روزنامه صبا

روزنامه صبا

میلاد کیایی نوازنده سنتور و آهنگساز:

پیشکسوتان موسیقی فراموش شده‌اند


این هنرمندان سال ها برای هنر این مملکت زحمت کشیده اند و حالا زمان تشکر و قدردانی از آنها است ولی نه تنها به آنها توجهی نمی شود بلکه فراموش هم شده اند.

میلاد کیایی اول مهر سال ۱۳۲۳ در تهران متولد شد. وی در خانواده‌ای پا به عرصه وجود نهاد که همگی اهل فرهنگ، ادبیات، شعر و موسیقی بودند. تولد میلاد کیایی همزمان با برقراری صلح در جهان بود، از این جهت و با الهام از اسامی قهرمانان شاهنامه فردوسی نام او را «میلاد» نهادند. نوازندگی سنتور را از سن هشت سالگی ابتدا نزد پدر و سپس آموزش ردیف‌های موسیقی ایران را نزد برادر بزرگترش زنده‌یاد «ایرج کیایی» که در آن زمان از شاگردان با استعداد مکتب موسیقی استاد «ابوالحسن خان صبا» بود فرا گرفت. سپس خودش نیز در نوازندگی این ساز، سبک و روش نوینی را دنبال کرد. ‌میلاد کیایی ابداع‌هایی نیز روی کوک سنتور داشته و تالیفاتی نیز در زمینه گام‌ها و فواصل بین پرده‌های مقامات موسیقی ایران دارد که در شرف چاپ و انتشار است. وی در حال حاضر مدرس موسیقی است. همچنین در سال ۱۳۸۰ موفق به دریافت درجه دکترای موسیقی در رشته نوازندگی و آهنگسازی از شورای عالی ارزشیابی هنرمندان کشور شد. میلاد کیایی کنسرت‌های متعددی را در داخل و خارج از کشور برگزار کرده است و تاکنون شاگردان بسیار زیادی را تربیت کرده که عده‌ای از آنان به دانشکده‌های مختلف هنر در رشته موسیقی راه یافته‌اند و تعدادی نیز به درجات بالایی در هنر موسیقی ارتقاء یافته‌اند. در ادامه گفت و گوی خبرنگار صبا را با این نوازنده و آهنگساز می‌خوانید.

در حال حاضر وضعیت هنرجویان ساز سنتور را چطور ارزیابی می کنید؟
به نظر من هنرجویان این ساز هر روز در حال پیشرفت هستند و فوق العاده استعداد دارند. نسبت به چند سال گذشته شرایط آنها خیلی بهتر شده است و از نزدیک شاهد هستم که واقعا تلاش می کنند. ساز سنتور نیاز به تمرین فراوان دارد و من همیشه به هنرجویانم می گویم که اگر می خواهند پیشرفت کنند باید هر روز تمرین کنند. تمرین مداوم خیلی تاثیرگذار است و اگر این تمرین ها را هر روز انجام دهند موفق تر خواهند بود. خانواده ها هم می توانند خیلی تاثیرگذار باشند به عنوان مثال نباید براساس علاقه شخصی ساز خاصی را برای فرزند خود انتخاب کنند. کودک یا نوجوان باید ساز مورد علاقه خود را انتخاب کند تنها در این صورت است که می تواند با اشتیاق سر کلاس حاضر شود و تمرین کند.

وضعیت آموزشگاه‌های موسیقی را چطور ارزیابی می کنید؟
تعدادی از آموزشگاهها واقعا خوب فعالیت می کنند و برای هنرجو زمان و وقت کافی می گذارند ولی برخی دیگر اصلا صلاحیت تدریس ندارند. متاسفانه نظارت کافی در این زمینه وجود ندارد و هر کسی یک آموزشگاه موسیقی تاسیس کرده است. افراد باید در انتخاب استاد دقت کنند چون هنرجویانی دارم که چندین سال است تحت آموزش هستند ولی هیچ سررشته ای در زمینه ساز خود ندارند. در حال حاضر افراد باید تحقیق و بعد انتخاب کنند زیرا تعداد کسانیکه خود را معلم موسیقی می دانند زیاد شده است ولی این افراد خودشان نیاز به آموزش دارند و فقط هنرجو را به بیراهه می برند.

