نویسنده و کارگردان فیلم «اینان» در گفتگو با روزنامه صبا:
مردمیترین کارگردان سینمای ایران هستم
رهبر قنبری معتقد است که سینماگری که سمت ضد ملت میایستد باید به او حمله کرد. اطمینان دارم که من مردمیترین فیلمساز این کشور هستم.
رهبر قنبری، کارگردان، مستندساز، نویسنده و تدوینگر سینما، دانش آموخته مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی است. این فیلمساز فعالیت خود را در سال ۱۳۶۶ با کارگردانی یک فیلم کوتاه آغاز کرد. او سالهاست که تدریس میکند، شعر میگوید، فیلمنامه مینویسد و مستند میسازد. رهبرقنبری، «پرنده بازکوچک» اولین فیلم سینمایی خود را در سال ۱۳۸۰ ساخت و اکنون آخرین ساخته سینماییاش، «اینان»، روی پرده سینماهای گروه هنر و تجربه است؛ فیلمی که با جمعی از بازیگران جوان تازه نفس پایتخت و خراسانی در مشهد ساخته شد. «اینان» داستان عماد، یک جوان ۳۰ ساله را روایت میکند که برادرش نیازمند اهدای عضو است. عماد برای یافتن عضو پیوندی راهی مشهد میشود اما این سفر طولانی و غیرمنتظره تجربیات و آشنایی با افراد زیادی را برایش در پی دارد که باورهایش را به چالش میکشد و عشقی زمینی او را به درکی تازه از زندگی میرساند. فیلم سینمایی «اینان» به کارگردانی رهبر قنبری و تهیهکنندگی علی برادری و با بازی علی برادری، الهه جعفری، صبا سهیلی، سپیده آرمان و مرتضی قراغانی در گروه سینمای هنر و تجربه از نیمه آذرماه اکران خود را شروع کرد. روزنامه صبا به بهانه اکران «اینان» با رهبر قنبری، نویسنده و کارگردان این فیلم، گفتوگویی انجام داد که در ادامه میخوانید.
ارزیابیتان از اکران فیلم، در این شرایط چه بود؟
واقعیتاش این است که ما راضی نبودیم فیلم اکران شود ولی راه دیگری نداشتیم چون ۲۰۰، ۳۰۰ فیلم و شاید هم بیشتر در نوبت اکران قرار دارند و فیلم ما هم در گروه هنر وتجربه اکران میشود. به هر حال برخلاف میل باطنیمان فیلم در این زمان به اکران درآمد و ما هم آن را به فال نیک میگیریم.
ایده اولیه «اینان» از کجا آمد؟
به فستیوالی در مشهد دعوت شدم در آن جا توفیق زیارت آقا امام رضا(ع) نصیب ما شد. روی سکویی در صحن نشسته بودم که جوانان خادم حرم فرشها را از یک سو پهن و بعد از اقامه نماز دوباره جمع میکردند. سوالی در ذهنم به وجود آمد، که چرا فرشها را پهن و از سوی دیگر جمع میکنند، از مسئولشان دلیلش را پرسیدم و گفت یک رسم است و پیشنهاد دادم فرشهایی در ابعاد کوچک داشته باشند تا زائران خودشان آنها را پهن و بعد از اقامه نماز و دعا، جمع کنند و همین موضوع جرقهای را در ذهنم ایجاد کرد تا فیلمی در این باره بسازم. چند سال تلاش کردم و موافقت نمیشد، تا این که ۲، ۳ سال پیش قرار شد مستندی بسازم و باید فرش پهنکن استثنایی را انتخاب میکردم، بعد از انتخاب همان فرد را از تهران به مشهد بردم، تا خادمها را بیکار نکنم. به حرم آقا رفتیم تا پلانهای تکی را بگیریم که بعد از برداشت پلان، کاراکتر قصهام خسته کنار یکی از حوضهای صحن نشست. او گفت همانگونه که نشسته بودم چشمم ناگهان به دختری افتاد که جانمازش را جمع کرد و ساعت طلای او با نگینهای الماسش جا ماند. دویدم به او برسم که گمش کردم. فکر کردم این داستان میتواند مقدمه یک ازدواج باشد، و چه خوب میشود اگر با دختر ازدواج میکرد. شکلگیری یک عشق در حرم مطهر. برای عشق زمینی میتوان گناه کرد ولی برای عشق آسمانی خیر، و کاراکتر قصه، اگر خادم است باید خیلی خالص باشد. این موضوع برایم تبدیل شد به یک قصه ایمانی. گونههای مختلف جامعه را به عنوان زائر در یک هتل دور هم در قصهام جمع کردم تا تنوع تعبیر و تفسیر داشته باشم و بتوانم آن ها را به چالش بکشم.
