روزنامه صبا

روزنامه صبا

چهره روز؛

امیر آقایی؛ بازیگری که مانیفست نمی‌دهد


امیر آقایی معتقد است که می‌تواند از شرایط سخت اجتماعی، ناراحت و معترض باشد، اما در جایگاهی نیست که مانیفست بدهد.

روزنامه صبا – پنجم مرداد سال ۱۳۵۴ در خانواده‌ای متعصب در شهرستان اورمیه متولد شد. ۹ ساله بود که پدرش را در سانحه رانندگی از دست داد،  و تنها نان‌آور خانه شد. تا اینکه، به همراه مادر و تنها خواهرش به تهران نقل مکان کردند. روزها در یک کارخانه تراشکاری برای کار، و شب‌ها برای ادامه تحصیل به مدرسه می‌رود. او شغل‌های مختلفی را دربازار تجربه می‌کند، اما در مسیر هنر ثابت قدم است، عکاسی، نویسندگی و نقاشی می‌کند و در رشته کارگردانی از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شود، اما بازیگری خانه‌ای است که در آن سکنی می‌گزیند.

 شاگرد یک پارچه فروشی است که چند فیلم کوتاه کارگردانی می‌کند. اما هنوز نمی تواند به خانواده خود بگوید در دانشگاه در چه رشته‌ای تحصیل می‌کند. او زندگی قهرمانانه خود را در سکوت شروع کرد. هر روز به مجموعه تئاتر شهر می‌رود، اما برای داخل شدن هنوز هیچ عنوانی ندارد، مزاحمی است که هر روز توسط اکبر آقای نگهبان طرد می‌شود، اصلا اکبر آقا آنجا نشسته است، که نگذارد او و امثال او داخل شوند، تا این‌که یک روز برای اکبر کاری پیش می‌آید که مجبور است برای چند دقیقه پست‌اش را ترک کند، همان جا زندگی هنری امیرآقایی، آغاز می‌شود، امیر از نبود اکبر آقا، استفاده می‌کند و داخل مجموعه تئاتر شهر می‌شود.

دست برقضا آزیتا حاجیان، به دنبال جایگزین کردن نقشی در نمایش‌اش است، امیر تست می‌دهد و سه روز بعد روی صحنه مقابل تماشاگران دیالوگ می‌گوید.  بعد از ایفای چند نقش دیگر در تئاتر، بهرام عظیم‌پور او را به حاتمی‌کیا معرفی می‌کند.

امیرآقایی؛ جوان آذری زبان، از ارومیه در فیلم خاک سرخ نقش یک جوان عاشق پیشه‌ جنوبی را بازی می‌کند، او سختی‌های این نقش بیگانه با خود را، چنان در خود حل می‌کند، که در فیلم ارتفاع‌پست، هم دوباره در نقش یک جوان جنوبی ظاهر می‌شود. مخاطبان  او را جوان جنوبی می‌بینند که نقش خودش را بازی می کند اما نمی‌دانند، او برای بازی کردن این دونقش آن هم در ابتدای مسیر، خودش را قبل از رسیدن به مقصد پیاده کرده است.

او برای اینکه در سینما به عنوان یک جوان جنوبی تثبیت نشود، از بازی در فیلم دوئل، امتناع می‌کند، چرا که به دنبال تنوعی از نقش‌های متفاوت است. کم‌کم سینما و تلویزیون خانه او و با بازی در نقش‌های مختلف آشنای مردم ایران و امیر آقایی می‌شود. کسی که بسیاری معتقدند هر چه سن‌اش بالاتر رفت پخته‌تر و در قواره یک سوپراستار در سینما و تلویزیون قد علم کرد.

نقش او درفیلم سینمایی شنای پروانه، چیز دیگری بود. نقش گنده لاتی آذری زبان، از دل جنوب شهر تهران، با گریمی بسیار متفاوت از آنچه که در ذهن بینندگان از او نقش بسته شده‌است. نقشی که پس از سال‌ها بازی بالاخره سیمرغ را بر شانه‌های خسته او نشاند. نقشی که اتفاقا برای امیر آقایی، راحت‌ترین نقش بود، چرا که در همین محیط بزرگ شده و آدم‌هایی از این جنس برایش بسیار آشنا‌تر از نقش‌های بوده که تا به‌حال بازی کرده‌است. اما انگار قسمت این بود که پس از دوازده سال ممارست در نقش‌های سخت، با بازی کردن در کاراکتری که سختی‌اش برای او کمتر بود، سیمرغ بگیرد.

خاک سرخ، اولین تجربه جدی او جلوی دوربین بود و ارتفاع پست، اولین تجربه سینمایی وی است‌. آشنایی جدی مخاطب با امیر آقایی که شهرت او را در پی دارد، سریال اولین شب آرامش، است که از شبکه سوم سیما پخش می‌شد. او تا به الآن، در ۳۷ اثر سینمایی ۱۳ اثر تلویزیونی، و ۴ اثر در شبکه رسانه‌های خانگی ایفای نقش کرده است. آقایی به جز آثاری که از او پخش و اکران شده، در چندین پروژه  نیمه‌کاره و  توقیف شده نیز حضور داشت که به پخش واکران نرسیده‌اند. او همیشه در نقشی بازی می‌کند که آن را بارو داشته باشد.

از بزرگترین ترس‌های او مواجه با خودش در نقش است. معمولا فیلم‌های خود را نگاه نمی‌کند، تا از قضاوت‌های سخت گیرانه خود دور بماند. زندگی شخصی بسیار آرام و ساکتی دارد و برای رسیدن به این آرامش، خودش را از بازیگر مشهور و پرکار و محبوبی که نامش امیر آقایی است، جدا می‌کند. حضور او در سریال ارمغان تاریکی، به کارگردانی جلیل سامان و نوار ‌زرد، به کارگردانی پوریا آذربایجانی که نقش متفاوتی از یک پلیس را ارائه داد و سریال یادآوری، به کارگردانی حجت قاسم زاده اصل، از قابهای ماندگار او در تلویزیون هستند. او برای نقش‌آفرینی در فیلم سینمایی بدون تاریخ – بدون امضاء، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم فجر و همچنین  نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیستمین دوره جشن بزرگ سینمای ایران شد و با بازی در فیلم‌های چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت، به کارگردانی وحید جلیلوند، و کوچه بی‌نام، به کارگردانی هاتف علیمردانی، حضور موفقی در سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر داشت.

او معتقد است می‌تواند مانند همه مردم از شرایط سخت اجتماعی، ناراحت افسرده و یا خشمگین و معترض باشد، اما در جایگاهی نیست که مانیفست بدهد. زبان هنرمند کارش است و باید بتواند با هنرش حرف‌هایش را بزند.

سمیه نجفی خاتونی

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است