چهره روز؛
نوید پورفرج، یک پدیده
بازی تکمیلی نوید پورفرج در فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» ره صدساله این بازیگر را بسیار کوتاهتر از حد تصور کرد.
روزنامه صبا – شانس بخشی مهم و انکارناپذیر در قمار ورود به حرفه بازیگری است. نخستین نقشآفرینی یک بازیگر که درگاه ورودی او به جهان فریبنده و پرمخاطره سینما محسوب میشود، نه تنها هرگز از ذهن او پاک نمیشود، بلکه از همان لحظه که پرده نقرهای را کنار میزند و وارد سرزمینی رویایی میشود، نگاه سنگین منتقدان را همواره تا آخرین لحظه حضورش در این پیشه روی خود احساس میکند. چیزی که این میان هرگز فراموش نمیشود، نقش اول یک بازیگر است. کاری که روشن میسازد آیا او اصولاً (آن) بازیگری را دارد و این پیشه بخشی از روح اوست یا باید نظر به توالی زمان با تکیه بر دیگر ظرفیتهای شخصیتیاش به سمت شکوفایی و موفقیت حرکت کند. به نظر نمیرسد هیچ بازیگری خارج از این دو طیف باشد.
در یک تقسیمبندی انتزاعی و کلی میتوان بازیگران را در دو گروه بازیگران تکنیکی و بازیگران حسی قرار داد. البته که هنرپیشگان تکنیکی با توان به فعلیت رساندن قوای بالفعل وجود خود، با کوششی قابل تحسین گاه سینهخیز خود را به جاده موفقیت میرسانند ولی بازیگران حسی ناخواسته زندگی حرفهای شان از درگاه وهمانگیز این جاده پرسنگلاخ و هوشربا آغاز میکنند.
تقابل این دو طیف بازیگر هم در نوع خود تماشایی است. «آل پاچینو» بازیگر موج نوی هالیوود در آوان دهه ۷۰ میلادی، نقشآفرینی در فیلم پرستاره «پدرخوانده» را میپذیرد و در سکانسی به نمایندگی از بازیگران تکنیکی به نبرد با مارلون براندوی فقید که هنر بازیگری را در روح خود پرورانده میرود.
مقاومت براندو در این تقابل ستودنی بود اما آل پاچینو بود از این دوئل برنده بیرون آمد. او مشخصا بازی را در اغلب رویاروییها از براندو میگیرد. حدود ۳۰ سال بعد آلپاچینو مغلوب هنرمندی بازیگری قهار به نام رابین ویلیامز فقید در فیلم بیبدیل «بی خوابی» میشود تا داستان تقابل این دو طیف از بازیگران، ماجرایی بیپایان باشد. با این مقدمه نسبتاً بلند میتوان «نوید پورفرج» را بازیگری حسی دانست.
او با فیلم ماندگار «مغزهای کوچک زنگزده» وارد دنیای سینما شد. شروعی رویایی که به یقین مرهون فیلمی موفق است. بازی در نقش تیپیک «امیر» جاهلی که با وجود خشونت غریزی، شخصیتی وابسته و احساسی دارد، نردبان ترقی در سینما را مقابل پای پورفرج به پله برقی تبدیل کرد. البته پورفرج کار با هومن سیدی را پیش از این فیلم و در دورههای بازیگری آغاز کرد و همان جا بود که سیدی وقتی به پورفرج خیره میشد، شخصیت امیر را در کالبد او میگذاشت و سرانجام دست به ریسکی بزرگ زد و یکی از شخصیتهای اصلی «مغزهای کوچک زنگ زده» به پورفرج هدیه شد.
هرچند او ۳ سال پیش کار خود را در جعبه جادویی با حضور در مجموعه تلویزیونی «مادرانه» آغاز کرد ولی کار سیدی، به یقین وقت شکوفایی و خوش وقتی پورفرج در سینمای ایران بود. جان دادن به شخصیت «امیر» کاری نبود که به سادگی از بازیگری تازهکار میسر باشد. نکته مهم در این فیلم شباهت نصفه و نیمه شخصیت امیر و نقش مکملش با دو شخصیت اصلی رمان «موشها و آدمها» به قلم جان اشتاین بک است. البته که باید گفت این دو شخصیت فیلم سیدی تقریبا تلفیقی از جورج میلتون و لنی اسمالِ موشها و آدمها محسوب میشوند.
