علیرضا زرین دست:
ساخت سریال نمایش خانگی گاو نر میخواهد و مرد کهن!
مدیرفیلمبرداری «شبکه مخفی زنان» معتقد است که؛ ساخت سریال نمایش خانگی واقعا گاو نر میخواهد و مرد کهن!
این روزها پلتفرمهای ایرانی در رقابتی شگفتانگیز بر سر سریالسازی، با یک سریال جدید، مشترکان و مخاطبان خود را هیجان زده میکنند. نماوا که طی یک سال گذشته با تبلیغ سریال «شبکه مخفی زنان» مخاطبانش را برای دیدن این سریال تهییج کرده بود، حالا نزدیک به یک ماه است که پخش آن را آغاز کرده است. این سریال یکی از پر بازیگرترین سریالهای این روزهای شبکه نمایش خانگی است و اولین تجربه افشین هاشمی به عنوان کارگردان در عرصه ساخت سریال برای مخاطبان این شبکه به شمار میرود. آن طور که از شواهد بر میآید هاشمی به خوبی توانسته از پس کار در این عرصه برآید و این موضوع را میتوان در همین چهار قسمت ابتدایی به وضوح دید. در این سریال درام تاریخی که محمد رحمانیان و محسن قرائی نویسندگان آن هستند، بازیگرانی هم چون لیلا حاتمی، مهدی هاشمی، شبنم مقدمی، باران کوثری، سیامک انصاری، شقایق دهقان، امیرحسین رستمی، حمید فرخنژاد، رضا بهبودی، مونا فرجاد، اصغر سمسارزاده و … بازی کردهاند.
علیرضا زرین دست مدیرفیلمبرداری نامآشنای سینمای ایران است که شاید کمتر کسی را بتوان به قدمت و توانمندی او در این عرصه پیدا کرد. او از دهه ۴۰ کار خودش را در سینمای ایران شروع کرد و تاکنون در آثار سینمایی زیادی به عنوان مدیرفیلمبرداری حضور داشته و بارها در مجامع مختلف برگزیده شده است. شاید بتوان او را به جهت همکاریاش با بزرگان سینمای ایران به عنوان منشور مصور تاریخ سینمای ایران برشمرد که با امضای خاص خود بین مخاطبان جدی سینما و کارشناسان شهرت و جایگاه دارد. نکته جالب دیگری که میتوان به آن اشاره کرد این است که علیرضا زرین دست تا قبل از سریال شبکه خانگی «شبکه مخفی زنان» تنها یک بار (آن هم در سال ۱۳۵۴ و سریال «دایی جان ناپلئون» ساخته ناصر تقوایی) به عنوان فیلمبردار با یک پروژه سریالی همکاری داشته است. روزنامه صبا در شرایطی با او گفتوگو کرده است که تولید این سریال همچنان ادامه دارد و کمتر از یک ماه دیگر به اتمام میرسد.
بعد از سریال «دایی جان ناپلئون» که در سال ۵۴ تولید و در سال ۵۵ روی آنتن رفت، این اولین سریالی است که با آن همکاری کردهاید. از چگونگی پیوستن به این پروژه بگویید؟
جواد نوروزبیگی تهیه کننده اولیه سریال «شبکه مخفی زنان» با من تماس گرفت و این پیشنهاد را به من داد. من شرایطی را مشخص کردم که آقای نوروزبیگی پذیرفت. در ادامه با افشین هاشمی آشنا شدم و چون فرصتی برای خواندن فیلمنامه کامل نبود، داستان را به صورت مفصل برای من تعریف کرد. قبل از این سریال با آقای هاشمی کار نکرده بودم و او را دورادور میشناختم. همکاری با این پروژه را پذیرفتم اما با خودم این شرط را گذاشتم که اگر کار افشین هاشمی به عنوان کارگردان، ضعیف بود، پروژه را ترک کنم! اما وقتی مشغول به کار شدم، دیدم برعکس انتظار من، کار او خیلی هم خوب است و تقریبا میتوانم بگویم تا به اینجای کار، من خیلی با آرامش و اطمینانخاطر در این سریال کار کردهام. هاشمی علاوه بر این که کارش را خوب انجام میدهد، آدم خلاق و بااستعدادی است که دیر یا زود میتواند جای واقعی خودش را در سینمای ایران پیدا کند. ضمن آن که نباید از داستان این سریال بگذریم که از نگاه من، یک قصه دوستداشتنی است.
