روزنامه صبا

روزنامه صبا

چهره روز؛

شعبده بهاره کیان‌افشار با کلاه پهلوی!


حضور بهاره کیان افشار در نقش «شادی مستشارنیا» یکی از شخصیت‌های مقبول «کلاه پهلوی» برای مردم بود.

روزنامه صبا – دهم اردیبهشت  را به عنوان زادروزو خود می‌شناسد. موسمی تاریخی که روز ملی خلیج همیشگی فارس نیز هست. روزی به سنه ۸۸۵ خورشیدی که جزیره هرمز پس از یکصد و ۱۷ سال با یورش امام قلی‌ خان، سردار دلاور صفوی از چنگال پلید استعمار پرتغال بیرون آمد. دهم اردیبهشتی که «روز ملی خلیج فارس» است. همان دهم اردیبهشتی که زادروز محمدحسین بیوک «رهی معیری» خالق ترانه جاوادان «شد خزان» هم محسوب می‌شود. بهاره کیان افشار، بازیگر سرشناس سال‌های اخیر سینما و مجموعه‌های تلویزیونی در چنین روزی به سال ۱۳۶۲ دیده به جهان گشود.

از همان کودکی و در حالی که تنها ۸ سال داشت، پی می‌برد که استعدادهایش کجاست. علاقه به بازیگری در وجودش جوانه می‌زند اما بهاره کوچک، مشکل بسیاری دیگر از بازیگران را داشت. نه پدر، نه مادرش به این علاقه او روی خوش نشان نمی‌دادند. او نمی‌توانست مثل بقیه بچه‌ها پس از زنگ آخر بماند دبستان و در حیاط کوچک تئاتر تمرین کند.

خانواده او رویاهای بزرگی برایش داشتند اما او انگاری به دنیا آمده بود تا بازیگر شود. «از آنجا که خانواده‌ام در دوران نوجوانی همیشه مخالف حضورم در دنیای  تئاتر  بود، عطش  بازیگری  در من بیشتر می‌شد. طبیعی است وقتی انسان را از چیزی منع کنند اتفاقا بیشتر به سمت آن جذب می‌شود؛ به خصوص اگر این مساله در نوجوانی اتفاق بیفتد چون در این سن همه‌مان کمی خودسریم…» او سال‌ها بعد از این که بازیگر برجسته‌ای شد این جملات را گفت. شاید سخت‌گیری پدر و مادر از یک بُعد هم به نفع او شد.

 کیان افشار در عین این‌که از بازیگری منع می‌شد، عطش هنری خود را در قالب‌ نگارش شعر و داستان و ترانه مرتفع می‌کرد. این میان تبحر او بیشتر در سرایش ترانه بود، تا آنجا که ترانه «تو هستی» بهرام رادان را که سال ۱۳۹۲ تنظیم شد، از هنرمندی‌های کیان افشار بود. سال ۱۳۸۲ اما زمانی که ۱۹ ساله بود، با آزیتا حاجیان و گروه تئاترش آشنا شد.

حاجیان آن روزها در تدارک آماده سازی تئاتر «زن نیک ایالات سچوان» مشارکت داشت اما این شروع، نقطه آغاز خوبی برای کیان‌افشار محسوب می‌شد. دوستی او با تینا پاک‌روان سبب می‌شود تا کیان افشار برای بازی در مجموعه تلویزیونی « کلاه پهلوی» به سیدضیاءالدین دری معرفی شود. با وجود آنکه کیان‌ افشار تجربه سینمایی، تلویزیونی و حتی تئاتری نداشت، دری خیلی زود بازیگر نقش «شادی مستشارنیا» همسر فرخ باستانی، از شخصیت‌های اصلی مجموعه‌اش را پیدا می‌کند. البته نخستین نقش‌آفرینی کیان افشار با دوبله هنرمندانه فریبا رمضانپور تکمیل شد. تولید و تکمیل سریال «کلاه پهلوی» چند سال طول می‌کشد و طی این مدت، کیان افشار در نخستین فیلم سینمایی‌اش، «شیرین» مقابل دوربین عباس کیارستمی قرار می‌گیرد. فیلمی ویژه از زنده‌نام کیارستمی که باعث شد نام کیان افشار در همان سال‌های آغازین حرفه‌اش کنار ۱۱۲ بازیگر زن سینمای ایران مانند هدیه تهران، آتنه فقیه نصیری، افسانه بایگان، بهاره رهنما، ترانه علیدوستی، ثریا قاسمی، رویا تیموریان، کتایون ریاحی، سارا خوئینی‌ها، ماهایا پطروسیان قرار دهد. حضور ژولیت بینوش، بازیگر برجسته سینمای فرانسه و جهان در این فیلم، نام آن را در دنیا سر زبان‌ها انداخت.

سال ۱۳۹۱ زمان بازی در فیلم «هیچ کجا، هیچ‌کس» به کارگردانی ابراهیم شیبانی برای کیان افشار فرار سید. او در این فیلم از پس نقش «یلدا» به خوبی برآمد. محمدرضا فروتن، مهناز افشار، صابر ابر، آتیلا پسیانی و افسانه چهره‌آزاد بازیگران نام‌آشنایی بودند که کیان افشار در این فیلم فرصت بازی کنار آن‌ها را هم به دست آورد. همان سال در فیلم «گناهکاران» به کارگردانی فرامرز قریبیان هم نقش‌آفرینی کرد.

