چهره روز؛
حسن فتحی؛ یک سریالساز حرفهای
سریال پهلوانان نمیمیرند، سکوی پرشی برای یک کارگردان مانند حسن فتحی است که آرزوهای بزرگی در سر میپروراند.
روزنامه صبا – ۱۰ شهریور ماه ۱۳۳۸، تا حد زیادی کمر گرما شکسته و طبیعت کمکم آماده خواب زمستانی میشود. ۲۰ سال از آغاز جنگ جهانی دوم گذشتهاست. جنگ تمام عیاری که بیشتر کشورهای جهان از جمله قدرتهای بزرگ در آن به جان هم افتادند و سر انجام پس از ۶ سال با حدود ۷۰ تا ۸۵ میلیون کشته به مرگبارترین درگیری نظامی در طول تاریخ بشریت تبدیل شد. ۱۰ شهریور روزیاست که بارش شهابی آلفا ارابهرانی، یا بارش شهابی عیّوقی، که هر سال از روز ۳ شهریور تا روز ۱۵ شهریور فعال است در این روز به اوج میرسد. و بالاخره ۱۰ شهریور روزیاست که در محله نظامآباد تهران، خانواده فتحی در انتظار بدنیا آمدن فرزندی هستند که نام او را حسن گذاشتند.
حسن فتحی، درخانوادهای پا به عرصه هستی گذاشت که پدر اصالتی خوانساری و مادر اصالت آذری دارد. ، او برای کسب علم و رسیدن به خواستهها و آرزوهایش با تلاش و کوشش توانست دانشنامه کارشناسی روانشناسی خود را از دانشگاه شهیدبهشتی تهران اخذ و سپس در راستای علاقه اصلیاش در رشته کارگردانی نمایش، کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه آزاد اسلامی دریافت کرد.
بازیگری تئاتر، در دوران دانشجویی، اولین تلاش او در عرصه هنرهای نمایشی و فعالیتهای هنری او محسوب میشود. تلاشی که بعدها با مطالعه، نوشتن و چاپ نقد تئاتر و فیلم در مجلاتی چون سروش، تماشاخانه، دنیای تصویر و نمایش او را به یک کارشناس و پژوهشگر هنر و سینما تبدیل کرد. اما او به همین بسنده نکرد و با نوشتن نمایشنامه و کارگردانی تئاتر، رسما به صورت حرفهای و جدی وارد عرصه هنرهای نمایشی شد.
ساخت مجموعه تلویزیونی همسایهها، در سال ۱۳۷۲، مدیران و مخاطبان تلویزیون را با استعدادی آشنا و روبرو کرد، که اکنون پس از حدود ۳۰ سال فعالیت پر ثمر، حسن فتحی را به عنوان یکی از کارگردانهای مهم در عرصه سریالسازی در دو دهه گذشته سیما میدانیم.
مجموعههای تلویزیونی پهلوانان نمیمیرند، شب دهم، مدار صفر درجه، میوه ممنوعه، زمانه، شهرزاد و جیران از آثار ماندگار حسن فتحی در عرصه سریالسازی است.
فتحی همیشه متفاوت میبیند
حسن فتحی متولد دهم شهریور ۱۳۳۸، در محله نظام آباد تهران است با علاقهای که به فرهنگ معاصر ایران در آثارش از خود نشان داد، سریالهای پر مخاطبی را روانه آنتن تلویزیون کرد او با فیلمنامههایی که از ساختار مناسب برخوردار بودند و دیالوگهایی که در بستر فیلمنامههایش مورد توجه قرارداد، اذهان را به سمت سبک دیالوگ نویسیهای مرحوم علی حاتمی سوق داد و توانست مخاطبان را با شخصیتهای داستانهایش همراه کند. و این شاخصه از نکات مثبت آثار اوتلقی میشود که در کارنامه او ثبت شده و او را در جرگه بهترین و مشهورترین کارگردانان تلویزیونی قرار داده است.
