چهره روز؛
ساموئل خاچیکیان؛ ظهور یک پدیده کارگردانی در سینمای ایران
ساموئل خاچیکیان درآغازراهش، با تخصصی که داشت به یاری سینمای ایران و آن را با سبک کاری خود آشنا کرد.
روزنامه صبا – ۲۹ مهر ماه آبستن حوادث و رویدادهای مهمی از جمله تصویب قرارداد نفت با کنسرسیوم در مجلس شورای ملی با ۵ رأی مخالف به سال ۱۳۳۳ شمسی است و البته تظاهرات ضدسلطنتی دانشجویان در دانشگاههای تهران و ملی (دانشگاه شهید بهشتی کنونی)، تحصن علمای حوزه علمیه قم در مدرسه خان، برای اعتراض به فاجعه مسجد جامع کرمان و اعتصاب کارکنان وزارت کشور و پالایشگاه نفت تهران و بانک ایران و انگلیس در سال ۱۳۵۷ شمسی از رویدادهای دیگر این روز است .
اما پیشتر از حوادثی که در تاریخ این روز به ثبت رسیده،۲۹ مهر۱۳۰۲ نیز روز باشکوهی برای آرسن است. پدری دانشآموخته زبان و ادبیات از دانشگاه خاربرت ترکیه که در نخستین جمهوری ارمنستان به نمایندگی مجلس رسید؛ولی باآغازانقلاب اکتبر روسیه به ایران مهاجرت ودرشهر تبریز زندگی جدیدی را به دور از هیاهوی سیاست شروع و برای امرار معاش خریدوفروش قالی ایرانی را به عنوان شغل برگزید. آرسن شاید به روی خود نمیآورد، اما در دلش بلوایی به پا است و مانندکسیکه برای بار اول پدرشدن را تجربه میکند شوق نهانی در دل دارد و برای به دنیا آمدن سومین فرزندش سر از پا نمی شناسد.
صدای گریه نوزاد ، نوید بهدنیا آمدن فرزند سوم را میدهد وخوشحالی وصف ناپذیری که از برق نگاه آرسن کاملا هویداست . نام او را از کتاب انجیل انتخاب میکند. نامی که در کتاب مقدس بارها ذکر شده و به معنای شنوا بودن خداوند یا خدا ندای او را شنید، است. البته در برخی منابع به معنای درخواست شده از خداوند ، نیز آمدهاست . پدر نام ساموئل را برای فرزند سومش برگزید بدون آن که بداند وجود کتابخانه بزرگ در خانه و دلبستگی خانواده به موسیقی و هنر،زمینهای برای گرایش فرزندش برای ورود به دنیای هنرهفتم خواهد شد.
ساموئل خاچیکیان ،کارگردان، تدوینگر، نویسنده، آهنگساز فیلم و تهیهکننده ایرانی ارمنیتبار ، در نه سالگی نخستین شعرش را به زبان ارمنی و با نام «زندان» سرود که در روزنامه آلیک چاپ شد. در سن چهارده سالگی در نمایش «سویل» در تئاتر باغ ملی تبریز بازی کرد. اما خانواده خاچیکیان دستخوش حوادثی از جمله رخدادهای ایران در دهه بیست مانند حضور متفقین، به قدرت رسیدن فرقه دمکرات در تبریز و غائله پیشهوری یک باردیگر محکوم به تن دادن به سرنوشت شده و وادار به کوچ می شوندودر نهایت ساموئل در بیست سالگی وارد تهران میشود.
وی پس ازآمدن خانوادهاش به تهران،همراه باگروهی از دوستانشچون آرامائیسآقامالیان، آرمان هوسپیان، مادام یلنا و ژوزف واعظیان،گروه تئاتری جوانان ارامنه را پایهریزی کرد. این گروه، سالنی در محوطه کلیسای مریم مقدس در «خیابان قوامالسلطنه شمالی» (میرزا کوچک خان فعلی) دایرکرد ونمایش سارا به کارگرانی ساموئل در افتتاحیه این سالن به روی صحنه رفت.
او درآغازراهش،با تخصصی که داشت به یاری سینمای ایران آمد و توانایی فنی خود را به منصه ظهور رساند و با فیلم چهارراه حوادث، سینمای ایران را با سبک کاری خود آشنا کرد و برای رسیدن به آن چه که می خواست و به گفته خودش، برپایه برداشت و دریافت درونیاش، تدوین فیلمهایش را خود به دست گرفت، حتی در نورپردازی و کار فیلمبردارانش دخالت و موسیقی فیلمهایش را نیزخود انتخاب مینمود.
