روزنامه صبا

روزنامه صبا

 معاونت توانمند‌سازی، در واحد انتخاب فیلم‌نامه باشگاه فیلم‌سوره:

مشکل ما در سینما ممیزی نیست


محسن ملکی معتقد است که مشکل ما در سینما اصلا ممیزی نیست و باید اساسا نگاه خود را به هنر سینما بازیابی کنیم.

 روزنامه صبا به بهانه برگزاری سومین بار، دوره‌های فیلم‌سازی باشگاه فیلم سوره تحت عنوان «کاتینو» با محسن ملکی معاونت توانمند‌سازی، در واحد انتخاب فیلم‌نامه، گفتگویی داشت که در ادامه می‌خوانید.

انتخاب فیلم‌نامه در باشگاه سوره از میان آثار ارسالی بر چه معیاری است؟

فعالیت فیلم‌سازی در باشگاه به دو بخش تقسیم شده است، که اولین بخش آن توانمندسازی است که در دوره کات، صورت می‌گیرد. در این بخش مسئولیت انتخاب فیلم‌نامه با بنده است، که در مراحل بعد دوستان دیگر مجموعه نظرهای تکمیلی خود را در رابطه با تولید اثر ارائه می‌دهند. بخش دوم، شامل آثار حرفه‌ای مجموعه می‌شود مانند فیلمنامه‌های‌بلند سینمایی و سریال که در آن زمینه مشاوران مدیر عامل مجموعه؛ پس از نگارش وانتخاب متن، نظر کارشناسی خود را ارائه می‌کنند. در کل دراین مجموعه انتخاب فیلم‌نامه از صفر تا صد به عهده یک شخص نیست، من نظر اولیه را می‌دهم بعد از آن فیلم‌نامه‌ها در مراحل بعدی از چند فیلتر دیگر عبور می‌کنند. راه ورودی آثار مکتوب ایمیل ارتباطی باشگاه ‌فیلم ‌سوره است که علاقه‌مندان به‌صورت آزاد، اثر مکتوب خود را ارسال می‌کنند، و کارشناسان با بررسی متن‌ها از نظر بودجه و امکان ساخت، متن‌های مناسب و در خور تولید را برای کارشناسی به معاونت ارسال می‌کنند.

در چند سال اخیر بزرگترین مشکل در نگارش فیلم‌نامه‌های ارسالی از طرف علاقه‌مندان و هنرمندان چه بوده است؟

اگربخواهیم از حوزه آسیب شناسی به این مسئله نگاه کنیم، خصوصا در حوزه فیلم کوتاه، که باشگاه سوره بیشترین تولیدات خود را در این بخش سرمایه‌گذاری کرده است، اولین مشکل این است که تولید فیلم‌کوتاه برای هنرمندان ما تا به حال به عنوان یک مقصد انگاشته نمی‌شود، و هنرمندان ما پیش‌تر به این حوزه برای کسب تجربه و عبور از کانالی نگاه کرده‌اند که قرار است به فیلم بلند برسند. به همین خاطر تمام تلاش خود را انحصارا در این بخش صرف نمی‌کنند، به همین خاطر قالب متن‌هایی که در این حوزه به دست ما می‌رسد، از نظر ساختاری و تکنیکی بسیار ضعیف هستند. ما نویسنده مستقل در حوزه فیلم‌کوتاه نداریم و بیشتر دوستان نویسنده در فیلم‌نامه‌نویسی به نگارش اثر‌های بلند روی آورده‌اند. نویسندگی فیلم‌کوتاه با اینکه از تعداد صفحات کمتری از فیلم بلند برخوردار است، سخت‌تر است و قواعد و ظرایف مخصوص به خود را دارد، ایجاز‌هایی که باید در اثر منظور و متناسب با فیلم کوتاه باشد، همه و همه نیاز به یادگیری و توانمندسازی در این حوزه دارند.

مجموعه باشگاه سوره در حوزه توانمندسازی هنرمندان در حوزه فیلم‌کوتاه چه تدابیری اندیشیده است؟

از سال گذشته دوره‌ای را با عنوان جوهره، را شروع کرده‌ایم که تعدادی از فعالانی که به‌صورت مستقل به دنبال فیلم‌نامه‌‌نویسی هستند، رشد دهیم و خروجی این دوره را در مرحله اول فیلمنامه فیلم کوتاه در نظر گرفتیم، که در یک محیط کارگاهی تولید و در مرحله دوم وارد پروژهای نگارشی آثار بلند شوند.

