روزنامه صبا

روزنامه صبا

نفر تقدیر شده بازیگری بخش رادیوتئاتر:

سحرحاجی آقاسی: منتظر تولد دوباره هنر هستیم


نمایش رادیویی «جیغ» در بخش تهیه‌کنندگی و بازیگری زن، سحر حاجی آقاسی لوح تقدیر دریافت کرد که در ادامه گفتگو صبا با سحر حاجی آقاسی را می خوانید.

اختتامیه بخش رادیو تئاتر چهل و یکمین جشنواره بین المللی تئاتر  فجر عصر یکم بهمن ماه ۱۴۰۱ در تالار وحدت همزمان با مراسم افتتاحیه بخش‌های صحنه‌ای تئاتر  فجر برگزار گردید. خبرنگار صبا طی این رویداد به سراغ اثر برگزیده این بخش رفت و با عوامل این نمایش‌ به گفتگو نشست.  نمایش رادیویی «جیغ» به کارگردانی و تهیه کنندگی رضا داداشی از تولیدات معاونت صدای صدا و سیمای مرکز قزوین در بخش تهیه‌کنندگی و بازیگری زن، سحر حاجی آقاسی و مرد مرتضی نجفی و صدابرداری حسن نوری لوح تقدیر دریافت کردند. در ادامه گفتگو خبرنگار صبا با سحر حاجی آقاسی را می خوانید.

لطفا در ابتدا از سابقه خود درزمینه تئاتر و نمایش بفرمائید؟

من از سال ۱۳۸۶ وارد این حوزه شدم و تا به امروز ۳۶ اجرای صحنه ای تئاتر دارم . از سال ۱۳۸۸ فعالیت جدی‌ام در حوزه نمایش رادیویی در قزوین و تهران آغاز شد، در سال ۱۳۹۱ در بخش رادیو تئاتر فجر جایزه بازیگری زن را برای نمایش رادیویی «یک دروغ زیبا» کسب کردم.

موضوع نمایش رادیویی جیغ چیست ؟ از کاراکتر خودتان در این اثر بگوئید؟

نمایش جیغ به کارگردانی و تهیه کنندگی رضا دادشی است که موفق شد در بخش صدابرداری، تهیه کنندگی و بازیگری مرد اول مرد و زن جایزه بگیرد. این نمایشنامه یک اثر خارجی نوشته کوین ویلیامسون است که برگردانی آن به نمایشنامه رادیویی توسط ایوب آقاخانی انجام شده است. این نمایش در ژانر وحشت است و تهیه و تولید آن بسیار پیچیده و سخت بود، چرا که در فضاسازی شنیداری باید تمام المان‌های وحشت و فضای رعب انگیز را انعکاس می‌دادیم. که بحمدالله در پایان مخاطب کاملا با این اثر ارتباط حسی منسجم برقرار کرد و موفق شدیم که ترس و وحشت را کاملا با تصویرسازی صدایی ایجاد کنیم، این نمایشنامه در لوکیشن های مختلفی می‌گذشت و باید این تغییر فضا برای شنودگان نمایش رادیویی تعریف می شد. بیشترین بار هیجانی و تعلیق کار بر صحنه های تعقیب گریز قاتل زنجیره ای در پی قربانی بود که عمدتا با صدایی از محیط چرخ های گاری و قاطر همراه می‌شد تا رسیدن به ضرباهنگ نهایی لحظات انجام قتل، همه و همه از سختی‌های کار بود. که همکاری کامل و تخصص باقی دوستان در سایر زمینه ها باعث شد، نمایشی منسجم و ژانریک از وحشت را ارائه بدهیم.

