روزنامه صبا

روزنامه صبا

تهیه‌کننده «آن ها مرا دوست داشتند» در گفتگو با روزنامه صبا:

بازیگر مردمی برای حضور بین مردم ۲۰۰ میلیون نمی‌گیرد!


ایرج رحمانی معتقد است، کسی که برای حضور در اکران فیلم 200 میلیون دستمزد می‌گیرد چگونه ادعا می‌کند که مردم برایش مهم هستند؟

فیلم «آن ها مرا دوست داشتند» پنجمین تجربه سینمایی محمدرضا رحمانی است که به تهیه‌کنندگی ایرج‌رحمانی در چهل و یکمین جشنوراه فیلم فجر حضور پیدا کرده است، فیلمی در ژانر اجتماعی که با محوریت موضوعات انسانی قرار است به چالشی جدید بپردازد، این فیلم چهره‌های جدیدی را به سینما معرفی کرده است، که یکی از آن‌ها مهسا اسماعیلی است. در فیلم «آن‌ها مرا دوست داشتند» بازیگرانی چون؛ امیر جعفری، امیرحسین آرمان، لیلا بلوکات، نسیم ادبی، شهرام قائدی، هادی تسلیمی، نفس عزیزی، مهسا اسماعیلی به ایفای نقش پرداخته‌اند.نویسندگی  این اثر را محمدرضا رحمانی و محسن دین‌محمد به عهده داشته اند. سایر عوامل فیلم عبارتند از؛ مدیر فیلمبرداری: ابوالفضل نباتی، تدوین: زهره احمدی‌توچایی، موسیقی: بهنام ابطحی، چهره‌پرداز: امید گلزاده، صدابردار: علی گراکویی، طراحی و ترکیب صدا: محمود موسوی‌نژاد و طراح صحنه و لباس: فرهاد ابراهیمی، محمدرضا رحمانی که در ادامه گفتگوی روزنامه صبا ایرج رحمانی را می خوانید:

ایرج رحمانی، قبل از طرح هر سوالی صحبت‌هایش را با جملات  اعتراضی آغاز کرد: به شدت منتقد کسانی هستم که در این شرایط حرف نمی‌زنند و از زیر بار مسئولیت هنری خود به هر دلیل شانه خالی کرده‌اند، این بازیگر‌ها با این ترفند نمی‌توانند خود را مردمی بدانند، این اتفاقات با جریان «می‌تو» برای اختلاف بین سینماگران اتفاق افتاد تا این تحریم که اصطلاحا تحریم است، اما در واقع برای کارشکنی‌های بیشتر و تقویت فضای قهری و دوقطبی شدن در سینمای ایران است. از نظر من بازیگرانی که تن به این کارزار داده اند خائن و خیانت‌کار به سینما هستند. مسلم است که این بازیگران مردمی نیستند چرا که در طول این سال ها با دستمزدهای سنگین و هنگفت کمرتهیه‌کننده را شکسته‌اند و بیشترین اعتبار مالی را از سازمان اوج، فارابی و شهرداری کسب کرده‌اند، کسی که برای حضور در اکران فیلم ۲۰۰ میلیون دستمزد می‌گیرد چگونه ادعا می‌کند که مردم برایش مهم هستند؟ ممکن است من برای همیشه با سینما خداحافظی کنم اما تمام این حرف هایم را به صورت مستند و با مدرک در نشست خبری در ۲۱ بهمن خواهم گفت. متاسفانه بازیگران در این روزها شوآفی راه انداخته‌اند که من قصد رسوایی شان را دارم. و برای گفتگو با کسانی که مدافع تحریم هستند، تمام قد حاضرم.

البته با این هجمه‌های رسانه‌ای که در فضای مجازی این مدت علیه بازیگران به راه افتاده است، می توان تا حدودی به این هنرمندان برای کناره گیری از حضور در مجامع می‌توان حق داد.

خیر، بیشتر ترس این بازیگران از یکدیگر است چرا که ترس از رسوایی در مهمانی های دورهمی خودشان دارند و برای اینکه به اصطلاح کم نیاورند، این شوآف را به راه انداخته و در لاک خود فرو رفته‌اند. اما من برای زدن این حرف ها از هیچ کسی ترسی ندارم، من تهیه کننده‌ای مستقل هستم که یک موسسه سینمایی دارم و تا به حال هر اثری که ساخته‌ام با بودجه شخصی‌ام بوده است. همین حالا هم ۵ فیلم ام که در آن درد مردم را به تصویر کشیده‌ام توقیف شده است. من در مرحله انتخاب بازیگر با بیش از ۱۰۰ بازیگر گفتگو داشتم از حمید‌فرخ‌نژاد که از همان ابتدا تقاضای دستمزد ۲ میلیاردی از من داشت تا الی آخر، این بازیگرها باید از سینما ایران برای همیشه بروند چرا که سینما با این چهره‌های متظاهر نفس‌اش خواهد گرفت. بهاره افشاری وقتی متوجه شد که مهسا اسماعیلی که یک بازیگر تازه کار است در پروژه حضور دارد، کار را ترک کرد. من قصد تخریب کسی را ندارم و تمام حرف هایی که می زنم به استناد اتفاقاتی است که از نزدیک شاهد آن بوده‌ام.