باشگاه سوره در تولید اثر، مضامین و اهداف مشخصی را دنبال می‌کند؟

خیر، ما درباشگاه مانند شبکه و یا رسانه‌هایی که آنتن دارند نیستیم که بخواهیم موضوع مشخص را دنبال کرده و یا ترویج دهیم، ما برای عموم هنرمندان دغدغه‌مند که نیاز دارند، محصول ذهنی خود را به بار بنشانند، کمک کننده هستیم. در این مسیر ممکن است کسی دغدغه مسائل سیاسی داشته باشد و دیگری بخواهد در حوزه دفاع مقدس اثری بسازد و یا در حوزه‌های اجتماعی و یا فرهنگی دیگر، انتخاب اثر برای باشگاه کاملا متنوع است و از نقشه راه خاصی پیروی نمی‌کنیم. برای ما سلامت اثر از نظر محتوایی و فنی در اولویت است. به طور مثال، آثار سه پرده‌ای کلاسیک که در آن ساختار به خوبی رعایت شده باشد و مبتنی بر یک خط درام قصه جذاب برای مخاطب باشد، برای تولید می‌توانند قابل بررسی شوند، که در فیلم‌کوتاه ایده‌های نو‌گرایانه هم ارجحیت دارند. در مقابل، تولید آثار اکسپریمنتال و تجربی که عمدتا فاقد قصه‌گویی هستند، و بیشتر به‌صورت نمادگرایانه به دنبال مفهوم‌سازی هستند، در اولویت تولیدی باشگاه نیستند. چرا که هدف اول جذب مخاطبی است که بتواند با اثر ارتباط برقرار کند. این قاعده‌ای است که در قالب فیلم بلند و کوتاه در باشگاه سوره مد نظر است، چرا که رعایت اصول فیلم‌نامه‌نویسی علاوه بر جذب هدفمند مخاطب عام، مخاطب خاص را هم به لحاظ ساختار درست و قصه‌گویی پرکشش جذب خواهد کرد. تجربه ما از حضور در جشنواره‌ها این را برای ما مسلم کرده است، که اثار تولیدی با مخاطب‌عام توانسته‌اند نظر مخاطب ‌خاص را نیز جلب کرده و جایزه هم کسب کنند. مانند فیلم نوشابه‌مشکی، به کارگردانی محمدپایدار که موفق شد در جشنواره امسال فیلم‌کوتاه تهران در بخش مردمی و کارگردانی نظر داوران را جلب کرده و جایزه بگیرد.

باشگاه سوره، در ساختار فیلمنامه‌نویسی و مدل قصه‌گویی از چه منابع قابل ‌ارجاعی استفاده می‌کند؟

قصه‌گویی سه‌پرده‌ای، الگویی موفق و کارا در فیلم‌نامه‌‌نویسی است که امتحان خودش را در دنیا پس داده است. که در کتاب داستان اثر رابرت‌مکی و اصول فیلم‌نامه‌نویسی اثر سیدفیلد، هم به تشریح آموزش داده شده است و سینمای هالیوود به درستی این روند را در تولید آثارش اجرا کرده است. تلاش ما هم این است که با همین متد پیش برویم.

آیا از منابع متاخر‌تری که معرف سینمای روز دنیا هستند، هم استفاده می‌کنید؟

برای ما اولویت در تولید فیلم‌هایی است که برای مخاطب از همان ابتدا کشش دنبال کردن را داشته باشد، ممکن است ذائقه مخاطب‌امروزی، به سمت آثار مدرنی باشد که علاوه بر داشتن مولفه‌های‌سبکی و ساختاری مدرن، مخاطب را نیز به خوبی با خود همراه می‌کند، مانند آثار مارتین مک دونا و … در سینمای جهان. این منابع برای باشگاه هم قابل ارجاع هستند، چرا که با وجود استفاده از مولفه‌های جدید در تولید، اساس را بر جذب مخاطب هم گذاشته‌اند.

در تجربه‌ای که این چند سال با هنرمندان فیلم‌ساز داشته‌اید، چه وجوه مشترکی را در میان آنها رایج دیده‌اید؟