آیا ساز سنتور در چند سال اخیر پیشرفت کرده است؟
ما افراد برجسته و سرشناس در این حوزه زیاد داریم و نوازندگانی داریم که علم و آگاهی زیادی دارند و در زمینه های مختلف تحقیق می کنند. این ساز هر روز که می گذرد بیشتر پیشرفت می کند زیرا نوازندگان سالیان سال برای آن زمان گذاشته اند و هر کدام تلاش می کنند که زوایای مختلف این ساز را بشناسند و معرفی کنند پس در نتیجه این ساز نسبت به قبل خیلی پیشرفت کرده است. از طرف دیگر در کشور ما به موسیقی توجه نمی شود و این موضوع کارها را با مشکل همراه می کند زیرا به جوانان هنرمند باید پر و بال بدهیم تا بتوانند فعالیت کنند. تحقیق و بررسی در عرصه های مختلف موسیقی نیازمند حمایت دولتی است حتی اگر پژوهش های خوبی صورت گیرد ولی اگر حمایتی نباشد این پژوهش ها ثبت و ضبط نمی شود در نتیجه شرایط برای فعالیت هنرمندان باید مهیا شود. یکی از بزرگ ترین مشکلات هنرمندان مسائل مادی است و متاسفانه امنیت شغلی در این حوزه وجود ندارد به همین دلیل است که بسیاری از هنرمندان سازهای خود را فروخته اند و در اسنپ کار می کنند یا بسیاری دیگر مهاجرت کرده اند. واقعا حیف است که این هنرمندان را از دست می دهیم زیرا می توانند به پیشرفت موسیقی خیلی کمک کنند.

چرا پیشکسوتان در چند سال اخیر از موسیقی دور شده اند؟
به دلیل کم توجهی به این عزیزان است که آنها از فرهنگ و هنر دور شده اند. چرا یک پیشکسوت باید در تنهایی وقت بگذراند؟ این هنرمندان سال ها برای هنر این مملکت زحمت کشیده اند و حالا زمان تشکر و قدردانی از آنها است ولی نه تنها به آنها توجهی نمی شود بلکه فراموش هم شده اند. این افراد سرمایه های این مملکت هستند و فقط زمانیکه از دنیا می روند انواع بزرگداشت ها برای آنها گرفته می شود. چرا این بزرگداشت ها در زمان حیات آنها گرفته نمی شود؟ این مسائل مهم هستند ولی ساده از کنار آنها می گذریم و فقط در کشور ما این طور است که هنرمندان مورد بی مهری قرار می گیرند.

حرف پایانی…
راه باید برای هنرمندان جوان باز شود. یک هنرجو چندین سال آموزش می‌بیند و به این امید زندگی می کند که بتواند اثری تولید کند و یا به صحنه برود. هنرمند موسیقی باید از نزدیک با مخاطب خود در ارتباط باشد و زمانیکه نمی تواند به صحنه برود دچار ناامیدی می شود. هنرمندان موسیقی سنتی مظلوم واقع شده اند زیرا هزینه برگزاری کنسرت خیلی زیاد است و چون حمایت گری برای آنها وجود ندارد مجبور به کناره گیری می‌شوند. همه ما به هنر نیاز داریم و باید در زندگی همه در جریان باشد. هنرمندان موسیقی فقط به فکر ارائه هنر خود هستند و توقع زیادی ندارند. یک هنرمند فقط به فکر خلق اثر است و نمی تواند درگیر بیزینس های مختلف شود. در همه جای دنیا هنرمند فقط به فکر ارائه هنر است و شرایط برگزاری کنسرت و تولید اثر از طرف دولت ها و یا تهیه کننده ها فراهم می شود ولی در ایران اینطور نیست و به همین دلیل است که موسیقی از رونق افتاده است.

غزاله سعادتی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است