روزنامه صبا

روزنامه صبا

اصغر نعیمی:

«خط استوا» می‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند


کارگردان فیلم «خط استوا»:به نظر می‌رسید این فیلم فضای متفاوتی دارد و می‌تواند با مخاطب خود به خوبی ارتباط برقرار کند.


سینما و فوتبال… شاید تمام زندگی بسیاری از انسان‌های کره خاکی در همین دو کلمه خلاصه بشود! دو مقوله بزرگ اجتماعی که جامعه‌‍شناسان اولی را هنر هفتم بشر در جهان هستی نامیده‌اند و اما دومی پدیده قرن نوزدهم شناخته شد! به یقین از تلفیق این دو پدیده با یکدیگر، معجونی جادویی پدیدار می‌شود که مخاطب را مسخ و مسحور خود می‌سازد. فیلم بی‌‎بدیل «فرار به سوی پیروزی» اثر جان هیوستون، مصداق بارز چنین آثاری است. البته حضور بازیکنان برجسته جهان فوتبال مانند پله (برزیل) بابی مور (انگلستان) اسوالدو آردیلس (آرژانتین) از یک سو و بازی هنرپیشگان برجسته سینمای جهان مانند سیلوستر استالونه و مایکل کین، از «فرار به سوی پیروزی» فیلمی بی‌نظیر ساخت که با ذائقه بسیاری از علاقه‌مندان سینما و فوتبال هم جور درآمد. در سینمای ایران اما هنوز اثری برجسته با موضوع فوتبال که پیرو سبکی خاص، همه نگاه‌ها را به خود معطوف کند روی پرده نقره‌ای جان نگرفته است. البته اواسط دهه ۸۰ فیلم «قلقلک» اثر مسعود نوابی با بازی بیژن امکانیان، سیامک انصاری و رضا شفیعی جم با نگاهی طنز به فوتبال پرداخت. در این شماره با اصغر نعیمی، کارگردان فیلم «خط استوا» که دست برقضا فیلم او نیز نگاهی طنزواره به فوتبال و مسائل اجتماعی سیاسی دارد، هم‌صحبت شده‌ایم. شنیدن حرف‌های نعیمی پیش از تماشای این فیلم خالی از لطف نیست.

خط استوا فیلمی است که با دست گذاشتن روی سوژه فوتبال، با طرفداران بیشماری که در کشور دارد، مخاطب را برای تماشا وسوسه می‌کند. به نظر فیلم در قالب پیرنگی هوشمندانه طراحی شده و با احترام به ذائقه مخاطب، آن را به حضور در سالن‌های سینما و تماشای فیلم ترغیب می‌کند. ایده نگارش فیلم‌نامه «خط استوا» از کجا بود و چطور شکل گرفت؟

راستش ایده مختص احسان ظلی‌پور (تهیه کننده فیلم خط استوا) بود. ایده فیلم زمستان ۱۳۹۷ مطرح شده بود و زمانی که آقای ظلی‌پور خواندن فیلم‌نامه آن را به من پیشنهاد داد و پس از مطالعه‌اش، در واقع خیلی آن را پسندیدم. به این ترتیب کار را شروع کردیم. هر وقت داستانی برایم جذاب بوده و احساس کردم می‌توان آن را کار کرد، تلاشم را شروع کردم. فیلم‌نامه «خط استوا» نیز مضمون و موقعیتی را روایت می‌کرد که به نظر جذاب و قابل توجه می‌رسید. به نظر می‌رسید این فیلم فضای متفاوتی دارد و می‌تواند با مخاطب خود به خوبی ارتباط برقرار کند. از همین رو کار روی فیلم‌نامه «خط استوا» را آغاز کردیم. اکران این فیلم از سوم اسفندماه آغاز شده و تا عید فطر نیز ادامه خواهد داشت.

