علیرضا ناصحی در گفتگو با روزنامه صبا:
«پرده خانه» از جنس نمایش های مخاطب پسند است
بازیگر نقش صندل در نمایش پرده خانه معتقد است که این کار از جنس نمایش های مخاطب پسند است، که حضور گلاب آدینه جان بیشتری به آن داد.
روزنامه صبا در ادامه پرونده نمایش «پرده خانه» به سراغ علیرضا ناصحی، بازیگر نقش صندل در این نمایش رفته که در ادامه این گفتگو را مطالعه می کنید.
از تجربه های پیشین خود در زمینه تئاتر بگوئید
من از سال ۱۳۷۲ که وارد دانشگاه شدم، به طور مداوم هر سال کار تئاتر داشتهام و در حدود ۵۰ اثر نمایشی ایفای نقش کرده ام، در نمایشهای افشین هاشمی، حمید امجد، پری صابری بازی کردهام و همکاریهای پیشین من هم ایفای نقش در نمایشهای حمید سمندریان و هماروستا بوده است.
همکاری شما با گلاب آدینه و انتخاب شما برای نقش صندل در نمایش پرده خانه به چه شکل صورت گرفت؟
من در نمایش شبی در تهران با خانم آدینه تجربه همکاری کردهام و در دانشگاه نیز افتخار شاگردیشان را داشتم. در واقع آشنایی ما پیش از این نمایش بهصورت همکاری در نمایشهای مختلف بود که بعد من برای این نقش انتخاب شدم.
آیا سابقه بازی جلوی دوربین و تصویر هم داشته اید؟
من علاوه بر بازیگری تئاتر، در حوزه دوبلوری و گویندگی عروسک هم فعالیت دارم، و در کارهای عروسکی با مرضیه برومند و درمجموعه شکرستان با مرکز صبا همکاری داشتهام.
دلیل اینکه به جز تمهیدات و مولفههای سبکی نمایش ایرانی، در نقش پردازی چیزی اضافه نکردید، تا او را متفاوت تر ارائه دهید، چه بود؟
بازیگر وقتی با درامی شاخص مانند آثار بیضایی مواجه میشود، سعی می کند نزدیکترین شخصیتی را که مدنظر نویسنده است را اجرا کند، همانطور که در مواجه با متنهایی مانند ایبسن و استریندبرگ باید مولفههای سبکی کاراکتر پردازی نویسنده را در نظر داشته باشد، و این بخشی از وفاداری بازیگر به مولف به حساب میآید، این نمایش هم، از جمله متنهای مولف است، و اینکه در تئاتر ما استفاده از این متنهای ارزشمند کم شده است بسیار متاسف هستم، این نمایش میتواند برای دانشجویان این رشته مانند یک کلاس درس از تئوریهای سبک نمایش ایرانی باشد،.به همین دلیل اتفاقا یکی از مولفههای سبکی نمایش ایرانی، نمایش درست و تیپیکال شخصیتهای ثابتی مانند وزیر، سیاه، سلطان است که با همان ریزهکاریهای همیشگی روی صحنه حاضر میشوند. در نهایت باید بگویم ، صندل جزو سختترین نقش هایی است که در این چند سال بازی کردم.
آیا داستان این نمایشنامه در چند خط کوتاه قابل بازگویی است؟
این نمایشنامه متشکل از یک قصه پرکشش و قوی در خط اصلی و خرده داستانهای کوتاه از شخصیتهای مختلف در حاشیه خط اصلی است که در طول اجرا روی هم تاثیر میگذارند، تا اینکه در نهایت یک مفهوم کلی را بیان میکند.
استقبال مخاطبان از نمایش چطور بود؟
این کار از جنس نمایش های مخاطب پسند است، که حضور گلاب آدینه با آن حساسیتها وهنر حرفهای جان بیشتری به آن داد. ما هر شب با سالن مملو از تماشاگر اجرا میرویم. برخی هم بدون دیدن نمایش قضاوتهایی داشتهاند که خاطر ما را مکدر کرده است.
