روزنامه صبا

روزنامه صبا

چهره روز؛

علی صادقی؛ بازیگری که کودکی‌اش را نگه داشته و دوست داشتنی است


علی صادقی؛ کودکی اش را نگه داشته و دوست داشتنی است. از یازده سالگی دوربین را احساس کرد و بازی کرد.

روزنامه صبا – کودکی اش را نگه داشته و دوست داشتنی است. از یازده سالگی دوربین را احساس کرد و بازی کرد. در مدرسه بوده است که امیر‌سماواتی کارگردان فیلم عالم‌تاب به مدرسه می‌آید و به بچه‌ها می‌گوید هر کسی دوست دارد نقش بازی کند دستش را بالا ببرد، علی صادقی دستش را بالا نبرد اما بازیگر شد، کاری که گویا بر سرشت او نوشته شده بود.  علی صادقی، صادق است او راحت حرفش را با طنازی می‌زند، خودش را پشت چهر‌ه‌ای از طنز و بزله‌گویی پنهان کرده است. اونمی‌خواهد به دنیای تلخ آدم سخت‌گیرها وارد شود، در طنز احساس امنیت می‌کند، خانه‌ای که به او اجازه می‌دهد با لبخندی همیشگی حرف‌هایش را بزند بی‌آنکه نگران مسائل بعدش باشد.

سخت گرفتن از دردهای عمیق نمی‌کاهد

حضور او بدون بهانه، دل مخاطب را شاد می‌کند،  نگاه و میمیک صورت همیشه خندانش برای مخاطب کافیست که بداند وقت استراحت و خندیدنش فرا رسیده، این موهبتی است که او در وجودش دارد، علی صادقی قبل از شروع به کارش، یک لبخند میهمانمان می‌کند، او می‌گوید؛خانواده بسیارشوخ طبعی دارد و در خانه همیشه کارشان با شوخی راه می‌افتد، آنها حتی در موقعیت‌های جدی وقتی عزیزی را از دست می‌دهند، خیلی ناراحت نشده و سخت نمی‌گیرند، چرا که می‌دانند روزی خودشان هم از دنیا خواهند رفت، او زیر متنی در طنز‌هایش دارد که از فلسفه‌ای عمیق بهره می‌گیرد، او باورکرده دنیا محلی برای گذر از مرحله‌ای به مرحله دیگر است، وسخت گرفتن از درد‌های عمیق همیشگی‌اش نمی‌کاهد. او می گوید، در دوران بچگی علاقه‌مند به فیلم‌های جنگی، مانند جکی‌جان و لینچان بوده است، چرا که چاره ای جز این نداشته است.

در دهه شصت بیشتر فیلم‌هایی که از رسانه پخش می‌شد با محوریت جنگ و یا اکشن بوده است، علی صادقی با هر چیزی که در کنارش محیا باشد، خوش است، و برای خوشحال بودن و حس خوب داشتن، خیلی به دنبال چیزهایی دور از دسترس نیست.

چه شوخی چه جدی دنیا می‌گذرد

متولد ۱۰ آذر سال ۱۳۵۹ در شهر تهران است، او فرزند دوم خانواده صادقی است. یک برادر بزرگتر و خواهری کوچکتر از خودش دارد. فارغ التحصیل رشته کامپیوتر است و مدرک فوق دیپلم دارد. او به جز بازیگری شغل دوم هم دارد. شغل دوم او فروشگاه کامپیوتر و لوازم جانبی است. موسیقی را دوست دارد و حتی می‌تواند در تمام روز با موسیقی سرگرم شود. به موسیقی الکترونیک علاقه دارد و خودش می‌گوید که گاهی قطعات موسیقی می‌سازد و شاید روزی یک آلبوم بی‌کلام منتشر کند.

صادقی تجربه اولین نقش‌اش در مقابل دوربین را اینگونه توضیح می‌دهدکه؛  اولین بار جلوی دوربین هیچ احساسی نداشتم چون بچه بودم، ده ساله بودم و کلا هیچ چیزی را نمی‌فهمیدم خیلی طول کشید تقریبا پانزده ساله بودم که  فهمیدم هیچ چیز را نمی‌فهمم. علی صادقی در بازی‌ها و زندگی‌اش همانی هست که عمیقا آن را زندگی می‌کند، یک شخصیت سطحی با شوخی‌های‌عمیق و لذت بخش. درباره ورودش به بازیگری معتقد است که بازیگر نیست. و در رودربایستی وارد این کار شده است. و از همان اول هدفش این بود که مردم را شاد کند. چون مردم مدام در معرض انواع و اقسام بدبختی‌ها و بدبیاری‌ها هستند، دلش می‌خواهد لبخند به لبشان بیاورد.

