روزنامه صبا

روزنامه صبا

امیر قادری:

محصول خوب سینما حق مردم است


امیر قادری فعال رسانه و منتقد سینما معتقد است مصرف محصول خوب روی پرده سینما حق مردم ایران است.


ضایعه درگذشت سینما در جهان اعلام و مراسم اش برگزار شده است. دیوید تامسون مراسم رای‌گیری رده‌بندی بهترین فیلم‌های مجله سایت‌اند‌‌ساند، را به مراسم عزاداری تشبیه و گفته است “حتی اگر فیلم و سینما هنوز کامل نمرده باشند بیش از همیشه درون دغدغه مرگ و احتضار فرو می روند. ما مثل تمام عشاق سینما در هر جای دیگر می دانیم که سینما و فیلم مدت ها قبل مردنش را آغاز کرده است و سال به سال مراسم عزاداری سینما را به تماشا نشسته‌ایم” اما آنچه که مشخص است و تامسون و دیگر نظریه پردازان سینمایی به آن اشاره می‌کنند این است که سینما و فیلم، با قالب و فرهنگ پیشین است که مرده و از کار افتاده است و اکنون شاهد رشد کارکرد دیگری از صنعت فیلم‌سازی در دنیا هستیم. کارکردی که؛  در جهان اصل تماشای فیلم در سینما و روی پرده اکران را، به سنت بدل کرده است. این در حالی است که در ایران هنوز از سینما انتظار معجزه، آگاهی بخشی و هدایت مردم را داریم! حالیا اگر سینما را با کارکرد واقعی خود در دنیای امروز بسنجیم خیلی بهتر می توانیم آن را درقالب یک سنت حفظ و به نسل های بعدی هدیه کنیم. شاید لازم باشد از خود بپرسیم که چگونه سنت سفره هفت سین هزاره‌های بسیاری از چندین نسل را درنوردیده و هر سال در اصلی‌ترین جای خانه هر ایرانی  نشسته است؟ آیا حمل این بار عجیب و غریب، و کوچ آن از ایران باستان تا امروز جز از مردم بر می‌آمد؟ پس لطفا سینما را هم بدون هیچ نگرانی به مردم بسپارید و دیگر درآن به دنبال هیچ چیز جز حفظ سنت سینما رفتن نباشید!

در روزهای پایانی سال ۱۴۰۱، خبرنگار صبا با موضوع عملکرد سینمای ایران در سالی که گذشت با امیر قادری منتقدفیلم به گفتگویی دوستانه نشسته که در ادامه می‌خوانید.

سینمای ایران را در سالی که گذشت چگونه دیدید؟

از نظر من، سینمای ایران قبل از این ناآرامی‌های اخیر و شرایط بحرانی تحریم هنرمندان و… تمام شده بود. این تمام شدن سینما در ایران ریشه‌ای عمیق‌تر دارد که به دوران قبل از کرونا می‌رسد. وقتی سخن از تمام شدن سینماست منظور سنت سینمایی ایران نیست بلکه ریل‌گذاری‌های مشخصی است که از دهه ۶۰ در دوره‌های مختلف هر کدام با یک سیاست گذاری در پشت پرده اتخاذ و گمارده شده است که متاسفانه همگی شکست خورده اند.  همان طور که در جشنواره فجر امسال دیگر شاهد رقابت هنرمندان و کارگردانان نبودیم و آنچه که اتفاق افتاد رقابت چند نهاد و ارگان دولتی در جشنواره فجر بود. رقابتی میان سازمان اوج، بنیادفارابی و حوزه هنری!  البته در چنین شرایطی  این اتفاق طبیعی بود چرا که ارگان‌های دولتی سینمایی این آلارم هشدار دهنده را بیش از این احساس کرده و با هر ضرب و زوری برای پر کردن جدول نمایش دست به کار شده بودند. با این حال با اینکه معتقدم جشنواره امسال، یک جشنواره ارگانی و رقابتی بین چند نهاد بود اما باز شاهد ۲الی ۳ فیلم خوب بودیم که همین باعث امیدواری به سینماست که حتی در این شرایط هم قادر است محصولی را  وارد بازار کند که مورد قبول گروهی از مردم هم قرار بگیرد چرا که کارگردان دغدغه‌های فردی خود را  حتی در قالب یک فیلم حمایتی و ارگانی گنجانده و فیلمی مورد قبول از دیدگاه مخاطب را ارائه داده بود.

