بازیگر «در و گبر و یک قرص نان»:
بازیگری تئاتر یک عشق است و جنون مقدس
امیرآزاد روستا: لذتی که صحنه تئاتر در ارتباط مستقیم با مخاطب برایم دارد، قابل توصیف نیست.
نمایش «در و گبر و یک قرص نان» به نویسندگی و کارگردانی داود فتحعلی بیگی از یکشنبه ۳۰ بهمن به مدت ۲۰ شب اجرای خود را در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر آغاز کرد. در این اثر نمایشی که یکی از نمایشهای اجرا شده در چارچوب چهل و یکمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر بود حمیدرضا معدنکن، امیرآزاد روستا، فاطمه رضاخانی، محمد رمضانی، کیانوش حاتمی، ساغر نوروزی، محمد حاج محمدی، مصطفی خدابنده لو، علی صابر، آرش اعظمی، ثنا آزادروستا، امیر علی بهاری به عنوان بازیگر حضور دارند. خبرنگار صبا درباره این نمایش با امیر آزاد روستا بازیگر و دستیار هنری نمایش به گفتگو نشسته است که در ادامه می خوانید.
در ابتدا برای آشنایی مخاطب بفرمایید ازچه زمانی است که در حوزه نمایش فعالیت میکنید؟
از سال ۱۳۷۷ فعالیتام در نمایش با بازیگری، نویسندگی و کارگردانی آغاز شده است. اجرایی که در طول این سالها از آن راضی بودهام، نمایش عمو هاشم به کارگردانی استاد فتحعلیبیگی بوده است. امسال هم در نمایش در و گبر و یک قرص نان، افتخار دستیاری هنری و بازیگری در این نمایش را داشتهام.
نقش پردازی خوب شما در این نمایش حاکی از تسلط بیانی و بدنی شما در بازیگری تئاتر است، لطفا بفرمائید آموزشها و تجربههای لازم در این حرفه را چگونه کسب کردهاید؟
اجرای نمایشهای ایرانی به ویژه نقالی و تعزیه مرا در این کار آبدیده کرده است. نمایشهای ایرانی خاصیتی دارد که برای اجرای آن باید تسلط بیانی خوبی بر واژه واژههای که ادا میکنید داشته باشید. من از ۶ تا ۱۵ سالگی به عنوان بازیگر در مراسم تعزیه خوانی حضور داشتم. دروازه ورود من به هنرهای نمایشی تعزیه بوده است.
با توجه به تجربه حضورتان در هنر تعزیهخوانی تاثیر این هنر مغفول مانده در ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
تعزیه در برگیرنده چندین زیر شاخه هنری است به همین دلیل اگر خانوادهای به تماشای این هنر آئینی ایرانی بنشیند کم کم اعضای خانواده هنر دوست میشوند و با زبان شعر، هنرهای نمایشی، ادبیات و رنگ شناسی آشنایی پیدا میکنند. در واقع تعزیه یک رسانه است که هفت هنر را در بر میگیرد و در ورای یک اجرا، مفاهیم عمیق انسانی و اسلامی را به تصویر میکشد.
ارتباط مخاطب امروزی با این رسانه را چگونه دیدهاید؟
ذائقه مخاطب امروزی دستخوش تغییراتی شده است اما چاره این تغییر را با تجددخواهی غیر فنی تعزیه گردانی نمیتوان جبران کرد. خیلی از تازه کاران با دستکاری هنرهای سنتی به دنبال تجددگرایی بودهاند که متاسفانه این برخورد و شیوه غیر فنی بیشتر به این هنرها آسیب رسانده است. کما اینکه مخاطب امروز آگاه است و زمانی که با اثر دستکاری شده روبرو می شود آن را بر نمیتابد. به همین خاطر شاهد هستیم که تعزیههایی که درحال حاضر با همان سبک و شیوه سابق در روستاها اجرا میروند، مخاطبان همیشگی خود را دارند.
