چهره روز؛
شوالیهای سوار سیمرغ
حسین علیزاده نه تنها بر گردن موسیقی ایران حقی بزرگ دارد که یکی از موسیقیدانان برجسته شرقی نیز هست.
روزنامه صبا – هنر همواره در ایران مقولهای مظلوم بوده است. سرزمینی که خاکش از دیرباز با تاخت و تاز و اشغال اقوام بیگانه عجین شد، در هر دورهای با کجاندیشی یا تلاش اشغالگران برای استیلای حکومت خویش، فرهنگ و هنر خود را هم همواره در معرض ویرانی میدید.
تفاوتی نداشت که مغولهای زرد (چنگیزخان و سپاه خونخوار و یغماگرش) به ایران یورش بیاورند و کتابخانههای نیشابور و بلخ و مرو و هرات را ویران کردند و کتب ارزنده علمی و فرهنگی را به عنوان سوخت در آتش بریزند یا مغولهای سفید (ارتش انگلیس در جریان اشغال ایران به دست متفقین) خاک پاک میهنمان را اشغال و منشور کورش را به موزه بریتانیا منتقل کنند. تفاوتی نداشت که روسهای زخم خورده پس از ماجرای قتل گریبایدوف (نویسنده و شاعر فقید روسیه و دوست صمیمی پوشکین که به عنوان سفیر تزار مامور استرداد زنان روس از ایران به سرزمین یخها شد) با کارگزاری حزب توده جریان روشنفکری ایران را در قرن بیستم تحریف کنند یا در قرن چهارم پیش از میلاد مسیح اسکندر مقدونی مقاومت قهرمانانه آریوبرزن را درهم بشکند و کتابخانه پرسپولیس را در آتش جهل و انحراف فکری خود بسوزاند! باری سرزمین ما گهواره تمدن بشر بود و در پس این همه تاراج و ویرانی و کشتار، فرهنگ غنی خود را حفظ کرد.
موسیقی هم بخشی از فرهنگ ایرانی است که هرچند قرنها در سایه شعر و با نبوغ بزرگان ادب ایران به حیات خود ادامه داد ولی در عصر جدید پس از قرنها دوباره متولد شد. موسیقی ایرانی حالا شکوفایی خود را مرهون انسانهای بزرگی است.
امروز، سهشنبه یکم شهریورماه ۱۴۰۱ خورشیدی، هفتاد و یکمین زادروز حسین علیزاده، موسیقیدان، آهنگساز، نوازنده، ردیفدان و پژوهنده حوزه موسیقی ایران است. مردی که طنین دلانگیز سهتارش، روح قبیلهای مشرقی را نوازش میکند. علیزاده نه تنها چهرهای شناخته شده در موسیقی ایرانی است، بلکه در سینمای ایران نیز حضور موفق او به عنوان آهنگساز فیلمهایی نامآشنا به خوبی نمایان است. علیزاده ۴ بار سوار سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شد. «گبه» ، «زشت و زیبا» ، «آواز گنجشکها» و «ملکه» چهار فیلمی بود که باعث شد علیزاده به اتفاق مجید انتظامی و محمدرضا علیقلی، برنده بیشترین تعداد سیمرغهای بلورین از جشنواره فیلم فجر لقب بگیرند. آهنگساز برجسته ایران از سالهای ابتدایی دهه ۵۰ به تدریس در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پرداخت و همزمان شکل دهی گروه مرکز حفظ واشاعه و شیدا و عارف و گروه سازهای ملی و حضور در برنامههای موسیقی جشن و هنر شیراز را دنبال کرد که حاصل آن تدوین و اجرای دستگاه ماهور توسط گروه مرکز حفظ و اشاعه (جشن هنر شیراز۱۳۵۴) و کنسرت نوا با خوانندگی پریسا (فاطمه واعظی) در سال ۱۳۵۵ همین جشن بود. دهه ۶۰ هم برای علیزاده روزگاری متفاوت بود. ساخت کنسرتوی نی و ارکستر با عنوان نینوا در سالهای ابتدایی این دهه، نام علیزاده را بیش از گذشته بر زبان ها جاری ساخت. این قطعه که با نی جمشیدعندلیبی به عنوان تکنواز نی اجرا شد، از جمله شاخص ترین قطعات تاریخ موسیقی ایران به شمار می رود که علیزاده آن را با الهام از تحولات سالهای ابتدایی دهه شصت تصنیف کرد. پس از تعطیلی موسسه چاووش، علیزاده برای ادامه تحصیل موسیقی به دانشگاه آزاد برلین رفت و در سالهای میانی دهه شصت به ایران بازگشت و گروه شیدا و عارف را بازسازی کرد که حاصل آن کنسرت شور انگیز با صدای شهرام ناظری، صدیف تعریف و بیژن کامکار در تالار وحدت بود. این کنسرت بعدها با صدای شهرام ناظری در آلبومی به همین نام انتشار عمومی یافت.