او سریال سازی را در ابتدای دهه هفتاد با کارگردانی همسایهها شروع کرد و پس از آن در سال ۱۳۷۳ سریال عاطفه را روانه آنتن نمود. در همان سال مجموعه معمای یک قتل را ساخت و در سال ۱۳۷۴ مجموعه سوءتفاهم را روانه آنتن شبکه دو سیما کرد. اما هوای تازه، سریال بعدی او در سال ۱۳۷۵، برای شبکه سوم سیما بود، که مانند دو سریال اولش تصویربرداری آن را در یک لوکیشن آپارتمانی و بهصورت اپیزودیک ساخته شد. تا این مرحله از فعالیت، فتحی آنچنان که باید و شاید جایگاه اصلی خود را در عرصه سریال سازی پیدا نکردهاست؛ اما سال ۱۳۷۶ اتفاقی مهم برای او بود و حسن فتحی با ساخت سریال پهلوانان نمیمیرند، هنر و استعداد خود را به رخ همگان کشید و برای اولین بار نامش را بر سر زبانها انداخت. او فیلمنامه این سریال را به کمک همسرش اعظم بروجردی که از نمایشنامهنویسان و کارگردانان تئاتر بود، نوشت. فیلمنامه پهلوانان نمیمیرند، تحت تاثیر از سبک جنایی آگاتا کریستی در فضای تاریخی دوران قاجاریه نوشته شده و در مواردی نیز به مستندات تاریخی مثل قتل گریبایدوف، کنسول روس، اشاره میکند.
سریال پهلوانان نمیمیرند، سکوی پرشی برای کارگردانی است که آرزوهای بزرگی در سر میپروراند. او سرخوش از موفقیت این سریال است که سال ۱۳۷۸ به سراغ ساخت سریال روشنتر از خاموشی، میرود. سریالی که به زندگی ملاصدرا، متفکر و فیلسوف ایرانی، از نوجوانی تا رفع حکم نفی بلد او و بازگشت به زادگاهش، شیراز میپردازد و برای شبکه یک سیما ساخته شد اما در آن سال پخش نمیشود. او نا امید نیست و هنوز راه طولانیای در پیش دارد. بنابراین نیاز به یک بازسازی درخود احساس میکند و برای همین تصمیم میگیرد در سال بعد با سریال فردا دیر است، به زمان حال توجه کند و محوریت داستان سریال جدیدش را در یک مرکز مشاوره قرار دهد و با جسارت و به صورت اپیزودیک موضوعات اجتماعی جامعه امروز را به چالش بکشد. اگر چه پرداختن به این سریال که سراسر نمایش تلخکامی آدمها در برخورد با مشکلات زندگی، بود و در میان طنزهای نود شبیای که به تازگی باب شده بود با اقبال روبهرو نشد، اما ذهن او را که مدتی از تاریخ معاصر دور افتاده دوباره فعال میکند تا در سال ۱۳۸۰ با سریال شب دهم،۱۰ شب مخاطبان نوروزی شبکه یک سیما را در بحبوحه محرم پای تلویزیونهایشان میخکوب کند. سریالی مناسبتی که بر خلاف رسم پخش هفتگی سریالها در آن روزگار این امکان را پیدا کرد تا هر شب حس کنجکاو و عاشق مخاطب را با درامی جذاب به روایت حسن فتحی همراه خود کند. فتحی زیرکانه و استادانه عشقی زمینی را دربستر تاریخ معاصر ایران با دین و مشق عاشورایی پیوند میدهد و هر مخاطبی را از هر طیفی با شخصیتهای داستانش همراه میکند و حس همذاتپنداری را در هر بینندهای به غلیان میآورد. و البته نباید فراموش کردکه موسیقی گوشنواز فردین خلعتبری و ترانه پایانی که توسط علیرضا قربانی اجرا میشد، ورد زبانها بود و هنوز هم شنیدنی است.
حسن فتحی موفق شد با شب دهم در ۱۰ شب به اعتماد مدیران، به حس زیبای مخاطبان و به ذهن کنجکاو منتقدان، پاسخ مناسب دهد و خود را به عنوان کارگردانی تکنیکال و کاربلد معرفی کند.
