روزنامه صبا

روزنامه صبا

همراه با عوامل مستند «اهل‌سفر»؛

مستند‌هایی مطابق با استاندارد‌ جهانی


چارچوب ما در ساخت مستند مطابق با استاندارد‌های جهانی است. تمام سعی ما بر این است که کشور ایران را به درستی به تصویر بکشیم.

برای گفتن قصه‌های واقعی آن هم در قاب تصویر باید سراغ مستند رفت. مستند امانت‌دار خوبی برای دیدن و شنیدن تاریخ و فرهنگ است و راوی تاریخ بودن هم پر از لطف است. اگر بخشی از تاریخ ایران را درک طبیعت و جغرافیای زیبای آن بدانیم روایت گوشه به گوشه آن که بارها و بارها به دست مستندسازان عاشق و توانمند محقق شده لذت دیگری دارد. انعکاس مناطق بکر و دیدنی در حوزه گردشگری و سفر از آن مواردی است که طرفداران زیادی دارد و تا امروز هم کارهای بسیاری درباره‌اش ساخته شده‌است. شبکه مستند که ید طولایی در ساخت و سفارش این دست کارها دارد، از فروردین امسال مجموعه مستند «اهل سفر» را به کارگردانی یاسر طالبی و تهیه‌کنندگی میترا روحی منش روی آنتن برد. درهرکدام از این اپیزودها مهدی خلیلی به عنوان راوی و مسافر، زندگی روزمره مردم شهرها و روستاهای مختلف و فرهنگ‌ها و آداب و رسوم آنها را به تصویر می‌کشد. مجموعه مستند «اهل سفر» در این فصل با نام «مسافر آذران» با حضور در شهر تبریز و سایر شهرهای آذربایجان شرقی جاذبه‌های جغرافیایی و گردشگری این مکان‌ها را به تصویر کشیده این روزها به استان اردبیل رسیده‌است. خبرنگار صبا با عوامل این مستند گفت و‌گویی انجام داده که در ادامه می‌خوانید.

مستند‌هایی مطابق با استاندارد‌های جهانی

میترا روحی منش مجری طرح، تهیه کننده و طراح مستند «مسافر آذران» با اشاره به روند تولید این مستند عنوان کرد: طبق رویه‌ای که در استان‌های قبلی داشتیم، ضمن استفاده از پتانسیل‌های استان، سعی کردیم تا جاذبه‌های مناطق مورد نظر را به لحاظ گردشگری، محیط زیست، منابع طبیعی، آداب و رسوم، سنن، غذا‌ها و موسیقی استان را به بهترین شکل به تصویر بکشیم. معمولا مجموعه مستندات گروه، بعد از شبکه مستند، از شبکه‌هایی مانند شبکه‌های برون مرزی و برخی شبکه‌های داخلی مجدد برروی آنتن می‌رود ولی در حال حاضر زمان دقیق پخش آن از دیگر شبکه‌های تلویزیونی، مشخص نشده است.

این مستند ساز در ادامه توضیح داد: ما قرار بود بعد از اردبیل به تبریز و آذربایجان شرقی سفر کنیم ولی به دلیل مشکلات جسمانی که برای راوی مجموعه، مهدی خلیلی، در اثر حادثه به وجود آمد، مجبوربه بازگشت به سمت تهران شدیم. بعد ازوقفه چندماهه که همکارمان استراحت کرد و به شرایط جسمی مساعدی رسید، برای ضبط قسمت جدید عازم تبریز شدیم اما دوباره براثر سانحه ای آقای خلیلی از اسب افتادند و به شکل بدی صدمه دیدند و ما به اجبار تصویربرداری را برای بار دوم به تاخیر انداختیم، به همین جهت تولید این سری از برنامه، زمان‌بر شد و طول کشید. باتوجه به این که تمامی مجموعه‌های ما در عرض چند ماه تصویر برداری و آماده پخش می‌شد اما این بار حدود ۳ تا ۴ ماه مرحله پیش تولید زمان برد و تولید هم ۳ ماه طول کشید و مشکلات به وجود آمده، موجب شد تا زمان بیشتری را صرف تولید کنیم. ضمن اینکه آماده سازی نهایی نیز از جمله تدوین و صدا گذاری ۴ الی ۵ ماه وقت برد.

