سیدمحسن پورمحسنیشکیب در گفتگو با روزنامه صبا:
انیمیشنهای روی پرده در مخاطبشناسی دچار ضعف هستند
سازنده انیمیشن «پوتین» معتقد است انیمیشنهایی که در حال حاضر روی پرده سینماهای ایران با موضوع کودک و نوجوان اکران شده است، در مخاطبشناسی خود دچار ضعف در فیلمنامهنویسی هستند.
صنعت انیمیشن در ایران از بدو تولد تا به امروز علیرغم فراز و نشیبهای فراوان اما همیشه به عنوان بخش جدایی ناپذیری از فرهنگ و هنر ایران مطرح بوده است که توانسته افراد توانمندی را در این حوزه به جهان معرفی کند. امروزه یکی از پرطرفدارترین ژانرهای سینما که مخاطبان زیادی در بین کودکان و نوجوانان پیدا کرده است، آثار پویانمایی یا همان فیلمهای انیمیشن است. در ایران انیمیشنسازی با همه فراز و نشیبهایی که در طول سالیان مختلف داشته است، توانسته به پیشرفتهای بسیار مهمی دست پیدا کند که علاوه بر جشنوارههای داخلی به جشنوارههای خارجی نیز راه پیدا کرده است. از مهمترین این پیشرفتها در یکسال اخیر راهیابی انیمیشن پوتین ساخته سیدمحسن پورمحسنیشکیب به آکادمی دانشجویی اسکار است. به همین بهانه روزنامه صبا با این هنرمند که از شهر رشت و با امکانات محدود شروع به کار کرده است، به گفتوگو نشست.
خودتان را معرفی کنید:
سیدمحسن پورمحسنیشکیب متولد ۱۳۶۷ هستم، تحصیلات کارشناسیام تکنولوژیعمران و کارشناسیارشد روانشناسیعمومی از دانشگاهگیلان دارم، از سال ۱۳۸۹ به صورت حرفهای کار نویسندگی و کارگردانی انیمیشن را شروع کردم، و تا به این لحظه ۶ انیمیشن کوتاه تولید کردهام. که در بیش از صد جشنواره مورد پذیرش قرار گرفته، و جوایزی را کسب کرده است. اخیرا هم انیمیشن پوتین بوده که در بخش آکادمیاسکار مورد پذیرش قرار گرفت. که اولین حضور انیمیشن کوتاه ایران در بخش اسکار بود و توانست به مرحله هفت اثر برگزیده نهایی آکادمی راه پیدا کند. در سال ۱۳۹۲ از طرف سازمان ورزش و جوانان، به عنوان جوان برتر سال در حوزه هنرواندیشه در استان گیلان شناخته شدم، در سال ۱۳۹۳ در دوره سربازی با اثر پویانماییام، به عنوان سرباز برتر در حوزه هنر انتخاب شدم.
انیمیشن را از چه زمانی شروع کردید؟
من در سال ۱۳۸۷ دوره یکساله فیلمسازی انجمن سینمایی جوانان در رشت را گذراندم، در همان ابتدا فیلمنامه ای نوشتم، که مسئولین دوره در انجمن پیشنهاد ساخت فیلم را در بهصورت انیمیشن به من دادند، وهمین نقطه شروع من درساخت و پرداخت انیمیشن بود. بدون برنامه ریزی قبلی وارد حوزه انیمیشن شدم، هدف اول من فیلمسازی بود. به این ترتیب انیمیشن را از سال ۱۳۸۸ با انجمن سینمایی جوانان ایران دفتر رشت شروع کردم، و در سال ۱۳۸۹ اولین تولید حرفهای را داشتم. البته کارهای اولم آماتوری بود که با گذشت زمان حرفهایتر شد.
