روزنامه صبا

روزنامه صبا

گفت وگوی صبا با عوامل فیلم سینمایی«بچه های طوفان»

فیلمی که زیر باران خیس شد!


در این شماره از روزنامه با عوامل فیلم سینمایی«بچه های طوفان» به کارگردانی صادق صادق دقیقی به گفتگو پرداخته ایم

«بچه های طوفان» به نویسندگی عبدالجبار دلدار، کارگردانی صادق صادق دقیقی و تهیه کنندگی پروانه مرزبان، فیلمی است که قصه کودکان و نوجوانان و افکار قهرمانانه آنها را روایت می‌کند. در خلاصه این فیلم آمده است: “در اثر سیل و طوفان شدید تعدادی از مردم جان خود را از دست داده‌اند، رضا به همراه دوستانش تصمیم می‌گیرند هر طور شده کمک حال خانواده و مردم باشند اما قهرمان بودن سخت است و …” این فیلم از اسفند ماه ۱۴۰۱ اکران خود را در سینما آغاز کرد و زین پس قرار است اکران آنلاین خود را برای مردم هنر دوست ایران شروع کند. دراین فیلم هنرمندانی چون پژمان بازغی، مریم بوبانی، ونوس کانلی، پرهام دلدار، ضا ناجی و… به ایفای نقش پرداخته‌اند. همچنین این فیلم با حضور در جشنواره‌ها موفق به کسب جوایز متعددی شده است من جمله؛ تندیس سیمین بهترین فیلم از جشنواره بین‌المللی فیلم رشد، پروانه زرین بهترین دستاورد فنی و هنری از جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان، برنده جایزه بهترین بازیگر نوجوان از جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان.، برنده تندیس و دیپلم افتخار بهترین فیلم و بهترین بازیگر زن  از جشنواره بین‌المللی تولیدات چند رسانه‌ای میراث فرهنگی و گردشگری، و شرکت در بخش مسابقه جشنواره فیلم سینه کنید هلند، از افتخارات این فیلم است. خبرنگار صبا با تهیه کننده، کارگردان و بازیگر فیلم بچه های طوفان گفت و گویی داشته است که در ادامه می‌خوانید.

پروانه مرزبان: برای بچه های طوفان مادری کردم

پروانه مرزبان، تهیه کننده سینما است که سابق بر این تهیه کنندگی فیلم های بزرگ مرد کوچک، فیلم تا آمدن احمد، ستاره قطبی، ماهیگیر کوچک و… را برعهده داشته است.

در ابتدا هر چه می خواهد دل تنگ‌ات بگو….

برای این فیلم مادری کردم! سکانس هایی از این فیلم در سیل فیلمبرداری شده است وقتی پسرم برای تصویربرداری از این سکانس‌ها داوطلب شد، برای من خیلی اضطراب آور بود، چرا که وقتی از اخبارهای نگران کننده‌ای که سیل بر سر مردم آورده مطلع می شدم، نمی توانستم این اجازه را به او بدهم، اما به خاطر اینکه فیلم سرنوشت خوبی داشته باشد، راضی شدم… در حالی که بسیار متاثر و نگران بودم که اگر این سیل خودش را ببرد من چه کار کنم!؟ آنجا برای من مرزی بود بین اینکه مادر این فیلم باشم یا مادری که نگران پسرش است، اما در نهایت به خاطر اینکه خودش هم خیلی دوست داشت، پذیرفتم. در حال حاضر نیز راضی و خوشحال هستم چرا که آن چیز را که خانواده در پی آن بود محقق شد.

از تجربه اکران فیلم بچه های طوفان بگویید؟

این فیلم یک فیلم ارزشمند در حوزه کودک و نوجوان است. به همین دلیل وزارت ارشاد به تیم سازنده این فیلم لطف داشتند و نوبت اکران این فیلم را در ایام نوروز دادند که البته به دلیل آنکه در زمان‌بندی کمی این اتفاق افتاد متاسفانه فرصتی برای تبلیغ و معرفی فیلم نداشتیم. و از طرفی بنیاد فارابی با اینکه ۳۰ درصد از فیلم را سهیم بود اما در هیچ یک از مراحل جز مسئله حسابرسی در کنار تیم سازنده فیلم نبود، فارابی تنها یک واریزی ۲۰۰ میلیون تومانی برای  فیلم بچه‌های طوفان داشت که در مقابل هزینه های ساخت فیلم به چشم نمی‌آمد. و در ادامه هم هیچ حمایتی را برای فروش فیلم نداشتند. با توجه به این مسئله که خودشان هم در فروش ذینفع بودند اگر حمایت بهتری از فیلم داشتند، شاید در فروش فیلم هم اتفاقات بهتری می‌افتاد. در حال حاضر هم که فیلم به صداو سیما و یوتیوب فروخته شده، فارابی از همان ابتدا سهم خود را از مبلغ فروش برداشت کرده است.