به این ترتیب یعنی بلافاصله بعد از خواندن فیلمنامه، کارهای مقدماتی برای تهیه و تولید آن را انجام دادید. به نظر می‌رسد با سرعت و البته دقت خاصی هم این کار را انجام دادید. ابتدا بفرمایید پیش‌تولید فیلم شما چه مدت زمانی به طول انجامید؟

بله پس از خواندن فیلمنامه، متوجه شدم زمینه خوبی برای تولید این فیلم وجود دارد. درباره پیش تولید هم باید بگویم در واقع از همان زمستان  ۹۷ و زمانی که با فیلم‌نامه این کار آشنا شدم، پروسه پیش تولید فیلم «خط استوا» کلید خورد. پس از مرحله گزینش بازیگران و بستن کست فیلم، (با حضور سیامک انصاری، فرهاد اصلانی و آزاد صمدی به عنوان بازیگران و شخصیت‌های اصلی و محوری فیلم) نوروز ۱۳۹۸ به  کشور اندونزی که قرار بود بسیاری از سکانس‌‎های فیلم آنجا مقابل دوربین قرار بگیرند، سفری داشتیم و پس از بازدید از لوکیشن‌ها و در بازگشت به ایران، با اعمال برخی تغییرات مختصر در فیلم‌‎نامه، که متناسب با لوکیشن‌ها بود، آن را بازنویسی کردیم تا آماده کار شود. البته در سفری که به اندونزی داشتم با عوامل بومی که قرار بود آنجا با آن‌ها همکاری داشته باشیم نیز مذاکره کردیم و به این ترتیب تیم تولید ما کامل شد.

تولید فیلم «خط استوا» در ژانر کمدی بی‌تردید می‌تواند به موفقیت این اثر در گیشه کمک شایان توجهی بکند. با نگاهی کلی به سیر سینمای طنز در ایران متوجه می‎‌شویم، ژانر کمدی در سینمای داخلی نسبت به بسیاری از ژانرها جایگاه خوبی به دست آورده و با اقبال خوبی نیز مواجه شده است. بارها این را از زبان برخی تهیه‌کننگان یا کارشناسان و مفسران سینما و تلویزیون ایران شنیده‌ام. به نظر شما دلیل این توفق ژانر کمدی در ایران چیست؟

ببینید درباه موفقیت سینمای طنز و جایگاهی که آثار کمدی در سینما دارند باید اذعان کنم این مقوله فقط خاص سینمای ایران نبوده و نیست و مقوله‌ای جهانی محسوب می‌شود. در دنیای سینما و در طول تاریخ هنر هفتم، ژانر کمدی به دفعات عملکرد موفقی داشته و مخاطبان سینما در سراسر جهان به آن اقبال بیشتری نشان می‌دهند. البته نباید از موفقیت گونه‌های دیگر سینما در جهان نیز به سادگی گذشت. در بحث سینمای کمدی ایران اما باید گفت فیلمسازان ایرانی در تولید برخی ژانرها محدودیت دارند و با مشکلات عدیده‌ای برای فعالیت در ساخت بسیاری از گونه‌‎های سینمایی مواجه می‌شوند. بگذارید این را با مثال توضیح دهم. برای نمونه ما در تولید فیلم‌های ژانر علمی و تخیلی با محدودیت‌‎هایی مواجه می‌شویم. همینطور در ژانر اکشن نیز از آنجا که تولید فیلم در این گونه از سینما، نیاز به امکانات ویژه و هزینه‌های زیادی دارد، دست سینماگران ایرانی در تولید آن چندان باز نیست. با توجه به جمیع این جهات می‌توانیم به این موضوع اذعان داشته باشیم که سینمای کمدی در ایران، ژانر موفقی بوده است اما معنای موفقیت این گونه از سینما، شکست گونه‌های دیگر نیست و نمی‌توان گفت به دلیل اقبال به سینمای کمدی، ژانرهای دیگر با اقبال مواجه نشده‌اند.

به این ترتیب که کار در سینما به عنوان فیلمساز و تهیه‌کننده بسیار دشوار می‌شود! گذشته از مصائب و مشکلاتی که به آن‌ها اشاره کردید آیا موفقیت ژانر کمدی در سینما و البته تلویزیون ایران، می‌تواند معلول بروز دلایل دیگری نیز باشد؟ برای نمونه به نظر می‌رسد این موضوع در ذائقه مخاطبان ایرانی نیز ریشه دارد و تمایل و اقبال آن‌ها (حال به هر دلیل) به تماشای آثار طنز در سینما، باعث شده فیلم‌های کمدی جایگاه ویژه‌ای در سینمای ما داشته باشند و تهیه‌کنندگان نیز از این گونه فیلم‌ها، استقبال زیادی می‌کنند. این را قبول دارید؟

