مجید اخشابی:
موسیقی امروز به دست تازهکارها است
متاسفانه خوراک موسیقی جامعه به دست اشخاص تازه کار افتاده است در صورتی که باید توسط استادان و پیشکسوتان این رشته تامین میشد.
امروز ۲۷ دی ماه، سالروز تولد هنرمند دوست داشتنی این مرز بوم مجید اخشابی است. طبع آرام و دور از هیاهوی مجید باعث شده است، طرفداران او با آرامش خیال دنبال کنند. اخشابی در سن ۹ سالگی با استفاده از وسائل ابتدائی توانست سازی شبیه به سنتور بسازد و خود را با نواختن آن سرگرم کند. با توجه به این علاقه وافر، والدین او یک ساز سنتور برایش تهیه کردند و جالب اینکه او توانست بدون آموزش قبلی، این ساز را به درستی کوک کرده و بنوازد. او با خواندن تیتراژهای سریالهای ماهرمضان به شهرت رسید. اخشابی در مجموعههایی چون همراز، عروج، مهتاب، محله بنده نواز، مسافری از هند، یک وجب خاک، متهم گریخت و… آهنگ هایی را اجرا کرده است، خبرنگار صبا به مناسبت تولد این هنرمند با او گفتگویی گرم داشت که در ادامه میخوانید؛
در موسیقی به چه سبک از خوانندگی علاقهمند هستید و سبک اجرایی شما تا چه حد به علایق ذاتیتان نزدیک است؟
موسیقی را با فضای سبک موسیقی سنتی ایران و با نوازندگی سنتور آغاز کردم بعد از آشنایی با ردیف و دستگاههای سنتی موسیقایی ایران به گرایشهای دیگر روی آوردم و سبک اجراییام تلفیقی از سنتی و پاپ بوده است. تسلط من در موسیقی سنتی برایم کمک کننده بود و توانستم لحنها و ظرایف موجود در موسیقی سنتی را در پاپ جای بدهم. تمام تلاشم در این حوزه براین بوده است که به عنوان یک ایرانی علاقهمند به موسیقیسنتیایرانی از المانهای پربار هنری موسیقی ایران در آثارم بهره ببرم.
اگر قرار باشد درمیان قطعاتی که خواندهاید یکی را برگزینید، کدام آهنگ از نظر خودتان راضی کنندهتر بوده است؟
معمولا ملودیهایی که بین مردم با اقبال بیشتری مواجه میشود،برای خواننده هم عزیز میشود، اما گاهی وقتها هنرمند از لحاظ محتوایی، غنایی و ساختاری با یک اثر ارتباط خوبی برقرار میکند کمااینکه ممکن است در جامعه و میان مردم خیلی با اقبال مواجه نشود. به عنوان مثال قطعه «ماه وپری»، «تلافی» و «ایران» که به تازگی خواندهام از همین دست قطعات بود که از نظر اهالی خاص موسیقی که با ظرایف تکنیکی کار آشنا هستند مورد توجه بوده است. امیدوارم مخاطبان عام نیز با گوش دادن و لذت بردن ازاین قطعات ظرفیت پذیرش خود را در موسیقی را بالا ببرند.
امروز تولد مجیداخشابی است که تمام زندگیاش را صرف موسیقی کرده است. سوال من این است که آیا به آرزوهای خود در دنیای موسیقی رسیدهاید؟
بله به حمد پرودگار،تمام تصوراتی که در بدو شروع کار موسیقی داشتهام حتی به چند برابر بیشتر از آن هم رسیدهام. اما اساسا بشر با رسیدن به آرزوهای قبل، آرزوهای جدیدتری میسازد و سیر تکامل هم به همین معناست. اما در همین مقطع خدا راشاکرم که تمام تلاشهایم در این مسیر همه به جواب رسیدهاند.
از موسیقیدانان برجسته ایرانی که به آنها ارادت دارید نام ببرید؟
ابوالحسن صبا، فرامرز پایور،علینقی وزیری و… استادانی هستندکه برای تمام کسانی که در شاخه موسیقی کار میکنند از منابع غنی و ماندگاری هستند که آموزشهای خود را با آنان میتوان تکمیل کرد.
