چهره روز؛
حامد بهداد؛ بازیگری که برای انسان ها حرمت قائل است
حامد بهداد، به حرمت انسانها و برای فرد فرد جامعه ارزش قائل است و هدف او زندگی توام با احترام است.
روزنامه صبا – حامد بهداد، صادق است، او میان تپقها و اشتباهات خود مکث و خود را بازخوانی می کند. هر بار به جایگاه هنری خود در بازیگری و زندگیاش ایست میدهد و با شخصیتی جدید مسیرش را ادامه می دهد. ایست و ترمزی که به او اجازه پهلو گرفتن در هیچ ساحلی را نمیدهد. او مسافری است که دائما به نقشه نگاه میکند و مسیرش را برای هزارمین بار بازنگری میکند. ورزش مورد علاقهاش بوکس است و خشم خود را در ضربههای فروخورده کیسه بکس اتاقش خالی میکند تا موجب آزار کسی نشود. هنرمندی که در انتخاب نقشها خالص به سراغ سوژههای انسانی میرود و چیزهایی که برای بشر تهدیدات جدی و همیشگی است را به نمایش در میآورد. او معتقد است پاکی صداقت و خلوص او برایش حکم عصای موسی را دارد که رود خروشان نیل را برایش می شکافد. او با بازی درخشان در کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد، موفق شد بیخطر بودن گروههای زیرزمینی موسیقی ایران را نمایش دهد و فضای امن و بهتری را برای موسیقی زیر زمینی ایران پایهریزی کند. بهداد پس از بازی در این فیلم، صادقانه هدفش را از بازی در آن بیان و با مسئولین به گفتگو نشست تا به مسیرش در بازیگری ادامه دهد. وی معتقد است خطوط قرمز برای هنرمند مانعی بر سر راهش نیستند و هنرمند با آگاهی و دانش و صداقت میتواند از آنها به سلامت عبور کند.
از بازیهای او در سالهای اخیر، ایفای نقش در فیلم نیمه شب اتفاق افتاد، اثر تینا پاکروان و سد معبر، در یادها مانده است و با وجود آن که در جشنواره فیلم فجر، بسیار خبر ساز شدند، اما برای بازی در این دو فیلم حتی کاندید هم نشد. شاید خود حامد بهداد هم زیاد به سیمرغ بلورین فکر نمیکند، چرا که معتقد است، جایزه گرفتن برای بازی در طول این سالها، او را به این اشتباه می اندازد که فکر کند در جایگاه درستی ایستاده، در صورتی که او هیچ جایگاهی را برای هنرمند امن نمیداند.
جهان بدون کیارستمی رنگ و بویی ندارد
دراوج بارش سالانه شهابی اسدی و در سال روز تولد مارتین اسکورسیزی، کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده، هنرپیشه و تاریخدان ایتالیایی، به سال۱۹۴۲ و همچنین تولد محمد شمس لنگرودی (محمد تقی جواهری گیلانی)، شاعر، پژوهشگر، بازیگر، خواننده و مورخ ادبی به سال۱۳۲۹ درروز ۲۶ آبان سال ۱۳۵۲به دنیا آمد و نام اصلی او حامد تفنگ ساز صابری بهداد است. بهخاطر شرایط شغلی پدر، بزرگ شده شهر نیشابور میباشد و به شدت به خراسان و مردمش تعصب دارد. بعد از ورشکستگی پدر که اهل شعر و شاعری بود، راهی شهر مشهد شدند. اولین بار در سال ۱۳۶۱ وقتی ۹ ساله بود یک بار بازی در تئاتر را تجربه کردهاست و از آن زمان عاشق مارلون براندو، هنرپیشه سینما و تئاتر آمریکا شد.
حامد بهداد، بازیگر سینما، تلویزیون، تئاتر و خواننده ایرانی است که در رشته بازیگری تئاتر از دانشگاه آزاد تهران، فارغ التحصیل شده است. از یک شرکت تبلیغاتی شروع به کارکرد و با کمک رامبد جوان، وارد دنیای بازیگری شد.
بعد از قبولی در دانشگاه آزاد تهران، شرایط اقتصادی سختی را تحمل کرد تا اینکه در شرکت تبلیغاتی زیتون، در کنار رامبد جوان به عنوان دستیار به استخدام درآمد. بهداد می گوید؛رامبد من را به خانهاش میبرد، خانهای که در کنار پدر و مادرش زندگی میکرد و در واقع در حق من برادری نمود. او برای اولین بار با فیلم آخر بازی، وارد سینما شد و برای این نقش کاندادای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول، از جشنواره فیلم فجر شد. اما شهرت بهداد، از سال ۱۳۸۲ با فیلم بوتیک، به کارگردانی حمید نعمت الله، شروع شد که با محمدرضا گلزار و رضا رویگری هم بازی بود. فیلمی که در دنیای سینما به فیلمهای کالت معروف هستند و با کارکرد خاصی که دارند حتی در سالها بعد از اکرانشان نیز جریانساز و فرهنگساز میشوند.