قصه «اینان» چه پیامی را منتقل میکند؟
من در قصه ۳۳ زائر را در یک هتل دور هم جمع کردم. نفر اول یادش می افتد که گناهی کرده و بدهی فردی را نداده است و طلبکار دنبالش است. قانونش این است که فردی که گناه کرده اول توبه کند و بعد به زیارت برود. به نظر من گناهکاران حق زیارت ندارند و زمانی میتوانند به زیارت بروند که کل گناهانشان پاک شده باشد، در این شرایط ذات خود انسان مطهر و پاک میشود. بر این اعتقادم که آن چه که آزار دهنده است ماجرای شریعت است؛ شریعت امری تعبیری و تفسیری از ناحیه دیگران است و وقتی انسان خودش پاک میشود، ذاتش نورانی می شود. کلیت داستان «اینان» همین بود و شما در اول داستان می بینید که من با نور فیلم را شروع می کنم، به عنوان نور الهی و طبیعت ناب. کاراکتر اصلی قصه من به مشهد و به حرم امام رضا(ع) میرسد که فضای عالمانه و عارفانه دارد، در این فضا همیشه جای خطا هست اما در کار خدا خطا نیست. این جا بود که گنهکاران را وارد قصه کردم و قصهها را در هم پیچیدم.
انتخاب بازیگران فیلم به خصوص هنرمندان مشهدی بر چه اساسی صورت گرفت؟
معمولاً از بازیگران حرفهای در فیلمهایم استفاده نمیکنم و ضمن احترام برایشان، کاری با آنها ندارم. بازیگران خوب هم اکنون نمیفروشند به طور مثال فیلمی کمدی روی پرده است اما نمیفروشد. فروش، محصول شرایط تبلیغاتی است. اگر مرد هستند الان بیایند و با همان سوپراستارهایشان یک فیلم بسازند. الان آنها هم دیگر نمیفروشند.مردم نیاز واقعی به دیدن فیلم خوب دارند و این نیازها سبب شده تا پردهها فرو بیفتد و دیگر مردم سلبریتیها را باور نکنند. سالها مافیا برای سلبریتیها تبلیغ کردند، ولی از این به بعد اتفاق نخواهد افتاد؛ از این بابت اظهار نظری ندارم؛ نه میتوانم بگویم خوشحالم و نه ناراحت، من شرایط روانی جامعه فعلی را با جامعه قبل تحلیل میکنم. همانگونه که اشاره کردم از بازیگران حرفهای استفاده نمیکنم و جذب بازیگران ما از میان علاقهمندانی که تمایل به بازی در فیلم دارند به دفتر فیلمسازی ما مراجعه میکنند. برای انتخاب بازیگران بالای ۵۰ نفر مراجعه کردند و از میان آن ها بازیگرانم انتخاب شدند. در خصوص بازیگران مشهدی هم در سفری که به مشهد داشتم از ۳۵۰ نفر تست گرفتم و بازیگران را برگزیدم. از میان آن ها بازیگران بسیار خوبی درآمدند؛ مثل آقای احمدریحانه که در فیلمهای بزرگ سینمای ایران هم مانند او را ندیدم و خوشحال هستم که در فیلمام بازی کرد. همه هنرمندان مشهدی، هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ بازی خیلی خوب بودند و تعامل خوبی با هم در طول فیلمبرداری داشتیم و راحت با آنها کار کردیم.
