روزنامه صبا

روزنامه صبا

پرونده صبا درباره تعطیلی پردیس تئاتر شهرزاد

چه کسی چراغ را خاموش کرد؟


در این شماره از روزنامه تعطیلی پردیس تئاتر شهرزاد را از نگاه کارگردانان و منتقدن تئاتر بررسی کرده ایم.

اسفند ماه سال ۱۴۰۱ بود، که قاسم جعفری مدیر عامل شهرزاد با نامه ای سرگشاده خطاب به رئیس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وضعیت پردیس شهرزاد را با وجود کارشکنی های بیش از پیش مرکز هنرهای نمایشی در حال تعطیل شدن اعلام کرد. قاسم جعفری در این نامه ضمن اعلام و ابراز بی کفایتی مسئولان مرکز، سیاست های دو پهلو و دوگانه مرکز را در برابر هنرمندان در طول این سال ها نشانه گرفت، مطلبی که روزنامه صبا پیش از این با موضوع بی عدالتی در ممیزی ها به عنوان چالش جدید هنرمندان مطرح کرده بود، که حاکی از سیاست های دو گانه مرکز نسبت به هنرمندان تئاتر و نمایش است. این مسئله چالش عمیقی در هنر تصویر و صحنه امروز ایران است که گویا مرز مجوز ها و ممیزی ها بسته به اشخاص تولید کننده تغییر می کند! در ادامه پرونده مجموعه شهرزاد، اخباری در فضای مجازی از طرف خبرگزاری ایرنا منتشر شد با این موضوع که این مجموعه از بازه زمانی که در حال تعمیرات داخلی مجموعه بوده است به عنوان اهرمی استفاده کرده است تا با طرح نامه و شکایت، علت کار نکردن مجموعه را به گردن دیگری اندازد و این در حالی است که مجموعه شهرزاد در سال گذشته بیشترین تعامل را با مرکز هنرهای نمایشی در اخذ مجوز نمایش و در تعدد نمایش های اجرا شده داشته است، پس از این خبر نیز مسئولین تصمیم گیرنده در شهرزاد نیز بیکار ننشسته و درباره اخبار منتشر شده مجددا بیانه‌ای را به نقل از مسئول روابط عمومی مجموعه شهرزاد در فضای مجازی و نزد خبرگزاری ها منتشر کردند. به این شرح که خبر منتشر شده از سوی خبرنگاری است که اطلاعات موثقی از وضعیت کنونی مجموعه شهرزاد ندارد و مکررا در جوابیه به بازگویی اطلاعاتی پرداختند که مجموعه هنرهای نمایشی، حتی به نامه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر همکاری با مجموعه شهرزاد بی‌اعتنا بوده‌ است. خبرنگار صبا برای بررسی این پرونده از قاسم جعفری توضیحات بیشتری خواست؛ او گفت؛ در چند روز آینده متنی را با همین موضوع منتشر خواهم کرد. به همین خاطر در پرونده حاضر با همین موضوع با چند تن از منتقدین و کارگردانان تئاتر گفت‌و‌گو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

شقایق فرشته: ادعای قاسم جعفری کذب و دروغ است

بیانیه ای از سوی روابط عمومی مجموعه شهرزاد منتشر شده است، شما آن را خواندهاید؟

بله و از نظر من ادعایی که قاسم جعفری درمورد علت تعطیل شدن مجموعه شهرزاد داشته، کذب و دروغ است. چرا که ایشان در بیانیه دوم خود صحبت از  اجرای نمایش های کرده اند که وجود ندارند، یکی از همین نمایش‌ها «دلاروس ایکاروس» به کارگردانی همایون غنی‌زاده است، تا جایی که ما مطلع هستیم اصلا همایون غنی‌زاده قصد به اجرا بردن نمایش ندارد. اما درباره اینکه مرکز در دادن مجوز به نمایش‌ها سخت‌گیری می‌کند اتفاقا از حدود ۸ ماه پیش با تحرکاتی که در جامعه دست داد،  دامنه محدودیت ها و سخت گیری کمتر شده است و در حال حاضر با توجه به نمایش‌هایی که هم اکنون روی صحنه است شاهد همکاری بیشتر مرکز با مجموعه‌های نمایشی هستیم. که خوشبختانه با استفاده از امکانات دولتی هزینه کمتری را نیز برای اجاره سالن می پردازند در صورتی که همین نمایش ها اگر قرار بود در مجموعه شهرزاد اجرا بروند باید اجاره بهای سنگینی را هر شب به سالن‌دار پرداخت می‌کردند.