تهیه کننده مستند «مسافر آذران» درباره نحوه تأمین هزینه این پروژه افزود: هزینه‌های این مجموعه برعهده شبکه مستند می‌باشد ولی نکته اینجاست که وقتی برآورد مالی مجموعه صورت می‌گیرد و ما تولید کار را آغاز می‌کنیم تقریبا چند ماه صرف پیش تولید می‌شود، گروه تحقیق، بررسی‌های لازم را انجام می‌دهد. سپس کار با توجه به بازه زمانی از پیش تولید تا پایان پروژه ادامه می‌یابد؛ در نتیجه این بازه زمانی با در نظر گرفتن تورمی که بر اقتصاد کشور حاکم است گروه را به لحاظ مالی با مشکل مواجه می‌کند و این بحث مسأله ساز است یعنی چون قراردادی که بسته می‌شود تا زمان ارائه کار نزدیک به یکسال طول می‌کشد گروه‌های برنامه ساز با مشکل مواجه می‌شوند.

روحی منش در ادامه به مقایسه مستند سازی در ایران نسبت به دیگر کشورها پرداخته و عنوان کرد: من ۲۸ سال، در خارج از کشور زندگی کرده ام ولی بیشتر در ایران حضور داشته ام؛ به عقیده من ایران جزو کشورهایی است که جاذبه‌های بسیارزیادی دارد که این جاذبه‌ها نه تنها برای مردمان سایر کشورها، بلکه برای مردمی که در ایران زندگی می‌کنند نیز ناشناخته است. چارچوب مستند سازی در ایران تقریبا مشابه با مستندسازی در سایر کشورها است اما متاسفانه دست ما در ساخت مجموعه مستند‌ها بسته تر است؛ به دلیل اینکه ما به راحتی نمی توانیم در برخی از حوزه‌ها را مانند موسیقی و رقص‌های محلی، به راحتی و بدون دغدغه به تصویر بکشیم. به عقیده من، اگر سانسورهای این بخش کم شود، نمود جاذبه‌ها برای ساخت مجموعه‌ها شفاف تر و پسندیده تر خواهد شد.

وی ادامه داد: چارچوب ما در ساخت مستند مطابق با استاندارد‌های جهانی است. تمام سعی ما بر این است که کشور ایران را به درستی به تصویر بکشیم. تمدن ما و آیین‌های متفاوتی که در هر استان داریم، جاذبه خاص خود را دارد و هدف ما این بود که از ابتدا بتوانیم این پتاسیل‌های موجود را به ایرانیان و کل مردم دنیا نشان دهیم، تا مردمان دیگر ملت‌ها نیز به پتانسیل‌های موجود در ایران چه به لحاظ جغرافیا، چه به لحاظ آب و هوا، منابع طبیعی و آداب و رسوم متفاوت مناطق مختلف ایران، پی ببرند. با توجه به اینکه برخی سانسورها در سایر کشور وجود ندارد، درنتیجه مستند سازان راحت تر کار می‌کنند. در واقع وجود سانسورها در ایران دست برنامه سازان را بسته است و ما همواره دلواپس ان هستیم که پلان‌های ضبط شده، ممیزی نخورد یا در پخش مشکلی پیش نیاید.

روحی منش همچنین ابراز داشت: امیدوارم مدیران با دید بازتری به مجموعه مستند‌ها نگاه کنند، و دست تولید کننده‌ها و برنامه سازها را بازتر بگذارند و از سانسورهای نابه جا جلوگیری کنند که انشااله برنامه‌های بهتری در حوزه سیما ساخته شود من به نوبه خود آرزو می‌کنم مستند سازانی که دغدغه ایران را دارند بتوانند مستندهای در خوری بسازند تا بتوانند مردم را پای تلویزیون بنشانند و در حین ایجاد سرگرمی، اطلاعات مفیدی به مخاطب بدهند.

