شایان مستوفی:
هنر برای هنر، نه هنر برای سه نقطه!
کارگردان نمایش «شبی در طهران» معتقد است هنر برای هنر و نه هنر برای سه نقطه است! حالا این سه نقطه هر چیزی میتواند باشد.
نمایش «شبی در طهران» این شبها در پردیس شهرزاد تهران به روی صحنه می رود، این نمایش به کارگردانی شایان مستوفی است که در این تجربه کارگردانی حرفه ایاش به سراغ نمایشنامهای از محمد چرمشیر رفته است. تهیه کنندگان این نمایش به تهیه کنندگی مشترک سمیرا کریمی و حسین عابدین آماده شده و بازیگران آن؛ میترا اکبری،مهرزاد نیکنام،ابوالفضل حضرتی،نیلوفر ذوالفقاری،شایان مستوفی، سارا سیرتی،کارمانیا میراحمدی،کوروش محمدرضا،طاها نوری هستند، داستان این نمایش در بحبوحه جنگ جهانی دوم میگذرد و در یک اداره شهربانی اتفاق میافتد، در شبی که تهران به دلیل حضور نیروهای متفقین دچار هرج و مرج وآشفتگی شده و از آن سو سران کشورهای دیگر که درگیر جنگ هم هستند، برای آینده سیاسی ایران تصمیمگیری میکنند، در همین حال تعدادی مظنون به اداره شهربانی آورده میشود که برخی از آنان اتباع خارجی هستند، این نمایش با بهرهگیری از سبک کمدی، و با نگاهی به تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دهه ۲۰ شمسی با فرهنگ کوچه و بازار آن زمان، سعی دربازسازی، موقعیت و شرایط تهران قدیم را دارد. خبرنگار صبا درباره این نمایش با شایان مستوفی کارگردان شبی در طهران به گفتگو نشسته است.
نمایش را از کجا شروع کردید؟
از سال ۱۳۹۳ در زمینه تئاتر ونمایش کار کرده ام و با حضور در موسسهها وبعد دانشگاه ازنمایشنامههای دانشجویی شروع کردم، اما استارت اصلی تئاتر برایم با نمایش بانوی محبوب به کارگردانی خانم گلاب آدینه کلید خورد، در این نمایش من بهعنوان بازیگر ایفای نقش کردم این نمایش در سال ۱۳۹۸ خورد و تا سال ۱۴۰۰ طول کشید. برای همین معتقدم من در هنر تئاتر هر چه دارم از هنرمند پیشکسوت، گلاب آدینه است، ایشان بسیار با دقت و دلسوزانه با هنرجوها و هنرمندان ازجز به جز شکل گرفتن شخصیت تا اجرا دلسوزانه همراه میشوند.
به این شکل شما در ابتدا تئاتر را به صورت آکادمیک و دانشگاهی فرا گرفته و سپس با کار تجربی با بزرگان تئاتر ایران این آموزش را تکمیل کرده اید.
بله حدود نه سال هم طول کشید که اولین کار نمایشی خود را با عنوان شبی در تهران در سالن برای اجرا آماده کنم.
چه شد که برای این کار به سراغ متون نمایشی استاد چرمشیر رفته اید؟
ابتدا علاقه بسیار زیادم به چرمشیر و نوع قلم او در نگارش نمایشنامه بوده است، علاوه بر آن، نمایشنامه شبی در طهران، با داشتن یک بستر تاریخی رگههای از کمدی هم با خود دارد، و بعد از این هم امید دارم برای اجرای بعدی نمایشنامه دیگری از محمدچرمشیر به نام شش و بش، را برای اجرای صحنهای آماده کنم.
