روزنامه صبا

روزنامه صبا

گفتگو با عوامل «عطر آخر اردیبهشت»

به دنبال مفاهیم فمنیستی نیستم


بهاره رهنما: به دنبال مفاهیم فمنیستی که دنیای زنانه و مردانه را جدا می کند، نیستم. و یا تفکرات دیگر که مشکلات زنان را منبعث از ناحیه مردان می داند.

فیلم «عطر آخر اردیبهشت» که اکران آن از تاریخ ۶ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ در گروه سینماهای هنر و تجربه آغاز شده است، اولین فیلم به نویسندگی و کارگردانی بهاره رهنما است که سابقا بازی های درخشان او را در تئاتر و سینما و تلویزیون شاهد بوده ایم. فیلم عطر آخر اردیبهشت یک فیلم زنانه با مضمون های اجتماعی زنان در اجتماع ایران است در خلاصه این فیلم آمده است که زنی در آستانه مهاجرت همیشگی اش از ایران دوستانش را به یک دورهمی دعوت می کند در این میهمانی دوستانه رازهای عجیبی از زندگی هر کدام برملا می شود که… در این فیلم که تهیه کنندگی آن را مجید بابایی برعهده دارد بازیگرانی چون بهاره رهنما، نیوشا ضیغمی، افسانه چهره آزاد به ایفای نقش پرداخته اند. دیگر عوامل فیلم نیز عبارتند ازحسن اصلانی مدیر فیلمبرداری،  نیما حسن دوست تدوینگر، احمد اردلان، صدابردار. خبرنگار صبا در آستانه روزهای آغازین اکران «فیلم عطر آخر اردیبهشت» با بهاره رهنما(نویسنده،کارگردان، بازیگر)حسن اصلانی(مدیرفیلمبرداری) نیوشا ضیغمی(بازیگر) گپ و گفتی صمیمانه داشت که در ادامه می خوانید.

بهاره رهنما : ما زنان تا چه اندازه مراقب هم هستیم؟

از نویسندگی تا بازیگری و کارگردانی، درباره سیر این مسیر پر چالش صحبت کنید؟

هنرمندی که در فضای هنری نفس می کشد، برای بازنمایی دغدغه درونی‌اش در محدودیت قاب ها محصور نیست، من در جمع هنرجویان بازیگری خود، بارها استعدادهای نویسندگی را در آن‌ها کشف کرده ام. از نظر من نویسندگی و بازیگری  با هم پیوند عمیقی دارند و یک بازیگر خوب باید قلم خوبی هم داشته باشد. حرفه ای که من از ده سالگی آرزوی فعالیت در آن را داشتم، قطعا و همیشه نویسندگی بوده است، بازیگری دومین حرفه مورد علاقه ام بود. در همه این سال ها هم خوشبختانه آثاری همچون یک مجموعه داستان و مجموعه چهار نمایشنامه را  قلم زده و به چاپ رسانده ام. منتها در کشور ما به علت اینکه بازیگری ویترین جذابتری داشته است، مخاطبان بیشتر مرا به عنوان یک بازیگر می شناسند. درباره کارگردانی هم شاید این روند در ایران خیلی نمود نداشته باشد اما در دنیا بازیگران بسیاری دیده شده‌اند که پس از چند دهه مقابل دوربین قرار گرفتن، وسوسه شده‌اند پشت دوربین قرار بگیرند و درمقام کارگردان اثری با مختصات سلیقه شخصی خود خلق کنند. برای من کارگردانی از تئاتر شروع شد، که منجر به کارگردانی ۹ اثر در تئاترشد.کارگردانی برای من بیشتر به سبب همان نویسندگی است چرا که در طول این سال ها احساس کرده ام متن های من بدون انعکاس نگاه شخصی ام اجرا می شود، به همین خاطر دوست داشتم اثرم را خودم دست گرفته و کار کنم. بیشترین کارهای نمایشی من با گروه«این تابستان» انجام شده است، که اختصاصا با موضوعات زنان کارهای نمایشی را به اجرا می‌بردیم و جزو اولین گروه های نمایشی بودیم که نمایش تک نفره را در ایران باب کردیم. به هر حال من در این فیلم ادعایی در کارگردانی ندارم اما روی پیام و مضمون فیلم که مختص جامعه زنان است  حرف دارم.

