چهره روز؛
مهدی سلطانی؛ از نوروز ۷۳ تا روزهای نوی یک بازیگر
مهدی سلطانی بازیگری است که علاوه بر تکنیکهای بازیگری، بازی حسی را نیز به خوبی بلد است.
روزنامه صبا – یکم شهریورماه زادروز این بازیگر برجسته سینما و تلویزیون ایران است. روزی مصادف با سالروز شیخالرئیس ابوعلی سینا، همهچیزدان قرون چهارم و پنجم هجری شمسی که به همین مناسبت، یکم شهریور، روز پزشک در ایران محسوب میشود. یکم شهریوری که به سال ۱۳۳۲ زمانی برای تشکیل کابیته کودتا علیه دولت مردمی دکتر محمدمصدق پس از ماجرای تلخ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و دسیسه مشترک سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا، آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و مخالفان مصدق در ایران بود. مهدی سلطانی، بازیگر نامآشنای سینما و تلویزیون ایران چنین روزی از سال ۱۳۵۰ خورشیدی در سروستان که حدود ۷۷ کیلومتری جنوب شیراز واقع است دیده به جهان گشود اما از آنجا که پدرش باید برای تحصیلات تکمیلی عازم تبریز میشد، او تا ۵ سالگی در دیار ستارخان و باقرخان اقامت داشت. پس از آن همراه خانوادهاش دوباره به سروستان بازگشت و تا پایان دوران دبیرستان در استان فارس ساکن بود. سال ۱۳۶۹ پس از قبولی در کنکور سراسری برای آغاز تحصیلات عالیه در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، عازم پایتخت شد. سال ۱۳۷۳ را باید سرآغاز حضور درخشان او در سیمای ایران دانست.
سلطانی پس از دریافت مدرک کارشناسی در این سال، با نمایش «چند و چون به چاه رفتن چوپان» حضور خود را روی صحنه تئاتر ایران اعلام کرد. البته که سلطانی پیش از آغاز این سال در مجموعه «نوروز ۷۳» که در زمستان ۱۳۷۲ به کارگردانی حسین فردرو تهیه شد، برای نخستین بار مقابل دوربین حضور یافت. شاید کمتر کسی سلطانی جوان با اندام ترکهای را که در این مجموعه طنز گاه در هیبت خواننده پاپ و گاه در نقش بادکنک فروش کنار مهرداد نظری به ایفای نقش میپرداخت، به خاطر میآورد ولی حقیقت این است که سلطانی با «نوروز ۷۳» در سیمای ایران متولد شد. یک سال بعد او در دو مجموعه «کاراگاه» به کارگردانی حسن هدایت و «حقیقت در آینه» به کارگردانی اسماعیل میهن دوست، نقشهایی فرعی بازی کرد. شاید چیزی که باعث شد مهدی سلطانی با آن همه استعداد در دهه ۷۰ چندان به چشم نیاید، جدیت او برای ادامه تحصیل از یک سو و حضور پررنگش روی صحنه تئاتر از سوی دیگر بود. سلطانی سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت کارشناسی ارشد از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه تهران شد. پس از وقفهای چندساله او برای ادامه تحصیل راهی اروپا شد تا این بار سال ۱۳۸۳ در دانشگاه اوینیون فرانسه، واقع در جنوب شرقی این کشور و در کرانه رودخانه رون، به ادامه تحصیل بپردازد. دانشگاهی که پذیرای ۷ هزار دانشجو از سراسر جهان بود. دو سال بعد او با مدرک دکترای بازیگری از این دانشگاه فارغ التحصیل شد. حضور سلطانی در فرانسه غیر از تکمیل تحصیلات و تسلط کامل به زبان فرانسوی باعث آشنایی بیشتر او با هنر هفتم و چهرههای برجسته سینمای سرزمین شش ضلعی مانند ژان لوک گدار و کلود شابرول شد. بسیاری شهرت سلطانی را مرهون بازی او در نقش «بهزاد مصیب» مجموعه تلویزیونی «در مسیر زاینده رود» که سال ۱۳۸۹ به کارگردانی حسن فتحی تولید شد، میدانند اما سلطانی با نقشآفرینی در سریال «دیوار» اثر سیروس مقدم توجه زیادی را معطوف به خود و شخصیت «جمیل میان قاضی» کرد. سال ۱۳۹۲ او با بازی در رل «دکتر عنایتی» در فیلم سینمایی «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، در واقع نقشآفرینی متفاوتی در سینما داشت.
شخصیتی که به نظر وجود خارجی نداشت و سمبلی از کردهای تحصیلکرده بود که اعتقادی به مبانی و مبارزات حزب دموکرات ندارند و بیشتر مشی مبارزه با اسلحه حزب «کومله» را میپسندند. بازی در نقش «شهرام کامفر» مجموعه تلویزیونی «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار، نقطه اوج دیگری برای سلطانی محسوب میشد. شهرام که مامور عالی رتبه امنیتی در دوره پهلوی است، با نزدیک شدن به روزهای سرنگونی رژیم درصدد فرار از ایران است اما در این راه فرجام تلخی دارد. یکی از سکانسهای فراموش نشدنی سریال «کیمیا» حضور شهرام کامفر در خانه پدری کیمیا و اسلحه کشیدن روی او، برادرش (محمدعلی شادمان) و مادرش (آزیتا حاجیان) است. چهره منحصر به فرد سلطانی با موهای بور در این مجموعه یکی از نکاتی است که نقش شهرام کامفر را منحصر به فرد کرده بود. بازی در نقش «هاشم دماوندی» سریال «شهرزاد» که تولیدش سال ۱۳۹۴ به کارگردانی حسن فتحی در شبکه نمایش خانگی آغاز شد، نقطه اوج دیگر در کارنامه درخشان سلطانی محسوب میشد. هاشم دماوندی از مریدان بزرگ آقای دیوان سالار و پدر «فرهاد دماوندی» است که ضلع سوم مثل عاشقانه قباد، شهرزاد و فرهاد را تشکیل میدهد.