بااین حال تولید فیلم بچه های طوفان چقدر برای شما هزینه داشته است؟

این فیلم ۴ سال پیش ساخته شده است و برای ما ۱ میلیارد و خرده‌ای هزینه داشت. دراین فیلم بازیگرانی چهره‌ای مانند پژمان بازغی و … حضور داشتند که طبیعتا هر کدام دستمزد خود را داشتند.

هنوز فیلم به اکران آنلاین نرسیده است! فکر نمی‌کنید که در اکران آنلاین فروش بهتری خواهید داشت؟

نمی دانم! اما با توجه به اینکه فیلم بسیار خوش ساخت است و قصه خوبی هم دارد امیدوارم در فروش آنلاین بخشی از هزینه‌ها جبران شود. این فیلم در هر جشنواره جهانی که شرکت کرده است بهترین جوایز را کسب کرده است.

تجربه فیلمسازی در قامت یک گروه خانوادگی چگونه شکل گرفت؟

آقای دلدار نویسنده فیلم و پدر خانواده در شیرین شدن این تجربه بسیار موثر بودند. همسر بنده آشنایی با این فضا و اخلاق حرفه‌ای را از کودکی به بچه‌ها آموخته بود، به همین نسبت اینکه همه باهم باشیم و همه با هم کار کنیم و فضا را با انتقاد بیجا مشوش نکنیم از مهم‌ترین مسائلی بود که رعایت آن در همه ما نهادینه شده بود. علاوه بر این تحصیلات و علایق همه ما که در رشته سینما و تئاتراست، بسیار در کارگروهی منسجمی که داشتیم موثر بود.

صادق دقیقی: چرا فارابی نخواست به این فیلم بها دهد؟

مرحله انتخاب نقش برای فیلم بچه های طوفان، با چه رویکردی صورت گرفت؟

یکی از سخت‌ترین گزینش‌ها، انتخاب نقش جانباز جنگی برای پژمان بازغی بود، با توجه به اینکه تصور عموم از جانبازان مردانی فرو افتاده و شکسته است، انتخاب این نقش برای این بازیگر برای برخی جای سوال داشت، اما در تحقیقات میدانی که خود بنده به همراه خانم مرزبان از مراکز درمانی جانبازان داشتیم به چشم خود جانبازانی دیده بودیم بسیار از آقای بازغی خوش تیپ‌تر و خوش استایل‌تر! اینکه تصور عموم از این افراد محدود به اشخاصی لاغر و تکیده شده است تصوری اشتباه است. ما جانبازانی داریم که مانند مردم عادی در اجتماع حضور دارند و تنها سالی یک الی دو بار حمله شیمیایی آن ها را گرفتار می‌کند، کسانی که وقتی حمله به سراغ‌شان می‌آید در آن شرایط خاص حتی نمی‌توانند کلمه‌ای حرف بزنند اما بعد تر با دارو درمانی و … دوباره به زندگی عادی‌شان برمی‌گردند. بهرحال من در تحقیقات میدانی خود با جانبازانی مواجه داشتم که بسیار قوی و محکم بودند اما در جریان حمله به کلی فرو می ریختند طوری که دیگر هیچ کنترلی روی اعضای بدن خود نداشتند.

از نحوه شکل‌گیری ایده تا طرح و نوشتن فیلمنامه بگویید؟

طرح این فیلمنامه برای خانم مائده عبدی است که در بابل و خطه شمال کشور زندگی می‌کنند. خانم مرزبان این طرح را از ایشان خریداری کردند و عبدالجبار دلدار زحمت نویسندگی این طرح تا آماده شدن آن در قالب فیلمنامه را بر عهده داشتند.

سخت‌ترین مرحله تولید فیلم، کدام قسمت بود؟

برای بنده دکوپاژ و فضاسازی کار بسیار با چالش همراه بود و این به خاطر موقعیت جغرافیایی فیلم بود که مدام باید در آب و باران می‌بودیم و همین باعث شد نیروی بسیار زیادی را همه گروه برای این فیلم بگذارند. در حال حاضر من فیلم «مرده خور» را تولید کرده‌ام، با اینکه تعدد بازیگران چهره و … در فیلم مرده خور بیشتر از بچه‌های طوفان است اما سختی تولید آن یک پنجم تولید فیلم بچه‌های طوفان هم نیست.

