علیرضا عطاالله تبریزی:
«خون سرد» دور از جامعه امروز ما نیست
نویسنده سریال «خون سرد» معتقد است که قصههای این سریال دور از جامعه امروز ما نیست و ماجراهای آن برایشان آشنا خواهد بود.
روزنامه صبا – علیرضا عطالله تبریزی یکی از چهار نویسنده سریال «خون سرد»است که قصهها و کاراکترهای این سریال ۲۶ قسمتی را در ژانر معمایی-جنایی بر اساس ماجراهایی که برای مردم آشنا است به آن پرداخته است.
او در کنار دیگر اعضای تیم نویسندگان شامل محمدمهدی عزیزمحمدی، احسان ابراهیمی و محمدامین فرشادمهر، این ژانر را بر اساس علاقه خود برای ورود به شبکه نمایش خانگی انتخاب کردهاند او معتقد است که قصههای این سریال دور از جامعه امروز ما نیست و ماجراهای آن برایشان آشنا خواهد بود.
تبریزی همچنین تأکید دارد اگرچه بیشتر سریالها و فیلمهایی که کاراکتر قاتل سریالی دارند، ممکن است یکی از این کاراکترها ما را یاد کاراکتر فیلم و سریال دیگری بیاندازد، اما سریال «خون سرد» به دلیل چارچوبهای قانونی، اجتماعی و فرهنگی کشورمان نمیتواند مشابه هیچ سریال خارجی دیگری باشد.
آقای تبریزی درباره فیلمنامه «خون سرد» بگویید که ایده اولیه آن از کجا شکل گرفت؟
ایده اولیه فیلمنامه با هم فکری یک تیم چهارنفره از دو سال و نیم پیش شکل گرفت. ما به دنبال سوژهای بودیم که تاکنون در سریالهای شبکه نمایش خانگی کار نشده باشد و خودمان هم این سوژه را دوست داشته باشیم. فضای ژانر جنایی- معمایی سرلیست انتخاب مخاطبان در ایران و جهان است و اصولا در کل دنیا هم به این ژانر بسیار پرداخت میشود. با توجه به علاقه خودمان و در نظرگرفتن شرایط در نهایت به انتخاب این ژانر برای ورود به شبکه نمایش خانگی رسیدیم.
قصه اصلی این سریال درباره چه ماجرایی است؟
قصه اصلی پیرامون عدالت و پیگیری این مفهوم بر طبق انگیزههای شخصی است. من خیلی کلی صحبت کردم تا از لذت کشف مخاطب و درگیری با نقاط تعلیق برانگیز داستان که ویژگی ژانر معمایی-جنایی است، کم نشود.
همکاری میان نویسندگان چگونه شکل گرفت؟ نویسنده اصلی داشتید و دیگران بازنویسی میکردند؟
درمرحل ایدهیابی بالای بیست سوژه پیدا کردیم و هر سوژه به چند نفر محول میشد که روی آن کار کند و بعد این سوژهها را با نظر جمعی بررسی میکردیم و میسنجیدیم. در واقع هسته اصلی قصهها را با نظر جمعی بررسی میکردیم و شکل میدادیم و بعد پرداخت چند قصه را به چند نفر از اعضای گروه نویسندگان واگذار میکردیم که در نهایت و در اکثر مواقع من و یا همکارم محمد عزیزمحمدی به نمایندگی از گروه با کارگردان در ارتباط بودیم تا با کارگردان به یک درک و نتیجه مشترک در فیلمنامه برسیم.
خط اصلی داستان بر اساس واقعیت شکل گرفت یا همه اتفاقات بر اساس ذهنیات نویسندگان است؟
به دلیل آن که تاکنون به کاراکتری مشابه کاراکتر این سریال در سریالهای ایران پرداخت نشده بود، ما مجبور شدیم که منابع نوشتاری و مستند ایرانی وآثار مختلف خارجی را برای ایده گرفتن ببینیم. اما خیلی از داستان ها در این زمینه، ماجراهایی است که در بخش حوادث سایتهای خبری مختلف دیده بودیم و یا قسمتی از شنیدههای خودمان بود. بنابراین وقتی مخاطبان این سریال را ببینند قطعا با قصههایی روبرو میشوند که متاسفانه با آن آشنایی دارند. چه به عنوان مخاطب خبر و چه کسی که جریان این ماجراها در میان آشنایانش اتفاق افتاده است. این قصهها دور از جامعه امروز ما نیست و به همین منظور هم از وجود مشاور قضایی و روانشناس در روند نوشتن فیلمنامه استفاده کردیم تا داستانی که نوشته میشود دور از وقایع جامعه ما نباشد.
زمان نوشتن فیلمنامه به بازیگر مورد نظر آن کاراکتر هم فکر میکردید و بازیگر را به کارگردان پیشنهاد میکردید یا فقط شخصیت ذهنی خودتان را مینوشتید و انتخاب بازیگر را به کارگردان واگذار میکردید؟
نویسنده در هنگام خلق داستان، بیشتر در دنیای ذهنی و ایدهآل خودش سیر میکند و فکر میکنم فکر کردن به یک بازیگر خاص، عرصه تخیل را محدود میکند. اصولا، تصمیمگیری درباره انتخاب بازیگر به عهده کارگردان است و به نظرم در شرح وظایف نویسنده، دخالت در این امور نیست. البته خوشبختانه رابطه دوستانهای بین من و گروه نویسندگان با کارگردان همیشه برقرار بود و تعامل و اظهارنظر در خیلی از موارد از جمله انتخاب بازیگران داشتیم.
در جریان ساخت فیلم هم حضور دارید یا بعد ازپایان فیلمنامه همه چیز در اختیار تیم اجرایی است؟
بله حقیقتا تا همین امروز هم در خدمت تیم سازنده هستیم و فکر میکنم تولید یک سریال نیاز به هم فکری وهمراهی مستمر نویسندگان با تیم اجرایی دارد و خوشبختانه تعامل خوب و سازندهای هم میان نویسندگان، تهیهکننده و کارگردان این سریال وجود داشت.
چرا ساخت فیلم در ژانر معمایی-جنایی با استقبال زیادی از سوی فیلمسازان روبرو نمیشود؟ آیا به لحاظ فیلمنامه نویسی در این ژانر ضعف وجود دارد؟
به نظر من ما در تولید فیلم و سریال در این ژانر به لحاظ قدرت تولید مشکلی نداریم بلکه قوانین دست و پاگیری در این زمینه هست که میزان خلاقیت را پایین میآورد.
اگرچه در ساخت سریال «خون سرد» خیلی در این زمینه با ما راه آمدند اما باز هم ایدهآل نیست. در حالی که ما دارای یک جامعه فرهنگی بسیار متنوع هستیم که راحت میتوان در این ژانر کار کرد.
گفته شده است که این سریال بر اساس سریال «دکستر» ساخته شده است،این طور است؟
فیلمها و سریالهای بسیاری درباره قاتلان سریالی با انگیزههای مختلف در دنیا ساخته شده است که ممکن است هر کدام از آنها مشابه دیگری باشد اما چارچوبهای قانونی، اجتماعی و فرهنگی کشور ما اجازه نمیدهد که سریالی شبیه به یک سریال خارجی بسازیم. شاید کاراکتری ما را یاد نمونه خارجی بیاندازد اما در مناسبتها، داستانپردازی و فضای داستان ما این امکانپذیر نیست که مشابه سریال خارجی کار کنیم.
فاطمه حمیره
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است