روزنامه صبا

روزنامه صبا

امیر پذیرفته:

در آثارم به اثرات پس از جنگ می‌پردازم


کارگردان فیلم کوتاه «کپسول»: من حدود 30 سال دارم و جنگ را ندیدم اما در آثارم به اثرات پس از جنگ می‌پردازم.

کوتاه، بلند، متوسط… بارها و بارها در زندگی به این تعاریف برخوردیم. در مقوله هنر، به ویژه هنر هفتم، سینمای کوتاه (فیلم کوتاه) مقوله‌ای است که عمری دقیقا همزمان با پیدایش این پدیده بزرگ جهان دارد. به یقین بسیاری از ما فیلم‌های کوتاه برادران لومیر، مخصوصاً آن فیلم معروف از سردر ورودی کارخانه‌ای قدیمی را (با عنوان کارگران در حال خروج از کارخانه) که هنوز هم پابرجاست دیده‌ایم. گفته می‌شود این اثر نخستین فیلم کوتاه تاریخ سینما بود. به هر ترتیب، فیلم کوتاه، در ذات خود بستر پیدایش سینما، این هنر انسان مغرور از تسخیر دانش و فناوری در اواخر قرن ۱۹ میلادی شد. هرچند بعدها، ساختار، تکنیک‌ها، میزانسن‌ها و … در استاندارد ساخت فیلم کوتاه، تکامل چشمگیری پیدا کرد و سینمای کوتاه رفته رفته به بخش قابل توجه و صدالبته قابل احترامی در جشنواره‌ها و دیگر رویدادهای مربوط به هنر هفتم و پرده نقره‌ای تبدیل شد. گونه‌ای از فیلم که از منظر ریخت‌شناسی، هنری والا برای بیان موتیف و انتقال معانی به مخاطب در گستره‌ محدود زمانی می‌طلبد. اکران بسته فیلم کوتاه «ژنریک؛ شش فیلم شش نگاه»از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران در گروه سینمایی هنروتجربه، بهانه‌ای شد تا با سازندگان این فیلم‌ها همکلام شد. لطفاً در این شماره با گپ و گفت من و امیر پذیرفته کارگردان فیلم «کپسول» همراه شوید.

*آقای پذیرفته، فامیلی جالبی دارید! شما با سجاد پذیرفته بازیکن تبریزی تیم ملی بسکتبال ایران که نسبتی ندارید؟

(با خنده) نه راستش من رفسنجانی هستم و دست برقضا گمان می‌کردم فامیلی بسیار تکی داریم! با این تعریف شما انگار اینطور نیست! البته حالا که دوباره با روزنامه صبا هم‌کلام شدم اجازه دارم مواردی را تصحیح کنم؟

*بله حتما! بفرمایید لطفا.

ببینید من در مصاحبه قبلی‌ام با روزنامه صبا که در ایام برگزاری چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر بود، به همکار شما گفتم سه فیلم کوتاه ساخته‌ام اما به اشتباه در آن شماره از قول من درج شده که پنج فیلم کوتاه را کارگردانی کرده‌ام! از این گذشته من هرگز نگفتم ساخت فیلم کوتاه محلی برای آزمون و خطای فیلمساز است! این درست نبود. من همواره از حاشیه گریزانم و دوست داشتم این موارد را اصلاح کنم.

*بله سپاس از شما. از فیلم‌های کوتاهی که ساختید می‌گویید. گمان می‌کنم نخستین ساخته شما، فیلم کوتاه «دِلندَروا» بود. کمی درباره موضوع آن فیلم توضیح می‌دهید؟

همینطور است. «دلندروا» فیلمی درباره مادر یکی از شهیدان جنگ تحمیلی است که با گذشت ۲۰ سال از شهادت فرزندش، هنوز این اتفاق را باور نداشت. حتی لقب مادر شهید را که بنیاد شهید به او اعطا کرد، نپذیرفت و همواره بر این باور بود که فرزندش جایی زنده است.

*اسم فیلم شما هم کمی در دایره لغات من مهجور است. درباره نام فیلم‌تان هم توضیح می‌فرمایید؟

بله «دلندروا» به بیان امروزی‌ها یعنی ته نگرانی و دلواپسی! مثلا من و شما با هم دوستیم و شما امروز از من خداحافظی می‌کنید و می‌گویید غروب که شد خانه‌اید. وقتی من غروب زنگ می‌زنم و تلفنم بی پاسخ می‌ماند و فردا و پس فردا هم تماس می‌گیرم و بازهم از شما پاسخی نمی‌گیرم، آن حس دلنگرانی و دلواپسی که به من دست می‌دهد می‌شود دلندروا! به بیان ساده‌تر یعنی دل‌افکار، دل‌آشوب و دل‌نگران.