در این مسیر با چه موانعی روبرو بودید؟
مهمترین مسئله در این حوزه همیشه بحث هزینههای تولید بوده است. در ۱۰ سال ابتدایی شروع کارم خودم هزینههای تولید را پرداخت کردم، و تازه ۳ سال است که موفق به جذب تهیهکننده میشوم، آن ده سال ابتدایی برای من سختترین مرحله بود، که هیچ تهیهکننده ای به صورت تخصصی حاضر نمیشد روی کسی که تازهکار است سرمایهگذاری کند، من با پسانداز کردن مبالغی بصورت ماهیانه و با زحمت زیاد در زمانی طولانی توانستم از پس مخارج تولید بر بیایم. و باعث شد در آن دوره کارهایی که میشد در زمان کوتاهتری آماده شوند با صرف انرژی و زمان بیشتری به تولید برسند، و گاهی محصول در زمانی آماده ارائه میشد که دیگر زمان گفتن آن حرف در عرصه بینالمللی گذشته بود، مثلا ساخت اثر پنجم انیمیشنی من سه سال طول کشید، از مزیتهای آن تنها این بود که خودم به عنوان سازنده، پیش برنده روند اثر بودم، و سفارش دهندهای نداشتم که در طول کار اعمال نظر کند، و آزادی عمل خوبی داشتم. اما بههرحال برای من فرصتی بود که بتوانم رزومههای خوبی در این حوزه جمعآوری کنم، و در جشنواره های مختلف شرکت دهم. تا اینکه درسال۱۳۹۸ در دوره اول پیچینگ انجمن سینمایی جوان، طرحی را ارائه دادم که مورد قبول واقع شد، که باعث شد برای ساخت آن اثر کمی از حمایت انجمن برخوردار شوم. به طور کلی این نگاه غیرتخصصی به انیمیشن که کار سادهای قلمداد میشود از آسیبهایی جدی برای این هنر است که نیاز به بازنگری دارد. که از نظر من عدم منابع مالی از کمبود اطلاعات درباره ساز و کار ساخت انمیمیشن در ایران نشات میگیرد. دومین اسپانسر من برای تولید انیمیشن مرکزگسترشسینمایتجربی بود که در حال حاضر در حال تولیدش هستم. از نظر من مرکز گسترش بهصورت حرفهایتر و جدیتر بر روند تولید کار نظارت دارد. با اینحال همیشه حمایتهای سازمانی با آورده حداقل سود ممکن و بیشترین بهره وری همراه بوده است، که این مسئله کار را برای کارگردان سخت میکند.
تولیدات انیمیشنی شما محصول یک کار تکنفره است یا به صورت تیمی کار میکنید؟
برای من تولید یک انیمیشن با یک گروه سه نفره الی چهارنفره قابل انجام بود، آن هم به این صورت که به انیماتور و یا طراح صدا سفارش کار میدادم. آن هم نه به اینصورت که همه در یکزمان درکنارهم کار را پیش ببریم، معمولا در سال اول با انیماتور خود کار را جلو می بردم و در سال بعد برای طراحی صدا، اقدام میکردم. درکل در هر دوره با یک نفر در تعامل بودم. نه به صورت تیمی و گروهی در مقطعی خاص.
بزرگترین مشکل در مسیر هنر پویانمایی در ایران چیست؟
ما در حوزه انیمیشن با دو گروه فعال در ایران روبرو هستیم، افرادی که در حوزه صنعتی فعالیت دارند و محصولات سریالی و سینمایی خود را روانه بازار مصرف تلویزیون و یا سینما میکنند، و افرادیکه بهصورت هنری کارهای عمدتا کوتاه انیمیشنی تولید میکنند، که آنها شامل قشر دانشگاهی و آکادمیک در این حوزه به حساب میآیند، تجربه شخصی من حاکی از این است که این دو گروه معمولا روش کاری همدیگر را قبول ندارند، کسانی که در بخش صنعتی انیمیشنسازی فعالیت میکنند، با نگاه تولیدی به هزینه ، زمان و میزان بازگشت سرمایه و سودآوری جلو میروند. همین میشود که از نظر من اثرهایی که در حال حاضر روی پرده سینماهایی ایران با موضوع کودک و نوجوان اکران شده است، در مخاطبشناسی خود دچار ضعف در فیلمنامهنویسی هستند. چرا که موضوعاتی با محوریت روانشناختی و .. برای کودک قابل فهم نیست، اگرچه برای صاحبان اثر موضوعی، چالشبرانگیز و جذاب است، اما ناگفته نماند که این آثار از نظر تکنیکی حرفهای پرداخت میشوند. این در حالی است که فعالان حوزه انیمیشن در بخش هنری، در همان ابتدا با در نظر گرفتن مخاطب و مفهوم آثار خود را نسبت به ذائقه تماشاگر تنظیم میکنند، به این شکل،عدم ارتباط این دو بخش هنری و صنعتی آسیبزا میشود. من در تجربهای که خودم داشتم، با برادرزادهام به سینما رفتم. نیمی از فیلم گذشته بود که برادرزاده من مشغول بازی دیگری شد، واین نشاندهنده آن است که فیلم نتوانسته بود از لحاظ محتوایی او را درگیر کند، از نظر من فروش گیشه بیشتر این آثار از فروش جمعی بلیط آنها به ارگانها و سازمانهایی مانند آموزشوپرورش و غیره تامین میشود. داستانگویی حوزهای است که در پرداخت این انیمیشنها باید به طور جدی تغییر کند. و این امر مستلزم وجود کارشناسهایی است که همگام با دغدغههایی ذهنی کودک ۶ الی ۱۰ ساله داستانپردازی را پایه ریزی کنند.
