چهره روز؛
نیکی کریمی هنوز ستاره است!
«شیما» در سریال یاغی با تمام نقشآفرینیهای قبلی نیکی کریمی متفاوت است و میتوان آن را هنوز یک ستاره نامید.
روزنامه صبا – دختر نوزدهم آبان ۱۳۵۰ است. نوزدهم آبانی که زادروز «مارتین لوتر» کشیش برجسته و صاحبنام آلمانی و از پیشوایان نهضت اصلاحات پروتستانی هم هست. ۱۹ آبانی که سحرگاه ۱۹۳۳ خورشیدیاش در پس شلیک گلولههای ژ-۳ جوخه اعدام پهلوی به پیکر حسین فاطمی، وزیر امور خارجه دولت مصدق، سرخفام شد.
اصلا شاید برای همین بود که مقدر شده بود میخائیل کلاشنیکف هم چنین روزی به سال ۱۸۷۷ میلادی در سرمای سیبری متولد شود، تا با اختراع اسلحه «کلاشینکف» او، زخم جنایتهای تفنگ ژ-۳ در پیشانی تاریخ التیام یابد…. نیکی کریمی هم ۱۹ آبان ۱۳۵۰ را به عنوان زادروزش میشناسد. ۱۸ سال از این تاریخ گذشت تا او با بازی در فیلم «وسوسه» به کارگردانی جمشید حیدری گام به دنیای بازیگری بگذارد. یک سال بعد و زمانی که هنوز به ۲۰ سالگی هم نرسیده بود، همای اقبال روی شانه کریمی نشست.
بازی در فیلم «عروس» کاری از بهروز افخمی و کنار بازیگری مانند ابوالفضل پورعرب که اوهم در آستان درگاه موفقیت ایستاده بود، او را به سینمای ایران شناساند. آن روزها همه دوست داشتند بدانند «مهین» فیلم «عروس» کیست و از کجا سر از وادی سینمای ایران درآورده است.
کریمی و پورعرب با این فیلم هردو به ستارههای وقت سینمای ایران تبدیل شدند. دو سال بعد نیکی کریمی کار با سلطان اقتباس سینمای ایران، داریوش مهرجویی را تجربه کرد. بازی در فیلم «سارا» که اقتباسی از نمایشنامه «خانه عروسک» هنریک ایبسن نروژی محسوب میشد بر شهرت این ستاره جوان بیش از پیش افزود. هرچند میان سارای فیلم مهرجویی و نورای خانه عروسک تفاوتهای اجتنابناپذیری دیده میشد اما این فیلم نخستین موفقیتهای فرامرزی را برای کریمی به ارمغان آورد. او با بازی در نقش «سارا» موفق شد جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره سنسباستین و جایزه مشابهی در جشنواره نانت فرانسه را به خود اختصاص دهد. همان سال این ستاره برای تحصیل در رشته طراحی لباس راهی ینگه دنیا شد و تا سال ۱۳۷۳ یعنی زمانی که قرار بود مهرجویی فیلم «پری» را مقابل دوربین ببرد، به ایران بازنگشت. «پری» فیلمی برگرفته از داستان «یک روز خوش برای موزماهی» از کتاب «فرنی و زویی» به قلم جی.دی سالینجر نویسنده فقید آمریکایی بود. این بار کریمی بازی کنار بازیگر برجسته و نام آشنایی مانند زندهنام خسرو شکیبایی و محمدرضا شریفینیا را به اتفاق بازیگرانی مانند پارسا پیروزفر، علی مصفا و فرهاد جم که رفته رفته اسم و رسمی برای خود مهیا میکردند، تجربه کرد.
ابراهیم حاتمیکیا، بهروز افخمی و داریوش فرهنگ دیگر کارگردانانی بودند که کریمی دهه ۷۰ با آنها همکاری داشت. فیلم «دوزن» به سال ۱۳۷۷ اما آغاز همکاری او با تهمینه میلانی بود. فیلمی با بازی محوری نیکی کریمی، مریلا زارعی و محمدرضا فروتن که باعث شد کریمی برای پنجمین بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین نقش بازیگر نقش اول زنِ جشنواره فیلم فجر شود اما این توفیق برای او تا سال ۱۳۸۱ و بازی در فیلم «واکنش پنجم» که بازهم همکاری او و میلانی بود، میسر نشد. البته نقش آفرینی او در فیلم دوزن دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن هفدهمین جشنواره فیلم فجر را به نیکی کریمی اختصاص داد.