بوتیک از منظر بازیگری ترکیبی تازه و جسورانه از بازیگران شناخته شده و جوان زمان خود را در نقشهای اصلی و فرعی چون حامد بهداد ثبت کرد که هنوز هم جزو نقاط قوت کارنامه آنها محسوب میشود. بهداد در سال ۱۳۷۹ با سریال همسفر در ایپزود فردا دیر است، بازی در قاب تلویزیون را تجربه کرد و سپس در سال ۱۳۸۱ در سریال جستجو در شهر، بازی کرد. وی که از زمان کودکی به موسیقی نیز علاقه داشته است و گاهی هم میخواند، فعالیت جدی موسیقیایی را در کنار بازیگری از سال ۹۳ برای گروه دارکوب آغاز کرد و به عنوان خواننده میهمان با گروه موسیقی دارکوب به سرپرستی همایون نصیری نیز همکاری داشت. او که با جدیت بازیگری، موسیقی را هم دنبال میکرد در آلبوم ۲۵ رضا یزدانی خواند و تیتراژ پایانی سریال مثل یک کابوس، به کارگردانی شهرام شاهحسینی در سال ۱۳۹۰، با صدای او به روی آنتن شبکه یک رفت. او معتقد است که آدمی جدی است اما در فضاهای خاصی، درست در دل همان لحظه که جدی است خیلی راحت میتواند شوخی کند. چرا که بدون شوخی و راحتی، سقوط میکند. او از این که ضربان قلباش پایین بیاید و از تنهایی و آرامش بیش از حد میترسد. هنرمند دلسوزی است که برای آگاهی دادن به جامعه، خود و شغل و جایگاهش را قربانی میکند، او به حرمت انسانها و برای فرد فرد جامعه ارزش قائل است. هدف بزرگ او در طول حیاتش زندگی توام با احترام است که در این مسیر نقد کردن را تنها راه مهرورزی انسانها نسبت به هم میداند.
مرگ کیارستمی، از نقاط مهم در زندگی بهداد بود که هیچگاه نتوانست از آن به راحتی بگذرد. چرا که او کیارستمی را در جهان پر از ابلیس کنونی، از وزیران روشنایی میدانست که وظیفه محافظت از او به عهده هم نسلان ما بود و جهان بدون کیارستمی برایش رنگ و بویی ندارد. با پرشوری تمام بدون مصلحت اندیشی، همیشه حرف دلش را زده است. ولی همواره در حال تصییح خودش است. همانطور که در طول این سالها رفتار و روابط خود را در برخورد با بقیه تغییر داده و تنظیم کرده است. حامد در کنار بازیگری در انجمنهای خیرخواهانه و عام المنفعه ، فعالیت میکند و از کارهای بیادماندنی او ورود به پرونده جوانی است که در جریان چهارشنبه سوری باعث مرگ سرباز شهید مجید فخرایی شد و حامد توانست رضایت خانواده ولی دم را برای جلوگیری از قصاص بگیرد.
هنرمندی که از طبقه متوسط اجتماعی مردم زحمتکش و کارگر و در خانوادهای پایبند به سنتهای معمول اجتماعی سر بلند کرده و طعم گس فقر را چشیده است قطعا دغدغههای مردم پایین دست را درک میکند و حامد بهداد از جمله این هنرمندان است.
او که بازیگری در تئاتر را به صورت آکادمیک و در کنار اساتیدی چون فریندخت زاهدی و امیر دژاکام آغازکرد، فعالیت در زمینه دوبلوری را هم در پرونده کاری خود دارد. او شرایط دوبله بیش از۳۰ فیلم کلاسیکی که دوبله آنها گم شده بود را با هزینه شخصی و به کمک دوبلورهای بنامی مانند مطمئنی زاده . منوچهر والی زاده ، چنگیز جلیلوند، عرفانی، خسرو شاهی و .. فراهم کرد تا تاریخ سینمای جهان را مجدد در آرشیو سینمایی ایران احیا کند.
برای بازی در فیلم روز سوم، که در مورد محاصره خرمشهر است در نقش یک افسر عراقی که عاشق یک دختر خرمشهری میشود برای دومین بار بعد از فیلم آخر بازی او را تا کاندیدای سیمرغ بلورین پیش برد و بازی خوب او در فیلم کسی از گربه های ایرانی خبر نداره، به کارگردانی بهمن قبادی نیز که به جشنواره کن راه پیدا کرده بود او را به سینما دوستان جهان معرفی کرد.
بهداد، اگر چه وسعت کاریاش در عالم هنرگسترده بود اما در نهایت با تمرکز در بازیگری، در فیلم جرم به کارگردانی مسعود کیمیایی، در سال ۱۳۸۹، نقش ناصر ظفر را به گونهای ارائه داد که نظر همگان را به خود جلب کرد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در بیست و نهمین دوره جشنواره فجر، بر روی شانههای او نشست.
سمیه نجفی خاتونی
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است