روزنامه صبا

روزنامه صبا

عضو هیئت مدیره تماشاخانه آژمان در گفتگو با روزنامه صبا:

مهم انتفاع جمعی است، که با رای اکثریت همراه باشد


سجاد داغستانی معتقد است مهم انتفاع جمعی است،که با رای اکثریت همراه باشد.

در ادامه گفتگوی روزنامه  صبا، به سراغ سجاد داغستانی رفتیم، وی از سال ۱۳۹۰ در حوزه تئاتر، نویسندگی،  بازیگری و کارگردانی کرده و هفت اثر نمایشی را به روی صحنه برده است. ساخت دو فیلم کوتاه و تالیف دو کتاب، از دیگر فعالیت‌های او در طول این سال‌هاست، او هم‌اکنون جزو هیئت مدیره تماشاخانه آژمان است.

آیا در حال حاضر نمایشی را بر روی صحنه دارید؟

خیر، آخرین نمایش ما، در روزهای پایانی اجرا با نا آرامی‌های اخیر مواجه شد. که ما برای تامین امنیت تماشاگران از ادامه اجرا صرف نظر کردیم ودر حال حاضر نیز، بنده و گروهم شرایط اجرای تئاتر را، مساعد نمی‌دانیم، و لزومی برای اجرای نمایش به‌صورت گذشته و مرسوم نمی‌دانیم.

 نظر شما در مورد گروه‌های دیگر تئاتری که درحال فعالیت هستند، چیست؟

نظر شخصی بنده با نظری که بعد‌تر به شکل جمعی به آن رسیده‌ام فرق می‌کند، من از شروع نا آرامی‌ها، تا هم‌اکنون گفتگوهایی با همکاران خود داشته‌ام، با طیف‌هایی که موافق اجرا و یا مخالف اجرا بودند، عده‌ای مانند من اجرای تئاتر را در این دوران‌خاص عقیم می‌دانستند، و عده‌ای هم که موافق اجرا بودند، ادامه تعطیلی تئاتر را برای این هنر آسیب‌زا می‌دانستند. و البته عده‌ای که، انرژی و هزینه زیادی را برای آماده کردن محصول هنری  خود صرف کرده بودند، که این تعطیلی یا انصراف از شرکت در جشنواره،باعث خسارت‌های معنوی و مادی برای‌شان در پی داشت. از نظر من بسط دادن نظر و دیدگاه شخصی خودمان به هر شخص دیگر در این شرایط در تعارض با دموکراسی است. باید توجه داشت، از مهم‌ترین رویکردهای این اعتراض، برقراری فضایی آزاد است که در آن هر فکر و اندیشه‌ای اجازه بیان و عمل داشته باشد. به‌طورکلی از نظر من، هر دو روند باید کمی در روش‌های خود تعدیل به عمل بیاورند، چه آن‌هایی که روش انفعال هنری را برگزیده‌اند، و چه آن‌هایی که اصرار دارند در این شرایط، با همان روش گذشته و مرسوم فعالیت خود را ادامه دهند، این که هنرمند بخواهد با همان متون سابق نمایشی چه ایرانی و چه خارجی حتی اگر با مفهوم اعتراضی هم باشد، مانند گذشته به کار خود ادامه دهد، به معنی بی توجهی او به جامعه‌ای است که درحال تغییر است، و بیش از پیش نیاز به انجام فعالیتی که در آن منافع جمعی در نظر گرفته شده باشد، حس می‌شود. من حتی گروه‌های را می‌شناسم که کار نمایش خود را آماده و مراحل اداری اجرا را هم،پشت سر گذاشته‌اند، اما به‌خاطر احترام به احساسات و عواطف جمعی، فعلا از اجرای کار خود صرف نظر کرده‌اند، اما به‌هرحال، بنده به عنوان کسی که مخالف اجرای نمایش در این دوران هستم، نظر دوستان موافق در اجرای تئاتر را، محترم می‎شمارم و درستی این مسیر را،قضاوتو یا محکوم نمی‌کنم، ما باید به دنبال فضای گفتمانی باشیم که در آنهر طیف و قشری آزادنه کار خود را انجام دهند. مثلا این‌که مرکز هنرهای نمایشی، متن‌ها را می‌خواند و در بازبینی آن‌ها را از زیر تیغ سانسور خود رد می‌کرد و ما هم این روند را پذیرفته بودیم، دلیل نمی‌شود که این اعمال فشار همیشگی باشد، چرا که در هر دوره به فراخور تغییرات اجتماعی، نیاز به بازنگری عمیق‌تری به قوانین و آئین نامه‌های سابق احساس می‌شود، در غیر این‌صورت ممکن است، تولیدات هنری در هر رشته به سمتی برود که دیگر به مجوز نیاز نداشته باشد. و همین‌طور در خارج از کشور به دنبال کسب اعتبار بین‌المللی باشند.