وی در خصوص ادامه دار بودن این مجموعه در سایر شهرها و مناطق کشور گفت: هدف ما سفر به تک تک استان‌های کشور است تا بتوانیم جاذبه‌های هر استان را به تصویر بکشیم. به قاطع اگر موقعیت استان مورد نظر توسط شبکه مستند مشخص گردد، استقبال خواهیم کرد و تا جاذبه‌های تمام استان‌ها به تصویر کشیده نشوند، دست بردار نخواهیم بود و امیدواریم این اتفاق رخ دهد.

این مستند ساز، به ثابت بودن برخی از عوامل در قسمت‌های آتی این مجموعه پرداخته و عنوان کرد: با عنایت به اینکه بیننده‌ها با عوامل مجموعه به ویژه راوی این مستند‌ها همذات پنداری کرده و برایشان باور پذیرتر است لذا مادام که اقای خلیلی توان حضور در مجموعه را داشته باشد از حضور او بهره خواهیم برد و امیدواریم مسافران قطار برنامه‌های ما روز به روز بیشتر شوند.

 

مقایسه‌ای در میان نیست

یاسر طالبی نویسنده و کارگردان که مستند «تاج زاگرس» را در کارنامه‌اش دارد با اشاره به ایده اولیه ساخت «اهل سفر» گفت: مجموعه‌هایی از نوع سفر پیشتر در شبکه‌های برون مرزی دیده می‌شد و بسیار مورد استقبال مخاطبان دوستدار برنامه‌های مربوط به سفر قرار گرفت به هر حال هر مخاطبی خود را جای راوی قصه قرار می‌داد که شخصیتی تعریف شده است با عقبه ای که در هر برنامه ای معرفی می‌شود وبالطبع مخاطب، پیگیر و همراه آن راوی یا مسافر می‌شود. در سال ۱۳۹۰ ما به این ایده رسیدیم که در دل مجموعه برنامه‌هایی که در تلویزیون پخش می‌شود این مجموعه را کار کنیم و درجستجوی یک راوی بودیم که بتواند مخاطب را با خود همراه کند و نمی خواستیم از بازیگری که فیلم بازی کند و یا شخصیتی که داستانی باشد یا شخصیتی که به آن نسبت داده باشد، تعریف شود.

وی به انتخاب مهدی خلیلی به عنوان راوی مجموعه اشاره کرد و افزود: خود من تمایل داشتم از شخصیت حقیقی در کار استفاده کنم از این جهت به آقای خلیلی رسیدیم که الان همه مخاطبان او را می‌شناسند. با توجه به ویژگی‌های فردی او از جمله داشتن دغدغه‌های زیست محیطی و اینکه همیشه در این حوزه پیگیر بودند، ایران دوستی شدید و میهن پرست بودن، دوست داشتن مردمان سرزمین خود و اینکه در کل اهل سفر هستند. همه این قابلیت‌ها در کنار اینکه وی فردی با حوصله، اهل پژوهش، علاقمند به مطالعه و همراهی با تیم پژوهش و پیگیری نتایج مطالعات، همگی در انتخاب و ماندگاری راوی این مجموعه نقش داشتند.

این مستندساز در توضیح مقایسه مجموعه «اهل سفر» با مستند‌های مشابهی که همزمان از تلویزیون پخش می‌شوند، گفت: با توجه به بودجه‌های محدودی که از سمت تلویزیون به برنامه ما تعلق گرفته است و تفاوتی که مسافر آذران با مستند‌های مشابه مانند ایرانگرد، در تخصیص بودجه دارد، تفاوت‌های فاحشی در کل کار، عملکرد تیم و دربرآیند کلی کار به وجود آید. بیشتر دغدغه ما از ابتدا این بوده که اختصاص این بودجه‌ها برای مستند‌هایی از این دست، متعادل باشد. البته صرفا مقایسه با برنامه خاصی مد نظرنیست و لازم است برای مستند‌هایی که مخاطب قابل توجهی دارند، بودجه ای حرفه ای تعیین شود، تا گروه‌های مستند ساز خارج از دغدغه‌های مالی بتوانند وقت و انرژی کافی برای انجام کار صرف کنند.