از تجربیات همکاری در این سریال بگویید و این که از نگاه شما، کار فیلمبرداری در یک سریال، چه تفاوت هایی با فیلم سینمایی دارد؟
کار کردن در سریال، شبیه یک مسافرت بیمقصد است چون شما نمیدانید به کجا خواهید رفت. یا حتی میتوانم بگویم که شبیه یک پازل است، چون شما هر چه که خانهها را حل میکنید و جلو میروید، خانههای جدیدتری در طول مسیر شما سبز میشوند که آنها را هم باید حل کنید. و شاید شبیه یک ماراتن. در بخش کارگردانی و مخصوصا در بخش فیلمبرداری و مدیریت فیلمبرداری و نورپردازی هم چنین است. تمام این موارد شما را وارد چالشی میکند که اصلا فکرش را هم نمیکنید. در مدت یک سالی که با این پروژه همکاری میکنم، بارها شده که خیلی از سکانسها را چندین بار نورپردازی کردهام. یا سکانسی را در نظر بگیرید که برای ضبط آن سه ماه برنامهریزی شده اما فیلمبرداری آن ۶ ماه طول میکشد. از طرف دیگر بازیگرانی را داشتیم که سر یک پروژه دیگر هم مشغول بودند و نمیتوانستند به صورت مداوم سر صحنه ما بیایند یا بازیگرانی داشتیم که بیمار میشدند و یا بازیگر دیگری که باید جراحی میکرد و…
با این اوصاف پروسه پیچیدهای را در تولید این سریال پشت سرگذاشتهاید؟
بله. صحبت یکی دو ماه نیست که آدمها خودشان را تطبیق بدهند. صحبت یک فعالیت متداوم و یکساله است. مثلا گاه باید نمای مقابل پلانهایی را که یک سال پیش گرفتهام، الان ضبط کنم. گاه یادم نمیآید و مجبور میشوم به تصاویر پشتصحنه یا به خود آقای هاشمی که آن پلانها را بازبینی کنم تا حالا بتوانم نمای مقابل آنها را بگیرم. یا میتوانم به خود آقای نوروزبیگی اشاره کنم که با مجموعه بازیگرها چالش داشت. وقتی شما یک سریال شبکه نمایش خانگی را کار میکنید، پاسخ دادن و راضی کردن آنها خودش یک داستان عجیب و غریب است. با تمام این اتفاقات، تمرکز جالب توجهی که برای ساخت و ادامه دادن کار وجود داشت و شرایط طوری کنترل شد که حالا بعد از پخش چند قسمت از سریال، شما میتوانید ببینید که چه قدر بازیها عالی شده است.
از نگاه شما به عنوان یک فیلمبردار با تجربه سینما، کار به سمت تئاتری شدن نرفته است؟
من این حس را ندیدم و اگر هم باشد خیلی کم است. البته اگر هم باشد، این یک مسأله طبیعی است. به هرحال آقای هاشمی از تئاتر آمده و برای همین ممکن است این خاستگاه بر میزانسن او تاثیر گذاشته باشد، ولی به نظرم این تاثیر زیاد تاثیر بدی نیست. به هرحال سینما یکی از مشتقات تئاتر به حساب میآید و خیلی از منابع ترکیبی میزانسن از تئاتر به سینما آمده است. به همین دلیل است که این تاثیر در خیلی از فیلمهای دنیا که کارگردانهای مطرحی هم دارند، رایج است.
به هماهنگی خود با افشین هاشمی و خلاقیت این کارگردان اشاره کردید. در طول کار پیش آمد که با کارگردان بر سر قابها یا نورپردازی به اختلاف نظر بخورید؟
هیچ وقت اختلاف نظری نداشتیم. بعضی اوقات آقای هاشمی با ایدههای خوبی میآمد. بعضی وقتها هم من ایدهها را آرایش میکردم و یا خودم ایدهای داشتم که با کارگردان در میان میگذاشتم. به هر حال ما در کمال حیرت، یک سال همکاری صمیمانهای داشتهایم. میتوانم بگویم همکاری خلاقانه و حتی هنرمندانهای بود.
با توجه به نتیجه این کار، اگر دوباره به شما فیلمبرداری یک سریال شبکه نمایش خانگی پیشنهاد شود، آن را میپذیرید؟
فعلا امیدوارم که نپذیرم و انجام ندهم! علتش هم زمانبر بودن کار است. ساخت سریال نمایش خانگی کاری بسیار فرسایشی و طاقتفرسا است. البته از نظر کمیت و کیفیت خیلی خوب است ولی ساخت و تحمل آن کار بسیار دشواری است. از نظر فنی هم این که شما بتوانید تداوم فضا در یک پروژه با لوکیشنهای مختلف را حفظ کنید و برای آن برنامهریزی حساب شدهای داشته باشید، کار سادهای نیست. ما برای «شبکه مخفی زنان» خیلی از محلهایی را که نورپردازی شده بود، مجددا چندین بار نورپردازی کردیم، چون به همان دلایلی که عرض کردم گاه بازیگرانی که باید سر یک سکانس حضور میداشتند، به خاطر مشکلاتی که داشتند نمیتوانستند سر صحنه بیایند و برای همین، ما دوباره و سه باره میرفتیم و نورپردازی را انجام میدادیم. از طرفی شروع این پروژه، با همهگیری کرونا مصادف شد. البته آن موقع من سر کار نبودم اما همین قضیه سبب شد تا کار را یکی دو ماه تعطیل کنند. زمانی هم که من وارد کار شدم، تا مدتها با ماسک کار میکردیم. فکرش را بکنید درون اتاقهای سربسته، تعدادی چراغ روشن است و از طرفی حدود سی، چهل نفر در همان اتاق مشغول کار هستند. شما باید خیلی از لحاظ جسمی و بدنی مقاوم باشید که از این شرایط قسر در بروید تا کرونا نگیرید. خیلیها در پروژه ما بارها کرونا گرفتند و… به جرأت میگویم ساخت سریال نمایش خانگی واقعا گاو نر میخواهد و مرد کهن!
سیدمهدی فخرنبی
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است