البته این کارگردان برجسته، انتخاب ژانر سینمای پلیسی و جنایی را برای مسیر فیلمسازی خوداتفاقی نمیداند و به دلیل اینکه همیشه عاشق نورپردازی بوده واینگونه فیلمها از نظر نورپردازی زمینه مناسبی ایجاد میکنند،به این نوع فیلمسازی علاقهنشان داده است. داستان فیلمهای پلیسی اغلب در تاریک و روشن تصاویر میگذردو به گمان ساموئل این بستر مناسبی برای ارائه خلاقیت است.
خاچیکیان ازجمله معدودکارگردانانی استکه حدود سه دهه پرکاراز پیشگامان نامآور سینمای ایران محسوب میشود وحاصل نزدیک به ۵۰ سال فعالیت او در سینمای ایران ساخت ۴۶ فیلم بلند سینمایی است. رضا بیک ایمانوردی ، بهروز وثوقی، پوری بنایی، ناصر ملکمطیعی و محمدعلی فردین و همچنین بازیگرانی چون جلال پیشوائیان، جمشید هاشمپور ورضا رویگری بازیگرانی هستند ،که از دل سینمای خاچیکیان به سینمای ایران معرفی شدند.
ماجرای ساخت نخستین فیلم این کارگردان برجسته سینمای ایران با نام بازگشت ،که در سال ۱۳۳۱ تولید ودر ۹ آبان ۱۳۳۲ به نمایش همگانی درآمد از آنجایی آغازشد که ساناسار خاچاطوریان،تهیهکننده سینما،نمایشی که ساموئل به روی صحنه برده بود را دیدوجذب نوع کار و بهخصوص نورپردازی صحنه آن شد و از او خواست فیلم بسازد.فیلمی که آغازگرفعالیت سینمایی خاچیکیان بهشمار میآید.
خاچیکیان پیش از فعالیت در سینما،در سال ۱۳۲۴ داستانی به نام بردههای خاکستری در روزنامه آلیک به چاپ رسانده بود ودرآن زمان نمی دانست شاید روزی این داستان بتواند دستمایهای برای نمایشنامه عایشه و یا بعدها ساخت دومین فیلمش دختری از شیراز، شود. البته پیش از این نام آن عایشه بود،اما به دلیل مخالفت اداره سانسور با نام عایشه،خاچیکیان عنوان دختری از شیراز، را برای آن برگزید. نام فیلم هرچهقدر هم تغییر میکرد درماهیت فیلم نقشی نداشت چرا که قدرت داستانپردازی،این فیلم را با استقبال تماشاگران روبهرو کرد تا جایی که مورد توجه اهالی نقد نیز قرارگرفت. با نمایش فیلم دختری از شیراز،سینمای ایران باب تازهای از فیلمسازی را مقابل خوددید.تا جایی که طغرل افشار در شماره سوم پیک سینما در تاریخ ۱۸ خرداد ماه ۱۳۳۳، «ظهور کارگردان واقعی در سینمای ایران» را تبریک گفت .
خاچکیان یرای خلق سومین اثر خود به سراغ نمایشنامه سارا که خود نوشته بود،رفت و فیلم چهارراه حوادث، را بر اساس داستان آن کارگردانی کرد. این فیلم از۲۹ اسفند ۱۳۳۳به مدت ۶۶ شب در پنج سینمای هما،دیانارویال،ونوس ومایاک نمایش داده شد. فیلمی که در نخستین فستیوال سینمایی ایران جوایز بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مرد (برای آرمان هوسپیان) را به دست آورد.اثری که به عنوان پرفروشترین فیلم سال وهمچنین نخستین فیلم پلیسی سینمای ایران در سالنامه سینمایی ایران به ثبت رسید .
ساموئل پس از پیروزی انقلاب ، چند سالی فعالیت نداشت تا این که با ساخت فیلم عقابها بازگشتی قدرتمند به سینما را تجربه کرد . فیلم عقاب ها شناختهشدهترین فیلم پس از انقلاب از این کارگردان است که نوشته محمدرضا یوسفی بود و بر پایه رویداد واقعی نجات خلبان ایرانی به نام یدالله شریفیراد به وسیله کردهای عراقی و انتقال او به ایران با بازی سعید راد، جمشید هاشمپور، زری برومند، شهاب عسگری و رضا رویگری ساخته شد.
