نقدی بر فیلم سینمایی «روایت ناتمام سیما»؛
یک موقعیت زنانه
درکل فیلم «روایت ناتمام سیما» را میتوان یکبار دید و نسبت به آن مسئلهمند شد و اما نقد و نظر در فیلمنامه و چندوچون کارگردانی و دیگر عوامل فنی جای خودش باقی است.
روزنامه صبا – فیلم روایت ناتمام سیما درباره نامردی یک استاد دانشگاه است که امروز عقوبت ازدواج اولش در زندگی دومش باعث از هم پاشیدگی آن خواهد شد. فیلم روایت ناتمام سیما با صحنههای موفقیت همان استاد دانشگاه آغاز میشود و رفته رفته در مییابیم که او همسرش دکتر متخصص زنان است و یک کودک مهدکودکی نیز دارد و در دانشگاه از استادان بنام است اما خبر برهمریختن زندگی سیما در فضای مجازی علیه شرایط معمول زندگی استاد خواهد بود. سیما زنی است که با تاکسی مجازی زندگیاش میگذرد و او تنها برادر بیمارش را نگهداری میکند؛ درحالی که پدر و خانوادهاش را ازدست داده و شاید سکته پدرش نیز در هنگام رانندگی به دلیل برهم ریختن زندگی سیما در روز عروسیشان باشد بی آنکه آن مرد توضیحی بدهد و یا پوزشی بخواهد. فیلمنامه دارد یک جار و جنجال ده ساله را بررسی میکند اما در پرداختن به زندگی سیما که باید بنابر عنوان فیلم شخصیت اصلی و قربانی شدهی فیلم باشد، پیش برود که در این مورد کم میگذرد و بیشتر به زندگی استاد آرش یا همان مرد اول زندگی سیما میپردازد. شاید روایت سیما و یا نزدیک شدن به زندگی تحت فشار یک زن میتوانست جلوههای حقیقیتری را در فضای کلی یک فیلم نمایان سازد و از سوی دیگر آنچه آرش با آن درگیر شده و پول بسیاری را در ازای آن به دست آورده نمیتواند در روال فیلم تاثیرگذار باشد و یا باعث تداوم آن گردد.
شاید نامردی و نامردمی آرش مانع از مبارزهی او با سرمایهداران کثیفی باشد که دارند با تبلیغ مردم را گول میزنند و پول آنها را چپاول میکنند. درحالی که این داستان نیز میتوانست خود به شکل مستقلی با فراز و نشیبهای نگاری همراه شود. بنابراین فیلمنامه با همه جاذبههای اتفاق افتاده نمیتواند به شکل کاملی مخاطب را درگیر با موقعیتی کند که در آن اتفاقات قابل لمستری برای تماشاگر به وقوع بپیوندد.
کارگردان تلاش میکند با همین فیلمنامه میزانسنهای شلوغ و پرهیجانی را مقابل دوربین تدارک ببیند بلکه تماشاگر در این زدوخورد ها و با یک بار هیجانی به یک ضرباهنگ قابل قبول دست پیدا کند و با حوصله پای فیلم بنشیند و به اصطلاح از آن دل نکند. شاید این کامیابی عامل دیده شدن فیلم باشد اما در همین شلوغیها بازهم میتوانست اتفاقات بارزتری پیشروی مخاطب قرار گیرد و بار معنایی فیلم دوچندان شود. همین غفلتها ارزش فیلم را در حد یکبار دیدن نگه میدارد و نمیتواند این روایت ناتمام را به اثری ارزشمند و ماندگار تبدیل کند.
بازیگران نیز در تلاشاند بر این بار هیجانی بیفزایند اما مدل بازی آزاده صمدی و غزل شاکری با هیجان قابل پذیرشتری مواجه میشود زیرا آزاده صمدی باید نقش زنی را بازی کند که زندگیاش بنابر دروغها و پنهانکاریهای همسرش دارد از هم پاشیده میشود و غزل شاکری نیز نقش یک زن قربانی را بازی میکند که بنابر خواست دیگران باید در پی انتقامجویی از آن نامرد پیگیری شود و این جنبش دو سویه تبدیل به بازیهای قابل تعمقتری خواهد شد و هردو بازیگر نیز با تلاش معطوف به برانگیختگی احساسات، تماشگران را متوجه موقعیت زن جامعه در همهی حالتهای برهم ریخته خواهند کرد.
درکل فیلم روایت ناتمام سیما را میتوان یکبار دید و نسبت به آن مسئلهمند شد و اما نقد و نظر در فیلمنامه و چندوچون کارگردانی و دیگر عوامل فنی جای خودش باقی است و این یعنی آنکه رضایت خاطر در حد کمال نیست و فیلم نمیتواند در برهههای زمانی دیگر همچنان با آب و تاب دربارهاش اظهار نظر شود.
رضا آشفته
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است