منحصرا نمایشنامه شبی درطهران برای شما بهعنوان یک کارگردان چه جاذبه ای داشته و چه دغدغه ای از شما را حل کرده است؟
وقایع این نمایشنامه مربوط به سال ۱۳۲۰است، از جذابیت های این نمایشنامه برای من سفر در تاریخ و بازگشت به گذشته دور تهران بود، چرا که تاریخ همیشه علاوه بر جذابیتهای نوستالوژیک، بار معنایی و محتوایی یک جامعه را چه ازلحاظ تاریخی و سیاسی در مقایسه با اکنون و اینجا به چالش میکشد، وپیامی را از رهگذر تاریخ به مردم میرساند، دوره زمانی این نمایش مقارن است با اتفاقات سیاسی سال ۱۳۲۰ بعد از جنگ جهانی دوم، و در ایران زمانی است که ولیعهد به جانشینی از پدرش رضا شاه، بر مسند قدرت در ایران مینشیند، که همین جابهجایی قدرت باعث یک سری تغییرات و تضادها در جامعه و اجتماع مردمی شده است. در این نمایشنامه مخاطب با چالشهایی از همین دست مواجه میشود. این نمایشنامه دارای کاراکترهای نمادین است مانند کاراکتر دراکولا که نمادی از انگلیس و در شمایل دراکولای خونخوار به نمایش درآمده است و کاراکتر سیندرلا که نماد صلح است، که در هرج و مرج و بلبشوی آن دوره همچنان داوطلب در رویههای صلحآمیز است. او در این رویکرد با هیچ کس جنگ ندارد، حتی با دراکولا که خون آشان است. به این شکل هر کدام از شخصیتها و کاراکترهای این نمایشنامه نماد و المان از یک گروه اجتماعی هستند که همین برای من بسیار قابل توجه بود. در مهم ترین صحنه این نمایش شخصیتی به نام سکینه که نمادی از مردم عوام جامعه است در مکالمهای تلفنی با ولیعهد صحبت میکند. در همین صحنه تناقض سادگی مردم در مقابل فساد و استبداد حکومت دوران ۱۳۲۰ نمایان می شود. مهم ترین مسئله در اجرای این نمایش برای بنده این بود که مخاطب با پیام این کار که در گذشته چه بودهایم و چه دورانهای را پشت سر گذاشتیم و به کجا رسیدیم را درک کند.
چه زمانی را برای آماده شدن این اجرا صرف کردید؟
حدود پنج ماه با ۹ بازیگر تمرین کردیم، در میانه راه ریزشهای از تغییر بازیگرو… هم داشتیم، البته خوشبختانه با وجود فشارهای که از اطراف بر من و گروهم تحمیل شد، هیچ کدام از بازیگران و عوامل نمایش شبی درطهران نه تنها انصراف ندادند، بلکه برای روشن نگاه داشتن چراغ تئاتر در ایران ثابت قدمتر به مسیر خود ادامه دادند. در حالی که گروه و عوامل نمایش من، خودشان در میان همان مردمی بودند که نسبت به شرایط سخت اجتماعی معترض هستند.
با توجه به اینکه از محمد چرمشیر برای اجرای صحنه ای شبی در طهران مجوز گرفتهاید ، آیا از کمک های ایشان در شکل گرفتن اثر استفاده کردید؟
خیر، خوشبختانه خود متن به قدری منسجم، قوی وگویا بود که نیاز به توضیح خالق اثر احساس نشد. با این حال، دو بار هم در مرحله تقسیم نقش، به دیدن ایشان رفتیم و برای تغییرات جزئی از ایشان تائید گرفتیم. محمد چرمشیر همدلانه به ما در این مسیر کمک کرد و هیچ هزینهای هم بابت اجرا از گروه ما نخواستند.
آیا اجرای صحنه ای نمایش شبی در طهران در مرحله کسب مجوز اجرا، با ممیزی از سوی دستگاههای نظارت مواجه شد؟
فقط یک دیالوگ را حذف کردند، البته اگر بخواهم صادقانه بگویم، برای من وجود این دیالوگ مهم بود، اما به هر حال خللی در ریتم و معنای کلی اثر ایجاد نکرد.
سبک و سیاق اجرایی تان درنمایش شبی در طهران چگونه بود؟
بر اساس همان مولفه های نمایشی طهران قدیم کارکردم، اما سبک و لحن دیالوگ پردازی را امروزی کردم، برای موسیقی آغاز کار، خودم خوانندگی کردم و تلاشم بر این بود که این نمایش به صورت اصیل و دست نخورده اجرا شود.