 او علاوه بر بازی در نویسندگی فیلمنامه و ایجاد موقعیت‌های کمدی در فیلم‌ مهارت دارد، که همین مسئله، او را به نوعی بازیگر مولف در طنز بدل کرده است، یعنی بازیگری که مولفه‌های طنزی خود را در اثر وارد می‌کند، مولفه هایی که همیشه موفق عمل کرده و در یاد مخاطب مانده است.علی صادقی در مورد بازی در سریال‌های کمدی و نقش طنز می گوید: برعکس نظر دوستان، بازی طنز اصلا لودگی و سطحی نیست. اتفاقا بازی طنز بسیار دشوار است. نمی‌خواهم مقایسه کنم اما به بزرگان این سبک که نگاه کنید، می‌بینید کارهای چاپلین بعد از این همه سال شما را از خنده روده‌بر می‌کند. به نظرم دست‌کم گرفتن طنز یک‌جور توهین و ساده‌انگاری است. بعضی ها فکر می‌‎کنند مردم را راحت‌تر می توان خنداند و برای اشک ریختن آنها، شما باید توانایی زیادی را به خرج دهید در حالی که من کاملا برعکس فکر می‌کنم، به نظر من، مردم در کشور ما خیلی راحت گریه می‌کنند و شما حتی با تعریف کردن یک قصه ساده، آنها را می توانی به گریه بیندازی!! به همین خاطر به نظرم خودم، خنداندن سخت تر از گریاندن است.

وی فعالیت در عرصه بازیگری را از سال ۱۳۷۰ آغاز کرده بعد با نقش آفرینی در سریال بهترین تابستان من به کارگردانی علی بهادر فعالیت حرفه ای را شروع کرد. در سال ۱۳۸۰ در سریال دردسر والدین به کارگردانی مسعود نوابی تبدیل به چهره شناخته شده شد و دیده شد. بعد از تجربه موفق در سریال پشت کنکوری ها در سال ۱۳۸۱ با کوچه اقاقیا در سال ۱۳۸۲ به‌کارگردانی رضا عطاران دیده شد. یکسال بعد در سال ۱۳۸۳ با سریال خانه‌به‌دوش به کارگردانی رضا‌عطاران در کنار آناهیتا همتی به اوج شهرت رسید و در سال ۱۳۸۴ نیز با سریال متهم‌گریخت بسیار درخشان ظاهر شد.او در میان کارهایی که انجام داده است کوچه اقاقیا را بیشتر از بقیه دوست دارد. همچنین بازی در فیلم سینمایی ایکس لارج، عشقولانس و پیتزا مخلوط را در کارنامه هنری خود دارد. او برای بازی در فیلم مورد علاقه اش جهرم دیار که مربوط به محل تولدش است و به کارگردانی ابوالفضل قائدی بود ایفای نقش کرد و جوایز زیادی را کسب کرد.

بازی علی صادقی، در سریال قرار گاه مسکونی؛ در نقش یکی از چند سربازی که قصد فرار از قرار‌گاه را دارند، اما موفق نمی‌شوند و همچنین در سریال پشت کنکوری‌ها در نقش یکی از پسران نوجوانی که اضطراب درس خواندن پشت کنکور را دارد برای همه بچه‌های دهه شصت مملو از خاطرات نوستالوژیک است، این دو سریال بیشترین ارتباط رابا هم نسلی‌های خود در این دوران گرفتند. علی صادقی در مورد شباهت بازی‌اش در نقش‌ها می‌گوید: فیلم‌سازها همیشه دنبال تکرار چیزهای امتحان پس داده هستند.

علی صادقی نمی‌تواند در این میانه تحول ایجاد کند. تغییر که زورکی نیست. توصیه علی صادقی در روز تولدش برای مردم ایران این است که فرقی ندارد چه شوخی چه جدی دنیا می‌گذرد پس چه بهتر که با خنده بگذرانیم.

سمیه خاتونی

انتهای پیام/

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است