در مجموع به نظر من گروه‌های حرفه ای نامدار حاضر به همکاری با شهرزاد نیستند و کسانی که در این مدت در مجموعه شهرزاد نمایش به اجرا بردند عمدتا جوانانی بودن که به واسطه شهرزاد می‌خواستند نام و رسمی برای خود دست و پا کنند. در کنار همه این مسائل باید قبول کرد که قاسم جعفری برای تک‌تک نمایش‌هایی که در شهرزاد به اجرا رفته است حامی گروه‌های نمایشی و هنرمندان بوده‌اند و به واسطه نفوذی که داشتند  بسیاری از مسائل غیر قابل اغماض و حل را برای گروه‌های نمایشی مرتفع می کردند.

به نظر شما از زمانی که مجموعه شهرزاد به هر دلیلی کار نکرد، مجموعه های دیگر پرکارتر نشده اند؟

بله، خوشبختانه به طور طبیعی نمایش هایی که می‌خواستند در شهرزاد اجرا بروند حالا به سمت سالن های دولتی کشیده شده‌اند. سالن‌های دولتی هم به خاطر رکودی که در سال گذشته تجربه کرده بودند نیاز داشتند تا با اشخاص اسم و رسم دار در تئاتر رونق را به سالن‌هایشان برگردانند.

بهرحال بهتر بود که همه این سالنها با هم و درکنار هم کار کنند نه اینکه به واسطه کار نکردن مجموعه تئاتری مجموعههای دیگر فعال شود، درست است؟

بله، صد درصد با حرف تان موافقم چرا که در همین اندازه هم با معضل کمبود سالن و مخاطب فعال تئاتر مواجه هستیم.

عباس غفاری: تعطیلی هر تماشاخانهای غم انگیز است

تحلیل تان از شرایط پیش آمده در تئاتر شهرزاد چیست؟

قاسم جعفری اسفند ماه سال گذشته  نامه‌ای سرگشاده برای وزیر ارسال کردند و در آن از عملکرد معاون اداره کل هنرهای نمایشی انتقاد کردند و اتفاقا در بیانیه دوم شهرزاد که به نقل از روابط عمومی درپاسخ به خبرنگار ایرنا منتشر شد عنوان کردند به دلیل آنکه مواردی که از اسفند سال گذشته طرح کرده‌اند حل نشده به همین خاطر فعلا مجموعه شهرزاد،  نمایشی را به روی صحنه نخواهد برد. با این تفاسیر احتمال بنده این است که درآینده نزدیک دوباره مجموعه شهرزاد به چرخه فعالیت باز خواهد گشت و اگر بخواهیم به صورت ریشه‌ای به این مسئله نگاه کنیم بیشتر یک دعوای شخصی است که دلایل متعدد و زیادی می‌تواند داشته باشد. اما از نظر من به طور کلی تعطیلی هر تماشاخانه‌ای برای اهالی هنری غم انگیز است و به ضرر هنر است. این مسئله منوط به سالنی خاص در شهری خاص نمی‌شود هر تعطیلی و یا کار نکردن مرکز هنری در این شرایط برای هنر و فرهنگ آسیب‌زا است.

اینکه برخی هنرمندان مدعیاند، مجموعه شهرزاد به دنبال اجرای خوب و حرفهای بوده است و به همین دلیل حالا به او مجوز نمیدهند را چگونه ارزیابی میکنید؟

سوال من این است که این ادعا با چه آمار ومعیاری قابل اثبات است، اینکه شهرزاد مجموعه ای تئاتری و پرفروش بوده است کاملا قابل استناد و قبول است. اما از نظر من به هیچ عنوان نمایش‌های یک مجموعه را نمی‌توان در خوب و بد دسته بندی کرد همان‌طور که در حال حاضر نمایش‌های خوبی از دوستان هنرمند در مجموعه تئاترهای متفاوت شاهد هستیم که اتفاقا بیشتر آن ها اجتماعی وحرف امروز جامعه را نقل می‌کنند. در پایان ازنظر من این گونه حرف‌ها در این شرایط خوب نیست و به ضرر همه است چرا که باعث شکاف انداختن میان هنرمندان و حتی مدیران مجموعه‌های نمایشی می‌شود.