بزرگترین آسیب شناسی که در خوانندگان جدید ایرانی به تازگی شناسایی کردهاید چه بوده است؟
همه می دانند آنچه که به عنوان موسیقی پاپ در جامعه امروزی مصرف میشود، از کیفیت چندانی برخوردار نیست. از اشعار نازل گرفته تا آهنگسازی و خوانندگیهای بسیار مبتدیانه و کودکانه، تعجب من از سطح توقع عموم مردم جامعه است که چرا تا این اندازه پایین آمده و به کارهای ساده و دمدستی روی آوردهاند. قطعاتی که با گذشت زمان کوتاهی از انتشار آنها متوجه میشویم که همه تاریخ مصرف دارند. اگر بخواهیم با نگاه آسیبشناسانه به این موضوع نگاه کنیم با کمی تامل درمییابیم که این افراد قبل از تولید و انتشار، آموزش جدی و کافی را در این حوزه ندیدهاند. به غیر از این فرایندهایی به وجود آمده است که اشخاص با داشتن یک تهصدا، به واسطه ابزارهای مالی و تبلیغات گسترده در مدت کوتاهی دیده و بولد میشوند. بحث اینکه این افراد در تارک تاریخ موسیقایی ایران ماندگار نمیشوند، مشخص است. اما در همان زمان کوتاه دیده شدنشان آثار مخرب خود را روی روند موسیقی و سلیقه مردم میگذارند. متاسفانه خوراک موسیقی جامعه به دست اشخاص تازه کار افتاده است در صورتی که باید توسط استادان و پیشکسوتان این رشته تامین میشد. برای مهار این موارد لازم است آموزش در موسیقی جدی گرفته شود.
با توجه به تجربهای که در آموزشگاه موسیقی همراز داشتهاید، چگونه میتوان متوجه شد که استعداد موسیقی در ما هست یا خیر؟ و شروع کار موسیقی را از چه سنی توصیه میکنید؟
فراگیری موسیقی بیشتر ازآنکه به استعداد هنرجو منوط باشد، به اراده ، استمرار و پیگیری هنرجو بستگی دارد. تمرین در ساعات مختلف به صورت مستمر بدون هیچ تردیدی باعث شکوفایی فرد میشود، از حدود سه سال به بالا امکان آموزش موسیقی به اشخاص فراهم است همان طورکه شروع از این سن نتایج بسیار درخشانی را رقم زده است. افراد نابغه نیز از مثلث استعدادهای ذاتی، علاقه مندی و تمرین زیاد به نتیجه رسیدهاند.
انتظار مردم از اینکه هنرمند بایدالگوی رفتاری باشد! و یا اینکه باید با نقطه نظرهای مردم زندگی کند و یا گاها می خواهند تریبون آنها باشند را چطور ارزیابی میفرمایید؟
هنرمند را باید اول به عنوان یک آدم عادی مانند همه مردم دید که ممکن است در مقطعی از زندگی به موفقیتی دست پیدا کرده باشد، چگونه است که انتظار داریم این شخص الگو باشد! مثلا هنرمندی که در نقش پردازی موفق عمل میکند، چه لزومی دارد زندگی شخصی او را دنبال کنیم؟ من اشکال اصلی را در مخاطبان میدانم. ما میتوانیم از آثارهنری هنرمندان در هر شاخه ای لذت ببریم اما اینکه بخواهیم مانند ما فکر کند یا زندگی بدون اشتباهی داشته باشد، انتظار بیجایی است که معمولا هم نتیجهای جز آزار خود و دیگران ندارد. که متاسفانه نمود آن خصوصا در فضای مجازی مشهود است مانند اینکه مردم به خاطر رفتاری هنرمندی را فالو یا آنفالو می کنند، از نظرم این اخلاقیات بچهگانه است که نیاز به بازنگری در همه اقشار چه هنرمندان و چه مردم دارد. از نظر من مخاطب باید در ابتدا با اثر هنری ارتباط بگیرد نه هنرمند. این بحث را با این مثال خاتمه میدهم که شخصی به نام “رکنالدینخان مختاری” رئیس شهربانی وقت بوده و از قضا بسیار رفتار خشنی با مردم داشته است و گاها شنیده شده است برخی به دست او حتی شکنجه هم شدهاند، با این حال بسیاری از قطعات و پیش درآمدهای موسیقی ایرانی به دست ایشان ساخته شده است، که در حال حاضرهم قابل رجوع و استفاده است. فکر میکنم استاد فخرالدینی، فرازی از آن را نیز در مجموعه کیف انگلیسی استفاده کرده است. در مواجه با مواردی از این دست، من به شخصه بدون توجه به احوالیات شخص مذکور صرفا از موسیقی او لذت میبرم. اگرچه این جملات هنرمندان را معاف از مسئولیت خود نسبت به جامعه نمیکند، اما باید این واقعیت را هم پذیرفت که اثر هنری مستقل از وجود هنرمند باید در جامعه به سنجش گذاشته شود و هنرمند هم مانند بقیه افراد جامعه در حال آزمون خطاست و مبری از اشتباه نیست.
سمیه نچفی خاتونی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است