نعمتالله سرگلزایی:
«مادر» سادهترین فیلم جشنواره فیلم ۱۰۰ بود
«مادر» سادهترین فیلم جشنواره امسال فیلم ۱۰۰ بود. اثری که توانست حقیقت مهمی را اثبات کند.
«غمگینم… چونان پیرزنی که آخرین سرباز بازگشته از جنگ، پسرش نیست…» ولادمیر مایاکوفسکی، شاعر فوتوریست (فرازمان، آیندهگرا) روسیه یک قرن پیش با این چند کلمه اوج اندوه بشری را به تصویر کشید. این اتفاق اما وجه اشتراک گونههای متعدد هنر است. گاه یک شاعر، یک نویسنده با یک مصرع، یک جمله ضربت کاری خود را میزند و مخاطب را به نقطه اوج داستان پرتاب میکند. فیلمساز نیز به یقین از این قاعده مستثنی نیست. پس از شکست تاریخی ارتش آمریکا در ویتنام دهها فیلم با موضوع جنگ ایالات متحده و این کشور کوچک جنوب شرق آسیا ساخته شده است. از «شکارچی گوزن» ساخته مایکل چیمینو و «اینک آخرالزمان» اثر فرانسیس فورد کاپولا گرفته تا «غلاف تمام فلزی» به کارگردانی استنلی کوبریک… اما برای اولیور استون تنها یک صحنه، شاید ۱۰ ثانیه کافی بود تا با هنرمندی بیبدیل ویلم دفو به دنیا بگوید سر ارتش آمریکا و تفنگداران ایالات متحده در نبرد با فدائیان هوشیمینه چه آمد! همان صحنه معروف که «الیاس» با بازی بیبدیل ویلم دفو در حال گریز از چنگ سربازان بیشمار ویتنامی است اما به بالگرد همرزمانش نمیرسد و با دسیسه کثیف و سیاستمندارانه گروهبان رابرت بارنز، در محاصره آنها گیر میافتد. چند تیر به «الیاس» اصابت میکند و همینجاست که ویلم دفو (بازیگر نقش الیاس) که تصویری از ارتش ایالات متحده است، به زانو درآمده و دستهایش را نومیدانه به سمت بالگرد در آسمان میگیرد… پس گاهی میشود حتی با چند ثانیه تاریخی عظیم را به تصویر کشید. در این شماره اما با نعمتالله سرگلزایی، کارگردان فیلم ۱۰۰ ثانیهای «مادر» همکلام شدیم. اگر مختصات این گونه زیبا از فیلمسازی شما را جذب کرده، گفتوگوی ما را از دست ندهید.
*تعریف فیلم «مادر» را زیاد شنیدم اما به نظرم شما با هزینه محدودی آن را ساختید و البته موفق هم بودید. خب چه اتفاقی افتاد؟
بگذارید راحت به شما بگویم. «مادر» سادهترین فیلم جشنواره امسال فیلم ۱۰۰ بود. اثری که توانست حقیقت مهمی را اثبات کند و به ما بگوید صِرف تامین بودجههای هنگفت و دل بستن به بودجههای کلان، ضرورت ساخت یک فیلم خوب و موفق نیست. حالا در دورانی هستیم که با توجه به توسعه روزافزون فنآوری بشری، شما نیز میتوانید با دوربین همراهتان، با حداقل امکانات فیلم کوتاه بسازید. شاید باورش سخت باشد اما یکی از منتقدان که از دوستان خوب من نیز محسوب میشود، پس از تماشای «مادر» گفت تا قبل از دیدن این فیلم فکرش را هم نمیکرده بتوان مستندی زیر ۱۰۰ ثانیه تولید کرد.
*جایی خواندم شما سالهاست مشغول ساخت فیلم هستید. دلیل گرایش شما به سینما چه بود؟
خب من در دانشگاه فردوسی مشهد، حقوق و علوم قضایی میخواندم و بالطبع خانواده، آشنایان و دوستانم انتظار داشتند من قاضی، وکیل، حقوقدان و … شوم اما هیچکس در طالع من کارگردانی سینما را نمیدید. من شیفته سینما بودم و حتی شبهای امتحان هم دغدغه ساخت فیلم داشتم.