نظر به توضیحی که درباره ژانرهای سینمایی دادم، آنچه برای مخاطب ایرانی باقی می‌ماند، تقریباً در دو ژانر ملودرام اجتماعی و کمدی خلاصه می‌شود. البته در چندسال اخیر نیز به دلیل فضایی که بر زندگی مردم کشورمان حاکم شده، مخاطبان سینما در ایران ترجیح می‌دهند فیلم‌هایی با حال و هوای مفرح تماشا کنند تا آن‌ها را از شرایط معمولی جامعه ولو حتی شده برای ساعتی دور کند. این اتفاقات نیز بی‌گمان بر موفقیت سینمای طنز و اقبال به فیلم‌های کمدی ایرانی تاثیر گذار بوده است.

بخش عمده فیلم سینمایی «خط استوا» در اندونزی فیلمبرداری شده است. البته ساخت فیلم در خارج از کشور بارها در سینمای ایران دیده شده است اما بسیاری از این فیلم‌ها در کشورهای همسایه تولید می‌شوند. با وجود این موضوع شما اندونزی را که کشوری در جنوب شرقی آسیاست و در واقع از نظر اقلیمی و جغرافیایی فاصله زیادی هم با کشور ما دارد، برای فیلم‌برداری انتخاب کردید.  نظر به اوضاع حاکم بر سینمای ایران و به ویژه مقوله اقتصاد سینمای ایران، تولید فیلم در خارج از کشور به نظر شما برای فیلمساز ریسک محسوب نمی‌شود؟

خب من پیش‌تر هم درباره ریسک در سینما و تولید فیلم‌‎های سینمایی صحبت کرده‌ام. اینجا باید دید هدف‌گذاری شما از تهیه و تولید فیلم چیست و این مقوله به هدف‌گذاری شما بستگی مستقیم و بسیار زیادی دارد. به نظر من ساخت فیلم در ایران یا خارج از ایران تفاوت چندانی ندارد و باید به این نکته اذعان داشت که ساخت فیلم در هر جایی به قول شما ریسک است. اصولاً فیلمسازی حرفه‌ای پر از ریسک محسوب می‌شود و این موضوع نیز فقط ویژه سینمای ایرانی نیست و در همه جای دنیا مصداق دارد. با وجود این اگر دقت کنید که چه داستانی را برای فیلمنامه انتخاب می‌کنید. اگر قصه پرمخاطبی را انتخاب کنید که بتواند پس از تولید و اکران بازگشت سرمایه را هم در پی داشته باشد، پس ریسک چندانی نکرده‌اید و. به نظر من مهم این است که چه کارهایی بتوانیم انجام دهیم و البته اینجا باید به میزان استقبال مخاطبان نیز توجه کافی داشته باشیم.

اندونزی، کشوری در آسیای جنوب شرقی است که به نظر غیر از اشتراکات مذهبی مردمش با ما، درباب برخی دیگر از مقوله‌های فرهنگی-اجتماعی این دو کشور قرابت‌‎هایی با هم دارند. صرف نظر از فاصله نسبتا دور این کشور از مرزهای ایران که خب به یقین هزینه کار را بیشتر می‌کند، این نزدیکی فرهنگ‌ها به شما در تولید «خط استوا» کمک کرد؟

نه! ببینید ما خودمان را خیلی درگیر مسائل محوری که فیلم آن را طی کرد نکردیم. فیلم «خط استوا» کارِ چندانی با موقعیت و بستر فرهنگی کشوری که در آن فیلم‌برداری صورت می‌گرفت نداشت و ما اهداف خودمان را از تولید این فیلم در اندونزی دنبال می‌کردیم. اتفاقا بیشتر موقعیت بیگانه شرقی مدنظر ما بود و این نکته در واقع وجهی از فیلم است که نمود دارد.

به هرحال مردم این دوکشور شباهت‌هایی هم با یکدیگر دارند. چه از نظر مذهبی که مردم هر دو کشور مسلمان محسوب می‌شوند، چه به لحاظ برخی باورهای فرهنگی و سنتی که به لحاظ پایبندی به اصول فرهنگی شرقی و ظهور مذاهب و مکاتب یکسان در این دو کشور حاصل شده است. این اشتراکات را قبول دارید؟

خب بله، برای نمونه در اندونزی و بین مردم این کشور، روحیه‌ای آسان‌گیر وجود دارد و مردم بومی این کشور چندان روحیه سخت‌گیری ندارند. می‌توان گفت اهالی اندونزی از این منظر خیلی با مردم کشور ما وجه اشتراک دارند. از طرف دیگر باید به این موضوع نیز توجه داشت که  به هر حال نگاه بسیاری از مردم ایران نیز قضا و قدری است. این ویژگی‌ها گاهی باعث همپوشانی نیز می‌شود.