محتوای فیلم بچه‌های طوفان را از چه نظر برای مخاطبان این رده سنی و خانواده ها مفید می‌دانید؟

قهرمانی که از آب می ترسد به آب می زند، این مضمون چالشی از تمامی شرایط زندگی پیش رو برای هر شخص در هر مرحله از زندگی‌اش است که برای رسیدن به تکامل باید بر ترس‌های خود غلبه کند. این متن کاملا بر اصول داستان نویسی رابرت مک کی که تحول قهرمان را در سفر قهرمانی ترسیم می‌کند، منطبق است در این راه از انگیزه‌ای که قهرمان را در این راه یاری می‌کند هم غافل نشدیم و عشق را در میان باران و سیل در تحول شخصیت دخیل کردیم. در جامعه اکنونی ما دیگر ایثار گر وجود ندارد، ایثارگر نه به معنای آنچه که در جنگ تحمیلی و دفاع مقدس بارها درباره آن صحبت شده است! ایثارگری که در شرایط بحرانی امروزه به میدان عمل بیاید و باری را از دوش دیگری بردارد.

صحبت پایانی:

هنوز نمی‌دانم رفتار قهرآمیز بنیادفارابی با این فیلم از کجا ریشه می‌گیرد؟ فیلم‌های زیادی هرساله توسط این مرکز با هزینه‌های گزاف تر و حمایت‌های بیشتر ساخته می‌شود. این فیلم در اکران سینمایی موفق به فروش چشمگیری نشد اما در اکران‌ بازار جشنواره کن و خلاصه هر فروشی را که تا به حال داشته، فارابی از همان سهم ۳۰ درصدی خود را از فروش بلافاصله برداشت کرده است. در حالی که مبلغ ناچیزی را برای حمایت از فیلم هزینه کرده بودند. ما طبق نامه‌ای به مسئولین تصمیم گیرنده اعلام کرده بودیم که تولید فیلم برای گروه نه تنها بازگشت سرمایه را به دنبال نداشته بلکه متضرر هم شده‌ایم اما متاسفانه حتی این نامه هم هیچ تاثیری بر روی سیاست‌گذاری‌های فارابی نسبت به فیلم نگذاشت. طوری که حتی در سایت خود بنیاد فارابی راضی به تبلیغ و معرفی فیلم نشدند! فیلمی را که به زعم خودشان سهمی از تولید آن را برعهده داشتند!  با اینکه این فیلم در جشنواره های متعدد دیده شده و از آن در زمینه‌های مختلف تقدیر شده است، اما فارابی نخواست که به این فیلم بها دهد و برای ما اینگونه استنباط شد که حمایت از فیلم بچه‌های‌طوفان برای فارابی کسر‌شآن به حساب می‌آید. چرا که اگر در اکران کمی از این فیلم حمایت می‌شد، اتفاقات بهتری برای این فیلم می افتاد. در پایان از آقای روح الله سهرابی که در ارشاد سمت مدیرکل نظارت بر عرضه آثار سینمایی را برعهده دارند بسیار سپاسگزارم که صادقانه در این راه کنار فیلمسازان هستند اما متاسفانه یک نفر دست تنها در این مسیر نمی‌تواند خیلی تاثیرگذار باشد.

پرهام دلدار: عاشقی هستم در پی معشوق

پرهام دلدار به خاطر تولد در خانواده ای هنر دوست و فیلمساز از کودکی با مقوله فیلم و بازیگری آشناست، از جمله فعالیت‌های او در عرصه بازیگری؛ بازی در فیلم های سمعک، قفس، میان پرده های نوروزی، سریال های شکوفه های مهاجر، آقای گردنبار، ماهیگیر کوچک، ستاره قطبی، جستجوگران و… است.

ابتدا از نقش خود در فیلم بگویید؟

نقش یک معلم در روستا را بازی می کنم. این روستا به خاطر موقعیت خاص جغرافیایی که دارد و دائما در معرض بارندگی و سیل است، پل ارتباطی خود را با شهر از دست می دهد و بچه‌های روستا درتلاش هستند تا دراین شرایط به مردم روستا کمک کنند. این فیلم تحول انسان در شرایط سخت را نسان می دهد که فکر می‌کنم از بزرگترین اتفاقات مهم در زندگی انسان‌هاست.

