علیرضا جلالیتبار:
نمیتوان همه اعتبار تئاتر را از سالنهای خصوصی طلب کرد
بازیگر نمایش «تن سایه» معتقد است؛ نمیتوان تمام اعتبار تئاتر را از فعالیت مستمر جوانها یا سالنهای تئاتر خصوصی طلب کرد.
علیرضا جلالی تبار بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون در گفتگو با روزنامه صبا، درباره دلیل قبول پیشنهاد نقش آفرینی در نمایش «تن سایه» پس از سالها دوری از بازیگری در تئاتر عنوان کرد: به طور اتفاقی، نمایشنامه را برای من فرستاند و مرا برای ایفای سه تا از شخصیت ها در نظر داشتند. در جلسه ای که به صورت حضوری با احسان حاجی پور و مریم یاسین زاده داشتم، درباره نحوه اجرا و ایدههای کارگردانی پرسیدم و در نهایت، به این نتیجه رسیدیم که ایفای نقشی را که به اختصار «مرد تهرانی» نامیده میشود، بر عهده بگیرم.
بازیگر فیلم سینمایی «اولین امضا برای رعنا» راجع به ویژگیهای نمایشنامه اثر که باعث شد او بازی در نقش «مرد تهرانی» را بپذیرد، اظهار کرد: نمایشنامه پنج قسمت به هم پیوسته با موضوع عشق، جنگ و زندگی دارد که توان زیادی از بازیگران هر بخش طلب میکند. همچنین، با وجود زمان کمی که برای تمرین وجود داشت، از جنبههای مختلف نوعی چالش به حساب میآمد.
بازیگر فیلم سینمایی «وقتی همه خوابیم» در توصیف پویایی شخصیت «مرد تهرانی» گفت: هر نقش، حرکت و پویایی خاص خودش را داراست و این بخش از نمایشنامه هم یک مکاشفه دارد که از درونیات شخصیت نشات میگیرد تا در پایان، تماشاگران بتوانند علت این شکل از حضور او را روی صحنه کشف کنند.
علیرضا جلالیتبار در ادامه این گفتوگو به دلایلی اشاره کرد که باعث شد ۱۹ سال از صحنه تئاتر دور بماند. او گفت: در سال ۱۳۸۲ و قبل از اعزام به خدمت سربازی در نمایش «یادگاریها» نوشته محمد چرمشیر به ایفای نقش پرداختم که آخرین بازی من در عرصه تئاتر محسوب میشود علی رغم اینکه حضور من در تئاتر در کسوتهای گوناگون تا نمایش «افرا یا روز میگذرد» به کارگردانی بهرام بیضایی ادامه داشت. من مدیر صحنه نمایشهای بهرام بیضایی – به جز یکی از آنها به نام «مجلس شبیه؛ در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رُخشید فرزین» در مجموعه تئاتر شهر- بودم و همچنین، در گروههای نمایشی تجربی که وجود داشت، نمایشهایی را بازی کردم که اجراهای محدودی داشت.
او در ادامه خاطرنشان کرد: از سویی باید بگویم که نمایشهایی که بعد از ورود به عرصه تصویر اعم از سریال و فیلم سینمایی بازی کردم، به دلایل مختلفی به اجرا نرسیدند که باعث شد یک مدت طولانی در حدود ۱۹ سال از صحنه تئاتر دور باشم.
بازیگر نمایش «رستم از شاهنامه رفت» تفاوت نوع بازی بازیگران روی صحنه را به نسبت آخرین باری که به عنوان بازیگر اجرا داشت، بدین شکل بیان کرد: آن زمان، سالن های تئاتر شهر، تماشاخانه سنگلج و تالار وحدت در سال چند نمایش روی صحنه داشتند که این اجراها مخصوص گروههای نمایشی خاصی بود. در حال حاضر، با زیاد شدن سالنهای تئاتر بازیگران جوان نمایشها پیشرفت محسوسی کردهاند. این دیده شدن و به محک آزمایش گذاشته شدن که برای نسل ما بهای سنگینی داشت و برای نسل جوان امروزی، راحتتر شده است. سهولتی که برای نسل جوان باید همراه با سرمایه گذاری شهرداریها و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد که خاصیت ترویجی برای تئاتر داشته باشد.