رسالت هنر تئاتر از نظر شما چیست؟
هنر برای هنر، و نه هنر برای سه نقطه! حالا این سه نقطه هر چیزی میتواند باشد. سفر در این وادی همه اش با عشق میگذرد، من در زمانی که در نمایش بانوی محبوب من، گلاب آدینه فعالیت میکردم به من پیشنهاد کار تصویری شد، اما رد کردم چرا که دیوانهوار مسحور صحنه تئاتر هستم. صحنه اعجابی دارد که میتواند تمام مشکلات روحی و روانی هنرمند را تلطیف کند و بهترین رسانه برای ارتباط موثر با مخاطب است. کلا در جریان یک اجرا ما شاهد کاتارسیسمی پویا، چه در اجراکنندگان و چه در تماشاگران هستیم. من هفت سال است که خانواده ام را ندیدهام ، چرا که زندگی، تفریح، وهمه نیازهای من با نمایش تغذیه شده است. دلیل اینکه در طول این هفت سال از خانواده و آشنایان خود دور ماندهام قطعا ناراحتی و یا وجود مشکل نبود، علت اصلی درگیر شدن همه وجود من با این هنر است که تمام وقت و فکر من را به خود اختصاص داده و من برای این اتفاق عاشقانه داوطلب شدهام. هنری که هیچ برگشت مالی و سودمندی هم برای من نداشته است. من کار هنری را در ابتدا با موسیقی شروع کردم و به یاد دارم در زمانی که در حال تمرین خوانندگی و آموزش سازهای کوبهای بودم ، ساعتها مقابل مجموعه تئاتر شهر مینشستم و به ستونهای این مجموعه خیره میشدم و در دل با خود می گفتم؛ آیا روزی میرسد که بتوانم در این مجموعه اجرایی را روی صحنه ببرم؟ و در حال حاضر خدا را شاکرم که موفق شدم به آنچه که در ذهن و خیالم بعید می رسید، دست پیدا کنم.
خواسته شما از مدیران ارشد مجموعه هنرهای نمایشی چیست؟
در حوزه نمایش، فعالین هنرمند با مشکلات عدیدهای روبرو هستند، یکی از بزرگترین آنها، این است که در مراحل انجام کسب مجوز اجرا، طوری اعمال نظر و سلیقه میکنند، که با وجود مرارتهای زیاد، در نهایت آنچه که خواسته قلبی هنرمند است به اجرا نمیرسد، حمایتهای کمک هزینهای برای سالن های دولتی اتفاق خوبی بود که من بسیار بابت آن سپاسگزارم، در ادامه لازم است، کمک هزینهای نیز برای نمایشهای ارزشمند در نظر بگیرند، نمایشهایی که مخاطب دارند اما اجرای آنها با توجه به شرایط اقتصادی مردم و هزینههای جانبی مسدود می شود، با حمایت مالی میتوانند با فراغ بال بیشتری به ادامه اجرا فکر کنند، جوانان مستعد شناخته نشدهای در این حوزه هستند که برای حضور اول شان در صحنه نمایش نیاز به حمایت دارند، کسانی که میتوانند نمایش در ایران را متحول کنند و با خلاقیتهای نگرشی جلای دوباره به تئاتر دهند. متاسفانه هنر تئاتر ما در حال سرازیری به سمتی است که با آوردن چهرهای مشهور و شناخته شده، می خواهد خودش را حفظ کند، در حالی که ساختار تئاتر با این مضمون بیگانه است و از نظر من نمایشی قابل اعتنا است که کارگردان با هنرمندان خود تئاتر و گاها هنرجوهای مستعد در این رشته، شگفتی بیافریند. در ادامه متاسفانه بی عدالتی در ممیزیها بسیار برای ما هنرمندان تازه کار دست و پاگیر است، مثلا اگر بدانند در نمایش من چهره شناخته شدهای از سینما و یا تلویزیون حضور دارد سخت گیریها را کمترمیکنند. این روند باید اصلاح شود.