برای نزدیک شدن به نقش خود در این فیلم چه کردید؟

با تحقیقات میدانی شروع کردم و در کنار آن مطالعاتی درباره شغل معلمان روستا داشتم و سختی‌های را که این صنف با آن دچار چالش‌های همیشگی هستند را زیر نظر گرفتم. اینها همه جزو پیش زمینه‌های ساخت کاراکتر بود، بعد از آن باید وجه‌های خاص خود شخصیت معلم را با توجه به مشکلاتی که در زندگی دارد زیر نظر می‌گرفتم و برای این کار متمرکز شدن روی خود فیلمنامه و کمک‌های نویسنده و کارگردان بی‌شک بی‌تاثیر نبود. در واقع انگیزه این معلم در انتخاب اینکه در این روستا خدمت کند وجهه‌ای دراماتیک دارد، چرا که او عاشق دلداده‌ای ایست که به دنبال معشوقه خود به این روستا آمده است. به همین نسبت ارتباط بسیار خوب و صمیمانه ای را با بچه های روستا دارد و تلاش می‌کند که فارغ از تحصیل و تدریس کتب، بچه‌ها را به آرزوها و خواسته‌هایشان برساند. و در این میان او چالش‌هایی با رضا دارد که برادر معشوقه‌ای اوست.

بازی در این نقش چه چالش‌هایی را برای شما به همراه داشت؟

این فیلم در روستای عزرک، در ارتفاعات سخت و صعب‌العبور شهر ساری فیلم برداری شده است و به نسبت موقعیتی که داشت تولید فیلم در این شرایط برای همه گروه سخت بود. تولید این فیلم ممکن شد، چرا که ما به شکل یک گروه خانوادگی، همدلانه پای کار ایستادیم. و خوشبختانه نتیجه‌ای که از خروجی این فیلم کسب شد برای همه گروه رضایت بخش بود. با اینکه فیلم موفقیت چشمگیری را نتوانست در اکران تجربه کند، اما همین که ما خودمان به عنوان عوامل سازنده این فیلم، نتیجه را درخشان و راضی‌کننده دیده و در جشنواره‌های متعدد هم موفق به کسب جوایز شدیم برای ما یک موفقیت به حساب می‌آید.

ارزیابی‌تان از حرفه بازیگری در ایران چیست؟

اولین حضور من در بازیگری به سال ۱۳۷۰ و حضور درجشنواره فیلم فجر با اثر «سهند و دریا» برمی‌گردد، از آن سال تا به امروز در حدود بیش از ۲۰ فیلم نیز بازی کرده‌ام که عمده آن همکاری در پروژه‌های خانوادگی بوده است. همان طور که می‌دانید سینما صنعت گرانی هست و به سبب اینکه ما به شکل خانوادگی تحت عنوان سینمای مستقل، در این زمینه به صورت همدلانه در کنار هم کار می‌کنیم، توانسته‌ایم به صورت مستمر ادامه دهیم. چه بسا در شرایط حاضر که اتفاقات سیاسی و فرهنگی همه و همه بر حرفه فیلمسازی تاثیر مستقیم دارد، از نظر من کار فیلمسازی به خصوص بازیگری به عنوان شغل، به هیچ عنوان ساحل امنی نیست و هنرمند در این راه مدام با چالش های متفاوت مواجه است. به همین دلیل اصلا نمی‌شود با تک حرفه‌ای بودن در این حوزه تضمین جریان مالی و شغلی را برای خود تصور کرد. شرایط بنده هم به عنوان یک بازیگر مستثنی از بقیه دوستان نیست و عملا در کنار بازیگری چند شغل دیگر هم دارم. وضعیت صنعت سینمای ایران نامساعد است و این عدم تعادل، بیشتر از همه متوجه سینماگران مستقل در ایران است.

صحبت پایانی:

تماشای فیلم بچه‌های طوفان برای مخاطب، خصوصا خانواده ها تجربه لذت بخشی است، این فیلم کاملا بی‌غرض و با صداقت در حوزه کودک و نوجوان برای بچه‌ها ساخته شده است. قصه جذاب این فیلم یک تجربه تازه از رویارویی با دنیایی متفاوت برای بیننده است و یک تجربه تربیتی از نوع خاص برای نوجوانان. علاوه بر این فضای خاصی که این فیلم دارد، فیلمی کاملا زیر باران! از نظر ساخت برای بچه های تولید بسیار سخت و قطعا برای مخاطب پر از احساس خواهد بود. ما به تناسب اینکه برای خوش ساخت بودن فیلم  هزینه‌های زیادی کرده بودیم و از کیفیت محصول خود مطمئن بودیم خیلی روی فضای تبلیغاتی آن کار نکردیم و شاید به همین دلیل هنوز فیلم به مخاطب و مصرف کننده واقعی آن معرفی نشده است. این فیلم با تکیه بر بلاهای طبیعی مانند سیل و زلزله و … زندگی کردن در شرایط دشوار را نشان می‌دهد و نقطه طلایی تحول را در مرکز خود قرار داده است.

سمیه خاتون

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است