بازیگر نمایش «زاویه» در توصیف وضعیتی که تئاتر داشت وقتی او با نویسنده صاحبنام و صاحبسبکی همچون بهرام بیضایی همکاری میکرد، نسبت به وضعیت تئاتر امروز اذعان کرد: الآن در دوران متفاوتی زندگی میکنیم و برای سنجش غیرسلیقهای، نیاز به آمار و عدد و رقم داریم. تئاتر در دهه گذشته با استقبال خوب مردم در شهر تهران مواجه بود و بیست سال پیش، به لحاظ تجربی و حضور در جشنوارهها نمایشها درخشان بودند به طوری که هر بار، فقط بخشی از ظرفیت تئاتر فعال بود که البته تاحدودی، هنوز هم این ظرفیت فعال است.
او در ادامه اظهار داشت: ما در این سالها عزیزان زیادی را از دست دادیم که نتوانستیم تواناییهایشان را روی صحنه تئاتر ببینیم. دوران فترت یا بیتفاوتی رسانه هم به رقمخوردن وضعیت متفاوت تئاتر در ایران کمک کرد، به طوری که تلویزیون -که از زمان پیدایشاش اجراهای زنده از تئاتر داشت و حتی در زمان جنگ، همچنان تلهتئاترهای خوبی را روانه آنتن میکرد- رشته کار را در این زمینه گم کرد. البته باید این واقعیت را پذیرفت که نبود و فقر متون تئوریک و نمایشی هم که در دهه هفتاد هجری شمسی بیداد میکرد، حالا روزگار بهتری دارد. هرچند امروز، نسل جوان نمایش ما به لحاظ مادی مجبور هستند و باید تمام بار اجرای یک نمایش را خودشان به تنهایی به دوش بکشند.
بازیگر نمایش «شاعر» در تشریح تاثیر به تنهایی به دوش کشیدن اجراها از سوی گروههای نمایشی جوان بر آنها گفت: تئاتر محک زدن افقهای یک جامعه در عرصه داستان، ادبیات و نمایش است. تئاتر موضوعات مهمی را در بر میگیرد که باید در مورد آنها صحبت کرد. در همه جای دنیا پرچمداران فرهنگ برای تئاتر هزینه می کنند و این کمک هزینهها با اینکه چندان کلان نیست، برای آنها تشخص فرهنگی ایجاد میکند. به طور مثال، گروه نمایشی خاصی در اتریش نمایش «هملت» ویلیام شکسپیر را شش ماه از سال به شکل مداوم اجرا میبرد. بنابراین نمیتوان تمام اعتبار تئاتر را صرفا از طریق فعالیت مستمر جوانها یا فعالیت سالنهای تئاتر خصوصی و رویکرد آنها در فروش گیشهها طلب کرد.
بازیگر سریال «رخنه» در سخنان پایانی خود درباره راهکارهای حل مشکلات موجود در تئاتر عنوان کرد: کمرنگ شدن دید غیرفرهنگی در بخشهای مدیریتی تئاتر میتواند راهگشا باشد چون تئاتر با تماشاگران محدود، در بازههای زمانی طولانی به بار مینشیند. همچنین، تغییر دائم سیاستها و چرخهها فقط عرصه را مشوش میسازد و هر روز بر مشکلات تولید فرهنگی اضافه میکند.
از عوامل نمایش «تن سایه» میتوان به آیدین کشاورز و حسامالدین فروتن (طراح صحنه)، حسام حاجی پور(طراح لوگو و پوستر)، متین کیمنش(طراح لباس)، حسامالدین فروتن (طراح نور)، نوید فرحمرزی (طراح گریم)، بهرام عباسیفرد (مشاور کارگردان)، سالار خاتونآبادی (آهنگساز)، محمد زند وکیلی (آهنگساز قطعات)، احمد امیرخلیلی (ترانهسرای قطعات)، کارن سعادت (تنظیم قطعات)، خشایار اشکاوری (کمانچه)، سینا فرجام و مجتبی نظر زاده (دستیاران کارگردان)، فرزانه فروندی و یاسمن کریمی(منشی صحنه)، آیدین کشاورز(مدیر اجرایی)، احمدرضا میررجبی (مدیر صحنه)، حسامالدین فروتن (عکاس)، ویمپ استودیو(ساخت تیزر)، گروه مپ تک (طراحی و اجرای مپینگ)، مریم دهقانی(تولید تصاویر مپینگ)، ماهان ابراهیم زاده و ترمه فرحمرزی (مجریان گریم)، مبینا بیآزار (دستیار لباس)، امیر پارسائیانمهر(مدیر روابط عمومی)، نگین کاسه چی(جانشین تهیهکننده)، شایان سیدمحمود (دستیار تهیه کننده) کارگردان را در این اثر یاری میرسانند.
نمایش «تن سایه»، قصه آدمها از اقلیمهای مختلف هست که گوشهای از جنگ را روایت میکند.»
فرزاد جمشیددانایی
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است