پرونده روزنامه صبا درباره شانزدهمین دوره سینماحقیقت؛
سینما حقیقت، جسورانه پرده از رازهای نهفته برمیدارد
شانزدهمین دوره سینماحقیقت در حال برگزاری است و فیلمهای شرکتکننده از فیلمسازان شهرهای مختلف در پردیس سینمایی ملت اکران میشوند.
شانزدهمین دوره سینماحقیقت در حال برگزاری است و فیلمهای شرکتکننده از فیلمسازان شهرهای مختلف در ۴ بخش بلند، کوتاه، نیمهبلند و شهید آوینی در پردیس سینمایی ملت اکران میشوند. این جشنواره روز جمعه مورخ ۲۵ آذر ماه برترینهای خود را خواهد شناخت و قطعا سینماگران جوان و جویای نام تا روز اختتامیه و اعلام نتایج ثانیه شماری میکنند که جزو نامزدها و یا برندگان این آوردگاه خواهند بود یا خیر. اما چیزی که مهم است حضور جوانان در این عرصه و قرار گرفتن در بوته قضاوت متخصصان این حوضه، به تنهایی یک موفقیت است.
روزنامه صبا، با سه فیلمساز جوان از کهکیلویه و بویراحمد، بوشهر و مریوان که آثارشان در این دوره از جشنواره، پذیرش و به نمایش درآمدهاند، با موضوع فیلم و حاشیههای جشنواره به گفتوگو نشسته است.
رضا دانش پژوه: با تغییر هر دولت، باید سینما را دوباره اختراع کنیم
رضا دانش پژوه، کارگردان «آنجلینا»، در مدرسه فیلم و تلویزبون هندوستان تحصیلات خود را گذرانده است. کارشناسی کارگردانی سینما از دانشگاه تهران دارد و پیش از این، در حوزه تهیهکنندگی و کارگردانی فیلم کوتاه و مستند در جشنوارههای مهم کشور حضور داشته است. دانشپژوه، امسال با فیلم مستند آنجلینا، در بخش مسابقه جشنواره سینماحقیقت حضور دارد.
مسیر هنری شما چگونه از هندوستان به ایران رسید؟
من در هندوستان در ابتدا رابط بخش تبادل فیلم میان دو کشور بودم. سپس همکاریام با خانه فرهنگ هند به منظور نمایش فیلمهای ایرانی در این کشور شکل گرفت و من با استفاده از ارتباطاتی که با کارگردانان ایرانی داشتم مسئولیت این بخش را به عهده گرفتم. در نهایت شرایط زندگی و خانوادگیام در ایران مرا مجاب کرد تا به طورکلی از هندوستان به ایران بازگردم و با وجود مرارتهای زیاد فعالیتهای هنری خود را از سر بگیرم.
شرایط کاری در استان کهکیلویه و بویر احمد چگونه است؟
کهکیلویه و بویراحمد یک استان محروم است. خیلی از مسئولین استان ما ادعا میکنند در طول این سالها این استان از لحاظ فرهنگی و … پیشرفتهای چشمگیری داشته، اما واقعیت این است که استان ما در حوزه مدیریت به شدت ضعیف است. مدیران ما عموما هیچ دانش و دغدغهای برای اداره امور ندارند. بخشنامههای راهبردی که در پایتخت تهیه و تنظیم میشود تا به این استان برسد، با تغییرات سلیقهای مواجه شده و دیگر اساسا کاربردی برای مردم این استان ندارند. متاسفانه همین امر موجب شده پتانسیلهای بسیار ارزشمند ما در این استان از بین بروند.
جوانان با استعدادی که به سختی خود را بالا میکشند، اما در این شرایط قادر به ادامه دادن نیستند. ما نیاز به این داریم که شرایط مطلوبی از نظر نظارت بر کارکرد استانها و شهرستانهای دوردست اتفاق بیفتد، تا منابع مالیای که طی بخشنامه به هنرمندان شهرستانها اختصاص داده میشود هرز نرود. این موضوع رفته رفته موجب میشود هنرمند خلاق و تولیدکننده تبدیل به هنرمند مصرفگرا شود و بدیهی است، نبود آثار ارزشمند هنری، جامعهای تهی از تفکر را به بار میآورد. از نظر من برای داشتن یک جامعه پویا، خلق آثار هنری باید در اولویتهای برنامهریزیهای کلان دولتها باشند. حقوق هنرمند و قانون کپیرایت باید در ایران اجرایی شود، تا هنرمندان تا این اندازه بیبهره از حقوق مسلم خود نباشند. چه بسا با اجرایی شدن قانون کپیرایت دیگر هنرمند، بتواند مستقل از کمکهای دولت، در شرایطی امن به کار خود ادامه دهد.