او به موازات تدریس دردانشگاههای مختلف و مدیریت آموزشی مؤسسه فرهنگی هنری کارنامه، آثاری خلق کرد که دیگر بر سر زبانها افتاده و انتظارات از او بالا رفته است. از این پس کارهای او زیر ذرهبین خواهد بود.
اما سریال روشنتر از خاموشی، که چند سال قبل ساخته شده بود در سال ۱۳۸۲، از شبکه یک پخش شد ولی متاسفانه مورد استقبال مخاطب قرار نگرفت. شاید زندگی ملاصدرای شیرازی بهعنوان فیلسوفی دینی جذابیت چندانی برای بیننده تلویزیونی نداشت. ولی با وجود ضعفهایی که در فیلمنامه و کارگردانی کار وجود داشت چیزی که مهم به نظر میآید معرفی چنین شخصیتهایی که در تاریخ ایران کم نیستند در یک اثر هنری و نمایشی است که قطعا آن را در حافظه تاریخی مردم ایران حک میکند.
درباره سریال مدار صفر درجه، که در سال ۱۳۸۶ ساخته شد باید گفت اثر بلندپروازانهای بود که فتحی بخشی از تاریخ معاصر ایران را در آن به تصویر کشید. تاریخی که از زاویه نگاه او به جزئیاتی پرداخته شد که تا آن روز کسی به سراغش نرفته بود. مدار صفر درجه از طریق پرداختن به زندگی جوانی ایرانی با بازی شهاب حسینی به درون یکی از پیچیدهترین مسائل تاریخ یعنی شکلگیری صهیونیسم و رابطه آن با نازیسم میرود و تفسیری تازه از آن ارائه میدهد. با این تفاوت که نسبت به روشنتر از خاموشی، فتحی در مدار صفر درجه، داستان را فدای محتوا نمیکند و تحولات سیاسی را در بستری عاشقانه و جنایی پیش میبرد. فیلمبرداری در لوکیشنهای تاریخی خارج از کشور، استفاده از بازیگران بینالمللی و موسیقی زیبای سریال باعث شدند مدار صفر درجه، به سریالی محبوب تبدیل شود و بعد از شکست تلخ روشنتر از خاموشی، نام حسن فتحی دوباره بر سر زبانها بیفتد.
حالا پس از ساخت سه سریال تاریخی زمان آن رسیده است که فتحی به سراغ موضع و فیلمنامهای امروزی برود تا هم ذهن خود را معطوف به یک ژانر و سبک و سیاق نکند و هم از فضای روز و ذائقه مخاطبان نسل جدید غافل نشود. بنابراین با سریال میوه ممنوعه درسال ۱۳۸۶، بازگشتی موفقیتآمیز به سریالهای درام خانوادگی میکند. اگر چه او در این سریال نیز تحت تاثیر داستان شاه لیر و شیخ صنعان است، اما تصویری قابلباور از جامعه و مناسبات پیچیده حاصل از تحولات اقتصادی و سیاسی میانه دهه هشتاد به بیننده عرضه میکند. این سریال که برای پخش در ماه رمضان آماده شده بود از مزایای پخش هر شبی بهره میگیرد تا مخاطب را با تحول و اتفاقات خود به طور پیوسته همراه سازد. بازی علی نصیریان در این سریال از جمله نقاط قوت آن است که فتحی قطعا خود را مدیون استاد میداند. مدیون کسی که سالها بعد با ایفای نقش بزرگ آقا، اعتبار ویژهای به سریال محبوب شهرزاد داد.
فتحی بهجز چند اثر که در زمان حال میگذرد و گاها موفق هم نبودند و جزو فراز و فرودهای کارنامه کاری او محسوب میشوند، نزدیک به ۳۰ سال است که همواره کوشیده روایتگر صادق زندگی عشاق در بازههای تاریخی متفاوت باشد. آخرین ساخته فتحی با نام جیران در حال پخش از فیلیمو است. در این سریال، نیز دربار ناصرالدین شاه قاجار از زاویه نگاه او به یک درام عشقی دیگر تبدیل شدهاست تا بگوید فتحی همیشه متفاوت میبیند.
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است