کریمی پس از اینکه دستیار کارگردانی عباس کیارستمی را در فیلم A.B.C. Africa بر عهده گرفت، خود در مقام فیلمساز، سال ۱۳۸۰ فیلم کوتاه مستندی با عنوان داشتن یا نداشتن را ساخت که به موضوع زوجهای نابارور مراجعهکننده به کلینیک رویان میپرداخت.
این مستند برنده جایزه باران شد. سال ۱۳۸۱ در فیلم «دیوانهای از قفس پرید» به کارگردانی احمدرضا معتمدی به نقشآفرینی پرداخت. کریمی برای اولین بار در فیلم باج خور اثر فرزاد مؤتمن در یک نقش خاکستری بازی کرد.
سومین فیلم نیکی کریمی با نام «سوت پایان» که سال ۱۳۸۹ خورشیدی ساخته شد، باعث شد موفقیتهای کریمی در نقش کارگردان هم به چشم بیاید. این فیلم در جشنوارههای جهانی حضوری موفق داشت و در جشنوارههای بوسان کره جنوبی، دوربان آفریقای جنوبی، وزول فرانسه، سیدنی، دبی، کلکته، چنای هند، مانهایم آلمان، پراگ جمهوری چک به نمایش درآمد.
«سوت پایان» جایزه اصلی جشنوارهمانهایم آلمان و سه جایزه از جشنواره وزول فرانسه را برای کارگردانش به ارمغان آورد. سالهای ۱۳۹۲ و همچنین ۱۳۹۳ از نیکی کریمی به ترتیب در جشنوارههای فیلمهای فارسی زبان سیدنی استرالیا و جشنواره بیناللملی فیلم کلکته هندوستان تجلیل شد.
سال ۱۳۹۸ سرانجام نیکی کریمی با عنوان فیلمساز و کارگردان و با فیلم «آتابای» که پنجمین ساخته او محسوب میشد گام به جشنواره فیلم فجر نهاد. هرچند فیلم او با استقبال گستردهایی مواجه شد اما دست کریمی از جوایز سی و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر کوتاه ماند. با وجود این اتفاق به نظر میرسد نیکی کریمی میتواند به زودی با آثاری دیگر در جشنوارههای داخلی و خارجی، به عنوان کارگردانی مطرح و صاحب سبک و نگاهی ویژه، حضوری موفق و پررنگ داشته باشد. این بازیگر و کارگردان نامآشنای سینمای ایران، گذشته از فیلمسازی و بازیگری در عکاسی هم دستی بر آتش دارد. او تا کنون چند نمایشگاه از عکسهای خود برگزار کرده و به نظر در این زمینه هم فعالیتهای کریمی ادامه دار خواهد بود.
بازگشت به دنیای شهرت
«شیما» در سریال یاغی با تمام نقشآفرینیهای قبلی نیکی کریمی متفاوت است. حالا مخاطبان موخاکستری سینما و تلویزیون ایران با دیدن این ستاره موخاکستری یاد «عروس» «واکنش پنجم» و «دوزن» نمیافتند. بلکه آنها کاراکتری خشن، ناشناخته و رازآلود را با بازی بیبدیل نیکی کریمی در نقش «شیما» مقابل خود میبینند. شخصیتی مرموز که رمزگشایی از این شخصیت خود به یکی از جذابیتهای سریال «یاغی» بدل شده است.
«شیما» سال ها در خارج از کشور در زندان بوده و حالا برگشته تا تاوان زندگی تباه شده اش را از بهمن خان پس بگیرد. او همسر اول بهمن است و دوست سابق طلا مطلا. کریمی در این مجموعه در شخصیتی است که دست به آدم ربایی زده، برای اسیدپاشی تلاش کره و جاوید را به بازی گرفته است. او دیگر آن زن شیک پوش همیشگی فیلمهای دهههای ۷۰ و ۸۰ خورشیدی نیست. چهره ای خشن دارد و با ادبیاتی متفاوت در این سریال ظاهر شده است.چهرهای ناآشنا که حس خشم و انتقام را به خوبی به بیننده القا می کند.
کریمی در این نقش متفاوت نمایشی بسیار موفق داشته است. گویی میخواهد به مخاطبان سینما و تلویزیون ایران بگوید هنوز همان بازیگر قهاری است که دوران کودکی و جوانی آنها را به سینماها میکشانده است. کریمی با «یاغی» تولدی دوباره در بازیگری داشت.
حالا سوال اینجاست؛ بازیگری با این همه توانایی چرا سالها از پرده نقرهای دور مانده بود؟ این نیکی کریمی تا امروز کجا بود و چرا کمتر از او دیده و شنیده میشد؟
یاسر سماوات
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است