بازی او در نقش هاشم دماوندی به حدی تاثیرگذار بود که صحنه قتل او و شاگردش با دسیسه «شاپور بهبودی» ( با نقش آفرینی رضا کیانیان) به یکی از دراماتیکترین سکانسهای سریال شهرزاد ۳ بدل شد. سلطانی پس از آن در دو مجموعه پرمخاطب دیگر، یعنی «آقازاده» به کارگردانی حامد عنقا از شبکه نمایش خانگی و «پدر» کاری از بهرنگ توفیقی که سال ۱۳۹۷ تولید و از شبکه دو سیما روی آنتن رفت، نقشهای تقریباً یک سانی از نظر محتوایی بازی کرد. دهه ۱۳۹۰ موسمی بود که سلطانی پیشنهادهای متعددی برای بازی در فیلمها و سریالهای گوناگون داشت و شاید همین موضوع سبب شد او از عشق دیرینش، تئاتر کمی فاصله بگیرد. سلطانی در این دهه تنها در نمایشهای «پدرخوانده ناپلی» ، « خاطرات و کابوسهای یک جامهدار از زندگی و قتل میرزا تقی خان» ، «شاه لیر» و «جنایت مکافات» روی صحنه رفت.
مهدی سلطانی از اواسط دهه هفتاد تا پایان دهه هشتاد در چند تله تئاتر نیز حضور داشت که معروفترین آنها «تاجر ونیزی» «منطقه جنگی» و «هویت» بود. او علاوه بر هنر بازیگری در خوانندگی هم دستی بر آتش دارد. تک آهنگهای «لالایی» ، «در ای دنیا» ، «دلا چونی» و «گل بابونه» با صدای مهدی سلطانی تنظیم و منتشر شدهاند. به تازگی مجموعه تلویزیونی «بیهمگان» به کارگردانی بهرنگ توفیقی با هنرمندی او در نقش «مهندس یوسفیان» پدر «الناز» از شبکه سوم سیما پخش میشود. نقشی خاکستری که بزرگترین مانع در روایت عشق امیرعلی و الناز محسوب میشود. با وجود این مخاطب هرگز به نقشی که مهدی سلطانی بازی میکند احساس بدی ندارد.
بازیگر چشم آبی و نقشهای خاکستری
به یقین نقشآفرینی یک بازیگر در ایفای نقشهای منفی با وجود شخصیت مثبتی که دارد از استعداهای بالفعل او محسوب میشود. در این مقوله علاوه بر استعداد ذاتی، گاه میمیک چهره هم به کمک بازیگر میآید. مهدی سلطانی از آن دست بازیگرانی است که از این مولفه نیز به خوبی بهره میبرد.
سلطانی با بازی در نقش «جمیل» سریال «دیوار» مخاطب را به این تکاپو میاندازد که شخصیت جمیل منفی است یا مثبت؟ مخاطبی که سالهاست عادت کرده نگاه سیاه و سفید به تولیدات سیما و گاه سینمای ایران داشته باشد. چطور ممکن است شخصیت تاریکی مانند جمیل ، سیگار را از دست تبهکار دیگری بگیرد و بگوید :«عاقبت دود گوشه خیابان افتادن است؟» اگر شخصیت او منفی است، اینهمه عشق به فرزندش خورشید که باعث شده او حتی خورشیدی را کف دستش خالکوبی کند از کجا آمده است؟! یا اگر این شخصیت مثبت است چرا خواهرزادهاش در کمند ماموران نیروی انتظامی گروگان میگیرد و اسلحه روی سرش میگذارد؟ بازیگرانی مانند سلطانی، معرف نقشهای خاکستریاند. او در تازهترین کار بهرنگ توفیقی، مجموعه تلویزیونی «بی همگان» که این شبها از شبکه سوم سیما روی آنتن میرود نیز نقشی خاکستری را به نمایش میگذارد. «مهندس یوسفیان» پدر «الناز» که علاقه زائدالوصف او به دخترش باعث میشود مانع بزرگی در راه عشق نافرجام او به «امیرعلی» باشد. اوج بازی سلطانی در این مجموعه، مربوط به قسمتی است که پس از بیرون راندن امیرعلی از کارخانه با خشمی مهارنشدنی الناز را مجبور میکند همان شب به ترکیه برود. با وجود این در سکانس بعدی، سلطانی در عین عصبانیت، تقطیع حس فوقالعادهای دارد. مهدی سلطانی بازیگری است که علاوه بر تکنیکهای بازیگری، بازی حسی را نیز به خوبی بلد است. هنری که کمتر بازیگری از آن بهره مند است.
یاسر سماوات
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است