موضوع فیلم آنجلینا، چیست؟
این مستند در روستاهای دورافتاده زیلایی شهرستان یاسوج، فیلمبرداری شده است. درباره دختر زیبارو و دارای حسنشهرتی است که پنج خواستگار دارد و خواستگاران در رقابت هستند تا او را بدست بیاورند.
این مستند، داستانی است برگرفته از اتفاق واقعی یا زاده ذهن شما است؟
در روستاهای دورافتاده سنتی، به خاطر زندگی عشیرهای که استفاده از لباس محلی رایج است، هنوز شاهد این سنت هستیم که اگر دختری دارای شرایط ایدهآلی باشد، خواستگاران او با هم به رقابت بپردازند. درکنار این واقعیت در ادامه فیلم، به سراغ زنان مسن و میانسالی رفتهام که در جوانی بدون اختیار خودشان ازدواج کرده و از امکانات فرهنگی و آموزشی محروم بودهاند و در نتیجه نتوانستهاند رویاهایشان را دنبال کنند. موضوع فیلم آنجلینا، تقابل این دو نسل از زنان است.
دغدغه شما از ساخت آنجلینا، چه بود؟
این فیلم درباره انسانهایی است که لیاقت زندگی بهتری دارند. اما از امکانات کمی برخوردارند و قربانی شرایط سخت محیطی و جوی میشوند.
ساختار جشنوارهها را در پرورش هنرمند چگونه ارزیابی میکنید؟
متاسفانه جشنوارههای ایرانی، در این مسیر خیلی موفق عمل نکردهاند. جشنوارههای خارجی در معرفی هنرمندان به جهان تاثیر بیشتری داشتهاند. چرا که عموما پیکره داوری در جشنوارههای ایرانی بر اساس یک سری عقاید و سلیقههای شخصی شکل میگیرد. انگار با تغییر دولتها، باید سینما را دوباره اختراع کنیم.
هر دولت سلیقه و اهداف خود را در سینما دنبال میکند و همین امر باعث میشود سینما نتواند به ثبات لازم برسد و راه خود را دنبال کند. درصورتی که این هنر قدرت آن را دارد که اگر بگذارند راه خودش را برود؛ زودتر از همه مسئولین شکافهای طبقانی و اختلالات نهفته در پیکره جامعه را نشان دهد. البته گویا خیلیها دوست ندارند حقیقت را بشنوند و با آن مواجه شوند؛ اما در این میان انصافا جشنواره سینماحقیقت، جسورانه پرده از رازهای نهفته برمیدارد. جشنوارهای که بدون خط گرفتن از جایی حقیقت را بیان میکند. مسئولین باید این فیلمها را ببینند و در تصمیمگیری خود در مجلس و نهادهای نظارتی این موضوعات را به کار بگیرند. دولت باید به آنچه که فیلمساز کشف کرده توجه ویژه و عمیقی داشته باشد.
کامران رحیمی: جشنواره حقیقت تریبونی برای شنیدن صدای مردم است
کامران رحیمی متولد ۱۳۷۳ از شهرستان بوشهر است، در دورههای فیلمسازی شرکت کرده و از سال ۱۳۹۰ به شکل جدی سینما و فیلمسازی را شروع کرده است. تولید سه مستند، «فردا از راه میرسد»،«یورت» «پناهبهدریا» و سه فیلم کوتاه «برجک» »«سیاه مثل سیاه سفید» «آب،آتش نمیمیرد» را در پرونده خود دارد. و هم اکنون فیلم «پناهبهدریا» با کارگردانی وی در جشنواره سینماحقیقت حضور دارد.
موضوع فیلم پناهبهدریا چیست؟
این فیلم مستندی ۱۸ دقیقه ای است که در روستای کبگان، از نواحی استان بوشهر فیلمبرداری شده است و داستان آن درباره ناخدای یک لنج است، که بعد از اتفاقاتی مجبور میشود شغل ناخدایی را کنار بگذارد، خانوادهاش از روستا کوچ میکنند، اما او به خاطر دلبستگی در روستا مانده، و تنها زندگی میکند و برای آرام کردن خود دوباره دل به دریا میزند و ماهیگیری میکند.
چقدر این روایت به داستان پیرمرد و دریا، اثر ارنست همینگوی، شبیه است؟
بله اتفاقا از ابتدا قصد داشتیم، همین نام را برایش انتخاب کنیم، اما دلبستگی این پیرمرد به دریا، ما را وا داشت که نام پناه به دریا را برای آن انتخاب کنیم.