چه شد که ساخت اثر با موضوع زنان برایتان اولویت پیدا کرد؟ 

تقدیر نامه‌ای که  بابت دفاع از حقوق زنان و دختران از یونیسف دریافت کردم، پای من را در این مسیر استوار و بار مسئولیتی را بر روی دوشم گذاشت. با این فکر که چه کنم که حال زنان کشور من بهتر باشد. مادر شدن خودم نیز، بسیار مزید بر علت شد، به یاد دارم در فشارهای کاری زیادی که در بحبوبه تولد پریا دخترم داشتم، احساس می کردم دلیل تحمل تمامی این سختی ها، وجود نازنین پریا دخترم بود که همیشه به من انگیزه‌ای محکم برای جنگیدن می داد. در همین دوره یک مستند با موضوع مادر شدن ساختم که در آن با ۳۰۰ زن و دختر ایرانی گفت و گو کرده بودم، زنانی که مادر شده بودند و همین طور زنانی که ساعت بیولوژیکی بدن شان برای مادر شدن از کار افتاده بود. این مستند در جشنواره های جهانی چندین جایزه کارگردانی دریافت کرد.

عطر آخر اردیبهشت اولین تجربه کارگردانی فیلم داستانی شما به حساب می‌آید؟

پیش از این ساخت سریال «دختران صفویه» را که داستان هفت زن را به تصویر می کشد را در دست کار داشتم  که متاسفانه به خاطر زیر پا گذاشتن مسائل قانونی که از سوی تهیه‌کننده اتفاق افتاد و ما از آن اطلاعی نداشتیم این پروژه زمین خورد و من ماندم با یک پروانه آماده که دیگر قابل ساخت نبود. پس از آن با کمک شادمهر‌راستین، از تلفیق دو نمایشنامه ای که قبلا به چاپ رسانده بودم، فیلمنامه بلند داستانی«عطرآخر اردیبهشت»  را با چهار شخصیت زن طرح‌ریزی کردیم.

چه شد که تصمیم گرفتید با گروه هنر و تجربه برای اولین فیلم سینمایی بلند خود همکاری کنید؟

من از دیرباز مخاطب پروپاقرص فیلم های سینمایی گروه هنر و تجربه بودم. و دلم می خواهد بعد از این هم  در همین گروه فعالیت کنم،از نظر من نگاه و سلیقه مخاطبان این سینما متفاوت تر و حرفه ای‌تر است. چرا که این سینما نمود بیشتری از هنر برای هنر را با خود دارد.  الگوی جذاب من در زندگی هنری، اورسن ولز است او درآمد حاصل از بازی در سینمای تجاری را برای سینمایی که دوست داشت خرج می‌کرد. نیوشا ضیغمی در مراسم رونمایی حرف جالبی زد او گفت: “ما به جبر در مسیر سینمایی تجاری قرار می گیریم و بعد از آن دیگر پیشنهاد حضور در فیلم های دیگر به ما نمی شود، بعد از آن در نگاه مخاطب این استنباط می شود که حضور و بازی در سینمای تجاری نگرش و منش ماست! ” به همین خاطر بیشترین انتخاب های من در بازیگران این فیلم، از میان بازیگران بسیار موفق در سینمای تجاری و استفاده از آن‌ها در یک فیلم کاملا غیر تجاری است. افسانه چهره آزاد نقش بسیار عمیق و سنگینی را در مدت کوتاه حضورش جلوی دوربین ایفا می کند. همچنین نیوشاضیغمی، در این فیلم بسیار متفاوت و طنازانه نقش خود را بازی می کند، من معتقدم وقتی فیلمنامه‌ای قلم‌اش زمین گذاشته می شود، خدا نقش را برای بازیگران رقم می‌زند و هر کس در جای خودش قرار می‌گیرد. علت اینکه خودم در نقش اصلی این فیلم بازی کردم، نداشتن سرمایه کافی برای تولید فیلم بود، چرا که در ابتدا سرمایه گذار اصلی این فیلم خودم بودم. هر چند که برایم بسیار سخت بود در اولین اثری که کارگردانی اش به عهده ام بود، بازی هم داشته باشم. در این جا لازم است از گروه کارگردانی، صدابردارآقای اردلان و فیلم بردار آقای اصلانی که در این راه ناظر خارجی کار بودند تشکر کنم. در کل این فیلم چه به لحاظ احساسی و چه از لحاظ مالی هزینه های زیادی برای من داشت. خوشبختانه آقای کیامرزی برای حمایت از این سینمای مستقل زنانه به عنوان سرمایه گذار دوم فیلم وارد شدند و این فیلم پس از اکران در گروه سینمایی هنر و تجربه، احتمالا بزودی در پلتفرم نمافیلم نمایش داده خواهد شد.