به کسانی که در این شرایط مخالف اجرا بودند، چگونه پاسخ دادید؟
حرف من این است که این دوستان از ماهیت رسانه تئاتر و نمایش اطلاعی ندارند، چرا که کسی که ماهیت و رسالت این هنر را بداند، نه در این زمان و نه هیچ زمان دیگر مخالف اجرا نمیشود. همانطور که برتولت برشت، در شرایط جنگ جهانی دوم، ننه دلاور، را نوشت و اجرا کرد، هنر نمایش آگاهیبخش است، همان طور که در نمایش تخت حوضی ایرانی با همان سادگی سبک و طنازی در اجرا، عمیق ترین مفاهیم انتقادی و چالشی از جامعه را بازگو میشود، به طور کلی تعطیل کردن تئاتر از نظر من نشاندهنده عدم شناخت از ماهیت این رسانه است. تئاتر یک مقوله هنری است، که با تنبلی و خانه نشستن نمی توان آن را زنده نگه داشت و یا قضاوت کرد، خواندن یک نمایشنامه حداقل کاری است که مخاطب آگاه می تواند پیش از قضاوت انجام دهد. این مسائل را بهصورت کلی فارغ از شرایط اکنون عرض می کنم ؛ از نظر من کسی که اهل تئاتر است اهل کتاب نیز هست، چرا که دیدن یک نمایش مترادف خوانش یک کتاب است، و کسی که اهل مطالعه نباشد نمیتواند درباره نمایش نظر بدهد، نمایشها عمدتا اندیشه ساز هستند، و کسانی که در این حوزه کار میکنند، مولد آگاهی و دانش در جامعه هستند. به همین دلیل همان درصدی از جامعه که کتاب می خوانند تماشاگران تئاتر هم هستند وای کاش که همه کتاب می خواندند.
اجرای نمایش با این ساعت طولانی و خستهگی خودتان را چگونه مدیریت کرده اید؟
در این دوره، مجبورم برای اینکه بتوانم در صحنه اجرای خوبی را داشته باشم، مانندیک بودایی با رعایت کردن سبک زندگی، و مدیتیشن خود را از استرس و حواشی دور نگه دارم که بسیار کار سختی بوده است. این مسئلهای بود که متوجه همه افراد این گروه نمایشی شد. و هیچ چیز جز نیروی عشق نمی توانست این میزان از پتانسیل و انرژی را در این کار تولید کند.
اجرای این نمایش برای شما منافع مادی و مالی داشته است؟
خیر، من پروژههای دیگری هم که در بخش نمایش عروسکی و … داشتم را موقتا کنار گذاشتم، چرا که احساس میکردم اجرای این نمایش در این شرایط بسیار لازم و ضروری است. و این خواست من و گروه بود که بدون هیچ چشمداشت مالی، با عشق این مسیر را به سلامت به مقصد برسانیم.
بازیگران تئاتر و فعالین در حوزه نمایش منبع درآمدشان از کجا تامین می شود؟
از نظر من هنر و پول همیشه دو قطب مخالف هم هستند، به این شکل که هرگاه در یک اثر مسائل مادی محوریت پیدا میکنند، هنر رنگ می بازد و همینطور بالعکس هر گاه با هنر در محوریت یک اثر مواجه میشویم، هیچ منبع مالی نمیتواند برای آن قیمتی بگذارد. اما با این حال وجود یک شرایط مناسب برای هنرمند، برای آنکه بتواند بدون دغدغه های مادی هنرش را شکوفا کند لازم و ضروری است. که متاسفانه با بوجود آمدن شرایط کنونی بیشترین ضربه و سختی متوجه هنرمندان شده است طوری که گویا همه ایست کردهاند، و در حالت انتظار بدون جواب ماندهاند. بیشتر بچههای تئاتر که اعضای خانه تئاتر هم هستند در حال حاضر به رانندگی در اسنپ برای گذران زندگی روی آورده اند.
سمیه نجفی خاتونی
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است