با این وصف، عبور از این تنگنا را در چه می‌دانید؟

اینکه امسال صادقانه ارگان ها حمایت خود را اعلام کردند نشانه خوبیست. و این مسئله می تواند در آینده با یک ریل گذاری هوشمندانه و سالم‌تر تبدیل به یک فرصت برای سینمای ایران شود. مثلا اگر هر کدام از این ارگان‌ها مانند یک کمپانی واقعی مردمی،  وارد بورس شوند و کاملا به شکل مردمی در بازار بزرگ سینمای تجاری با هم به رقابت بپردازند حتما در رقابت شاهد اکران فیلم های مردم پسند‌تر و به مراتب گیشه‌های پر رونق‌تری خواهیم بود. و دیگر شاهد ساخت فیلم های ارگانی با خط و مشی‌های مشخص و از پیش تعیین شده نخواهیم بود.‌ اکران فیلم خارجی دومین راهکار برای خروج از این بحران است. بحث اکران فیلم های خارجی سال‌هاست که موضوع صحبت های تصمیم گیرندگان در این حوزه است اما متاسفانه تا بحال به درستی عملی نشده است. همه گروه های سینمایی در دوره های مختلف از هر سویه و نهضتی با یکدیگر در این نکته متحد شده‌اند که باید جلوی اکران فیلم خارجی گرفته شود!  مصرف محصول خوب روی پرده سینما حق مردم ایران است. چرا که اولا بسیاری از این فیلم‌ها با کمترین ممیزی در ایران قابل اکران است دوما خود کمپانی‌ها نسخه‌های ویژه هر کشوری را با توجه به شرایط خاص آن کشور تهیه کرده‌‌اند که می‌توان از همان نسخه‌های تغییر داده شده استفاده کرد. و دست آخر درجه بندی و اعمال رده سنی هم می‌تواند کار ممیزی را راحت تر کند. قطعا منظور من اکران، همزمان فیلم های روز با سراسر کشورها در جهان، با بهترین نسخه و کیفیت استاندارد است.

اینکه مسئولین برای نجات سینما با نگاهی حمایتی، اقداماتی را دردست کار دارند مانند یارانه دادن به کارمندان دولتی و بازنشستگان برای سینما رفتن را چگونه ارزیابی می کنید؟

این راهکارهای حمایتی، سال‌هاست که با تزریق بودجه‌های یارانه‌ای دولت به سینما تحت عناوین مختلف صورت می گیرد. شاید این راهکارها مانند شوک برای کسی که به کما رفته است بتواند عمل کند، اما قطعا احیاگر نیستند و تنها به شکل شوک‌هایی ممتد است که به صورت مقطعی به بدن خسته و از کار افتاده سینمای ایران  وارد می‌شود.

 در سالی که گذشت اکران فیلم‌های مثل برادران لیلا و یا جنگ جهانی سوم می‌توانست باعث آشتی مردم با سینما و بازگشت رونق به گیشه شود؟

قطعا اکران این فیلم ها در سال۱۴۰۱ ، اتفاق بهتری را رقم می‌زد تا اکران همین فیلم ها در سال آینده. اما به هر حال از نظر من اکران‌هایی از این دست هم مانند شوک‌های مقطعی هستند که برای مدت کوتاهی می‌توانند رونق را به گیشه برگردانند و یا ضریب اشغال صندلی را به طور موقت بالا ببرند، اما اینکه با این اکران‌ها بتوان سینما را زنده کرد، خیر سینما را نمی‌توان با این درمان‌های مقطعی زنده کرد.

سمیه خاتون

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است