چه دغدغه ای بهاره رهنما را در این دوره از زندگی ناگزیر به ساخت این فیلم کرده است؟

من روایت خود را در جهان زنان دنبال می‌کنم، و اینکه حس می کنم تا بحال کسی به دنیای زنانگی از این زاویه نگاه نکرده است. من تجربه داشتن یک پدر خوب را درزندگی شخصی ام داشته ام، به همین خاطر به دنبال مفاهیم فمنیستی که دنیای زنانه و مردانه را جدا می کند، نیستم. و یا تفکرات دیگر که مشکلات زنان را منبعث از ناحیه مردان می داند. من به دنبال جامعه ای هستم که فارغ از دعاوی حقوقی زنانگی و مردانگی، زنانی آگاه تر، قوی‌تر، مستقل‌تر و خوشحال‌تر داشته باشد. زنانی که در کنار فرزندان و همسران و خانواده های خود جامعه ای سالم تر و با آرامش‌تری را رقم بزنند. اما نکته ای که در سال های اخیر، خصوصا دوره ای که فعالیت‌های حقوقی برای زنان انجام می دادم برایم پررنگ شد، ورود زنان به زندگی مردان متاهل بود! که بخشی از آن هم در شریعت آورده شده است که عمدتا هم نادیده گرفته می‌شود.(مسائلی چون رضایت همسر اول و …) در ادامه با شیوع خیانت ،روابط پنهانی و اخبار از هم پاشیدگی زندگی های زناشویی در اطرافم مواجه شدم. در این میان بسیار مهم بود که در این کارزار ما زنان تا چه اندازه مراقب هم هستیم! همیشه هم نمی‌شود نوک تیر این پیکان را به سمت مردها گرفت. نقش خود زنان در شکل‌گیری این وانفسا تا چه اندازه پررنگ است؟ چرا در صفحات مجازی، بیشترین توهین و خشونت شکل گرفته بر علیه من از سمت کاربران زن است!؟ بنابراین ما با بحث عمیقی از یک چالش طرف هستیم که فراتر از زن و مرد است و نیاز به بررسی دارد، این معضلات از نظر من بیشتر ریشه در اخلاقیات و منویات دارد، چرا که ما با مسئله‌ای مواجه هستیم که بیشتر نمایانگر خشونت زنان علیه زنان است. در تجاربی که در سفرهای خود به کشورهای مختلف داشته ام، هیچ کجای دنیا به اندازه ایران، دختران جوانی ندارد که با اینکه می توانند مرد کاملی را درکنار خود داشته باشند، اما وارد زندگی مردان متاهل می شوند، زنانی که  مثال بارز شخصی هستند که لای در کمد زندگی می‌کنند و گاهی باید در کمد پنهان و گاهی به صورت نیمه بیرون باشند به زعم من این زنان سرنوشت  بسیار سخت تر و پر چالش بار‌تری را برای خود محتوم می‌کنند، فیلم «عطر آخر اردیبهشت»، این بانوان را نیز بدون قضاوت های شخصی،  با نگاهی دردمندانه نمایش می‌دهد. و حاصل این فیلم اتفاقی بود که برای خودم افتاد پیرو همان مثالی که می‌گویند “آنچه را که منع می کنی باید حس کنی تا از زندگی ات بیرون برود،” قسمت ایفای این نقش چرخید و چرخید تا اینکه نقش همین زن را خودم بازی کردم که برایم تجربه ای ارزشمند بود.