هزینههای تولید اثر را از چه راهی تامین کردید؟
این کار در ابتدا با بودجه شخصی خودم ساخته شد، سپس انجمنسینمای جوانان در قالب حمایتهای پس از تولید این اثر را خریداری کرد. عمدتا کارهای ما با یک گروه مستقل که خودمان تشکیل دادهایم انجام میشود، و بعد از تولید با رایزنیای که انجام میدهیم؛ سازمانهای دولتی و یا بخشخصوصی آثار را میخرند و پخش میکنند.
حضور شما در جشنواره سینماحقیقت، چگونه رقم خورد؟
اولین حضور من در این جشنواره است، پناه به دریا، در ابتدا در جشنواره فیلم کوتاه و در بخش مستند پذیرفته شد و هماکنون هم در جشنواره سینما حقیقت حضور دارد. از نظر من که بیشترین حوزه کاریام ساخت مستند است، این جشنواره چه از نظرکیفی و چه استادندارهایی که مدنظرم هست، راضی کننده بود. و از بهترین جشنوارههایی است که برای دوستان مستندساز میتواند حائز اهمیت باشد. خصوصا برای هنرمندانی که در شهرستانهای دورتر فعالیت میکنند، فرصت بسیار خوبی برای ارائه آثارشان است.
آیا انتظاری از جشنواره سینماحقیقت داشتهاید که برآورده نشده است؟
تنها اتفاقی که دوست داشتم بیفتد این بود که علاوه بر دعوت از کارگردان و تهیهکننده فیلمهای انتخابی، از فیلمبرداران و تدوینگران مستند که بسیار در شکلگیری اثر موثر هستند نیز دعوت به عمل میآمد. با این اتفاق قطعا فضای جشنواره، هم تخصصیتر و پرجنبوجوشتر میشد و هم هنرمندان این حوزهها علاوه بر شناخت یکدیگر و تعامل باهم با انگیزه قویتری کار خود را انجام میدادند.
شرایط حضور خود را در جشنواره چطور ارزیابی کردهاید؟
امسال از شانس خوب و یا بد ما بیشترین انتقادها و فشارها را برای حضور در جشنواره متحمل شدهایم، که از نظر من هم مردم و هم هنرمندان در این انتخاب ذی حق هستند. چرا که هرکدام بسته به شرایط سخت اجتماعی و حرفهایشان در تلاش هستند. در این میان، ما از مسئولین جشنوارهای که با نام سینماحقیقت کار خود را آغاز کرده انتظار داریم، جدایی کامل مسیر خود را از مسائل سیاسی روز اعلام کند، تا هنرمندان با آزادی و فراغ بال بیشتری به تولید آثار هنری بپردازند و آثار خود را به جشنوارههای فرهنگیوهنری عرضه کنند. جشنواره میتواند با یک بیانیه ساده عنوان کند که، جشنواره حقیقت تریبونی برای شنیدن صدای مردم است.
نظرتان درباره سکوت برخی هنرمندان در شرایط فعلی چیست؟
هنرمند، میانهای با گوشه گیری ندارد و اتفاقا وظیفه دارد حرف مردم و مشکلات را در قالب اثر هنری پرورش داده و نمود دهد. قطعا با تحریمی شدن فضای هنری، جامعه به زوال بیش از پیش دچار میشود.
تجربه خود را در فیلمسازی با علاقهمندان به اشتراک بگذارید؟
بخش بزرگی از کار فیلمسازی این است که پای کار رفته و به صورت تجربی و ملموس این رشته را درک کنید. اکتفا کردن به کتب دانشگاهی و … برای ساخت اثر هنری خوب کارساز نیست، از نظر من علاقهمندان این حرفه هر طور شده حتی با کوچکترین امکانات، فیلمسازی را شروع کنند.
و صحبت پایانی
نداشتن اسپانسر و عدم تجهیزات فنی فیلمسازی، در شهرستان بوشهر بسیار کار را برای ما سخت کرده است. از نظر من کسانی که در حال تولید فیلم با این امکانات هستند، بسیار شریف و صبورند. امیدوارم مسئولینی که در پایتخت در حال تصمیمگیری هستند، به مصائب فیلمسازان در شهرستانهای دور افتادهای مانند زاهدان، زابل، خوزستان و… توجه بیشتری کرده و به آن رسیدگی کنند.