مراحل تحقیق و نگارش فیلم آنها مرا دوست داشتند چقدر طول کشید؟

حدود ۱۸ ماه مراحل تحقیق، پژوهش و نگارش اثر طول کشید در دولت قبلی برای درخواست پروانه ساخت اقدام کردیم که اخذ شد اما به دلیل بستن کست بازیگری و مهیا نبودن شرایط مناسب برای شروع فیلم، سه بار پروانه فیلم را تمدید کردیم. در ۸ ماه پیش تولید،  ما درگیر انتخاب بازیگر بودیم به دلیل درخواست‌های نابهنگام و تقاضای مبالغ سنگین. تا اینکه در اواخر اسفند ۱۴۰۰ به صورت رسمی پروژه کلید خورد و تا خرداد ۱۴۰۱ طول کشید، هنوز هم متاسفانه فیلم مشکلات فنی دارد و نسخه حاضر در جشنواره ۶۰ درصد از نسخه نهایی به لحاظ فنی است.در مجموع فیلم آنها مرا دوست داشتند تقریبا یک فرایند ۲ ساله را تا الان طی کرده است.

داستان فیلم درباره چیست؟

فیلم درباره جدال قدرت، ثروت و انسانیت است. این مفاهیم در چندین قصه موازی پرداخته و ارائه می‌شود. و راوی مجموعه اتفاق‌هایی است که باعث می‌شود آسیب های اجتماعی رقم بخورد و مضامینی چون ناباروری، رحم‌اجاره ای، اعتیاد و مصائب آقازادگی را در ایران کنکاش می کند. بازگو کننده موضوعاتی که تا به امروز در ایران گفته نشده است.حرف های جدید از اتفاقاتی که درتهران ۱۴۰۰ می افتد و خیلی ها از آن بی اطلاعند.

ساختار فیلمنامه اپیزودیک است؟

خیر اپیزودیک نیست، اما فرم آن مانند نخ تسبیحی که موقعیت ها و روابط مختلف را در یک روایت قلاب می کند. دو بازیگر اصلی این فیلم امیرحسین آرمان و مهسا اسماعیلی هستند که این اتفاقات حول محور این دو شکل می گیرد، در ادامه این دو مراحلی را از سر گذرانده و در نهایت به یک دو راهی می‌رسند که ثروتمند باشند یا انسان؟

من فیلم را ندیده ام اما موضوع فیلم از نظرم یکی از عمیق‌ترین چالش های انسانی را در مواجه با شرایط حاضر بیان می‌کند.

چندین سکانس از این فیلم مستند است و از آدم‌های واقعی گرفتار در این شرایط استفاده کردیم. دردهای اجتماعی که در تهران ۱۴۰۰ هر روز اتفاق می افتد و ما از آن به واسطه درگیری‌مان در زندگی بی خبریم. فقری که در هیئت موجی آسیب‌زا هر لحظه به ما نزدیک‌تر می‌شود. مطمئنا قصد سیاه نمایی نداشتیم و به همین خاطر از پلان‌های مستند برای ارائه واقعیت استفاده کرده‌ایم، واقعیت این است که در کنار هر تلخی، شیرینی‌ای وجود دارد و آن هم حفظ ارزش های انسانی است.

با توجه به اینکه در فیلم از بازیگران تازه کار هم استفاده کردید، آماده سازی این دوستان تا نزدیک شدنشان به نقش چطور بود؟

بنده خودم مدرس بازیگری هستم، علاوه بر آن یکی از نقش های اصلی فیلم را خودم بازی کرده‌‌ام. استفاده ازهنرجو ها با شناختی که از قبل با آن‌ها داشتیم همراه شد و اتفاقا کار کردن با بازیگرهای ناوارد به مراتب برای‌مان راحت‌تر بود تا استارهای سینمایی. اولین چیزی که در پرورش بازیگر برایم مهم است این است که به آنها بیاموزم اخلاق حرفه ای داشته باشند و از ابتدای اثر تا انتها پایبند به تعهدات خود بمانند بی مسئولیتی نسبت به سرنوشت فیلم یعنی اینکه ما بچه ای را که به دنیا آورده‌ایم بی تفاوت نسبت به آینده رهایش کنیم، اثر مانند بچه آدم است.