از نظر شما انیمیشنسازان هنری ما دغدغه مخاطب و جذب را دارند؟
جدا افتادگی این دو بخش در هنر انیمیشن ایران باعث شده است که هنریسازان ما هم در گیشه موفق نباشند و بیشترین انرژی خود را در مفهوم و محتوا به کار ببرند، نیاز به یک ارتباط دوسویه در این موضوع بیش از پیش احساس میشود.
از انیمیشن پوتین و موفقیتهای این اثر بگوئید؟
فیلمنامه پوتین در سال ۱۳۹۸ نوشته شد، و خوشبختانه از فیلمنامههایی بود که از همان ابتدا بصورت کامل در ذهنم شکل گرفت، در دورهای که از لحاظ روحی و روانی در شرایط بد و نامناسبی به سر میبردم، من در ذهنم کبوتری را در یک منطقه جنگزده دیدم که برای برداشتن غذا از زیر یک سنگ بزرگ تلاش میکند، تا برای بچههایش غذا ببرد،که درنهایت با برداشتن سنگ متوجه میشود غذایی در زیر آن سنگ نیست، و در ادامه با موانع دیگری روبرو میشود، که از آنها به عنوان فرصتی برای تغییر زندگی خود استفاده میکند. این انیمیشن در فضای گروتسکی که از آن به کمدیسیاه نیز تعبیر میشود ساخته و پرداخته شد.که معمولا حسی از خنده و گریه توامان را در مخاطب ایجاد میکند. این کار در سه دقیقه بود. پروسه تولید آن یک سال طول کشید، تهیهکننده آن انجمن سینمایی جوانان وخودم بودم، کارگردانی هنری و انیماتور این اثر را آقای پژمان مالمیر به عهده داشتند. و از آنجا که شرکت در بخش دانشجویی آکادمی اسکار شرایط خاص و سختی داشت، نیازمند پیگیری زیادی بود که من در پروسه دو الی سه ماهه با تلاش زیاد توانستم این اثر را برای آکادمی قابل پذیرش کنم. که بعد از عبور از دو مرحله انیمیشن پوتین موفق شد، در هفت اثر نهایی برتر این بخش نامزد جایزه اسکار شود. و به عنوان اولین انیمیشن ایرانی در بخش اسکار به رقابت پرداخت. در حال حاضر در هشت جشنواره دیگری که مورد تائید آکادمی اسکار است شرکت کرده است. در جشنواره داخلی نهال جایزه بهترین اثر را گرفت. در جشنواره فیلم کوتاه تهران حتی کاندید هم نشد.
چگونه درحالی که از نظر روحی و روانی در شرایط سختی بودید، اراده خود را برای ساخت این انیمیشن جزم کردید،که در واقع باعث بزرگترین موفقیتتان تا حالحاضر شد؟
اتفاقا برای من، همیشه اینطور بوده است که اگر در شرایطی باشم که نتوانم مکالمهای با محیط داشته باشم، آن را در اثرم و با ساخت تصاویر نشان میدهم، تمام اثرهایی که ساختهام برآمده از دغدغههای شخصی خودم بوده که تولید آن به رفع مشکلاتم نیز کمک کرده است.
به جشنواره اسکار هم دعوت شدید و یا دورآدور نتیجه را دنبال کردید؟
بله، دعوت نامه داشتم، اما چالش بزرگی بود چرا که سفارت آمریکا به بنده برای دوسال دیگر نوبت داد.