صحبت پایانی

با فروتنی کامل به تمام فیلمسازان و اساتید حوزه زنان در کشورم، من در این سینما به دنبال خلق دنیایی هستم که در آن مردها آدم های بدی نیستند، سینمایی که با نگاه فرا انسانی به موضوعات مربوط به زنان در ایران می پردازد، سینمایی که لزوما در آن ضد قهرمان ها مردان نیستند، شاید گاهی ضد قهرمان‌های زن هم داشته باشد. مهم این است که ما زنان بدانیم چگونه می‌توانیم باآگاهی بیشتر و صلح بیشتر تبدیل به زنانی قدرتمند در جامعه ای قدرتمند‌تر باشیم.

اصلانی: دوربین از آخرین فرصت های دیدن میگوید

در گفته‌ها پیداست، آنچه که در فیلم عطر آخر اردیبهشت مورد تحسین مخاطبان قرار گرفته دوربین شاعرانه و فیلمبرداری این اثر بوده است، به عنوان یک فیلمبردارچطور و با چه احساسی به موضوع این فیلم نزدیک شدید ؟

فیلم‌ «عطر آخر اردیبهشت» ماجرایی است درباره مهاجرت و زندگی یک زن!  و احساسی از جنس روزهای آخر، احساسی میان رفتن و ماندن که این بار خود را در درد گرفتن ریشه ها نمایان می‌شود.  بر اساس فیلم‌نامه وقتی قصه را جریانی از زن و زندگی دیدم، به طبع فیلم را مستعد ثبت تصاویر شاعرانه و‌ نوستالژیکی از ‌آخرین فرصت‌های دیدن زادگاه و‌ تجدید خاطرات تلخ و شیرین قلمداد کردم و در ادامه نوع نگاه این زن را در این لحظه از زندگی اش چالش بصری خویش قرار دادم. تجربیات پیشین کارگردان و خالق فیلمنامه، نیز بسیار برای رسیدن به یک زبان و ساختار مشترک سودمند بود. در این فیلم با اینکه خانم بهاره‌رهنما اولین کارگردانی خود را در فیلم بلند داستانی تجربه می‌کرد اما به جهت آنکه بیش از حد با متن مانوس بودند، به شناخت خوبی از کارگردانی رسیده بودند، و در یک فضای دوسویه به دوربین بنده آزادی عمل بیشتری دادند.

چه آینده ای برای مسیر پیش روی جدید بهاره رهنما متصور هستید؟

با توجه به روحیه و پشتکاری که از ایشان دیدم در آینده شاهد کارگردانی فیلمهای بهتری از او خواهیم بود، به هرحال در این فیلم جدای از کارگردانی، همزمان درگیر بازی در اثر هم بودند، که این مسئله انجام کار را برایشان سخت‌تر و پرچالش تر می‌کرد.