علی برادری تهیه کننده فیلم بود، همین باعث شد به عنوان بازیگر نقش اصلی در این فیلم بازی کند؟
خیر. اطلاعی از هنر بازیگری او نداشتم، پیشنهاد بازی در این نقش را خودم به ایشان دادم و هیچ فشاری روی من نبود. ۳، ۴ روز مانده به فیلمبرداری از خودش فیلمی به من نشان داد که بازی خوبی داشت و گفت سابقه بازیگری هم دارد، از او خواستم برای «اینان» بازی کند، او نپذیرفت اما من اصرار کردم. البته وقتی او بازی کرد کار ما سختتر شد چون باید حواسش به همه چیز میبود.
برای تولید فیلم در خارج از پایتخت و در مشهد با چه چالش هایی مواجه شدید؟
فیلم برداری، در دوران کرونا بود و ۴ نفر از عوامل به ویروس کرونا دچار شدند، حتی بازیگری را به خاطر ابتلا به کرونا عوض کردم. خیلی اذیت شدیم و ۸ روز به فیلمبرداریمان اضافه شد. در مجموع از نتیجه راضی بودم اگرچه اگر فشار کرونا نبود باید میتوانست خیلی بهتر از این باشد. خوشحال هستم که تکهای از اندیشه، ذهن و روحم را در فیلم «اینان»، گنجاندم. مشکلات مالی زیادی داشتیم لیکن گلایه نیست، از تهران دور بودیم و برای تهیه برخی از آکسسوارها ما دچار زحمت زیادی میشدیم، آماده کردن صحنه برای شروع فیلمبرداری طول میکشید. تمام عوامل پشت صحنه فیلمام از هنرمندان مشهد و بسیار حرفهای بودند، این نکته را هم بگویم که هتلی که در فیلم اینان میبینید، کاملاً هم سو با این فیلم بازسازی شد. و به همت خومان طراحی شد، و هیچ آکسسواری متعلق به خود هتل نبود؛ دیوارها را رنگ کردیم، تابلو نصب کردیم، فرش خریدیم، حتی نردهها را رنگ کردیم ،جای گلدان جوش دادیم و حسابی برای هتل هزینه کردیم.
با توجه به این که فیلم «اینان» در گروه هنر و تجربه و در سینماهای محدود اکران میشود در شرایط فعلی، چقدر از فروش فیلمتان راضی هستید؟
تاکنون آماری نگرفتهام چون میدانم فروش قدرتمندی نداریم ولی همانگونه که اشاره کردم تهیه کننده نمیتوانست در صف انتظار برای اکران عمومی بماند تا سالن های بهتری در اختیار بگیرد. ولی در گروه هنر و تجربه اگر ۳ الی ۴ ماه فیلم روی پرده باشد احتمالا در حد معقول درآمد خواهد داشت، به خصوص این که در اکران هنر و تجربه ۹۰ درصد فروش به تهیه کننده تعلق میگیرد. تعداد تک سالنهای اکران فیلم در سراسر کشور خیلی زیاد است و جای امیدواری دارد، البته تا کنون، فیلم در مشهد بازتاب خوبی داشته است.
شرایط سینما و اکران را در ایران چگونه ارزیابی می کنید ؟
واقعیت اش این است که اهمیت سینما کم شده است، و در اولویت ۲ و ۳ مخاطبین قرار گرفته است. شما تصور کنید من در وسط جنگ، عروسی برپا کنم! همه به ریشام میخندند. اکران «اینان» اجباری بود چون اگر میماند دیگر اکران نمیشد. چون فیلمهای بعدی هم ساخته خواهد شد و ۳۰۰ فیلم هم که در انتظار اکران هستند. بنابراین در این شرایط هیچ وقت اکران نخواهد شد و بایگانی خواهد شد ولی وقتی فیلم را اکران کنیم می توانیم آن را در پلتفرمها عرضه کنیم و احتمالا بخشی از فروش نکرده، آن جا جبران کنیم، همچنین اکران در هواپیما، اتوبوس و قطار. من سالهاست تدریس میکنم و با سیستمهای آموزشی سینمایی کشور در ارتباط هستم ، نمایشهایی از این دست بازخوردهای فرهنگی و آکادمیک فراوانی برایم دارد که بعد از اکران این کارها را انجام میدهم.
