روزنامه صبا

روزنامه صبا

چهره روز؛

عزت‌الله مهرآوران؛ هنرمندی که شور بود و شعور


عزت‌الله مهرآوران، شور بود و شعور و هنرمندی کم‌حاشیه که نزد مردم محبوبیت قابل توجهی داشت.

روزنامه صبا –  ۱۸اردیبهشت سال ۱۳۲۸، در تعادل زمین و سرخوشی بهار، عزت‌الله مهرآوران در خوزستان و شهر مسجد سلیمان به دنیا آمد. مادر او زنی خانه‌دار از تبارکرد و پدرش کارگر شرکت نفت از لرستان بود. نخستین حضور عزت‌الله مهرآوران، در مدرسه بود که در یک نمایش دانش‌آموزی نقش کودکی یتیم را بازی کرد. بعد از آن، او در نقش‌های متفاوتی ظاهر شد که بسیاری از این نقش‌ها را با قلم خود خلق می‌کرد و از همان سن و سال نوجوانی نخستین گام‌های نمایشنامه‌نویسی را برداشت. او در سال‌های بعد نمایشنامه‌نویسی را به شکل جدی ادامه داد و در هفده سالگی نخستین موفقیت خود را در قالب کسب رتبه نخست در بخش نمایشنامه‌نویسی جشنواره امور تربیتی ایران رقم زد.

عزت‌الله مهرآوران در سال ۱۳۴۹ یعنی زمانی که ۲۱ سال داشت همکاری با گروه تئاتر مروارید را تجربه کرد. گروه تئاتر مروارید در آن زمان نام پرآوزه‌ای در تئاتر ایران بود. گروه تئاتر کیخسرو را در سال ۱۳۵۱ تشکیل داد و سرپرستی آن را بر عهده گرفت. از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ حدود ۲۴ طومار شاهنامه‌خوانی طراحی و تنظیم کرد که در طول دوره‌های مختلف جشنواره توس، اجرا شد. در سال ۱۳۵۴ نمایش «حلاج» که ماجرای بر دار شدن این شخصیت تاریخی را روایت می‌کرد طراحی و اجرا کرد. او در همین سال از اداره تئاتر صلاحیت هنری دریافت کرد و به عنوان کارشناس تئاتر در خوزستان شناخته شد.

پس از آن، نمایش «دالو» را برای اجرا در جشنواره تئاتر تهران طراحی کرد. نخستین نمایشی که عزت‌الله مهرآوران پس از انقلاب اسلامی روی صحنه تئاتر برد نمایش «سی زوئه بانسی مرده است» بود. مدت کوتاهی پس از انقلاب جنگ ایران و عراق آغاز شد و دیگر در مناطق جنوبی کشور شرایط برای انجام کار‌های هنری فراهم نبود. از همین رو مهرآوران، به تهران نقل مکان کرد و دغدغه‌های تئاتری خود را در پایتخت پی گرفت.

او در تهران با افرادی نظیر اکبر زنجان‌پور و مجید جعفری همکاری کرد و آثاری نظیر «مروارید» و «صدا کن لیکو» را روی صحنه برد. نمایشنامه هر دو اثر مذکور، که موضوع آن‌ها به حوادث جنگ اختصاص داشت، توسط مهرآوران نوشته شد. نمایشنامه مروارید، داستان خرید و فروش کودکان بی‌سرپرست در یک خلیج خیالی را روایت می‌کرد. نمایشنامه «غزل‌واژه قصد» را در سال ۱۳۷۱ نوشت و داستان آن در مورد پنج نفر بود که قصد داشتند مرکز مخابراتی ارتش صدام را منفجر کنند. این نمایشنامه در سال ۱۳۷۴ جایزه نخست دومین جشنواره تئاتر دفاع مقدس را به خود اختصاص داد. در سال ۱۳۷۰ مهرآوران توانست در نمایش «مال کنون» در سه نقش نویسنده، کارگردان و بازیگر ظاهر شود. داستان این نمایش درباره کوچ عشایر بود که به طور مشترک با مریم معترف کارگردانی‌اش کرد. تنها بازیگران این اثر نمایشی نیز همین دو نفر بودند.