*گمان می‌کنم این اثر در چند جشنواره هم دیده شد و موفقیت‌هایی هم داشت؟

همینطور است، این فیلم چند جایزه برد و در جشنواره سینما حقیقت هم بین آثار منتخب جای گرفت.

*گویا علاقه وافری به سینمای جنگ و دفاع مقدس دارید. زمان فیلم‌هایی که با این موضوع می‌سازید، بعد از جنگ است؟

بله من حدود ۳۰ سال دارم و جنگ را ندیدم اما در آثارم به اثرات پس از جنگ می‌پردازم.

*به نظر شما سینمای دفاع مقدس در حوزه فیلم کوتاه، حق مطلب را ادا کرده است؟

من فیلم‌هایی در این زمینه دیدم که به نظرم آثار بدی نیامدند اما درباره سوال شما، باید این توضیح را مطرح کرد که ساخت فیلم کوتاه جنگی هم کاری پرهزینه است. برای نمونه شما می‌خواهید فیلم کوتاهی با موضوع جنگ بسازید و در آن فیلم جایی انفجار رخ دهد. خب این روی دست شما هزینه می‌‎گذارد. گذشته از این موضوعات من خودم را وام‌دار این رویداد (دفاع مقدس) می‌دانم و در تئاتر هم چند کار با این مضمون داشتم. اگر خاطرتان باشد نمایشی به نام «گاومیش» را روی سن بردیم که آن اثرهم جوایز متعددی را به خود اختصاص داد.

*کدام فیلم‌‎های سینمای دفاع مقدس را بیشتر می‌پسندید؟

از آثار آقای حاتمی کیا فیلم‌ «مهاجر» را خیلی دوست دارم و البته که نمی‌توان از فیلم بسیار زیبای «آژانس شیشه‌ای» به سادگی گذشت. آن فیلم فوق‌العاده دوست داشتنی است.

*و می‌رسیم به بحث شیرین فیلم «کپسول» (باهم می‌خندیم) فیلمی که برگزیده سینمای ایران برای حضور در جایزه اسکار ۲۰۲۲ شد. ممکن است کمی از ماجرای فیلم بگویید و اینکه چه زمانی را صرف ساخت آن کردید؟

ببینید این فیلم امروز اکران می‌شود و اگر اجازه دهید درباره‌اش چیزی نگویم. اما درباره زمان ساخت آن، زمانی که کست بازیگران و عوامل را بستیم و آمدیم کار را آغاز کنیم، کرونا شیوع عجیبی پیدا کرد. به ما گفتند دست نگه دارید تا یک هفته بعد کرونا می‌رود اما می‌دانید که این اتفاق نیفتاد. گفتند ماه بعد و ماه بعدش و … اما کرونا نرفت که نرفت. خلاصه یک سال و نیم بعد از بستن کست، با وجود آنکه شهر رفسنجان در رنگ‌بندی کرونا از مناطق قرمز بود، کار را آغاز کردیم. ساخت فیلم ۸ روز طول کشید.

*برای این کار حامی مالی هم داشتید؟

بله پیش از آغاز فیلم خدمت مجید زین‌ دینی، مدیرعامل محترم وقت باشگاه مس رفسنجان رسیدیم و ایشان هم با آغوشی باز از کار ما حمایت کردند. جا دارد از جناب زین‌دینی تشکر ویژه‌ای داشته باشیم.

*شما طرفدار مس رفسنجان هستید؟

(‌می‌خندد) بله حتما هستم. شما اگر تبریزی باشید، طرفدار تراکتور نیستید؟

*بسیار عالی. جناب پذیرفته آیا فیلم بلندی هم در دست ساخت دارید؟

بله خوشبختانه اعتبارنامه تولید فیلم بلند را هم از سازمان سینمایی کشوری دریافت کرده‌ام. نخستین فیلم بلندم را در دست تولید دارم. قرارر بود فروردین سال آینده پیش تولید این کار را آغاز کنیم اما به دلیل درگیری‌ها و مشغله‌هایی که داشتیم، پیش تولید با کمی تاخیر آغاز می‌شود.

*در فیلم بلندتان چهره شاخصی هم دارید یا از بازیگران بومی بهره می‌برید؟

ببینید استان کرمان بازیگران شاخصی دارد. البته در این فیلم هم از بازیگران بومی بهره خواهیم گرفت، هم اگر خدا بخواهد به قول شما از بازیگرانی که چهره‌اند. البته باید با تهیه‌کننده به جمع‌بندی نهایی برسیم.

*و آیا امیر پذیرفته پس از ساخت فیلم بلندش، بازهم به ساخت فیلم کوتاه می‌پردازد؟
چرا نپردازم؟ قطعاً این کار را می‌کنم. اتفاقاً برخی این موضوع را که بعد از ساخت فیلم بلند دوباره سراغ ساخت فیلم کوتاه بروید، ناشی از ضعف فیلمساز می‌دانند اما برای من اینطور نیست.

یاسر سماوات

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است