چهره روز؛
مردی از جنس خستگیناپذیر
محب اهری مردی خستگی ناپذیر که حتی در روزهایی که با بیماریاش دست و پنجه نرم میکرد، خوشحال کردن مردم بزرگترین هدفش بود.
یاد کردن از حسین محباهری ما را به زمانی میبرد که آغاز و انجامی نداشت، جنس بازی نمایشی او با اطوارهای خاص میمیکی صورت و دستش، بسیار خیره کننده بود طوری که با حضور در هر صحنهای، تماشاگر را مجاب میکرد تا تمام توجهاش را به او مبذول کند. یک بازی بسیار خاص در یک کلاس ویژه که خاصه بازی و جنس بازی حسین محباهری بود، یکی از پررنگترین و شیرینترین خاطراتی که بینندههای تلویزیون از حسین محباهری در دهه شصت داشتند «درس شیرین ریاضی» است. سریالی که محب اهری در نقش معلم و محمد کدخدایی در نقش مبصر چهار ساله در آن به ایفای نقش میپرداختند که از ویژهترین اثرهای این هنرمند نامیرا بود و در اذهان باقی ماند. این برنامه چشم نواز، ریتم بسیار خوب و طنازانهای داشت و در آدینه روزهای سال ۱۳۶۸ از برنامه کودک و نوجوان پخش میشد.«درس شیرین ریاضی» براساس ایدهای از خود محباهری شکل گرفت که نگارش و کارگردانی آن را برای بچه مدرسهایهای آن دوران آماده کرده بود. سریال در یک کلاس درس میگذشت با یک مبصر بیقواره نسبت به بقیه بچهها که چهارسال بود در یک پایه در جا میزد، مسئلهای که برای بچههای آن دوره کم از یک کابوس نداشت، اما در این برنامه با دیالکتیک طنز کلامی که میان معلم و این مبصر اتفاق میافتاد، زهر ترس و تلخی درجا زدن در یک پایه برای دانشآموزان گرفته میشد و در غالب یک کمدی شیرین به آن سرخوشانه می خندیدند. این سریال ساختاری تئاتری و نمایشی داشت و بسیار برای مخاطبان جذاب بود طوری که پس از پایان برنامه همچنان طنزهای کلامی و بده بستانهای معلم با این مبصر چهارساله در ادبیات محاوره روزمره هم به کار برده میشد.
حسین محب اهری بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون در ۲۹ مهرماه سال ۱۳۳۰ در تهران به دنیا آمد و در ۲۶ دی ماه سال ۱۳۹۷ در ۶۷ سالگی با ثمرهای از یک عمر تلاش هنری بار سفرش را بسته و با اهالی زمین وداع کرد.
او کارشناسی زبان و ادبیات فارسی را از مدرسه عالی ادبیات و زبانهای خارجی در سال ۱۳۵۸ دریافت کرده بود. یک دوره آموزش بازیگری در کارگاه نمایش، زیر نظر آربی اوانسیان در سال ۱۳۵۴ دید. حسین از سال ۱۳۵۰ به عکاسی تجربی و ایفای نقش در تئاتر اشتغال داشت و بازی در سینما را از سال ۱۳۶۵ با ایفای نقش کوچکی در فیلم رابطه به کارگردانی پوران درخشنده آغاز کرد. او عاشقانه در روی صحنه و یا جلوی دوربین حاضر میشد و آثار بسیاری با بازی او ماندگار شدند. هیچ گاه خستگی بر او مستولی نمی شد. مردی خستگی ناپذیر که حتی در روزهایی که با بیماریاش دست و پنجه نرم میکرد، خوشحال کردن مردم بزرگترین هدفش بود.