آیا در هنگام اکران فیلمتان مورد انتقاد قرار گرفتهاید که چرا در این شرایط اکران دارید؟
مردم نمیتوانند این سوال را از من بپرسند و نمیپرسند چون من برآمده از میان فقر، درد، رنج و اندوه خود آنهاهستم، آنها من را میشناسند؛ از کوهستانهای سبلان گرفته تا نیاوران، جوادیه، شوش و راه آهن.
به طور مثال اگر من الان یکشعر بسرایم مردم عوام تصور میکنند که شعرا آدمهای خوشحالی هستند! خندهدار است که بگویند چرا شعر میگویی در صورتی که مردم عزادار هستند؟ مگر میشود رمان نویس رمان ننویسد چون شرایط جامعه اینگونه است؟ رضا براهنی «رازهای سرزمین من» را بین سال های ۵۷ تا ۵۹ نوشته است. شما بفرمایید آیا او بیتوجه به ملت است؟! فردی که اکنون دارد فیلم میسازد برای رنج مردم میسازد. این نوع قضاوت غلط است. سینماگری که سمت ضد ملت میایستد باید به او حمله کرد. اطمینان دارم که من مردمیترین فیلمساز این کشور هستم.
برای تبلیغ فیلم «اینان» چه کاری انجام دادهاید؟
دو تیزرساخته شد و چند پوستر طراحی کردیم که همراه با عکسهای فیلم، در صفحات مجازی هنرو تجربه به اشتراک گذاشته شد.
برنامه آیندهتان چیست؟
در حال ساخت مستند و تدوین مستندهایی هستم که قبلا روی آنها کار کردم، فعلاً ترجیح میدهم در حوزه مستند کار کنم ، البته پروانه ساخت فیلم جدیدم توسط تهیه کننده اخذ شده است، اما از او خواستهام که صبر کند تا اوضاع بهتر شود.
در پایان گفتوگوی با روزنامه «صبا» اگر سخنی درباره ساخت فیلم «اینان» مانده بفرمایید.
۲۰ سال پیش فیلمی به نام «او» را ساخته بودم؛مضمون فیلم درباره حقانیتی است که در جامعه دیده نمیشود. اما «اینان» یعنی همین ملت پیش رویمان، آدمهای معمولی که در کنارمان احساسشان میکنیم. این فیلم میخواهد بگوید، وضعیت «اینان» یعنی همین مردم عادی در مقابله با ایمان و باورهای خود چه میکنند؟ به همین دلیل اسم فیلم را «اینان» گذاشتم. اسامی شخصیتها را بادقت انتخاب کردم. شما نمیبینید اسامی همچون فریبا، جمشید و خسرو انتخاب کرده باشم بلکه اسامی همچون جعفر، صغری و کبری ، از جنس مردم عادی را انتخاب کردم. تیپها هم خیلی برایم مهم بود که از هر جنسی در شخصیتها داشته باشم. در انتخاب و طراحی لباس به شدت دقت کردم و برای برخی بازیگران چندین دست لباس طراحی و دوخته شد. خواستم هر فردی در تراز و اندازه خودش از عام تا خاص در این چیدمان باشد. جملهبندیها بارها نوشته و بازنویسی شد، دوره بازخوانی فیلمنامه هم داشتیم. چون نوع نوشتار من ثقیل است که در تعامل با بازیگران در دورخوانی دیالوگها را تغییرشان دادم و کلمه دیگری را جایگزین کردم. یکی از بازیگران ما که آبادانی بود لهجه مشهدی را به خاطر بازی در فیلم «اینان» یاد گرفت.
مریم ضیغمی محمدی
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است