روزنامه صبا

روزنامه صبا

بهنام کاوه:

خیابان کسب و کار من است!


کارگردان «لیلی و مجنون»:دغدغه من در کار خیابانی، خود خیابان است. یعنی هر ماجرایی که در خیابان رخ می‌دهد.

نمایش خیابانی یکی از مهم‌ترین سبک‌های نمایشی است. پتانسیل‌های زیادی برای ارائه دارد اما از آن‌ها استفاده نشده و نمی‌شود. وجود بخش نمایش خیابانی در جشنواره فجر به صورت کلی بسیار کاری شایسته و مفید است، اما اصلاً کافی نیست. فعالین این عرصه در طول سال و بین یک جشنواره تا جشنواره دیگر چه می‌کنند؟ بستری برای فعالیت آن‌ها تدارک دیده شده؟ به اندازه‌ نمایش‌های صحنه‌ای به آن‌ها بها داده می‌شود؟ جواب همه این سؤالات تقریباً منفی است. این درحالی است که نمایش خیابانی اگر بیشتر از نمایش صحنه‌ای پتانسیل نداشته باشد، حتماً کمتر نخواهد داشت. خبرنگار صبا با این نگاه، به گفت‌وگو با بهنام کاوه نویسنده و کارگردان «لیلی و مجنون» از آبادان نشسته است که در ادامه می‌خوانید.

ایده اولیه نمایشنامه از کجا آمد و چرا برای شما جالب بود؟

دغدغه من در کار خیابانی، خود خیابان است. یعنی هر اتفاقی و ماجرایی که در خیابان رخ می‌دهد. در طول سال درگیر بچه‌های کار و بیشتر آن‌هایی که زباله‌گرد هستند، بودم؛ اینکه این‌ها چه کارهایی می‌کنند و کجاها می‌روند و شب را چگونه می‌گذرانند و مسائل این‌چنینی. این درگیری و دغدغه باعث شد نوشتن این متن را شروع کنم.

اگر بخواهید به صورت کوتاه داستان نمایش‌تان را بگویید چطور تعریفش می‌کنید؟

مجنون، شخصی که نام و نشانی ندارد و از جامعه هم طرد شده است، در قامت یک زباله‌گرد و با یک سطل زباله بین مردم می‌آید و داستان زندگی‌اش و همچنین روایت‌‌هایی که شب در منطقه و مکان استراحتش اتفاق می‌افتد را برای مردم تعریف می‌کند.

چه شد تصمیم گرفتید اثر را به جشنواره تئاتر فجر ارائه دهید؟

در طول سال حدود بیست و چندتا جشنواره خیابانی داریم؛ اما در کرونا این تعداد تقریباً به نصف رسید. ما در اکثر جشنواره‌هایی که شرکت می‌کنیم ورودی جشنواره فجر هستند، اما امسال آن‌قدر جشنواره‌ها کم بودند که به صورت مستقیم در جشنواره شرکت کردم. من شش، هفت سال است که مداوم در جشنواره تئاتر فجر حضور دارم.

وجود بخش نمایش خیابانی در جشنواره را مفید می‌دانید؟

بله. همان‌طور که عرض کردم در طول سال چندین جشنواره وجود دارد، اما وقتی می‌گوییم جشنواره فجر، یک نگاه حرفه‌ای‌تری شکل می‌گیرد و در این جشنواره همه‌ی بزرگان و اساتید و هنرمندان حضور دارند و درباره اثر شما صحبت می‌کنند و این باعث می‌شود که به اندوخته‌های شما اضافه شود تا در ادامه‌ی مسیر خود از آن‌ها استفاده کنید.

در اثر شما تماشاگران مستقیماً با بازیگر وارد دیالوگ می‌شوند. در این‌باره کمی توضیح می‌دهید؟

اثر من تماشاچی محور است. یعنی اساساً تماشاگر اثر را جلو می‌برد. بازیگر مستقیم با تماشاگر بده بستان دارد و همه اتفاقات با تماشگر می‌افتد.

در میانه اجرا و همین بده بستان با تماشاگر، یک زباله‌گرد وارد اجرای شما شد و اتفاقاتی رقم خورد. خودتان بیشتر توضیح می‌دهید؟

گریم من کاملاً شبیه زباله‌گردها بود و با همان ظاهر درحال اجرا بودم. دو روز قبل از اجرا هم هیچ غذایی نخوردم تا وضع روحی و جسمی‌ام هم به این عزیزان نزدیک شود. روز اجرا درحال جابجایی یکی از سطل زباله‌ها برای اجرا بودم که یک زباله‌گرد آمد و دستم را گرفت تا داخل سطل را نگاه کند. به او گفتم من این را رزرو کرده‌ام. او گفت باشه و دستش را کشید و رفت. اما من حس کردم دوست دارم این فرد در اجرای من باشد. رفتم و از او خواهش کردم که کنار من باشد. گفت من نمی‌دانم باید چه‌کار کنم. گفتم شما کنار من باش و بقیه‌اش را به من بسپار. خلاصه در طول نمایش رسول را کم‌کم وارد داستان نمایش کردم و در پایان اجرا به او گفتم که حالا از زندگی خودت تعریف کن. چند کلمه گفت و اشک همه درآمد. گفت: سلام. رسولم. پانزده سال زندان بودم. برگشتم هیچ‌کس نبود. بعدش هم رفت. اما من دوباره او را برگرداندم. همه برایش دست زدند و بعد من کلاهم را درآوردم و برایش پول جمع کردم. در آخر هم دوستانی از شهرداری قول دادند که پیگیر کارهایش بشوند و او را برای ترک ببرند و بعد هم برایش یک شغل تدارک ببینند.

نظر شما درباره این دوره از جشنواره تئاتر فجر چیست؟

برای من، بهنام کاوه، که در اجرایم آن اتفاق افتاد، امسال بسیار سال ویژه‌ای بود. حالم خوش است. فکر می‌کنم به‌عنوان هنرمند خیابانی کار خودم را انجام داده‌ام.

در انتها اگر نکته پایانی دارید بفرمایید؟

دوست دارم یک پیشنهادی که همیشه داشته‌ام را اینجا هم مطرح کنم. به ادارات و ارگان‌ها می‌گویم که سالیانه برای کارهای فرهنگی به شما بودجه‌ای تعلق می‌گیرد؛ خیلی اوقات این بودجه‌ها را صرف تبلیغاتی مثل بنر و امثال این‌ها می‌کنید. حالا بیایید یک سال هم تئاتر خیابانی را امتحان کنید. خود ما می‌گوییم، خیابان کسب و کار من است ما مستقیم با مردم در ارتباطیم و چه شکل تبلیغی بهتر از این وجود دارد؟ مثلاً آبفای استان می‌خواهد بگوید که قدر نعمت آب را بدانید و بهینه مصرف کنید. خب به‌جای بنر می‌شود یک نمایش خیابانی اجرا کرد که هم به ارتزاق چند هنرمند کمک شود و هم تبلیغاتی مؤثرتر و نافذتر ارائه داد.

مصطفی کزازی

 

 

 

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است