وی در ادامه قیاس مجموعه مستند اهل سفر را با برخی مستند‌های دیگر منطقی ندانسته و خاطر نشان کرد: با توجه به مقایسه ای که مخاطبان با مجموعه «ایرانگرد» دارند و با در نظر گرفتن اینکه ساختار هردو مستند، زمانبندی که صرف پژوهش و تولید هریک از مستند‌ها می‌شود، علاوه بر تفاوت فاحش بودجه ای که برای هردو مستند در نظر گرفته می‌شود، این مقایسه که گاه در بین مخاطبان شنیده می‌شود، کا ملا غیرمنطقی است.

کارگردان «مسافرآذران» درباره نوع نگاه راوی مجموعه در نحوه برخورد با مکان‌های دیدنی و سوالاتی که در این خصوص پرسیده می‌شود، یاد آورشد: راوی ما هر چیزی را نمی خواند و هرچیزی را مقابل دوربین نمی گوید؛ علاوه بر اعتمادی که به راوی وجود دارد، اما صحبت‌ها و سوالات او برمبنای پژوهش‌ها و تحقیقاتی که از قبل توسط تیم تحقیقاتی ما شامل خود من، دکترعلی رمضانی پاجی که متخصص پژوهشگری در حوزه آیین‌ها و سنت‌ها است بعلاوه دکتر حورا لقمان انجام شده، است. قبل از هر سکانس سوال‌های مشخص شده، با یکدیگر هماهنگ می‌شود تا قاعده و قوانینی که برای خروجی بهتر کار در نظر داریم رعایت شود. چرا که وقت مخاطب با ارزش است و کارگردان نمی تواند به راوی اجازه دهد تا بر مبنای یک سوال بقیه دیالوگ‌ها را پیش ببرد و ساختار پژوهشی برنامه تغییر کند

طالبی در پاسخ به این سوال که آیا دغدغه خاصی داشتید و چطور به این مجموعه رسیدید، ابراز داشت: ما بیشتر تمایل داشتیم ماهیت جغرافیای تازه، آدم‌های جالب، آیین‌ها و سنت‌ها به مخاطب ایرانی معرفی شود و هدف ما مخاطبین داخل کشور بود تا تصویری تازه از سرزمینمان برای مخاطب عامی که فرصت سفر ندارد یا به هر نحوی موفق به دیدن مناطق ایران نشده است، ارایه دهیم. از این رو از شمال کشور شروع کردیم و طراحی ما به این صورت بود که جغرافیاهای مختلف با فرهنگ‌های متفاوت را در نظر بگیریم اما چون کار به شبکه تعلق گرفت، شبکه به ما سفارش کار می‌داد و مناطق مورد نظر را برای ساخت مجموعه به ما اعلام می‌کرد. برای مثال بعد از مجموعه آذربایجان غربی گروه در نظر داشت برای تنوع به سرزمین جدیدی سفر کند چرا که آذری‌ها فرهنگ‌های مشترک زیادی دارند ولی ترجیح شبکه بر هرسه شهر آذری بود. از این رو گاه کامنت‌هایی از مخاطبان دریافت می‌کنیم مبنی بر اینکه چرا فقط در شهرهای آذری برنامه می‌سازید و به مناطق دیگر نمی روید.

دارنده چندین جایزه از جشنواره‌های بین المللی فیلم مستند در خصوص مشکلات و سختی‌های ساخت مستند عنوان کرد: تقریبا ۵۰-۶۰ درصد مشکلات از مسئله بودجه نشأت می‌گیرند چرا که به کارگرفتن افرادی برای نشان دادن آیین‌های خاص در هر منطقه، موسیقی آیینی یا رقص‌های محلی نیازمند به صرف هزینه است و هزینه‌های مستند فقط شامل دستمزد عوامل و امکانات فنی نمی شود. مسأله دوم کم بودن گروهای فعال در اجرای موسیقی و نمایش‌های آیینی در برخی مناطق است و اگر درمنطقه ای مثل اردبیل تنوع موسیقایی بیشتری وجود دارد، محدودیت در پخش موسیقی یا تصویر برخی از آلات موسیقی وجود دارد. درصورتی که موسیقی جزوی از فرهنگ و آیین‌های باستانی هر منطقه است، ضمن اینکه قوانین هرشبکه در این مورد با شبکه‌های دیگر متفاوت است. مثل برنامه «تاج زاگرس» که در فصل‌های قبل از شبکه مستند پخش شده بود، با ۲۰ دقیقه کمتر در هرقسمت از شبکه یک سیما، باز پخش شد.