همکاری با داوود فتحعلی بیگی چطور است؟
داوود فتحعلیبیگی برای ما مثل یک پیرمراد و مرشد است. بیش از یک دهه از آشنایی بنده با ایشان میگذرد باب آشنایی بنده با استاد از تعزیهخوانی در جشنواره سوگواری وفا شکل گرفت. همکاری با استاد علاوه بر یادگیری نکات آموزشی هنری یک کلاس اخلاقی و حرفهای است. گروه ایشان بیش از همه چیز به اخلاق وفادار هستند و به همین خاطر بازیگرانی که در گروه نمایشی استاد حضور دارند بازیگرانی مومن هستند یعنی بازیگرانی که به کار خود ایمان دارند. در تجربه اجرایی نمایش عمو هاشم، ما در طول هر ۲۰ شب در انتهای کار گریه میکردیم و همین باعث می شد به یک تخلیه روحی و روانی کاملی در حین اجرا و تعامل با تماشاگر برسیم. این هنری است که استاد در ارتباطگیری با بازیگران و گروه هنری خود با آراستگی و پیراستگی اخلاقی که دارند شکل و پرورش داده میشود. فتحعلیبیگی به آنچه که در اجرا میآورد ایمان دارد. ایشان در این سن و سال برای دیدن نمایشهای تعزیه به دور افتادهترین روستاهای ایران سفر میکنند وعلاقهمندانه با هزینه شخصی هنر نمایشی ایران را با تمام توان دنبال و دلسوز آن هستند. یاد دارم علی نصیریان نیز در یک سخنرانی اشاره کرده بودند که؛ «همه ما به دنبال کار خود رفتهایم و تنها کسی که از زندگی خود و همه چیز خود گذشته است داوود فتحعلی بیگی است که در حوزه نمایشهای ایرانی مستمر فعالیتهای پژوهشی و نوشتاری خود را ادامه داده است، چرا که او عاشق ایران و نمایش های ایرانی است.»
سوالی که بنده از اکثر بازیگران حرفهای تئاتر دارم این است که آیا منبع درآمد و ارتزاق شما از همین راه میگذرد یا خیر؟
خیر من یک فروشگاه فرهنگی و کتاب فروشی دارم که زندگیام را از همان مسیر اداره می کنم، اصلا تئاتر نمیتواند پاسخگوی نیازهای مالی هنرمند این رشته باشد و تنها یک عشق و جنون مقدس است.
آیا در بازیگری به دنبال کار تصویری هم هستید؟
همین حالا هم در حوزه گویندگی رادیو و نریشن فعالیت میکنم، اگر تجربه کار تصویر هم دست دهد استقبال میکنم، بازیگری تئاتر یک کار دلی است که عاشقانه دوستش دارم و لذتی که صحنه تئاتر در ارتباط مستقیم با مخاطب برایم دارد، قابل توصیف نیست.
صحبت پایانی:
امروز تئاتر ما حال خوبی ندارد متاسفانه با یک سری بی مبالاتیها که در مدیریتهای غیر تخصصی تئاترریشه دارد، مواجه هستیم. همین حالا که چندین شب از اجرای نمایش در و گبر یک قرص نان، درتالار چهارسو میگذرد هنوز هیچ مسئولی از مرکز هنرهای نمایشی برای دیدن این اجرا حضور پیدا نکرده است. کمااینکه در اجرای عمو هاشم، در سال گذشته شاهد توجه ویژهتری ازمسئولان مرکز بودیم. در این دروه از مدیریت گویا از آن حمایت توانمند ساز در بخش نمایش خبری نیست. هر چند کوروش زارعی تنها کسی بود که به این نمایش لطف داشت. داوود فتحعلی بیگی امسال با وجود بسیاری از هجمهها و فشارها در تئاتر فجر امسال حضور پیدا کرده و دین خود را به تئاتر ایران ادا کردند که همین باعث شد شبکههای معاندی چون بی بی سی و اینترنشنال بر علیه ایشان هجمههای رسانهای ایجاد کرده و او را تنها چهره شناخته شده این دوره از جشنواره فجر معرفی کردند. همین امر باعث تحرکات توهین آمیزی بر علیه ایشان در فضای مجازی شد. اما ایشان ثابت قدم حضور خود را حفظ کرده و اذعان داشتند که تنها راه موجود برای حفظ نمایش ایرانی این است که کار کنیم و نقدهای خود را در قالب هنر خود بیان کنیم. به همین خاطر من از مسئولان خواهش می کنم که قدر داشتههای خود را بدانند. حرفم را در یک بیت خلاصه میکنم که قدر آینه بدانیم نه در آن روز که افتاد و شکست. یکی از دغدغههای بزرگ داوود فتحعلیبیگی این است که استاد مرشد ترابی از دنیا رفتند و ما نتوانستیم یک فیلم کامل از شاهنامه خوانی ایشان داشته باشیم. همچنین در خبر فوت هنرمند بازیگر شهرام عبدلی که بسیاری را متاثر کرد بیانگر این است که از هنرمند تنها میراثی که باقی میماند نقشآفرینیهای ویژهای است که باید قدرشناس آن باشیم.
سمیه نجفی خاتونی