سرکوت نیکدل: انتقاد من به صنعت خودروسازی در ایران است
سرکوت نیکدل، فیلمسازی از شهرستان مریوان است، او دورههای فیلمسازی را در انجمن سینمای جوان گذرانده و حدود ۱۰ سال است، در حوزه فیلمسازی کوتاه و مستند فعالیت میکند. تاکنون ۹ اثر ساخته و در جشنوارههای مختلف داخلی و بینالمللی حضور داشته است. «ساموراییها در کردستان» عنوان فیلمی به کارگردانی نیکدل است که در شانزدهمین جشنواره سینماحقیقت، حضور دارد.
درباره فیلم ساموراییهادرکردستان، توضیح دهید؟
این فیلم درباره سرگذشت ماشینهای وانت شرکت تویوتا است که از حدود ۶۰ سال قبل تا کنون در مناطق کردستان خدمت میکنند، اولین مدل این ماشینها در سال ۱۹۶۰ میلادی ساخته شده و بعد از ۵ سال وارد ایران شد. از آن زمان مردم ایران از این ماشینها برای امور حمل و نقلی خود استفاده میکردهاند. موضوع مستند من درباره وانتهای تویوتای استوک است، که در شرایط اقلیمی سخت کردستان، برای عبور از مناطق سخت و صعبالعبور در ییلاقها و قشلاقها و همچنین باربری و حمل مسافر مورد استفاده مردم این خطه قرار میگیرد.
این مستند در ۲۷ دقیقه تهیه و تولید شده است. البته من در جشنواره حضور فیزیکی ندارم و در کل نگاه من به اوضاع و شرایط کنونی کاملا اقتصادی است. وقتی با مردمی مواجه هستم که برای امرارمعاش خود سخت گرفتار هستند، از نظر روحی آمادگی شرکت در جشنواره را ندارم.
با توجه به اینکه، فضای جشنواره یک فضای تخصصی برای ساخت اثر بهتر و تاثیرگذارتر است و وظیفه هنرمند انعکاس درست و موشکافانه مسائل جامعه است، عملکرد خود را چگونه ارزیابی میکنید؟
احساس من این است که شرایط کنونی قدری با قبل تفاوت دارد، هنرمند امروز خسته از ممیزیهایی است که باعث شده، نتواند حرف خود را درقالب اثرش بگنجاند. طوری که احساس میکنم، شما هم ممکن است بخشی از حرفهای مرا انتقال ندهید. فیلم ساموراییها در کردستان، را دوسال پیش ساختهام و در آن زمان دغدغه من این بود که چطور میشود که شرکت تویوتا ماشینی را تولید میکند که غریب به ۶۰ سال کار میکند. طوری که صاحب آن حاضر به فروش آن نیست و در مقابل صنعت خودروسازی ما در ایران، چه ماشینی را تحویل مردم میدهد! این فیلم انتقادی به صنعت خودروسازی در ایران است و سئوالی که بعد از ساخت این فیلم برایم ایجاد شده این است، کدام یک از مسئولین برای بهبود روند در ساختار تولیدشان تغییر بوجود آوردهاند؟
برای پاسخ به سئوال شما، میتوانم بگویم، هنرمند با ساخت یک اثر، آگاهی را درجامعه نشر میدهد و به وظیفه خود عمل میکند و تاثیر آن شاید در جایی و زمان دیگری اتفاق بیفتد، مهم این است که شما به عنوان یک هنرمند با ساخت یک مستند، مسئلهای نهان را بازگو میکنید و بار مسئولیتی را که بر دوش خود احساس میکنید را از خود بر میدارید. حالا در راستای صحبت حضرتعالی سئوال بعدی من این است؛ آیا فیلم ساموراییها در کردستان، برای حضور در جشنواره سینماحقیقت، با ممیزی مواجه شده است؟
خیر، به این فیلم ممیزی نخورده است.
پس حرف و دغدغه شما در این فیلم مطرح شده و بدون سانسور و ممیزی به جشنوارهای تخصصی به نام سینماحقیقت که برگزاری آن تحت مدیریت دولتی امکانپذیر شده، راه یافته و به نمایش گذاشته شده است.
امیدوارم در آینده با کشوری مواجه باشم، که حق کپی رایت هنرمندان محفوظ شود و صداهای مختلف در کنار هم شنیده شوند. من معلمی هستم، که هر روز در مواجه با دانشآموزانام به خاطر شرایط شرمنده میشوم. در این شهر، مردمی زندگی میکنند که سیاسی نیستند و حالشان خوب نیست. امیدوارم روزی برسد که حال همه ما خوب باشد.
سمیه خاتونی
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است