اینکه در کشوری با زبان و فرهنگ دیگری کار کنید و همه تیم شما هم بازیگران و عوامل وطنی نباشند، به نظر کار بسیار دشواری می‌آید. اگر ممکن است کمی هم درباره این مشکلات صحبت بفرمایید.

خب به یقین وقتی ما در کشور خودمان فیلم می سازیم از بابت برخی مسائل بله امتیازاتی نصیب ما می‌شود و می‌توانی از وجود آن‌ها بهره‌مند شویم . دلیلش هم واضح است، چون در جایی کار می‌کنیم که ارتباطات و آشنایی بیشتری با آن داریم و می توانیم از امکانات موجود بهره ببریم و نسبت به خیلی از لوکیشن ها شناخت و اشراف داریم. این‌ها همه امتیازات کار در داخل کشور محسوب می‌شوند اما وقتی وارد یک کشور دیگر برای کار می شوید، انتخاب ها محدود می شود و تولید فیلم به این موضوع ارتباط مستقیمی پیدا می‌کند که گروه تولید خارجی (کشوری که در آن فیلم‌برداری  انجام می‌شود) چه موقعیت‌هایی از آن کشور را به شما بشناساند. در واقع شانس ما این بود که پیش از شروع فیلمبرداری، دو هفته به آنجا سفر کردیم و لوکیشن های متعددی را دیدیم و بعضی ها را انتخاب کردیم. بنابراین، زمانی که برای فیلمبرداری رفتیم، همه چیز از پیش آماده شده بود و مشکل خاصی برای آغاز و ادامه کار نداشتیم.

داستان فیلم «خط استوا» ماجرای طنز حضور رئیس فدراسیون فوتبال ایران و معاونش در اندونزی و پیش از برگزاری نشست سالانه کنفدراسیون فوتبال آسیا AFC و ماجرای جالب مذاکره با یک مربی برجسته و صاحب نام خارجی را روایت می‌کند. نکته جالب درباره اکران این فیلم اما همزمانی آن با انتخاب سرمربی جدید تیم ملی فوتبال کشورمان شد که دست برقضا ایرانی هم نیست! شما این روزها اخبار فوتبال را پیگیری می‌کنید؟

بله مگر می‌شود پیگیری نکنم؟ من هم به سهم خود فوتبالی هستم و اخبار فوتبال را پیگیری می‎کنم. درباره انتخاب سرمربی جدید تیم ملی هم، بله خبر دارم که امیر قلعه‌نویی دوباره برای نشست روی نیمکت تیم ملی فوتبال ایران انتخاب شده است.

شما در این فیلم از بازیگران برجسته و نام‌آشنایی مانند سیامک انصاری، فرهاد اصلانی و آزاده صمدی بهره بردید. اگر اشتباه نکنم، سیامک انصاری سال‌‎ها پیش، در فیلمی مشابه با سوژه طنز داوری فوتبال حضور یافته بود (فیلم قلقلک محصول ۱۳۸۴ به کارگردانی مسعود نوابی) اما اگر ممکن است کمی هم از دیگر عوامل تهیه و تولید فیلم صحبت کنید.

خب همانطور که گفتم احسان ظلی‌پور به عنوان تهیه کننده در این فیلم ما را همراهی کرد و آقای سعید خانی نیز در مقوله پخش به ما یاری می‌رسانند. البته باید به این موضوع هم اشاره کنم که «خط استوا» شاید تنها فیلم من باشد که از پخش و تبلیغاتی که برای پخش این فیلم شد، کاملا راضی هستم.

بسیار عالی جناب نعیمی، در آخر اینکه آیا فیلم جدیدی در دست تولید دارید؟

فعلاً دارم روی چند فیلم‌نامه مطالعه می‌کنم و پس از آنکه مطالعاتم به پایان رسید، کار روی یکی از آن‌ها را آغاز خواهیم کرد. که البته هنوز مشخص نشده کار بعدی ما کدام فیلم خواهد بود.

یاسر سماوات

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است