آیا از انعکاس خبری رسانهای اثرتان در ایران راضی بودید؟
راستش خیر، اثر من درایران نه دیده شد و نه تبلیغاتی را در حوزه رسانه داشت. من این انیمیشن را با بیست میلیون ساختم، و همزمان با من در بخش مسابقه اثری از آلمان ارائه شده بود با پیش تولید دههزاردلاری که رسانه های این کشور در حجم بسیار گستردهتری به آن پرداخته بودند. اما اثر من در همان ابتدا از سوی انجمنسینمایجوانان که تهیهکننده آن بود با انعکاس درستی در جامعه مواجه نشد. این در حالی است که فعالان این حوزه و همچنین فیلمکوتاه تنها مسیر موفقیتهای بعدیشان انعکاس خبر اثرشان در رسانه و فضایمجازی است که این مهم در ایران محقق نمیشود.
از اثر های خوب دیگر خود در حوزه انیمیشن بگوئید؟
انیمیشن دنیای خاکستری خاکستری بود، که تاکنون موفق به شرکت درچندین جشنواره بین المللی معتبر شده است. و در نهایت در جشنوارهای که تحت حمایت سازمان زنان انیمیشنساز جهان بود، موفق به جایزه شد. این اثر با محوریت برابری تفاوتها بود.
سکوت هنرمندان در شرایط سخت حاضر را چگونه ارزیابی می کنید؟
من با سکوت میانهای ندارم و اعتقادم بر این نیست که سکوت و عدم تولید اثر هنری منجر به اتفاقی مبارک نمیشود، تمامی تولیدات انیمیشنی من با محوریت اعتراض من به مقولهای در دنیای پیرامون بوده است، که توانسته ام از طریق هنر مابه ازای اعتراضم را نشان دهم. کسانی که معتقدند که سکوتشان، جلوه بیرونی و اعتراضی دارد، به من نشان دهند مابه ازای این سکوتشان در دنیای واقعی چیست؟
در اثر آخرم؛ این رویکرد که فرزند در خانواده که اولین نهاد ارتباطی او با جهان است درک نمیشود را، به چالش کشیدهام و همچنین والدین هم از سوی فرزند درک نمیشود، انتخاب این رویکرد برای من، از این رو بود که احساس کردم که اثرهایی که با محتوای اجتماعی و سیاسی ساخته شده اند، فاقد تاثیرگذاری بودهاند، و زمان آن رسیده است که دیگر به دنبال مقصر در دنیای بیرونی نباشیم، چرا که مقصر های اصلی این شرایط برآمده از نهاد خانواده، و فرد فرد افراد یک جامعه است، که باید تغییر کنند.
این حرف شما مرا به یاد بزرگی انداخت که گفته بود، برای تغییر شرایط قصد داشتیم انقلاب کنیم، از شرایط انقلاب تغییردادن خودمان و کسبآگاهی بود، وقتی این دو را کسب کردیم، دیگر نیازی به انقلاب احساس نکردیم. با این حساب از نظر شما این آگاهی از چه مجرایی می تواند به جامعه تزریق شود؟
در حوزه علوم انسانی، که از آن همیشه بهعنوان رشتهای نامعتبر و غیرپولساز در ایران یاد میشود و انتخاب احسن نوجوانان در انتخابرشته همیشه علوم تجربی و ریاضی فیزیک بوده است. همین انگاره از سطح تحصیلی در مدارس تا سطح اجتماعی عامه مردم هم تسری پیدا کرده است. در حالی که اساس یک جامعه را علوم انسانی تشکیل میدهد و بها ندادن به این رشته باعث عقب راندن جامعه میشود. چیزی که در جوامع پیشرفته امری بسیار مهم در سیاستگذاری محسوب می شود.
حرف آخرتان به علاقه مندان در حوزه انیمیشن
با انگیزه دیده شدن وارد هیچ حوزهای نشوند، ممکن است در ادامه این امکان نیز برایشان فراهم شود، اما اگر دغدغه اول دیدهشدن باشد، با شکستی بزرگ در همان ابتدا مواجه میشوند، چرا که روند موفقیت یک پروسه بسیار زمانبر است. که تنها با عشق و علاقه و دغدغهمندی می توان این مسیر را پیمود. از نظر من با جواب به این پرسش که چرا میخواهند وارد این فضا شوند و با پیدا کردن شناخت عمیقی از خود، در این راه قدم بگذارند.
سمیه خاتونی
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است