با توجه به تجارب عمیقی که در حرفه تصویر برداری داشتید نقش فیلمبردار را تا چه اندازه به روایتگر نزدیک می‌دانید؟

به طور کلی از نظر بصری نقش مدیر فیلمبرداری که در سینما با عنوان که کارگردان عکس (Director of photographe ) خوانده می شود، را نمی‌شود انکار کرد. در مورد این فیلم ما برای رسیدن به یک تصویر مشترک نیاز به دیالوگ‌های مشترک داشتیم. معمولا پس از گپ و گفت، در اکثر سکانس‌ها وقتی بنده و کارگردان  به دیالوگ مشترک می‌رسیدیم ، تجربه‌های قبلی بنده به عنوان مدیر فیلمبرداری به فراخور هر سکانس روی کارگردانی تاثیرش احساس می‌‌شد همینطور در مقابل اطلاعاتی که کارگردان از شکل روایت به بنده  انتقال می‌دادند، روی دوربین تاثیر داشت. چرا که اطلاعات زیر متنی فیلم، بهترین منابع برای درک تصویر ذهنی یک کارگردان و‌ فیلمبردار محسوب می شوند،  و هر چقدر کارگردان در انتقال تصویر ذهنی خود به فیلمبردار به درستی و با تجربه عمل کند به همون اندازه در عکس و‌ در نهایت در فیلم این تاثیرات واضح تر حس می شود. با این حساب تاثیر مدیر فیلمبرداری از شکل‌گیری روایت در قاب تصویر را نمی‌توان انکار کرد.

نیوشا ضیغمی: همه این ها خود ما هستیم

از تجربه همکاری با بهاره رهنما بگوئید؟

فضای کاری خانم رهنما، برای کسانی که متن های پیشین ایشان را خوانده ویا نمایش‌های به اجرا رفته را دیده ‌اند، فضایی زنانه و به شدت جذاب است که شرایط اجتماعی زنان ایرانی به شدت درآن جاری است. تصویری ملهم از شخصیت هایی که در اجتماع به وفور دیده می شوند، فضایی از جنس درد دل هایی که زنان دارند. نقشی که من در این فیلم ایفا کردم نمایشی از یک زن عامیانه است که ما بارها نمونه آن را در آرایشگاه ها و باشگاه های ورزشی بانوان می بینیم ، زنانی که خسته از فشارهای اجتماعی در هر جایگاهی سفره دلش باز می‌شود، حال ممکن است این زن همسر اول یا دوم یک مرد یا درگیر با معضلات خانوادگی از جنس دیگری باشد. زنانی ملموس که به وفور در طول روز با آن ها مراوده داریم، زنانی که اگر درک و دیده شوند، انسان هایی ملموس و دوست داشتنی ایی هستند که ممکن است از سر اجبارهای زندگی تن به زندگی زناشویی و یا رابطه هایی پنهانی داده باشند که برای دیگران غیر منطقی به نظر بیاید. این فیلم نمایش می دهد ک این زن ها با داستان هایی متفاوتی که دارند از فضا نیامده اند، همه این ها خود ما هستیم! در نقش هایی که زندگی برای ما،  بسته به شرایط چیده است. اگر بخواهیم واقعیت انسان را به نمایش بگذاریم، انسان مجموعه ای از وقایعی است که در طول زندگی برایش  اتفاق افتاده است. در حالی که آنچه در جامعه ما رواج دارد این است که از دیدگاه، یک زن متاهل، نفر دوم رابطه همواره منفور و کریه خوانده شود. در صورتی که همه ما از اجبارها و تجربیات یکدیگر ناآگاه هستیم، از نظر من انسان ها در شرایط خاص ممکن است رفتارهای خاصی داشته باشند که برای دیگران قابل درک نیست. به همین خاطر دسته بندی انسان ها در سفیدی یا سیاهی کار بیهوده ای است.

در مجموع بسیار برای بهاره رهنما خوشحالم که موفق به ساخت اولین فیلم بلند داستانی اش در عرصه سینما شده است و فیلم قابل احترامی را به سینما خصوصا جامعه زنان اهدا کرده است. تجربه همکاری با ایشان به من ثابت کرد  فارغ از حواشی که برای ایشان در فضای مجازی ساخته شده است، او زنی بسیار باسواد، نکته سنج و پرتلاش است.و امیدوارم این مسیر تازه، برایش در هر گام موفقیت های بیشتری را به همراه داشته باشد.