او ۱۴ سال، از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۴ به اتفاق کیهان کلهر، محمدرضا و همایون شجریان، گروهی رویایی تشکیل دادند و در کشورهای مختلف، مردم را به تماشا و شنیدن هنرنمایی خود فرامیخواندند. علیزاده سال ۷۰ ریاست هنرستان موسیقی را هم پذیرفت. افتخار بزرگتری که علیزاده نصیب مردم ایران کرد، البته رد یک نشان معتبر بود! او سال ۱۳۹۳ از پذیرش «نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه» سر باز زد و هفتم آذر آن سال با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به مردم فرهنگ دوست فرانسه نوشت که خود را بینیاز از دریافت هر نشانی میداند والبته تاکید کرد هدیه ملت بافرهنگ فرانسه را ارج مینهد. مرد فراموش نشدنی موسیقی ایران در بخشی کنایی از این نامه نوشت: «شاید اگر در دیار ما توجه و درک از هنر والای موسیقی نزد مسئولان میبود، یک هدیه و عنوان غیرخودی این همه انعکاس نداشت. وقتی در فضای هنری نور کافی نباشد، چراغی کوچک خورشید میشود». این جمله خود بیانگر رنجی بزرگ بود که علیزاده از کم توجهی به هنر در سرزمینش آن را در دل میپروراند. دهه ۹۰ برای علیزاده مانند دهههای پیشین پرکار و پرافتخار نبود اما هیچگاه در از ممارست در سنگر شریف هنر برنداست. او در همان روزگار سختی که داشت جایی با کنایه به اوضاع موسیقی در عنفوان دهه گذشته گفته بود: «الان معجزه است که در کل شهرستان ها و تهران از سنین خیلی کم، نوازنده ها و موسیقی دان های خیلی خوبی هستند که قطعا آینده از آن آنهاست.» حسین علیزاده مانند هر هنرمند دیگری روحی ناآرام دارد و گذشته از فعالیتهای حرفهای از نوآوری در موسیقی ایران نیز غافل نماند و در کمک به ساخت سازهای تازه تجریههای موفقی داشت که از آن میان میتوان به ابداع سازهای سلانه و شور انگیز اشاره کرد که هم اینک نیز در کنسرتهایش از آن بهره میگیرد.
ضرورت نگارش نظریات علیزاده
یکم شهریور روزی پر از وقایع تاریخی ریز و درشت در تاریخ ایران و جهان است. روزی که زادروز حکیم ابوعلی سینا، بزرگمردی که به «همهچیزدان» در تاریخ ملقب شده است. یکم شهریور اما گذشته از سالگرد تولد شیخالرئیس، زادروز مرد بزرگ دیگری نیز هست. حسین علیزاده موسیقیدان، نوازنده، آهنگساز و پژوهنده حوزه موسیقی ایران نیز فرزند همین روز است. جالبت اینکه ابنسینا قرن چهار و پنجم هجری قمری از بزرگان و علمای موسیقیدان زمان خود بودهاست. او مباحث اصلی موسیقی را با نهایت دقت تشریح کرده و در این مباحث از فارابی پیروی میکرده است عقاید او را تشریح میکند و در بسیاری موارد دارای ابداعات و ابتکار است. حدود یکهزار سال گذشت تا یک بار دیگر تاریخ ایران زمین شاهد تولد مردی باشد که یکی از نوابغ عالم موسیقی لقب بگیرد. «حسین علیزاده» بدون شک یکی از چهرههای ماندگار فرهنگی ایران است. او در این حوزه نظریهپردازی صاحب نام نیز محسوب میشود. علیزاده نه تنها بر گردن موسیقی ایران حقی بزرگ دارد که یکی از موسیقیدانان برجسته شرقی نیز هست. نظریات او درباره تاثیر موسیقی غرب بر سایر ملل هم در جای خود بسیار ارزشمند و خواندنی است. علیزاده میگوید:« موسیقی ایرانی تا قبل از صد سال پیش ازنظر تئوری، دارای فواصل خاص خود بوده است. اما گوش موسیقیدان ما نیز براثر معاشرت با موسیقی غربی تحت تاثیر آن قرار گرفته است.
بعنوان مثال بیات اصفهان خود را به مینورغربی نزدیک کرده است در حالی که اصل آن ربطی به مینور ندارد.ما می توانیم هم ازشعر و هم از نثر فارسی ریتم موسیقی استخراج کنیم. موسیقی ایرانی عمدتا از آواز نشات می گیرد، آواز دارای کلام است و کلام دارای وزن. متاسفانه با وارد شدن ابزار جدید در موسیقی ایرانی، ریتم های غنی، متنوع و پیچیده ای که ریشه در ردیف موسیقی، فرهنگ و ماهیت زبان فارسی داشته اند بسیار محدود شده و چه بسا از بین رفتند. موسیقی دانان ما دیگر تنها به ریتم های جدید که مناسب موسیقی غربی است می اندیشند. حتی پیش درآمد مرتضی خان نی داود نمونه ای است که در همه جای دنیا به آن «مارش» می گویند. در حالی که پیش درآمدهایی که مثلا در آثار درویش خان وجود دارد، سرشار از حس موسیقی با برداشت ریتمیک و بر پایه ردیف موسیقی ایرانی استواراست» این گفتار را محسن شهرنازدار در کتاب «گفتوگو با حسین علیزاده درباره موسیقی ایران» و توسط نشر نی منتشر کرده است. به نظر میرسد، تئوریها و دیگر نظریات علیزاده نیاز به کتابهای متعددی دارند و میطلبد آثار دیگری نیز درباره علیزاده و نظریاتش منتشر شود.
یاسر سماوات
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است