با این وضع، تکلیف، وضعیت معیشیتی و مالی هنرمندانی که از این راه کسب درآمد داشته‌اند چگونه خواهد شد؟

هنرمندان، بخصوص آنهایی که در رشته تئاتر فعالیت می‌کنند، باید بدانند که وضعیت آن‌ها با بقیه افراد جامعه فرق می کند، باید قبول کنیم که در حال حاضر ما در وضعیت خاصی قرار گرفته‌ایم که امکان برگشت‌مان به وضعیت قبل از نظر شخصی بنده ناممکن است. وکسی که وظیفه سنگین هنرمندی را بر دوش خود احساس می‌کند، باید برای آن‌چه که فکر می‌کند، درست است، منافع شخصی خود را فدا کند.  ممکن است هنرمندی حس کند باید در میدان عمل باشد و یا هنرمندی دیگر تصمیم به اعتصاب و یا انفعال بگیرد، این‌که کدام درست است یا غلط، جای بحث و گفتگو دارد، مسئله این است که هنرمند با توجه به نقشی که درجامعه دارد، کار او با مشاغل دیگر قابل قیاس نیست و هنرمند با توجه به پیشه‌ای که انتخاب کرده است، از منافع شخصی خود به‌خاطر منافع جمعی می‌گذرد، در این میان ممکن است هر هنرمند روش خاص خود را داشته باشد. در این‌جا لازم است به همه دیدگاه‌ها و روش ها احترام بگذاریم. به‌عنوان مثال شخص بنده در اعتراض به شرایط کنونی ترجیح داده‌ام، فعلا با سازمان‌های تصمیم گیرنده در این حوزه ارتباطی نداشته باشم،  با این‌که این روند برای بنده و همکارانم که در این زمینه سرمایه‌گذاری کرده‌‎ایم، غیر قابل جبران خواهد بود.

چه دورنمایی از این مسیر دارید ؟

راستش نمی‌توان هیچ دورنمایی را حدس زد، مهم انتفاع جمعی است، که با رای اکثریت همراه باشد، ممکن است این انتفاع جمعی در میان مخالفینی مانند من نوعی باشد و یا اتفاقا در جایی دیگر و به شکل دیگری رخ دهد. از نظر من، مهم رسیدن به وحدتی است که در آن نظریات اکثریت جامعه منعکس باشد. که قطعا پس از آن، شرایط ایده‌آل‌تری در تولید و اجرای تئاتر خواهیم داشت و حتی شاید دیگر، سایر نگرانی‌هایگذشته، مانند عدم استقبال مخاطب را نداشته باشیم. ما در حال عبور از مرحله‌ای به مرحله دیگر هستیم و این برآیند ناشی از نیازمان به تغییر بوده است. چرا که، معنا و مفهوم در هنر نقش تعیین‌کننده‌ای را بر عهده دارد، وقتی هنرمندی نتواند معنایی از جامعه خود را در اثر خود جانمایی کند، عقیم خواهد ماند.

با توجه به این‌که کناره‌گیری هنرمندان کاربلد، سال‌ها آرزوی عده‌ای بوده‌است، احساس نمی کنید ناخواسته به آرزوی آن‌ها جامه عمل پوشانده‌اید؟

اگر از نظر شما، کناره‌گیری به معنی این است که؛ هنرمند دیگراثری تولید نکند، بله حق باشماست، می توان گفت این روند باعث توقف مسیر هنری در ایران می‌شود، من با این کناره گیری موافق نیستم، و همین حالا روی میز کار من پنج ایده اجرایی مرتبط با شرایط است، که در حال بررسی جوانب اجرایی و مالی آن‌ها هستم. حس من به دورنمای این روزها روشن است، حس می‌کنم بعد از طی شدن این دوره سخت، تئاتر روزهای اوج خود را تجربه خواهد کرد، و شاید حتی دیگر با مصائب مالی گذشته را نیز دیگر نداشته باشد.

هنر به جز معنی آفریدن، گاهی هم می تواند مفرح و سرگرمی ساز باشد، آیا در افق دید شما این مسئله نیز در نظر گرفته شده‎‌است، همان طور که جامعه در روزهای آتی در همین اوضاع، به  استقبال بازی‌های جام‌جهانی خواهد رفت.

از نظر من، در این شرایط هر ظرفی تنها با این پیش شرط که، نگاهش را به اوضاع متفاوت کرده باشد، می تواند موثر باشد، مهم پذیرش و الزام به تغییر است، اگر در این مسیر باشیم، و همین‌که فعالیت و یا فعالیت نکردن ما محلی از پرسش و گفتگو شود، کافیست.

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است