چهره روز؛
همای سعادت بر فراز آسمان روستا
هما روستا، به درجهای رسیده است که تا ابد از او به عنوان یکی از بانوان تاثیرگذار در عرصه هنر می توان یادکرد.
روزنامه صبا – مهرماه، هفتمین ماه سال و در برج فلکی، برج میزان است. به قول مهدی اخوان ثالث درشعر باغ من، که درمجموعه شعر زمستان آمده، پاییز، پادشاه فصلها است. فصلی که به دلیل لطافت رنگها وگوناگونی آنها، همواره الهامبخش هنرمندان، شاعران، وادیبان بودهاست.
پاییزفصل خزان طبیعت است که بین دو نقطه اعتدال پاییزی و انقلاب زمستانی، با محبت، درصلح وسخاوتمندانه با برگهای رنگارنگ خود کوچه وخیابانها را فرش میکند و زیر قدم های عاشقانه با صدای خش خش خود آرامشی به انسان می بخشد. خزان طبیعتی،که گویی لباسی از طلا با سایه های قرمز و نارنجی و قهوه ای به تن میکند وزیباترین تابلوی نقاشی رنگ روغن را به رخ میکشد تا چشمان هر بینندهای را مسخ کند.
دراین حال و هوا و انبساط خاطری که هدیه خداوندگار به انسان است اگر همای سعادت نیز بر دوش هرانسانی بنشیند یعنی فارق از هر سختی و ناملایمات زندگی، او خوشبخت ترین انسان روی زمین است و این همای سعادت در روز ۴ مهر ماه ۱۳۲۳ بر دوش رضا با شهرت روستا، نشست و خداوند به او دختری هدیه داد که نام هما براوگذاشتند. نام پرندهای که از دیرباز در باورهای مردم این سرزمین نشانه خوشبختی و سعادت انسانهای پاکنهادآریایی بوده و نزد مردم صاحب کرامت است. اما پدر بهخاطر اتفاقات سیاسی که درگیر آن بود در دوران کودکی هما، مجبور به سفر شد و به مسکو رفت و از حضور درکنار فرزندش محروم ماند.تا زمانی که بعدها هما توسط یکی از دوستان پدرش به مسکو سفر کرد و تحصیلات خود را تا دیپلم در آنجا به پایان رساند.
هما روستا، با تلاش و پشت کار و ارادهای قوی که داشت تمام موانع سرراهش را پشت سرگذاشت تا به قلههای هنر نابی که به دنبالش بود برسد. و برازنده نامش به درجهای رسید که تا ابد از او به عنوان یکی از بانوان تاثیرگذار در تئاتر و هنر بازیگری می توان یادکرد.
هما روستا بازیگری؛ برای پیوند سینما و تئاتر
هما روستا، هنرپیشه سینما، تلویزیون و تئاتر، کارگردان فیلم ومترجم، دختر مهربان روستا، در سال ۱۳۲۹، به مسکو رفت و پس از اخذ دیپلم به خانواده خود در برلین پیوست. او با پشت سرگذاشتن مشکلات پیش روی، مدرک فوق لیسانس خود را از دانشکده هنرهای دراماتیک بخارست رومانی گرفت. او میدانست که دراروپای شرقی تئاترخیلی جدی است ولی دیگر نمیخواست زمان را از دست بدهد. یکی از مشکلات اساسی او زبان رومانیایی بود که چیزی ازآن نمی دانست. به همین دلیل ابتدا باید یک سالی زبان میخواند و بعد از قبولی درامتحان، میتوانست درکلاسهای تئاترحاضرشود، اما او نمی خواست زمان را از دست بدهد. بنابراین دل را به دریا میزند و نزد رئیس دانشکده میرود تا از او بخواهد همزمان با شرکت درکلاسهای زبان، درکلاسهای تئاترهم شرکت کند و شرطی میگذارد که اگر ترم اول از پس امتحان ها برنیامد، او را کلا مردود اعلام کنند. اشتیاق و عزم دختر ایرانی، رئیس دانشکده را تحت تاثیر خود قرار داد وگفت اگر نتواند موفق شود، باید این یک سال را دوباره بگذراند.
هما درکلاسهای بازیگری حاضروچون زبان نمیدانست خیلی نکات را متوجه نمیشد. اما او دختر سخت کوش ایرانی بود و برای رسیدن به هدفش با تمام قوا میجنگید. بعد از یک سال به زبان رومانیایی آماده امتحان شد و با اجرای یک مونولوگ، استادش را تحت تاثیر قرارداد تاجایی که استاد از همه دعوت کرد تا کار تنها دخترایرانی حاضردردانشگاه را ببینند.
او پس از مرگ پدر در سال ۱۳۴۹ به ایران بازگشت و به دانشکده هنرهای دراماتیک رفت. بعد از فارغالتحصیلی به آلمان بازگشت و قراربود دربرلین کارش را شروع کند، اما یک حس درونی در تصمیم گیری به کمک او آمد تا دوباره راهی ایران شود. او تصمیم داشت هنرخود را درکشورش و برای مردم کشورش عرضه کند. وقتی تئاتر باغ وحش شیشه ای، تنسی ویلیامز را روی صحنه برد، اسماعیل شنگله و حمید سمندریان به دیدن نمایش میروند و در پایان نمایش حمید، هما را مورد تشویق قرارمیدهد وحتی به او میگوید: بهتروظریفتر از من کارکردی!