اما آنچه که او بیش از آثار ماندگارش برجا گذاشت رسم مهربانی با همنوعان، خیر اندیشی و صبوریاش در روزهای سخت رویارویی با بیماریاش بود. حسین که درگیر بیماری سرطان غدد لنفاوی بود پس از جراحی لباس یقه اسکی میپوشید که کسی پانسمانش را نبیند و بتواند نمایش کار کند. او درباره دوران بیماریاش گفته؛ «از زمانی که متوجه شدم دیگر برای زنده ماندن وقتی ندارم، دیگر وقتم را یک لحظه هم تلف نکردم لحظات برایم با ارزش شد و فهمیدم زمان عمر کوتاه است و دیدم به زندگی و کار عمیق تر شد. در طول ۶ ماه شیمیدرمانی به مرگ فکر نمیکردم و تصورم این بود که وقتی شما میخواهید به سفر ۶ روزه بروید آیا به روز برگشت فکر میکنید؟ نه، از ۵ روز با قی مانده لذت میبرید و روز آخر تدارک روز آخر را میبینید اما لذت سفر را به خودتان زهر نمیکنید.» او تئاتر را خانه اصلی خود میدانست از این رو که تئاتر با مخاطب کلنجار میرود به زعم او هنر تئاتر مخاطب را اول خسته میکند و بعد او را وادار به اندیشه میکند. از دیگر مجموعههای ماندگار تلویزیونی حسین محب اهری، برنامه طنز «کلاس اولیها» بود، که غلامحسین لطفی کارگردانی آن را به عهده داشت. مجموعهای به یادماندنی که محب اهری نقش «پدر پادشاه» را در آن ایفا میکرد. این پادشاه دو پسر بسیار لوس، تنبل و خودخواه داشت که همیشه شکایت استادشان را به خاطر سختگیری در تدریس نزد پدر میبردند، کاراکتری به نام «جامدادیجان» طبق دستور پادشاه، دائما به استاد گوشزد میکرد که در تدریس به پسران پادشاه حد خودش را رعایت کند و حق ندارد به آنها چیزی را دیکته و یا دستوری کند. این طنز در آن زمان طعنه تلخی بود، به پرورش آقازادگان که با استفاده از سلطه و پول پدران بیمقدارشان دنیا را به همان صورتی که میخواهند در میآورند. آن روزها بنمایههای تمامی کارهای طنز حتی برای کودکان ضمن حفظ جذابیت برای مخاطبین این سن، با زیر متنهای قوی و استخواندار پالایش و پرداخته میشد که میتواند برای کارگردانان امروزی در حوزه کودک و نوجوان مانند یک کلاس درس باشد کاش ببینند و یاد بگیرند.
حسین محب اهری، در طول ۴۴ ساله فعالیتاش، بازی در ۸۰ نمایش، ۲۰۰ حضور در کارهای تلویزیونی و ۳۰ اثر سینمایی با کارگردانان نامی و همچنین سابقه حضور در آثار فاخری مانند سریال سربداران و مختارنامه و .. را درپرونده خود دارد و به مدت ۸ سال نیز برای امرار معاش به حرفه خبرنگاری روی آورده بود که بخش فرهنگی و هنری خبرگزاریایرنا را در همان سالها پایهگذاری کرد. او برای بازی در فیلم سینمایی «گلچهره» کاندید نامزدی جشنواره فجر شد. در دهه شصت پرکارترین و پردرآمدترین بازیگر بود و از نظر خودش در آن دهه پردرآمدترین بازیگر رسانه بوده است. محباهری با تمام وجود عشق به کار داشت طوری که حتی به خاطر کار از خواب و خوراکش هم میگذشت. او معتقد است؛ طبیعت ظریف و زیباست و دیدن آن لذت دارد نه در یک مورد بلکه میلیاردها مورد برای لذت هست. بوی عطر گلها و دیدن کوهها ابهت زندگی، از چیزهایی است که باید قدر لحظه لحظه آن را بدانیم. او در آذرماه ۱۳۹۷، بر اثر وخامت حال ناشی از بازگشت سرطان، در بیمارستان بستری شد و در ساعت ۲ بامداد ۲۶ دیماه ۱۳۹۷ بر اثر بیماری و ایست قلبی در ۶۷ سالگی در بیمارستان لاله تهران درگذشت. مراسم تشییع پیکر حسین محب اهری بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون صبح پنجشنبه ۲۷دیماه با حضور هنرمندان و اصحاب رسانه از مقابل تالار وحدت تهران برگزار شد. روحش در آرامش و یادش جاودان.