نمایشنامه «ابریشم بانو» را در سال ۱۳۸۴ نوشت که جایزه نخست را برای او از خانه تئاتر و مسابقه ادبیات نمایشی ایران به ارمغان آورد. این نمایش داستان زن تنهایی را روایت می‌کرد که از وضعیت همسرش در جنگ اطلاع دقیقی ندارد و بستگانش برای ازدواج مجدد او را تحت فشار قرار داده‌اند. او در نهایت به گورستان پناه می‌برد تا در خلوت آنجا چشم‌انتظار همسرش باقی بماند.

شاید بتوان پرکارترین دوران حرفه‌ای عزت‌الله مهرآوران در عرصه هنر‌های نمایشی را دهه هشتاد خورشیدی نامید. او در طول این دهه آثار نمایشی قابل توجهی را به عنوان نویسنده و کارگردان و بازیگر روی صحنه برد و با ساخت آثاری نظیر «هنرپیشه هملت» در خارج از ایران نیز چندین اجرا داشت. او در دوران جوانی بار‌ها در تراژدی مشهور شکسپیر نقش هملت را بر روی صحنه ایفا کرد، اما پس از آن‌که اندکی پا به سن گذاشت دیگر اجرای نقش هملت به او پیشنهاد نشد. مهرآوران همواره با اندوه و افسوس از این موضوع یاد می‌کرد.

همچنین این هنرمند خستگی‌ناپذیر در طول دهه هشتاد خورشیدی توانست با طراحی و اجرای نمایش «خطر مجسمه عبید جدی است» بار دیگر به یاد دوران جوانی حضور بر صحنه تئاتر در مناطق جنوبی کشور را تجربه کند او برای ساخت این نمایش جایزه اول نمایشنامه‌نویسی جشنواره تئاتر ایران زمین در سال ۱۳۸۳ را از آن خود کرد.

تعداد جوایز دریافت شده توسط عزت‌الله مهرآوران، در طول سال‌هایی که عاشقانه در تئاتر زندگی می‌کرد، بیش از آن است که در این مطلب بگنجد.

مهرآوران، به دلیل فعالیت‌های هنری مستمر و پرشمار خود موفق به دریافت نشان درجه یک هنری از سوی وزارت علوم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد که ارزشی برابر با مدرک کارشناسی ارشد دارد؛ هرچند که دریافت این نشان تاثیر چندانی در دگرگونی وضعیت زندگی او به خصوص از نظر اقتصادی نداشت.

عزت‌الله مهرآوران، تا آخرین ماه‌های عمر خود و مدت کوتاهی پیش از افتادن در بستر بیماری همواره از این موضوع گلایه داشت که چرا دولت تعدادی سالن نمایش در اختیار مشتاقان و فعالان تئاتر مانند او که تمام فکر و ذکرشان فعالیت در عرصه هنر‌های نمایشی است قرار نمی‌دهد تا بتوانند با خیالت راحت به انجام کار هنری مورد علاقه خود بپردازند و در عین حال درآمد مختصری نیز برای گذران زندگی کسب کنند. عزت‌الله مهرآوران روز ۱۶ مهرماه امسال به دلیل ایست قلبی ناشی از ابتلا به کووید ۱۹ چشم از جهان فرو بست و به یکی دیگر از هنرمندانی تبدیل شد که با دستان بی‌رحم کرونا از جامعه هنری ایران جدا شد. او شور بود و شعور و هنرمندی کم‌حاشیه که نزد مردم محبوبیت قابل توجهی داشت و همکارانش همواره به نیکی از او یاد می‌کردند. روحش شاد.

فرهومند ناظریان

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است