چهره روز؛
حمیدرضا آذرنگ؛ از آن سوی دریا تا سرزمین گالیور و کوتولهها
نظر به تمام نقشآفرینیهای حمیدرضا آذرنگ، مخاطبان، او را با شخصیت «خلیل» در مجموعه «نون.خ» به یاد میآورند.
روزنامه صبا – دوم خرداد را به عنوان زادروز خود میشناسد. روزی پرحادثه در سرزمین کهن دیاران. روزی که مصادف با آن به سال ۱۳۷۶ خورشیدی، هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار و سیدمحمد خاتمی با دریافت هفتاد درصد آرا جانشین اکبر هاشمی رفسنجانی شد. دوم خرداد، زادروز تولد فریدون رهنما، شاعر، روزنامهنگار و سینماگر اهل ایران هم محسوب میشود. دوم خرداد ۱۳۹۰ بود که ناصر حجازی، مرد خوشپوش و دوستداشتنی ورزش ایران برای پروازی ابدی، بال گشود.
حمیدرضا آذرنگ هم زاده دوم خرداد ۱۳۵۱ خورشیدی در تهران است. هنوز زبان به سخن نگشوده بود که خانوادهاش عازم اندیمشک میشوند و او نیز بزرگ شده این شهر محسوب میشود. آذرنگ برای انجام خدمت سربازی در ارتش، عازم کرمانشاه و سومار میشود و یکی از دلایل تسلط او به لهجه شیرین کرمانشاهی همین حضورش در سومار است. پس از خدمت، تحصیلات عالیه را با کارشناسی روانشناسی بالینی دانشگاه آزاد اسلامی رودهن به پایان رساند. شاید نخستین چیزی که در شنیدن اسمش جلب توجه میکند، معنی نام خانوادگیاش باشد. خودش درباره معنای نام آذرنگ گفته است:« این نام را پدر بزرگم روی ما گذاشت و به معنای نهایت غم است، نمیدانم میدانست معنیاش را یا نه ولی اگر میدانست ما را اسیر این غم مدام نمی کرد!»
حمیدرضا آذرنگ از آن دسته بازیگرانی است که دیر به دنیای سینما و تلویزیون معرفی شدند. سال ۱۳۷۸ و زمانی که ۲۷ ساله بود، کارش را در تئاتر با نمایش «طلحک بازی» آغاز کرد. همان سال در فیلم «نیمه گمشده» به کارگردانی محمدعلی باشهآهنگر، حضور کوتاهی را تجربه کرد. شاید یکی از دلایلی که باعث شد آذرنگ تا سالهای اخیر به عنوان بازیگر پرکاری معرفی نشود، علاقه بیاندازه او به نویسندگی و همینطور کارگردانی تئاتر بود. ازدواج حمیدرضا آذرنگ با ساناز بیان که او هم از نمایشنامهنویسان تئاتر ایران است، باعث شد آذرنگ بیشتر به مقوله نویسندگی اهمیت دهد. سال ۱۳۸۶ آذرنگ حضور خود در تلویزیون را با مجموعه «آن سوی دریا، این سوی خاک» اعلام کرد. سریالی به کارگردانی فرزین مهدیپور که موتیفی پلیسی-اجتماعی داشت و در بندرعباس فیلمبرداری شد. این مجموعه روایتگر ماجرای زندگی مردی بود که با وجود بیگناهی به اتهام حمل مواد مخدر در یکی از امیرنشینهای حاشیه خلیج فارس زندانی شده بود.
۱۰ سال پس از حضورش در «نیمه گمشده» در دومین فیلم سینمایی کارنامه حرفهای خود با عنوان «بیداری رویاها» به نقش آفرینی پرداخت. فیلم دیگری از محمدعلی باشه آهنگر که البته فیلمی پرستاره هم بود. حضور بازیگرانی مانند امین حیایی، هنگامه قاضیانی، امیرحسین آرمان، حبیب دهقان نسب، حمید فرخنژاد، سارا خوئینیها و رز رضوی فرصت مغتنمی برای بیشتر شناخته شدن حمیدرضا آذرنگ بود. هرچند او هرگز بر این مقوله (شناساندن خود به عنوان بازیگری موفق) تاکید چندانی نداشت اما شهرت، ناخواسته از این پس دقالباب خانه آذرنگ را چندبار به صدا درآورد. «در مسیر زایندهرود» مجموعهای تلویزیونی به کارگردانی حسن فتحی بود و که با توجه به پرداختی که درباره بازیکنان فوتبال داشت، با اقبال عمومی هم مواجه شد.
آذرنگ در این سریال به نقش وکیل «مهران سارنگ» ، همان بازیکنی که در تصادفی مرگبار باعث فوت«مسعود مصیب» شده بود، برعهده داشت. این سریال از آنجا که پس از چند دهه، به مهدی باقربیگی (شخصیت مجید در مجموعه تلویزیونی قصههای مجید) هم فرصت دوبارهای برای نقشآفرینی در سریالی پرمخاطب بخشید، مورد توجه عموم قرار گرفت. آذرنگ دو سال بعد بازی در مجموعه تلویزیونی «یلدا» را هم به پایان رساند. سریالی به کارگردانی حسن میرباقری که آذرنگ در آن نقش «فتاح» داماد «ممدلی» یا همان محمدعلی زاهدی شخصیت اصلی سریال را بازی کرد. او در این سریال، در نقش مقابل الهام پاوهنژاد ظاهر شد و محمدرضا شریفینیا، چنگیز جلیلوند، فریبا کوثری، کاظم هژیر آزاد و سیدمهرداد ضیایی از دیگر بازیگران برجسته آن بودند. حمیدرضا آذرنگ بیشتر افتخارات خود را هم در تئاتر کسب کرده است.
