارگردان سریال و انصراف او از ادامه کار، غفوریان کارگردانی کار را به عهده گرفت و فیلمبرداری را از اول آغاز کرد.
مهران غفوریان سال ۱۳۹۴ و در جریان مسابقات خنداننده برتر در برنامه خندوانه، توانست به مرحله فینال راه پیدا کند و همراه با امیرمهدی ژوله جایگاه اول را از آن خود کند. او در ۲۶ مهر ۱۴۰۰، سر صحنه سریال نیسان آبی دچار سکته قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان، روز بعد تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت.
یاسر سماوات
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است