عقاب ها از نخستین و جدیترین فیلمها درحوزه جنگ ایران وعراق است که تابستان سال ۱۳۶۳ فیلمبرداری و تولیدآن به سر انجام رسید و در سال ۱۳۶۴ روانه پرده نفرهای سینماها شدو درمجموع سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۹،به فروشی معادل ۷۳ میلیون و ۸۶۲ هزار تومان (معادل ۱۳۳میلیارد تومان در سال ۱۳۹۹) از ۸٫۶ میلیون تماشاگر، به پرمخاطبترین فیلم تاریخ سینمای ایران تبدیل ویکی از برترین کارهای سینمای دفاع مقدس لقب گرفت.اکران این فیلم تا سال ۱۳۸۵و استقبال مخاطبان از آن نشان از جذابیت فیلمی داردکه علاوه بر مؤلفه هایی چون موسیقی،کارگردانی و بازیهای خوب، فیلمنامه آن که از مزیت قصهگویی برخوردار بود،دانست و این که معمولا سینمای جنگ جزو ژانرهای مورد توجه تماشاگردرسراسردنیاست بهخصوص تماشاگر ایرانی که با قصههای قهرمانانه،ارتباط بسیار خوبی برقرار میکند.
و اما این کارگردان خوش فکرفراز و نشیبهای زیادی را در سینمای ایران تجربه کردودرسالهای آخرعمرخوددچار بیماری آلزایمر شدو بهمدت دو ماه در بیمارستان بستری بود.امروز سی ام مهر ماه سالگرد روزیست که سام ول ، کارگردان سینمای دلهره و هیچکاک سینمای ایران با دوستان وعلاقهمندانش وداع کرد.اوساعت ۲ بعدازظهرروزدوشنبه۳۰ مهرماه سال ۱۳۸۰،درسن ۷۸ سالگی درگذشت.
استاد دلهره و وحشت
موسم برگریزان پاییزی است و درختان هلهله کنان برگهای رنگارنگ خود را بی حساب به کف خیابانهای تبریز می ریزند. افتخار پاییز این است که برگهارا زیرپاهای عاشق پهن میکند . درست زمانی که از شادی به دنیا آمدن فرزند سوم خانواده از خوشحالی بالا و پایین می پری و صدای خش خش برگهای خشک پاییزی با ملودی زیبا، نوید زندگی تازهای را می دهند . و دراین روز ساموئل به دنیا می آید ، که حضورش در آینده ، افتخار خانواده خاچیکیان خواهد شد .
ساموئل خاچیکیان در مسیر پر فراز نشیب زندگی کاری خود ، چهارراه حوادث را پشت سر میگذارد و در مسیر طوفان درشهر ما، به فریاد نیمهشب، و در یک قدم تا مرگ با ایجاد دلهره و ضربت برای مخاطبان و علاقهمندان آثارش سرسام ،آور میشود. او به لطف هنر و تخصصی که دارد و با بهرهگیری از نورپردازی جنایی درآثارش به عنوان آغازگر ساخت فیلمهای جنایی در ایران شناخته میشود .
دوستانش ، او را با نام «سام ول» میشناختند ، مخاطب سینما او را به عنوان استاد دلهره و وحشت می شناسند و منتقدان ، لقب هیچکاک ایران را برای او برگزیدند و در نهایت در تاربخ سینمای ایران او یکی از تأثیرگذارترین کارگردانها در سینمای ایران بهشمار میرود .
ساموئل خاچیکیان متولد ۲۹ مهر ماه ۱۳۰۲ ، کارگردان، تدوینگر، نویسنده، آهنگساز فیلم و تهیهکننده ایرانی ارمنیتبار دارای کارشناسی علوم اجتماعی، تاریخ و باستانشناسی بود . همسر او، رُزالین نام داشت و تنها پسرشان، اروین خاچیکیان به تدوین روی آورد. او دو برادر با نامهای سیراک خاچیکیان (نوازنده برجسته ویولن و سوریک (سورن) خاچیکیان (صداگذار سینما) و یک خواهر نیز داشت .
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است