قاسم جعفری هم مانند همه مدیران گله‌ای از جنس بقیه مدیران در این شرایط دارند ایشان در نامه اول خود به وضوح  اشاره کرده‌اند که سخت‌گیری‌های شورای ارزشیابی نظارت در مرکز هنرهای نمایشی به قدری زیاد است که باعث نابودی تئاتر در ایران می‌شود، این مسئله که مرکز هنرهای نمایشی، اثری را به جای اصلاح، قیچی می‌کند و یا مجوز اجرا نمی‌دهد برای دوستانی که ماه‌ها برای تولید آن وقت گذاشته‌اند قابل هضم نیست، چرا که زمانی برای جایگرین کردن ندارند و این مسائل به مرور هنر تئاتر در ایران را فلج می‌کند. همان طور که در همین روزهای اخیر شاهد گلگی یک مدیر دولتی از مدیر دولتی دیگر بودیم مبنی بر اینکه چرا به نمایش «بک تو بلک» به کارگردانی سجاد افشاریان که اتفاقا در ابتدا تقاضای اجرا در سالن اصلی تئاتر شهر را داشته است مجوز اجرا نداده‌اند! همان‌طور که شاهد بودید این نمایش در مجموعه شهرزاد اجرا رفت و یکی از پرفروش‌ترین نمایش‌های این مجموعه شد. بنابراین مشکلاتی که قاسم‌جعفری این روزها آن را پررنگ کرده، از دیرباز در تئاتر ایران بوده هست و تقریبا تمامی سالن‌ها با این قضایا همواره درگیر هستند.

 یک طرفه به قاضی نرویم

یک منبع آگاه، درباره عملکرد سال گذشته مجموعه هنرنمایشی گفت؛ شورای ارزشیابی نظارت مرکز هنرهای نمایشی هیچ نمایشی را توقیف نکرده است. در این عملکر به صورت شفاف بیان شده است متن هایی مشمول تذکر و اصلاحات شده‌اند اما هیچ نمایشی درسال گذشته توقیف نشده است. قاسم جعفری در بیانیه خود از پنج نمایشنامه نام برده که با وجود موافقت وزیرفرهنگ، شورای نظارت به آن ها مجوز نداده‌اند؛ مسئله این است که نامه وزراء معمولا در این شرایط مبنی برهمکاری در بروکراسی اداری و طبق ضوابط است به این معنی که اصلا وزیر مسئول مجوز دادن به اجرای نمایش نیست، ایشان این مسئله را برای بررسی به دست مرکز و شورای نظارت سپرده است و طبیعتا مرکز نیز با توجه به قوانین و آئین نامه‌هایی که دارد عمل می‌کند البته من به شخصه متن این نامه مکتوب را ندیده‌ام اما به طور کلی معمولا مکاتبات میان اداره‌ای به همین منوال است. تا جایی که مطلع‌ام در حال حاضر مجموعه شهرزاد ۱۶ اثر را به مرکز  برای درخواست مجوز ارسال کرده است، که گویا یکی از آن نمایش‌‌ها هم در حال اجراست و برخی دیگر نیز در پروسه اخذ مجوز هستند. شهرزاد در سال گذشته بیشترین مجوز را برای اجرا از مرکز هنرهای نمایشی گرفته است که اتفاقاین نشان دهنده همکاری شدید مرکز با این مجموعه است، حالا اگر به هر دلیلی شورای نظارت با اجرای چند نمایشنامه موافق نباشد این به معنی کارشکنی است؟ من نمی دانم چرا در این شرایط از بیش ۱۰۰ نمایشی که مجوز گرفته و اجرا شده اند حرفی به میان نمی‌آید! به نظرم بهتر است منصفانه قضاوت کنیم و اگر قرار است عملکرد یک مرکز و یا سازمان را بسنجیم فقط به نقاطی که به ضرر ماست اشاره نکنیم چنانچه شهرزاد ۱۰۰ متن نمایشی می‌فرستاد و تنها با اجرای ۲ الی ۳ تا از آن ها موافقت ‌می‌شد می‌توانستیم از این شرایط شاکی باشیم اما وقتی تعداد آثار مجوز نگرفته خیلی کمتر از آثاری است که مجوز گرفته و روی صحنه رفته‌اند، به نظر من این برداشت‌ها یک طرفه به قاضی رفتن است.