داستان نمایش درباره چیست؟

داستان درباره چند دوست دانشجو است که در یک دورهمی با ترغیب دو تن از دوستان  دست به شوخی‌های وحشتناک زده و کم‌کم این شوخی ها به جنایت و قتل منتهی می شود تا جایی که به طرز وحشیانه ای به سلاخی یکدیگر روی می‌آورند. تااینکه در پایان مشخص می‌شود این اتفاقات با نقشه قبلی و در توطئه‌ای از قبل شکل گرفته و برنامه ریزی شده است. این متن نمایشی نیم نگاهی به فیلم جیغ دارد و از آن اثر اقتباس گرفته است.

شنیدن این نمایش رادیویی برای مخاطبان چگونه میسر است؟

معمولا آثار منتخب رادیویی از سایت رادیو نمایش ایران، بارگزاری خواهد شد.

امسال چندمین حضورتان را در جشنواره تئاتر فجر تجربه کرده‌اید؟

دومین حضورم است،که بواسطه اثر پذیرفته شده به بخش مسابقه در جشنواره حضور دارم، تجربه قبلی ام مربوط به سال ۱۳۹۱ بود که درآن سال هم موفق به جایزه بازیگری زن در بخش رادیویی شدم.

قیاس تان به جشنواره امسال نسبت به سال‌های گذشته چطور است؟

استقبال کمتر شده است، من در تجربه های قبلی از سال‌های گذشته در خاطر دارم که ظرفیت سالن‌ها به قدری مملو از جمعیت بود که بعضا امکان ورود برای مهمانان ویژه هم میسر نبود و همچنین برای گرفتن بلیط تماشای اجراها مخاطبان به مشکل برمی‌خوردند. اما امسال با وجود اینکه اجرا برای عموم آزاد تعریف شده بود، باز هم سالن‌ها با ظرفیت پر به اجرا نمی رسیدند.

دلیل این اقبال کم را در چه می‌دانید؟

اوضاع نابه‌سامان است و فشار روی مردم به قدری زیاد شده است که مردم زمانی برای تخصیص دادن به هنر پیدا نمی کنند. در این شرایط بیش از بقیه، هنرمندان کارشان تحت الشعاع قرار گرفته است، بیشتر دوستانی که دراین  شغل به صورت حرفه ای فعالیت می کردند به شغل های کاذب دیگر روی آورده اند. من در گذشته آنقدر سرم شلوغ بود که فرصت پذیرفتن کار جدید را پیدا نمی‌کردم اما از روزهای سخت کرونا تا به حال برهوتی شکل گرفته که قابل قیاس با گذشته نیست. گویا هنرمندان در این برهه زمانی به کلی فراموش و یا رها شدند و به قدری درگیر مشکلات و ضررهای اقتصادی در آن دوره شدند که هنوز نتوانسته اند ضررهای سال های از دست رفته را جبران کنندو به تئاتر بازگردند.

تحریم هنرمندان تئاتر از سوی برخی مخاطبان و گاها بعضی هنرمندان را چقدر در این اتفاق سهیم می دانید؟

غمی که در جامعه شکل گرفته عمومی است. مخصوصا غم از دست دادن عزیزان که فاجعه است. من فرزند شهید هستم علاوه بر پدرم، عمو و دایی خود را در جنگ از دست داده‌ام، به همین خاطر برایم کاملا قابل درک است که خانواده ‌های داغدار در هر دوره و شرایطی چه عذابی را در هر لحظه متحمل می‌شوند. برای گذشته نمی‌توان کاری کرد تنها با طلب صبر برای همه ایرانیان می‌توان دعا کرد که به آرامش گذشته برگردند و شرایط طوری رقم بخورد که دیگر کسی آسیب نبیند. اما به طور اعم، مردم رفاه می‌خواهند و دیگر تحمل فشار را ندارند.

صحبت پایانی

ما دوست داریم هنر ماندگار شود چرا که تنها رسانه ایست که می تواند بیشترین تاثیر را در جامعه ایجاد کند و بهترین ابزار برای ارتباط‌گیری با مردم است. از نظر من فعلا هنرمرده است و ما منتظر تولد دوباره آن در شکلی شگرف‌تر از گذشته هستیم.

سمیه نجفی خاتونی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است