شخصیت «مرجان فرازمند» کاراکتری بود که کیان‌افشار به آن جان بخشید. به این ترتیب او رفته رفته به ستاره‌ای محبوب در سینمای ایران بدل می‌شد. کیان افشار همچنان به بازی در مجموعه‌های تلویزیونی هم علاقه نشان می‌داد. بازی در سریال «گاهی به پشت سرت نگاه کن» پروژه‌ای بود که او سال ۱۳۹۳ پذیرفت تا در سریال مازیار میری، در نقش «شبنم» مقابل دوربین قرار بگیرد. ۳ سال بعد بازی در سریال «نوار زرد» به کارگردانی پوریا آذربایجانی را پذیرفت. کیان افشار همواره دوست دارد سرزمین‌های تازه‌ای از بازیگری را به تسخیر خود درآورد. پس علاوه بر هنرپیشگی در تئاتر، سینما و تلویزیون، در نیمه دوم دهه ۱۳۹۰ حضور پررنگی در سریال‌های شبکه خانگی داشت تا به مدد همین اتفاق یکی از بازیگران پرکار سینما و تلویزیون ایران لقب بگیرد.

 بازی در مجموعه‌های «می‌خواهم زنده بمانم» ، «گلشیفته» ، «حرفه‌ای» و «سودا» تجربه‌های موفقی برای این بازیگر محبوب سینمای ایران محسوب می‌شد. البته این میان بازی او در «گلشیفته» و در نقشی متفاوت، توجه زیادی را به خود جلب کرد اما میان همه سریال‌های بهاره کیان افشار، به یقین «عاشقانه» از نگاه تماشاگران اثر دیگری است. شاید یکی از حسرت‌های بزرگ بهاره کیان‌افشار بازی در فیلم «لاله» باشد. اثری که با محوریت زندگی لاله صدیق قهرمان اتومبیلرانی زنان ایران تولید شد و گفته می‌شد کیان افشار به دلیل نداشتن تسلط لازم به زبان انگلیسی از آن کنار گذاشته شده است.

هم‌بازی بینوش، هم‌درد یک نسل

بسیاری از بازیگران عالم سینما و تلویزیون، یا حتی تئاتر، اغلب با نقش‌هایی فرعی در فیلم‌ها و سریال‌های نسبتاً ساده گام به عرصه بازیگری می‌گذارند. به عبارت بهتر، ورودشان کم سر و صداست و اگر قرا به برخاستن سر و صدایی هم باشد، آن را برای کارهای آتی خود حفظ می‌کنند. بهاره کیان افشار از این نظر، هم بدشانس بود، هم خوش‌اقبال! ریسک بازی در سریال «کلاه پهلوی» از آنجا که اثری تاریخی بود و ناخواسته بیش از پیش بازیگر را زیر ذربه‌بین منتقدان قرار می‌دهد. بازیگر و کارگردان حتی اگر بر اصل ارجحیت شخصیت فیلم بر کاراکتری که نقش معادل واقعی‌اش را دارد، ابرام بورزند، به یقین با نقدهایی از این دست که چرا فلان شخصیت تاریخی این فرمی شده؟ یا چرا فلان مولفه در چهره‌اش از قلم افتاده! روبرو خواهند شد. درست است که جنگ اعصباش بیشتر نصیب کارگردان می‌شود اما حالا شما گمان کنید، بازیگری که نخستین نقش‌آفرینی جدی‌اش را در سریالی تاریخی که خواسته ناخواسته باید بر مختصات تاریخی زمان خود منطبق باشند، اسیر چنین نظرگاه‌هایی شده باشد. پس او باید در چند جبهه بجنگند! کاری که کیان افشار به خوبی در «کلاه پهلوی» انجام داد.

از این گذشته، بازی در سریال تاریخی با مجموعه‌ای اجتماعی که ازآثار روتین تلویزیون محسوب می‌شوند، تفاوت‌های فرمیک فراوانی دارد. حتی ممکن است بازیگر تازه‌کار بازی در فیلمی را که تولیدش ۷ سال فرسایشی ادامه داشته باشد از همان ابتدا تحلیل رود! خوشبختانه شخصیت «شادی مستشارنیا» تا حدودی از این قاعده مستثنی بود، چه هرگز زنی با این نام وجودی خا رجی در دستگاه پهلوی نداشته است. با وجود این هم، چیزی از دشواری‌های کار کیان‌افشار کاسته نشد. شخصیت یک داستان، مهم‌ترین عنصر آن است و در پی این دشواری اما بهاره کیان‌افشار، جایزه خود را هم از مردم گرفت! نقش «شادی مستشارنیا» یکی از شخصیت‌های مقبول و دوست‌داشتنی «کلاه پهلوی» برای مردم ایران بود.

 زنی که ‌کوشید با تمرکز بر وجهه فرهنگی خود به مدرنیته‌سازی دیاری بپردازد که در آن می‌زید. شاید این شخصیت بدون اشاره مستقیم، جُنگی از تجددخواهی مردم ایران در دوران پسا مشروطه در پس زمینه هر ایرانی دگراندیشی ایجاد می‌شده است. شخصیت «شادی» به یقین کاراکتری است که روی آن فکر شده، او هرگز مقابل باورهای مردمش جبهه نمی‌گیرد، بلکه می‌کوشد انسانی تجددخواه باشد که متریال نوین‌اندیشی را از خاکش میهنش گرفته است.

یاسر سماوات

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است