جلالالدین دری: مدیران به دنبال جذب نظر بالا دستی ها هستند نه مردم!

اتفاقی که برای مجموعه شهرزاد افتاده است و منجر به تعطیلی آن شد، اولین تعطیلی نیست و آخرین هم نخواهد بود. با روند سیاست‌گذاری که وزارت فرهنگ وارشاد پیش گرفته، بسیاری از مجموعه داران و هنرمندان را بیکار خواهند شد. سیاست‌گذاری که درحال حاضر در فضای فرهنگی وهنری ایران حکفرماست بیشتر جانبداری از مجموعه‌ها و آثار سفارشی است. در این رویه مطمئنا آثار مستقل ائم از تئاتر، سینما و… محکوم به بیکاری و شکست خواهندبود. این مسئله بیشتر از همه درتلویزیون خود را نشان داده است در شرایط حاضر من ۵ متن سریال تصویب شده در تلویزیون دارم و با وجود آنکه قرارداد آن بسته و پول آن‌ها هم پرداخت شده است برای ساخت در بروکراسی اداری تلویزیون رد شده است! از نظر من این یعنی حذف آدمها و انحصاری شدن سازمان برای عده ای خاص. متاسفانه در نمایش خانگی هم شاهد همین رویه هستیم همان طور که از زمانی که صنعت سینما دچار رکود شد همان آدم‌ها با همان روند مافیایی نمایش خانگی را در دست گرفتند. در حال حاضر هم اگر شاهد هستیم هنوز برخی پیشکسوتان در تئاتر باقی مانده‌اند به این دلیل است که تئاتر هنوز کاملا انحصاری نشده است و احتمال این می‌رود که با سیاست‌گذاری جدید دولت در مراحل بعد این دوستان هم حذف شوند. وقتی برای تئاتر مستقل فضایی درست شود که نتواند نفس بکشد مشخصا از بین می‌رود. البته که من به عنوان یک کارگردان تئاتر دوست دارم در سالن دولتی با درصد کمتر کار کنم! اما با تجربه‌ای که از اجرای نمایش «کافه عاشقی» در فرهنگسرای نیاوران داشتم ترجیح می‌دهم برای آرامش خودم و حفظ اثرم به سالن خصوصی بروم و درصد بیشتری بپردازم. مدیران مراکز دولتی عمدتا به دنبال اثری هستند که باب طبع مدیران بالا دستی‌شان باشد نه مردم! در مجموع هیچ گاه دولت مستقیم به هنرمند نمی‌گویند کار نکن بلکه آنقدر شرایط را برای هنرمند سخت کرده و او را در تنگنا قرار می‌دهند که هنرمند را به این نتیجه برسانند که اگر کار نکند بهتر است. این سیاست دولت در برابر هنرمندان و دسته بندی آن ها به دو قسمت که عده‌ای کار کنند و عده‌ای کار نکنند بسیار فلج کننده است. در این شرایط برخی مفتخر به این عنوان هستند که ممنوع الکار هستند و کار نمی‌کنند، عده‌ای هم وجود دارند مانند بنده که ممنوع الکار نیستیم اما اجازه کار کردن هم ندارم.

تجربهای که مجموعه شهرزاد داشته اید چطور بود؟

همکاری مجموعه شهرزاد با نمایش «کافه عاشقی» خوب بود و به یاد دارم که در چند مرتبه‌ای که مرکز‌هنرهای‌نمایشی، اصلاحاتی را برای نمایش منظور می‌کرد، قاسم جعفری سعی کرد مشکل را به نفع گروه اجرایی کافه عاشقی حل و فصل کند.