او دو بار جایزه بهترین بازیگر جشنواره تئاتر فجر را برای بازی در نمایشهای «چهار حکایت از چندین حکایت رحمان» و «خون رقصه» به خود اختصاص داد و ۳ بار نیز جایزه بهترین نویسندگی را برای نمایشنامههای «خنکای ختم خاطره» ، «دو لیتر در دو لیتر صبح» و «خیال روی خطوط موازی» ازآن خود ساخت. سال ۱۳۹۰ اما او جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشن خانه سینما را برای نقشآفرینیاش در فیلم «ملکه» کسب کرد.
نظر به تمام نقشآفرینیهای حمیدرضا آذرنگ، مخاطبان عام تلویزیون ایران، او را همواره با شخصیت «خلیل» در مجموعه طنز «نون.خ ۲» به یاد میآورند. جایی که آذرنگ با تسلط کافی بر لهجه کردی کرمانشاهی، به بهترین شیوه، بازی بیبدیل سعید آقاخانی را در نقش «نورالدین خانزاده» یا همان «نون.خ ۲» تکمیل کرد. با وجود این موفقیت که آذرنگ را بیش از هر زمان دیگری معروف و محبوب ساخت، غیبت او در سری سوم سریال «نون.خ» علامت سوال پررنگی را در ذهن تماشاگران این سریال ترسیم کرد. سریالی متفاوت در ژانر رئالیسم جادویی که در سینما و تلویزیون ایران، کمتر به آن توجه شده است.
«لیث» نقشی است که او در این مجموعه به آن جان میبخشد. «مستوران» به کارگردانی مسعود آبپرور، تلفیقی از داستانهای کهن و فولکلور ادبیات ایران و داستانهای نسبتاً مدرن ادبیات کودک و نوجوان است. برای نمونه زمانی که «لیث» سر از دهکده کوتولهها در میآورد، تماشاگر خود را با داستانی تلفیقی از هفت کوتوله، قصههای گالیور و همچنین داستان دوالپای وطنی روبرو میبیند. آذرنگ با بازی در «مستوران» در واقع متفاوتترین نقشآفرینیاش تا کنون را به نمایش گذاشته است. کاری که به یقین بیشتر به آن پرداخته خواهد شد.
کار شاق و هنرمندانه آذرنگ
بازیگرانی که دوست دارند همواره کارشان مقبول عموم و گاه منتقدان قرار بگیرد، اهمیت بسیار زیادی به اجرای بدون کم و کاست کارشان در جانبخشی به شخصیتهای فیلمنامه یا نمایشنامه میدهند. یکی از مهمترین وجهههای این جانبخشی نیز بیگمان مقوله گفتار کاراکترهای سینمایی و تلویزیونی است. بهترین نمونه در این مقال، نورمن جوزف ویزدوم، کمدین برجسته و فقید انگلیسی است.
او هنرپیشهای جهانی بود و در سراسر دنیا طرفداران زیادی داشت اما تماشاگران انگلیسیزبان فیلمهای ویزدوم، بسیار بیشتر از دیگر تماشاگران این فیلمها از نقشآفرینی مرد کوتاه قامت سینمای انگلستان میخندیدند. راز محبوبیت ویزدوم بین انگلیسی زبانها، چیزی جز گفتار او نبود. او لهجه غلیظ لندنی داشت که هنگام ادای برخی کلمات آن را تشدید میکرد. به این ترتیب مخاطبانی که آثار نورمن ویزدوم را با زبانی غیر از زبان اصلی تماشا میکردند از این مزیت بیبهره میماندند. در ایران هم برخی بازیگران با تکیه بر گویشی خاص، گاه کار خود را بیش از پیش مقبول تماشاگران عام و خاص میکنند. محسن تنابنده در جان بخشیدن به شخصیت «نقی معمولی» نیز با استفاده از ترفندی مشابه، کاراکتری ماندگار خلق کرد.
شخصیتی که نه تنها بین مازنیها، که همه جای ایران محبوبیت ویژهای پیدا کرده است. از همین رهگذر بود که حمیدرضا آذرنگ نیز با بازی در نقش «خلیل» مجموعه تلویزیونی «نون.خ ۲» این شخصیت را در کانون توجه بسیاری از تماشاگران سریالهای نوروزی قرار داد. آذرنگ نیز درست مانند تنابنده با گویشی شیرین سر و کار داشت که اجرای موفق آن به محبوبیت خود او نیز کمک شایانی کرد. با توجه به اینکه حمیدرضا آذرنگ متولد تهران است و پدر و مادری گلپایگانی دارد، به عنوان کسی که گویش کرمانشاهی را آموخته، کاری بسیار دشوار پیش روی خود میدیده است. شاید حضور او در پادگان سومار کرمانشاه، هنگام خدمت سربازی یکی از عوامل موفقیت او در ایفای نقش «خلیل» با گویش کردی کرمانشاهی بوده است. به هرحال آذرنگ نشان داد فن بیان را به لطف حضورش در تئاتر به بهترین شکل آموخته است و همواره از آن بهره میبرد.
یاسر سماوات
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است