استقبال از اکران مردمی فیلم چطور بود؟

در گفتگوهای مختلفی که با تماشاگران داشتم، می گفتند ما نمی‌دانستیم که مصائبی تا این حد دلخراش هر روز در تهران اتفاق می‌افتد به همین خاطر در طول فیلم بسیار متاثر می‌شدند اما در پایان با حال خوب از سالن خارج می‌شدند. هدفم آگاهی دادن به مخاطب از گسست‌های اجتماعی و فرهنگی بود که او را به تفکر وا دارد.

این فیلم را در جشنواره‌های خارجی هم شرکت می‌دهید؟

صد درصد، قصه این فیلم یک مضمون بین‌المللی از جامعه جهانی را بیان می‌کند، و قصه‌هایی که تا به حال به آن پرداخته نشده است. مخاطب این فیلم همه گروهای سنی هستند.

به خاطر قصه‌های پر التهابی که فیلم دارد، آیا با ممیزی مواجه نشدید؟

فاجعه‌ترین اتفاقی که برای فیلم افتاد این است که ما جزو اولین گروهی بودیم که نسخه فیلم خود را به جشنواره تحویل دادیم که یک ماه پیش فیلم در شورای بازبینی وزارت ارشاد تائید شده بود ، ساعت ۱۱ شب، ۱۱ بهمن به بنده اعلام شد که سه پلان از فیلم باید حذف شود در شرایطی که فردای همان روز ساعت ۱۴ نوبت پخش و اکران فیلم در سینمای جوان بود. وقتی علت را جویا شدیم، عنوان کردند که این ممیزی‌ها مربوط به بازبینی ارشاد نیست و از جای دیگری لحاظ شده است درنهایت مجبور شدیم پلان‌هایی را از فیلم حذف کنیم و نسخه خروجی ناقصی از فیلم را به اکران برسانیم. علاوه بر این در پی تصمیم گیری اشتباه، سینماهایی ضعیفی را در اکران مردمی قرارداده اند که از نظر کیفی اختلالاتی در صدا‌گذاری و … داشت. در قسمت‌هایی از فیلم من متوجه صدای بازیگران نمی‌شدم.

آیا این مسائل باعث نشد که از حضور در جشنواره انصراف دهید؟

این جشنواره برای کسانی است که سال‌هاست در صف هستند تا بتوانند یکی از اهداف دیرینه خود را در این قاب محقق کنند. اگر من پا پس بکشم، آن کسی که چندین سال است عمر و هزینه خود را صرف این کرده تا نتیجه ای را برای خود رقم بزند، باید چه کند؟ سرنوشت و آینده حرفه‌ای این دوستان در گرو اکران و دیده شدن زحماتشان است. من اگر خروج کنم به این قشر خیانت کرده‌ام. جشنواره حکومتی نیست، و اگر بازیگران فکر می‌کنند با تحریم جشنواره، حکومت را تهدید کرده‌اند کاملا در اشتباه هستند چرا که با ضعیف شدن و پربار نبودن سینما، خانواده سینما آسیب خواهند دید. چه بسا که در همین جشنواره فارغ از حواشی تخریب‌گرایانه بسیاری از این جوانان که سال‌هاست در این حوزه زحمت می‌کشند، دیده شوند. جشنواره برای آدم هایی مثل من و امثال من است که با سرمایه شخصی و با هزار بدبختی اثری را تولید کردند تا آگاهی و تفکر را در جامعه نشر دهند. من برای ارائه اثرم به ابزارهایی مانند سالن سینما و تبلیغات نیاز دارم، و به همین دلیل در این جشنواره حضور دارم.

رسالت هنری‌تان را در این وانفسا چه می دانید؟ 

جامعه ای که در آن هنر و فرهنگ ضعیف است، جرم و جنایت و بزهکاری در آن بیداد می‌کند. در جوامع مدرن که به اعتلای فرهنگ و هنر اهمیت می‌دهند آمار بزهکاری های اجتماعی بسیار کمتر است. من رسالت خود را تغییر و اصلاح نگرش مخاطب در مواجه با جهان می‌دانم. در مصاحبه ای که از بهروز وثوقی خوانده بودم، گفته بود بعد از بازی در فیلم گوزن ها نامه‌های زیادی از طرف مادران به دستش رسیده که نوشته بودند، بعد از تماشای فیلم فرزندان‌شان اعتیاد را ترک کرده‌اند، بهروز وثوقی یک هنرمند مردمی بود که دغدغه مردم را داشت و به همین دلیل است که ماندگار شده است. فیلم آن ها مرا دوست داشتند، این پیام زیر متنی را دارد که برای هر مشکلی راه درمانی است و هنر بالاترین درمانگر در این وانفساست. امیدوارم فیلم پیام خود را رسانده باشد.

سمیه نجفی خاتونی

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است