او در ادامه یادآور شد: باتوجه به اینکه در هر استانی میزبان ما استانداری، میراث فرهنگی، فرمانداری، بخشداری‌ها و مانند آن هستند، اما متاسفانه اغلب آن‌ها دغدغه ای به نام ترویج فرهنگ ندارند و اصولا با رسانه بیگانه اند. در آغاز به واسطه میزبانی لبخندی می‌زنند ولی در ادامه نه پیگیر هستند و نه از وقت و پتانسیل‌های موجود برای نمود وجهه فرهنگی استان استفاده می‌کنند. ولی بعد از ساخت مجموعه با همه سختی‌ها و مشارکت خود مردم، توقع دارند که حتما نام آن‌ها در تیتراژ قید شود. البته هستند ارگان‌هایی که تماس گرفته و تشکر می‌کنند یا مانند استانداری آذربایجان غربی، بسیار حمایت کرده و پیگیر کار هستند. اما نکته اینجا است که بیشترمسئولان با علم به اینکه رسانه بهترین ابزار برای گسترش فرهنگ غنی ایران زمین است اما در مواردی، مثل عدم همکاری استانداری دو استان آخر، با گروه ما همکاری نمی کنند. ولی شهرستان‌های همین استان با غیرت و تعصبی که داشتند، پای کار آمدند.

وی افزود: با توجه به بحران‌های فرهنگی از جمله تخریب آثار باستانی، تخریب محیط زیست و مانند آن،متوجه فقر فرهنگی عمیقی می‌شویم که خواستگاه آن به کم کاری‌های ما در حوزه رسانه، بی توجهی و عدم همکاری مسئولان مرتبط است. بحران فرهنگی یعنی مسئولی که دغدغه فرهنگی ندارد و اصولا بنا به داشتن ارتباطاتی صاحب سمت و موقعیتی شده و نه تنها رسانه را نمی شناسد، همکاری هم نمی کند و جلوی کار من مستند ساز هم موانعی ایجاد می‌کند. درصورتی که با توجه به ماندگاری چنین مجموعه‌هایی حمایت هر استان و شهرستانی می‌تواند در ثبت غنای فرهنگی هر منطقه از کشورمان نقش موثری ایفا کند. ضمن اینکه برخی از هنرمندان هر منطقه که نامدار و صاحب سبک هنر خاصی هستند بعد‌ها از دنیا رفته و حضور و هنرایشان در این مجموعه تبدیل به تصاویر ارزشمند، ماندگار و تکرار ناشدنی گشته است.

طالبی با تاکید بر اینکه، ندانستن پیشینه فرهنگی و عدم آشنایی با هویت فرهنگی بحران‌های بزرگتری را دامن می‌زند، افزود: ایران در زمان قاجار پرشیا نامیده می‌شد این واژه یعنی اینکه این سرزمین متعلق به فارس‌ها است که در زمان پهلوی، رضاخان آن را به ایران تغییر داد که همه قومیت‌ها را شامل شود و جلوی برخی تفرقه افکنی‌ها گرفته شود. اما هنوز هستند افراد ناآگاه در آذربایجان که ایران را متعلق به فارس‌ها و خود را جدای از آن‌ها می‌دانند و این یک فاجعه فرهنگی است.

تجربه معلمی به من کمک کرد

مهدی خلیلی راوی «مسافر آذران» به نوعی شناسنامه «اهل سفر» به حساب می‌آید و مخاطبان زیادی به ویژه به واسطه حضور وی، بیننده مجموعه هستند، وی در رابطه با این استقبال و باز خورد مخاطبان اظهار داشت: مخاطبان به برنامه و به خود من لطف دارند ولی آنچه هست موهبت خداوند است که در اختیار ما قرارداده و وظیفه انسان هم این است که تا جای ممکن از این مواهب به درستی بهره برد. از همان آغاز «اهل سفر» در بیش از ۱۴ سال قبل که از استان‌های مازندران، گلستان، سمنان تا آذربایجان و اردبیل ادامه داشت، مردم نسبت به این مجموعه واکنش مثبتی داشتند و حس خوبی نسبت به پخش آن داشتند که همین، انرژی مثبتی برای ادامه راه گروه سازنده بود.