آنجایی که به نظر شخصیتی ساده اما مسالهگون داشت، فرمانبردار میلتون بود اما در «مغزهای کوچک زنگ زده»، نقش مکمل پورفرج با وجود اینکه شخصیت نرمال ندارد، استیلای عجیبی روی امیر نشان میدهد. به هر ترتیب این آغاز درخشان، پورفرج را یکباره بدل به بازیگری موفق کرد که کارگردانها به راحتی میتوانند به او اعتماد کنند.
حسی بودن او باعث شد به نقشآفرینی در فیلم سیدی نگاهی ایدهآل گرا داشته باشد و برای بازی بهتر و روان تر در نقش با حضور بین کارتنخوابها و افرادی که مواد مخدر را ترک کردهاند، نقش خود را زندگی کند. پورفرج در سی و ششمین همچنین سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد.
دو سال پس از تولید «مغزهای کوچک زنگ زده» ، پورفرج بازی در «مغز استخوان» را پذیرفت تا حضور کنار بازیگرانی توانمند مانند پریناز ایزدیار، بابک حمیدیان و جواد عزتی کمک شایانی به او در تکوین شخصیت حرفهایاش کرد و عجیب اینکه بازهم نام او «امیر» بود!
پورفرج پسر سوم اردیبهشت ۱۳۶۷ خورشیدی است و پس از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به دنیا آمد. او دارای تحصیلات عالیه در حوزه سینما و بازیگری است. فیلم «زالاوا» تازهترین کاری است که پورفرج در آن به ایفای نقش پرداخته و این بار در نقش اصلی «استوار مسعود احمدی» میتوان هنرمندی او را تماشا کرد.
طلوع ستارهای در آسمان تاریک
زاده سوم اردیبهشت است، درست زمانی که زادگاهش کرمانشاه با باغستان پرشمار بدل به سرزمین گوجههای سبز شده و عطر سیبهای سرخ و سفید هوش از سر هر رهگذری میرباید. نوید پورفرج اما کیک تولد خود در سینمای ایران را نیمه دوم دهه ۹۰ خورشیدی فوت کرد.
بازی تکمیلی او با نقش «امیر» در فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» فیلمی از هومن سیدی، ره صدساله پورفرج را بسیار کوتاهتر از حد تصور کرد. او در فیلم «زالاوا» در نقش اصلی استوار مسعود احمدی ظاهر شد. فیلمی از ژانر پلیسی که اتفاقاً پورفرج پیشینه بازی در این ژانر را با نقش «عباسی» در مجموعه تلویزیونی «دیوار» داشت.
سریالی که آوان دهه ۹۰ خورشیدی به کارگردانی «سیروس» مقدم روی آنتن شبکه یک سیما رفت. صد البته که «عباسی» این مجموعه با «استوار احمدی» زالاوا در هیچ وجه قابل قیاس نیست، که این هم نشات گرفته از توانمندی بازیگر است. یک سال پس از حضور در سریال دیوار، او در مجموعه تلویزیونی «مادرانه» به کارگردانی «جواد افشار» را هم تجربه کرد تا نام او کنار بازیگران مطرحی مانند مهدی سلطانی، لعیا زنگنه، آتیلا پسیانی و شقایق فراهانی قرار بگیرد.
پورفرج که از ۱۸ سالگی با حضور در کلاسهای بازیگری «امین تارخ» حضور در سینما را مزه مزه کرده بود، بعدها به دورههای بازیگری «هومن سیدی» رفت تا جنس دیگری از بازیگری را لمس کند. فیلم «مغز استخوان» به کارگردانی «حمیدرضا قربانی» نقطه عطف دیگری در کارنامه حرفهای پورفرج محسوب میشود.
داستانی متفاوت و پرتعلیق با موتیفهای اجتماعی که پورفرج را کنار چند ستاره نامآشنای سینمای ایران قرار داد. نوید پورفرج دارای مدرک کارشناسی بازیگری از دانشگاه آزاد اسلامی، واحد پرند است و برخی او را پدیده سینمای ایران مینامند.
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است