و این جمله جرقهای برای آغاز یک عشق ماندگار ۴۰ ساله شد. هما روستا از این پس بازیگر ثابت نمایشهایی شد که رفیق، استاد و همسرش، حمید سمندریان به روی صحنه میبرد و زمانیکه حمید ناخواسته از تئاتردورشد، او نیز با وجودی که میتوانست با کارگردانان دیگرکارکند، اما ترجیح داد خود به کارگردانی روی بیاورد.
اولین حضور اودرسینما با فیلم دیوار شیشه ای، به کارگردانی ساموئل خاچیکیان، در سال ۱۳۵۰ رقم خورد و پس از انقلاب در سال ۱۳۶۵، در فیلم گزارش یک قتل، به کارگردانی محمدعلی نجفی، ایفای نقش نمود. در سال ۱۳۶۶ پوران درخشنده او را برای بازی در فیلم پرنده کوچک خوشبختی، دعوت کرد. فیلمی که در واقع بخشی از مشکلات جامعه ناشی از ارتباط با کودکان و نوجوانان آسیب دیده و دچار اختلالات تکلمی و شنیداری را روایت میکند و هما روستا در نقش خانم شفیق، وارد زندگی ملیحه میشود تا به دختری که بر اثر ضربه روحی درکودکی قدرت تکلم خود را از دست داده و با یادآوری گذشته دچار تشنج عصبی میشود،کمک کند. حس وظیفه شناسی خانم شفیق او را به دختر، نزدیک و نزدیکترمیکند و هما روستا این حس را به خوبی به مخاطب منتقل میکند. یادمان نرود که هما متولد ماه مهر است و محبت و دوستی از بهترین شاخصه های یک مهر ماهی است که در این نقش بخوبی بروز و ظهور پیدا میکند. روستا برای بازی دراین فیلم نامزد دریافت لوح زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از ششمین دوره جشنواره فیلم فجرشد.
البته این فیلم تنها فیلمی نبود که او بازیگری خود را به سینمای ایران ثابت کند . در سال ۱۳۶۸ در فیلم تمام وسوسههای زمین، به کارگردانی حمید سمندریان ظاهر و نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر شد. در سال ۱۳۶۹، جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره فرهنگی وهنری روستا به خاطر بازی در فیلم ملک خاتون، به کارگردانی حسن محمدزاده دریافت نمود.در دهه ۱۳۷۰ بازی او در فیلم ممتاز مسافران به کارگردانی بهرام بیضایی، زبان زد شد. در سال ۱۳۷۱ برای بازی در فیلم از کرخه تا راین، اولین فیلم ایرانی بعد از انقلاب که در خارج از کشور تولید شد، توسط ابراهیم حاتمیکیا ، انتخاب می شود. فیلمی که در آن زمان عده ای با یک نامه اعتراضی ۵۰۰ صفحه ای به مقام معظم رهبری قصد داشتند آن را به سرنوشتی دچار کنند که سال ها بعد فیلم گزارش یک جشن دچار شد. اما موضوع آن طور که معترضین می خواستند پیش نرفت. حاتمی کیا، در جایی گفتهاست: براستی اگر نبود این چهره پاک و بی آلایش عشق، چگونه میتوانستی در میان لبخندهای معنیدار معلمی،کرخه را به رود راین متصل کنی؟ و دور از ذهن نیست این جمله شکل گرفته در ذهن حاتمیکیایی که متولد اول مهرماه است .او به خوبی کاراکتر لیلا را در بازیگری چون روستا می بیند. بازیگری که آن قدر در نقش یک خواهری که با فرهنگ اروپایی عجین شده فرو میرودکه تفاوت جنس بازی و لحن گفتارش با علی دهکردی و بقیه بازیگران، نه تنها لطمهای به فیلم نمیزند، بلکه به شدت با محوریت فیلم همراه می شود، تا جایی که به همگان میقبولاند، فیلم از کرخه تا راین بدون حضور او قابل تصور نیست و نامزدیاش برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از یازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم فجرگواهی براین ادعاست.
این بازیگردر۱۳۷۴ برای بازی در تله تآتر شعبدهباز، جایزه بهترین بازیگر را از جشنواره سیما کسب نمود و برای بازی در لژیون، نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن ازسومین جشن خانهسینما شد. در۱۳۸۳ نمایش زمستان، نوشته امید سهرابی را روی صحنه برد ودر۱۳۸۴ نیز نمایش سانتاکرو ماکسفریش رابا ترجمهای از خودش کارگردانی کرد. دیگرنمایش اوآنتیگون در نیویورک نام دارد که در۱۳۸۶ روی صحنه برد. بازگشت مجدد روستا به تلویزیون با سریال ترانه مادری درسال ۱۳۸۷ رقم خورد.
هما روستا، بازیگری بود که در انتخاب نقشهایش وسواس داشت و همین موضوع کارنامه کاری او را با کارهایی هرچند به نسبت کم اما ماندگار ودرخشان کردهاست. اگرچه روستا خانه اصلی خود را تئاتر میدانست اما علاوه برتئاتردرفیلمهای سینمایی قابل توجهی هم بازی کرد و ازاو به عنوان هنرمندی یاد میکردند که با بین ارائه سبکی ویژه سعی در پیوند سینما و تئاتردارد.
هماروستا،در۴مهر۱۳۹۴خورشیدی مصادف با روز تولدش براثر بیماری سرطان در بیمارستانی درشهر لسآنجلس آمریکا درگذشت . پیکر او در ۱۳ مهر ۹۴ به ایران منتقل و درقطعه هنرمندان بهشت زهرا بهخاک سپردهشد.
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است