استقبال از نمایش شبی در طهران را تا الان چگونه ارزیابی کردید؟
خوشبختانه این نمایش با استقبال خوبی مواجه شده است. حتی در سخت ترین شرایط اجتماعی بلیطهای کار فروخته شدند و نظرهای خوبی را درسایت تیوال دریافت کرد و از امتیاز بالایی برخوردار شد که بسیاربرای ما ارزشمند بود. این نمایش تا بحال دو بار روی صحنه به اجرا رفته است، در اجرای صحنهای دوم که در حال حاضر مشغول آن هستیم، تغییرات کاربردی و راهبردی لازم اعمال شده است، برای خود من تنها دغدغه در طول اجرا هزینه اجاره سالن شهرزاد در هر شب اجرا بوده است، به نحوی که هرشب بعد از اجرا به قسمت اداری مجموعه شهرزاد میرفتم و تنها میپرسیدم هزینه اجاره سالن از فروش بلیط ها تامین شده است یانه ؟ برای اینکه بدهکاری به سالن را دیگر نمیتوانستم، جبران کنم. اما در نهایت این اجرا برای من و سایر بچههای گروه نه تنها سودآوری نداشت بلکه ضرر هم داشت. من برای این نمایش در اجرای اول ۱۲۰ میلیون هزینه کردم که تنها ۱۰ میلیون تومان از آن دستگیرم شد.
صحبت شما با مردم در این شرایط چیست؟
اگر دقت کرده باشید در شرایطی که در کشور پیش آمده است، بیشترین قشری که دچار آسیب شده است هنرمندان هستند. من زمانی که اجرای این اثر را شروع کردم، در سالن کناری نمایش خانم گلاب آدینه روی صحنه بود و در اجرای قبلی همین کار نمایش خانم سیما تیرانداز دوستان کمدی، اجرا می شد حرف من با مردم این است که از هنر هیچ ضرری به جامعه نمیرسد چرا که هنر بی خطرترین و پرکارکردترین نقش را در جامعه دارد. هنر تئاتر، مانند کتاب، آگاهیبخش و فرهنگساز است. مثلا هومن سیدی یک فیلم میسازد و بعد از اینکه این فیلم به به مصرف مخاطب میرسد، بعد از مدت کوتاهی انعکاس اصطلاحات کلامی و حتی منش تیپ سازی شخصیتهای فیلم در جامعه دیده میشود، این ها همه نشان از نفوذ فرهنگ سازی هنر فیلم و تئاتر در جامعه است. من در هفته گذشته پیرامون اجرای صحنهای شبی در طهران یک استوری در فضای مجازی گذاشتم، که با فحاشی وبرچسب زنی از سوی مردم روبرو شدم، یادم هست درشرایطی بودم که از فروش بلیط نمایشام راضی نبودم، و با ضررهای مالی مواجه شده بودم، اما مسائل مالی آنقدر به من آسیب نزد که برخورد مردم ناراحتم کرد. من عاشق تئاتر و اجرای نمایش هستم و دوری از صحنه را به هر دلیلی تاب نمی آورم. شرایط سخت و اینکه معترض به وضعیت موجود هستیم، دیگر جزوی از زندگی ما شده است، کار و پیشه هم جزو زندگی ماست، چگونه میشود که زندگی را برای زندگی تعطیل کرد، این دو مسئله کاملا به صورت تفکیک شده و موازی در زندگی همه ما وجود دارد، که هنرمند با ابزارهای هنری موجود در دستش، می تواند به بهترین شکل دغدغههای خود را از این دو رویه زندگی موازیاش یکی را در دیگری انعکاس دهد. از نظر من سنگر تئاتر و هنر باید حفظ شود، در حال حاضر ما برای حفظ صحنه نمایش و هنر مقدس تئاتر در حال جنگیدن هستیم و اگر ماهم کنار بکشیم، مثل آن است که عرصه را خالی کرده و عقب نشینی کرده باشیم.در این صحنه جنگ هنرمند میان مردم و دستگاههای نظارت گیر افتاده است و در این شرایط هنرمند تنها با عشقی که به این هنر دارد، اعتبار، آبروی خود را نیز قربانی کرده و با وجود ضررهای مادی که متوجهاش است این سنگر را حفظ میکند. خواهش من از مردم و هنرمندان این است که در این مسیر به جای زخم زبان زدن و قضاوت کسانی که در این مسیر ثابت قدم ماندهاند، در نگرش خود در شناخت از رسالت هنر تئاتر و کارکرد آن در جامعه تجدیدنظر کنند.
فرهومند ناظریان
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است