در دوره‌های مشخص که فیلم‌سازان پیشروی ما، الگویی را چه از نظر مولفه‌های سبکی و چه از نظر محتوایی، درفیلم‌سازی بنا می‌کنند، با حجمه‌ای از کارگردان‌ها و فیلم‌نامه نویسان تازه‌کار مواجه می‌شویم که به تبع آن دست به تولید اثر با همان محتوا و مولفه می‌زنند، همان طور که اگر کارنامه سینمایی ایران را بررسی کنید، دردوره‌ای تحت تاثیر عباس کیارستمی و بعد‌تر اصغر‌فرهادی و در حال حاضر تحت تاثیر نسل جدید‌تر فیلم‌سازان پیشرو ایرانی مانند محمد کارت ، محمدحسین مهدویان و سعید‌روستایی هستند، این روند اجتناب‌ناپذیر است، چرا که علاقه‌مندان و فعالان این حوزه با تاثیر از این حال و هوا، وارد این رشته می‌شوند، قلم و مدل نگاه‌شان به اطراف وام‌دار از این حال و هواست که با گذشت چندسال و کسب تجربه‌های بیشتر ممکن است، مسیر اصلی خود را در فیلم‌سازی پیدا کرده و شخصیت مجزایی از الگوهای پیشین را ارائه دهند. چیزی که در این میان باید با نگاه آسیب‌شناسانه به دنبال آن رفت، این است که به غیر از مولفه‌های سبکی، مولفه‌های محتوایی ومضمونی که باید از دورن هنرمند ریشه بگیرد و از دغدغه‌های او باشد هم، تقلیدی از فیلم‌ساز پیشین می‌شود، به این معنی که اگر به طور مثال محمدکارت، اثری را با مضمون فقر یا قمار تولید می‌کند، نسل جدید هم به گرته‌برداری از او بدون اینکه مسئله فقر و یا غیره برایش قابل‌لمس و یا دغدغه‌ شده باشد، با این مضمون اثر خود را تولید می‌کنند، چرا که نسل جدید، عمدتا به عشق سینما وارد این رشته می‌شوند نه برای اینکه بخواهند دغدغه‌‌های‌شان را به تصویر بکشند. درحالی که بزرگان پیش‌رو در سینما از گذشته تا‌کنون با دغدغه‌مندی وارد این حوزه شده‌اند و همین عامل موفقیت‌شان شده است.‌ متاسفانه نسل جدید به این شکل نیستند، معمولا با عشق به خود سینما وارد می‌شوند و بعد از آن تازه به این فکر می‌افتند که چه می‌خواهند بگویند. بخشی از این مسئله به خاطر جشنواره‌ها است. وقتی در جشنواره به اثری جایزه می‌دهند، درواقع مسیر و کدی را به فیلم‌سازان تازه کار می‌دهند که خیلی با وجود خود هنرمند هم‌سو نیست، اما هنرمند ناخودآگاه برای میل به پیشرفت و دیده شدن اثر خود را در همان حال و ‌هوا می‌سازد. یکی از اهداف مهم باشگاه سوره هدایت و مدیریت این علاقه‌مندی در نسل جدید است، که پیش از هر چیز مسیر شخصی خود را در فیلم‌سازی مشخص کنند.

تفاوت اصلاح ساختاری و ممیزی در این است که اصلاح ساختاری به دنبال ارائه اثر بی نقص است. اما ممیزی به دنبال خط‌زدن نقاطی است، که در ساختار اثر، اختلالی بوجود نمی‌آورد اما به دلایلی نباید، عنوان شود. باشگاه سوره این دو عنصر تفکیک شده را چگونه در آثار اعمال می‌کند؟

برای ما خط و حدود ممیزی، احترام به کهن‌الگوهای رایج در جامعه است. به طور مثال؛ در فیلم‌نامه‌ای داستانی طرح می‌شود، مبنی بر اینکه، پسری پدر خود را می‌کشد، ساخت این اثر و انتشار آن در جامعه تبعات خود را دارد که هر سازمان بنا بر موجودیت رسمی و رسالتی که دارد، حق انتخاب دارد و این مسئله نه در ایران بلکه در همه کمپانی‌های سینمایی جهان لحاظ می‌شود. اصل ممیزی، از این نقطه شروع می‌شود که هنرمند با دغدغه شخصی اثرش را می‌نویسد، در ادامه سازمان و یا ارگانی که قصد ساخت اثر را دارد، بر روی این مسئله متمرکز می‌شوند که این دغدغه که شامل چند درصد از افراد جامعه شده و عمومیت پیدا می‌کند. در اینجا وجوه ممیزی به حق است، اما متاسفانه فیلم‌ساز و یا نویسنده خود را خالق یک اثر می‌دانند، و با تغییر کوچکترین، بخش از متن مخالفت جدی می‌کنند و آن را تخریب اثر قلمداد می‌کنند. در صورتی که در همه جای دنیا کمپانی‌ها و تهیه‌کنندگان تصمیم نهایی را اتخاذ می‌کنند، که همه با توجه به سیاست‌گذاری‌های خود دست به انتخاب و گزینش می‌زنند، همان طور که در ایران ممکن است نویسنده، قصه‌ای را با موضوعیت خانواده به ارگانی ارائه ‌دهد و رد ‌شود، در حالی که ارگان حکومتی دیگر موازی با همان ارگان، قصه را بی نقص بداند، که این مسئله منتج شده از نگاه مجموعه‌های مختلف است. از نظر من فیلم‌ساز و فیلم‌نامه‌نویس باید باهوش باشد، تا متنی را بنویسد که علاوه بر جلب رضایت عناصر بالا‌دستی، حرف خودش را هم بزند. در کل از نظر من، اساس مشکل ما عدم قصه‌گویی روان و جذاب در اثر و همچنین نگاه تک محوری و فردی به تولید اثر است. ما از سینمای قصه‌گوی هالیوود چندسال عقب هستیم، کشورهایی مانند چین و کره از این الگو تبعیت کرده و موفق شده‌اند، در حالی که اگر بخواهیم روند سینمای اروپا را دنبال کنیم باید به این دلخوش باشیم که هر چند سال یک‌بار از جشنواره‌های مختلف جایزه بگیریم و ارتباط‌مان با مخاطب محدود به تولید آثار کم استقبال می‌شود. در مجموع مشکل ما در سینما اصلا ممیزی نیست و باید اساسا نگاه خود را به هنر سینما بازیابی کنیم.

فرهومند ناظریان

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است