لیلی عاج در گفتوگو با روزنامه صبا:
«سرهنگ ثریا»، یک ملودرام سیاسی است
کارگردان «سرهنگ ثریا» معتقد است که این فیلم یک ملودرام سیاسی است.
لیلی عاج متولد سال ۱۳۵۷، نمایشنامهنویس و کارگردان، تحصیلات خود را مقطع کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی به اتمام رسانده و دوره تکمیلی فیلمسازی در انجمن سینمای جوانان ایران را پشت سر گذاشته است. از نمایشهایی که این نویسنده در آنها به عنوان دستیار کارگردان حضور داشته باید به «قرمز و دیگران» و «گلهای شمعدانی» اشاره داشت. همچنین این کارگردان تاکنون نمایشهایی چون «شب»، «باله روی سطرهای بیمعنی»، «فکاهینامه یک زن»، «خواب زمستانی» و «قند خون» را تولید کرده است که هر کدام از نمایشها جوایزی را در جشنوارههایی تئاتر دانشگاهی و تئاتر شهر کسب کردهاند. این کارگردان در حوزه فیلمکوتاه و تلویزیون فعالیت داشته است که باید از ساخت فیلمهای کوتاه «پاییز»، «همین»، «ههره وس»، «زن خط تیره مرد» و «هرچه تو را به یاد من بیاندازد زیباست» نام برد. از فعالیتهای وی در مدیوم تلویزیون و در سمتهایی به عنوان نویسنده و کارگردان، مدیر تولید و دستیار تهیه فعالیت داشته و نویسنده مجموعههایی چون «مامان گلابی»، «ترمه طلا»، «بازار نیمرخ»، «مثبت من»، «نگین کمان»، «دنیای تابستان» و… بوده است. به بهانه اولین حضور وی در جشنواره فیلم فجر خبرنگار روزنامه صبا با وی به گفت و گو نشسته است.
از شکل گیری ایده اولیه بگویید و اینکه چه مدت زمانی صرف نگارش فیلمنامه شده و چند بار مورد بازنویسی قرار گرفته است؟
یک عکس از خانوادههایی که فرزندانشان در فرقه رجوی اسیرند دیدم، که جلوی درب اسد منتظر بودند. به نظرم این رخدادگاه متفاوتی برای روایت داستان بر اساس سوژه سازمان منافین بود. مادرانی که پای سیمخاردارها به انتظار نشستهاند تا بچههایشان را ببینند. این تصویر در برخورد اول برای من یادآور نمایشنامه شیون و استغاثه پای دیوار بزرگ شهر بود. در نهایت طرح نمایشنامهای را بر اساس موضوع نوشتم و در انتشارات نمایش با نام «بابا آدم» چاپ شد و سال هزاروچهارصد از طرف تئاتر شهر پیشنهاد دادند که این نمایشنامه را روی صحنه ببرم. در مدتی که نمایش روی صحنه بود باتوجه به اینکه یک سیناپس سینمایی هم از این داستان آماده کرده بودم دوست داشتم کسی این نمایش را ببیند و بپذیرد که نسخه سینمایی اثر ساخته شود. لطف خداوند شامل حال من شد و سازمان اوج پذیرفت و به یک کار اولی تئاتری اعتماد کرد. نهایتاً حدود شش ماه نگارش فیلمنامه زمان برد و در طول این مدت چند بار هم مورد بازنویسی قرار گرفت.
دکوپاژ اثر را قبل از فیلمبرداری انجام داده بودید و یا به شکل دکوپاژ سر صحنه عمل کردید؟
خوشبختانه یکی از بهترین فیلمبردارهای سینمای ایران، یعنی علیرضا برازنده را کنار خودم داشتم. آقای برازنده بسیار صبور و همراه بودند و ما تمام فیلمنامه را در پیش تولید بر اساس ایدههای مشترک دکوپاژ کرده بودیم.
در چه شهرهایی فیلمبرداری کردید و لوکیشن متفاوتی هم در کار دیده میشود؟
تمام کار در شهرک سینمایی دفاع مقدس فیلمبرداری شده است. ما یک زمین کاملاً خالی برای ساخت دکور انتخاب کردیم و هر چه در فیلم میبینید را کاملاً ساختهایم.
برای فیلمبرداری از چه نوع دوربینی استفاده کردید و دلیل انتخابتان چه بوده است؟
من دوست داشتم مکان ما یک مکان آخرالزمانی باشد و به یک زیباییشناسی مشترک با آقای برازنده رسیده بودیم و انتخاب ایشان برای فیلمبرداری دوربین مینی الکسا بود.
آیا در طول کار، بین بازیگران یا عوامل تغییری داشتهاید؟
من بهترین گروه را داشتم. خداوند خیلی من را دوست داشت. تمام عزیزان انتخابهای اول من بودند و با همانها هم کار را استارت زدیم و تا پایان پیش بردیم. گروه ما بسیار همدل و همراه بودند، حتی هنروران کار. بعضی از هنروران به دلیل شرایط جوی تصمیم میگرفتند دیگر نیایند. اما یک خانم مسنی بود که در یک شب سرد، بسیار اذیت شد و غر زد؛ روز بعد دیدم آمده و از او پرسیدم: چرا آمدید؟ دیشب به شما خیلی سخت گذشت. جواب داد: مادر گفتم اگه امشب نیام فیلم این دختر خراب میشه. دیگر خودتان حساب کنید.
در اثر پدیده نوظهور بازیگری هم اشتید؟
یکی از خانمهای مسن به نام خانم هما شهیدیزاده که در فیلم نقش خانم آذرافکار را بازی میکنند. در سن هفتاد سالگی یک بازیگر درجه یک هستند. فهم بسیار خوبی از درام دارند. خانم شهیدیزاده اولین بازی جدیشان را در سرهنگ ثریا تجربه کردند.
اثر شما جلوههای ویژه بصری و میدانی هم داشته است؟
بله. در بخش میدانی ایجاد باران، خاک و طوفانهای عراق و در بخش بصری هم بازنمایی بخشهایی از اردوگاه اشرف را داشتهایم.
اثر شما در چه ژانری قرار میگیرد؟
به نظر خودم یک ملودرام سیاسی است. البته ملودرامها معمولاً پایان خوش دارد اما در فیلم سرهنگ ثریا این پایان خوش، همراه با ادامه راه تعریف شده است.
مصطفی کزازی
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است