این دبیر بازنشسته‌ که سال‌ها کار مستند را با آثاری مثل «لبه بهشت» و موضوعاتی مانند شناختن گیاهان دارویی، حراست از جنگل و… شروع کرده از نحوه آشنایی خود با گروه سازنده «اهل سفر» گفت: من قبل از اینکه از آموزش و پرورش بازنشسته شوم، کار تئاتر می‌کردم و در یکی از جشنواره‌های تئاتر با میتراروحی منش، تهیه کننده و یاسر طالبی، کارگردان این مجموعه آشنا شدم و از همان جا دعوت شدم برای یک فیلم دفاع مقدسی. بعد از این همکاری پیشنهاد «اهل سفر» را با من مطرح کردند و خوشبختانه این همکاری تا به امروز ادامه داشت.

راوی «مسافرآذران» با اشاره به اتفاقاتی که در زمان ساخت این مجموعه موجب وقفه طولانی آن شد، توضیح داد: انسان زمانی که متولد می‌شود، سفر او آغاز می‌شود تا زمان مرگ. در این مسیر مثل زمانی که سوار اتوبوس یا قطار است باید تصور کند که هر لحظه، همه چیز در انتظار او است. در سال ۱۴۰۰ که در خلخال برنامه ضبط می‌کردیم هرروز احساس می‌کردم حال مساعدی ندارم ولی چون با گروه بودم تمایل نداشتم کار متوقف شود، از این رو مقاومت کردم ودر ارتفاعات خلخال حال من بدتر شد و تشخیص دادن که من سرطان روده دارم و بالافاصله من به تهران اعزام شده و عمل کردم. شش ماه بعد تصمیم گرفتم دوباره کار را با گروه ادامه دهم و پزشک هم با رعایت احتیاط اجازه کار دادند. در فروردین ۱۴۰۱به دلیل زیبایی خاص جلفا در این فصل، تصویربرداری را از آنجا آغاز کردیم و در آن جا هنگامی که سوار بر اسب بودم، از اسب افتادم که منجر به شکستگی دنده‌های من شد، طوریکه من نشسته می‌خوابیدم تا اینکه زمان بهبودی را گذراندم و توانستم به «مسافرآذران» برسم که در ایام نوروز ۱۴۰۲ پخش شد و خوشبختانه مورد استقبال مردم قرار گرفت.

بازیگر فیلم «مرد پروانه ای» در خصوص علاقه خود به منطقه خاصی از ایران، عنوان کرد: با توجه به اینکه همه فصل‌های خدا زیباست و زیبایی فصلی مانند بهار در گرو پشت سر گذاشتن زمستان است در همین راستا وخوشبختانه به دلیل تنوع اقلیمی که در مناطق مختلف ایران وجود دارد زیبایی‌های هرمنطقه را منحصر به فرد کرده است. کویر شهداد در کرمان و همزمان آبشارهای گلستان مانند همان فصل‌ها، هر یک زیبایی خاص خود را دارا هستند. اما یکی از مکان‌های مورد علاقه من که شاید باورکردنی نباشد، زادگاه اجداد من، با نام خلیل شهر که آخرین شهر استان مازندران است، نه به دلیل ویژگی اقلیمی بلکه به دلیل خاطراتی که از آنجا دارم، بسیار مورد علاقه من است. در زمان معرفی شهرهای شمالی، اهالی خلیل شهر به نوعی توقع داشتند که من این شهر را در برنامه معرفی کنم. ولی سوای آن علاقه قلبی، همه ایران سرای من است.

وی درباره نحوه متفاوت اجرا و روایت خود در «مسافرآذران»، ابراز کرد: روحیه معلمی در این مسیر بسیار به من کمک کرد. ضمن اینکه آنچه از دل برمی‌آید، دلنشین می‌شود؛ من هم همیشه صادقانه صحبت می‌کنم و اویی که مقابل من است هم صادقانه پاسخ می‌دهد.

 

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است