سهند خیرآبادی:در بروکراسی اداری گیرت می اندازند

از اجرا درمجموعه شهرزاد بگوئید؟

من از تجربه اجرایی که در مجموعه شهرزاد داشتم بسیار راضی بودم و به طور کلی قاسم هوای هنرمند را داشت و در تمامی طول مدتی که بنده نمایش «مستخدم» را در این مجموعه روی صحنه داشتم از جانبداری‌ایی که مدیر این مجموعه از هنرمند داشت بسیار راضی بودم.

آیا بهای اجاره سالن گروه را تحت فشار نگذاشت؟

از نظر من مجموعه شهرزاد امکانات و امتیازاتی را از همان آغاز به هنرمند می‌دهد که بقیه سالن‌ها آن را ندارند، پس به تبع آن طبیعی است که وقتی از امکاناتی استفاده می‌کنید بهای آن را بپردازید. بلک باکس‌های شهرزاد با ۳۰۰ صندلی و استقبالی که در جذب مخاطب تئاتری دارد اعجاب انگیز است، من برای اجرای نمایش «مستخدم‌» هیچ تبلیغات خاصی نداشتم اما به دلیل فروش ویژه و همیشگی که مجموعه شهرزاد در سایت تیوال و … دارد تا حدودی اجرای نمایش از نظر بازگشت هزینه و حتی سود دهی بیمه شده بود و این به خاطر رفت و آمد زیاد مخاطب به شهرزاد است. از نظرمن دوستانی که مدعی‌اند هزینه اجاره سالن شهرزاد کمر هنرمند را شکسته به بی‌فکری آنان بر می‌گردد چرا که مجموعه های خصوصی به طور کلی از همان آغاز شرایط اجاره سالن را در قرارداد عنوان می‌کنند با این وجود چرا هنرمند با توجه به نمایشی که در دست اجرا دارد قراردادی را امضا می‌کند که به ضررش تمام ‌شود؟! بله نمونه‌ای را در شهرزاد شاهد بودم از یک کارگردان تازه کار و نمایشی که در شهرزاد به روی صحنه برده بود، نمایش او هر شب تنها یک بلیت می‌فروخت و حالا با این نمایش معلوم الحال باید اجاره سالن هم می‌داد،  او ادعا می‌کرد که قاسم کمر او را شکسته! در این اتفاق واضح است که مشکل از کجاست، چرا که از نظر من در هیچ زمانی اثر هنری خوب بازارش زمین نمانده است.

 اینکه مجموعه شهرزاد غیر فعال شده است را چطور ارزیابی میکنید؟

از نظر من به طور کلی بسته شدن افتضاح است. با این وجود به نظر می‌آید مشکل تنها شهرزاد نیست! مشکل از سیستم است که ربطی به قاسم جعفری هم ندارد. کار آخر من مونولوگی بود که امیرمهدی ژوله بازیگر آن بود ما حدود ۴۰ جلسه برای آماده شدن این نمایش تمرین کرده بودیم در همان ابتدا ۴ مرتبه نمایشنامه با ادبیاتی به شدت توهین آمیز رد شد، در کل ایرادهایی که از این نمایشنامه گرفتند کاملا مغرضانه بود و اصلاحات آن شامل کل نمایش می‌شد نه قسمت های از آن! دست آخر هم واضح بود که مشکل‌شان با خود قاسم جعفری است و به دنبال بهانه‌تراشی هستند آن هم در زمانی که کلیه برنامه‌ریزی‌های کار انجام شده بود و حتی تاریخ اجرا را هم مشخص کرده بودیم،  اما متاسفانه دوستان مرکز هنرهای نمایشی حتی برای بازبینی کار با ما همکاری نکردند. در همان تایم همایون‌غنی زاده نیز نمایش «چاه باز کن» را برای اجرا داشت که آن هم رد شد. در این شرایط سالن‌دار چکار باید بکند؟ متاسفانه بروکراسی اداری طوری تو را گیر می اندازد که ناگزیر به کار نکردن می شوی؟

سمیه خاتون

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است