بازی کردن نقش یک زن در فیلم های ایرانی با توجه به محدودیت ها و ممیزی ها چه چالش هایی را برای تان به همراه داشته است؟

در طول این سال ها، همواره سینما دغدغه اصلی برای من در زندگی  بوده است. و سعی کردم با توجه به تمام شرایط و محدودیت هایی که برای یک بازیگر زن در ایران وجود دارد، حرفه خود را حفظ کنم و به کارم ادامه دهم. اما اساسا سینمای ایران برای یک بازیگر زن بسیار سینمای سختی است به طوری که من معتقدم چنانچه بهترین بازیگر زن سینمای جهان را به ایران بیاورید و از او بخواهید تمام این ممنوعیت ها و محدودیت ها را در هنگام نمایش نقش رعایت کند، باور کنید حتی قادر به بازی در یک پلان هم نخواهد بود! بارها و بارها برای خود من پیش آمده است که درست درزمانی که درحال اجرای نقش پیچیده ای هستم، به خاطر حجاب ویا … فیلم کات داده شده و صحنه تکرار شده است. یا گاها پیش آمده که پس از بازی در یک نقش که برای خودم یک موفقیت به حساب می آمده، پس از ضبط ان سکانس به ممیزی خورده و به کلی حذف شده است. در این مورد سلسه مراتبی هست که در بازی و ایفای  نقش زن در سینمای ایران تاثیر گذار است  از همان ابتدا درمرحله پروانه ساخت  نویسندگان باید در کاراکتر پردازی زن در سینمای ایران رعایت کنند که ماحصل آن عمدتا شخصیت هایی سطحی هستند، بعد از آن موارد پوششی و گریم است که در بازی جلوی دوربین باید رعایت شود و بدتر از همه زمانی است که پس از تولید فیلم، هنگامی که نسخه ای از آن به شورای پروانه ساخت ارائه می شود، ممیزی هایی هم در آن جا هست که ناگزیز پلان هایی را حذف می کنند! و در انتها آن چیزی که از کاراکتر پردازی وایفای نقش یک زن در سینمایی ایران شاهد هستیم در بازنگری های چند باره و اعمال سلایق شخصی در هر مرحله، کاملا نابود شده است. و در اینجا ما می مانیم با مخاطبی که باید برای او توضیح دهیم که چرا شخصیت تا این اندازه باور ناپذیر و سطحی بوده است. اینکه سینمای ایران برای زنان بسیار سخت است غیر قابل انکار است. و امیدوارم که شرایط در آینده برای زنان بازیگر بهتر شود و حداقل اینکه وزارت ارشاد به همان متنی که در ابتدا پروانه ساخت می دهد پایبند باشد و فیلم در ادامه دچار ممیزی های مضاعف نشود.

صحبت پایانی:

خوشحالم از اینکه سینمای ایران علیرغم تمام این فشارها کارگردان های زن بسیار مطرح و خوبی دارد، که قابل قیاس با کارگردان های مرد در تمام دنیا هستند و امیدوارم که در آینده کارگردان های زن بیشتری به این عرصه وارد شوند، فیلم های با موضوعات زنان و قهرمان های زن ساخته شود، چرا که عمده تهیه کنندگان راغب هستند که قهرمان قصه فیلم مرد باشد! و برای کل سینما آرزو می کنم که حالش خوب شود، سینما در این چند سال روزگار بد و سختی را گذراند، اهالی سینما از دوران کرونا تا تعطیلی سالن ها و این فضای دوقطبی شدن گروه ها به مصیبت های زیادی را از نظر معیشیتی افتادند، اهالی سینما نیاز به آرامش و امنیت شغلی دارند  این نکته را همه باید درک کنند که خانواده بزرگ سینمای ایران انسان های نیستند که از  فضا آمده باشند آنها نیز مانند همه مردم حیات شان به ادامه شغل و فعالیت مستمر در حرفه اشان بستگی دارد.

 

سمیه خاتون

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است