* فیلم «مادر» بدون شک با درونمایه عشق مادر و فرزند شهیدش ساخته شده و با احترام به شما گمان میکنم، «مادر» فیلمی تمام ایرانی است که در جشنوارههای داخلی شانس زیادی دارد نه رویدادهای خارجی. با من موافقید؟
خیر من چنین نظری ندارم. بله این فیلم بر پایه اِلِمان عشق مادر و فرزندی که در جنگ از دست داده بنیان دارد ولی شما به این مقوله دقت نمیفرمایید که همه جای دنیا چنین اتفاقاتی افتاده است. یعنی در نقاطی که جنگهای سخت درگرفته، مادرانی بودند که فرزندان خود را از دست دادند. البته در دیگر کشورها از سربازانی که در راه میهن جان میبازند به «قهرمانان ملی» تعبیر میشود. پس این مقوله خاص کشور ما نیست.
*بسیار خب. شما در جشنوارههای دیگری نیز حضور داشتید. آیا جشنواره فیلم ۱۰۰ نقاطی داشت که آن را نسبت به دیگر رویدادها ممتاز کند؟
بله جشنواره امسال بسیار خوب و دقیق برنامهریزی شده بود. همه چیز سرجای خودش بود و شما به عنوان فیلمساز احساس میکردید آن احترامی که توقع دارید به عنوان کارگردان به شما گذاشته شود، محقق شده است. از منظر اسکان و تغذیه و امکانات رفاهی، واقعاً جشنواره ۱۰۰ رویداد قابل احترامی بود. نظم خاصی بر این جشنواره حاکم بود. شما میدانستید چه فیلمی چه زمانی، در چه سالنی اکران میشود و این اکرانها منظم انجام میشد.
*از منظر کیفیت آثار شرکت کننده چطور؟
بله فیلمهای بسیار با کیفیتی در جشنواره امسال حضور یافتند و نکته جالب توجه تاثیر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی روی ذهنیت و قوه خلاقه کارگردانان جوان بود. خاطرم هست زمانی که ما تازه به تولید فیلمهای کوتاه روی آورده بودیم، تمام آرزویمان این بود که کار ما دیده شود و حالا آثار سینماگران جوان به خوبی دیده میشود. گمان میکنم با نسل نوینی از فیلمسازان خلاق روبرو هستیم که بسیاری از آنها در جشنواره ۱۰۰ حضور یافتند.
*شما در جشنواره فیلم مقاومت هم حضور داشتید. این رویداد را چگونه ارزیابی میکنید؟
راستش درباره هفدهمین دوره جشنواره فیلم مقاومت باید بگویم که ما انتظار داشتیم در منطقهای بومی حضور یابیم و در هتلهای خوب اسکان داده شویم اما تصمیم بر این بود که ما در چند متری ساحل خلیج فارس در کمپی توریستی اسکان یابیم. البته این جشنواره هم تجربیات خود را داشت و اختتامیه هم که با ابتکار برگزارکنندگان جشنواره، روی ناو «شهید رودکی» برگزار شد. این اتفاقات البته برای فیلمسازها مثبت است. اینکه ما چند بار روی خلیج فارس با کشتی و لنج شناور شدیم و پالایشگاه پارس و دیگر تاسیسات منطقه را دیدیم، به ما انگیزه و ایده میدهد.
*کمی هم درباره فیلم ۱۰۰ ثانیهای «مادر» توضیح میدهید؟
ماجرای فیلم مربوط به مادری است که ۴۰ سال پس از شهادت پسرش، دوربینی وارد خانهاش میشود و از او میخواهد درباره فرزندش صحبت کند. مادر که ۴۰ سال با یاد و خاطره پسر زندگی کرده (شاید آرزو داشته جادو شود، زمان به عقب برگردد، شاید میخواسته خودش بخشی از زمان شود، خودی دیروز شود) اما یک باره خاموش میشود و چیزی به یادش نمیآید، یا نمیخواهد به یاد بیاورد. اهالی خانه میکوشند به او یادآوری کنند اما این تلاش ثمری ندارد و… آنچه یاد مادر میآید همان عشق مادر و فرزندی است.
*و برای این کار حامی مالی هم داشتید؟
پس از پایان ساخت فیلم «مادر» حوزه هنری این فیلم را در واقع از ما خرید تا مقداری از هزینههای ما بازگشت داشته باشد.
یاسر سماوات
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است