روزنامه صبا

روزنامه صبا

گفتگو با عوامل «گربه نره و روباه مکار»

 پینوکیو؛ یک قصه و چندین برداشت


در این شماره از روزنامه با عوامل نمایش «گربه نره و روباه مکار» به کارگردانی اوشان محمودی به گفتگو پرداخته ایم.

اوشان محمودی نویسنده و کارگردان نمایش «گربه نره و روباه مکار» است که این نمایش را با اقتباس از قصه معروف پینوکیو نوشته و در سالن ناظرزاده کرمانی روی صحنه برده و قرار است در خردادماه نیز این نمایش در سالن اصلی تئاترشهر روی صحنه باشد. محمودی پیش از این نیز دو نمایش قبلی‌اش را بر اساس همین قصه نوشته و کارگردانی کرده است. گفت و گوی خبرنگارصبا با عوامل این نمایش را در ادامه می‌خوانید.

اوشان محمودی: اعتقادی به اسامی بزک شده در تئاتر ندارم

نمایش گربه نره و روباه مکار سومین اثر شماست که با اقتباس از قصه پینوکیو اثر کارلو کلودی نوشته‌اید. ویژگی این قصه چیست که سه اثر نمایشی خود را با اقتباس از آن روی صحنه برده‌اید؟

من متولد دهه شصت هستم و در دوره کودکی ما سرگرمی عجیب و غریبی به جز تلویزیون نداشتیم و همه عشق و علاقه ما دیدن کارتون در ساعات بعدازظهر بود. قصه پینوکیو برای من بسیار جذاب است و مهمترین ویژگی این قصه برای من دروغ است که اگر چه به نظر خیلی ساده می‌آید اما همین دروغ ساده گاهی می‌تواند باعث بحران‌های عجیب و غریبی شود و  جریان زندگی را تحت تأثیر قرار دهد.

البته رمان پینوکیو که در ایران کمتر خوانده شده، بسیار متفاوت از انیمیشن آن است، در این رمان، پینوکیو تبدیل به انسان واقعی نمی‌شود بلکه همچنان به شرارت‌هایش ادامه می‌دهد و در نهایت اعدام می‌شود.

دو اثر قبلی من هم اقتباسی از قصه پینوکیو بود که اگر چه سه‌گانه نبودند و مستقل از یکدیگر بود ولی شاید بتوان عنوان سه‌گانه را هم برای آنها به کار برد. در هر قصه از این سه اثر به دروغ و مشتقات آن پرداخته‌ام و هر اثر در واقع مرحله‌ای از زندگی است. موضوع نمایش «گربه نره و روباه مکار» نیز سوءاستفاده است که منشاء آن دروغی است که به سوءاستفاده تبدیل می‌شود.

علاقه‌مندی من به قصه پینوکیو ریشه در کودکی من دارد و  این علاقه به اندازه‌ای است که روی صحنه نمایش هم دوست دارم انیمیشن و جادو ببینم اما مهمتر از آن این است که این یک قصه بین‌المللی است و من دوست دارم کاری روی صحنه ببرم که بین‌المللی باشد و مخاطبان غیرایرانی من هم آن را درک کنند.

این قصه قابلیت‌های بسیاری برای تبدیل شدن به آثار نمایشی برای صحنه را دارد و من در آثار دیگرم باز هم سراغ وجوه و شیوه‌های اجرایی دیگری از این قصه می‌روم.

در یکی از این سه اثر قرار بود نمایش شما از طریق یکی از پلتفرم ها به شکل واقعیت مجازی امکان نمایش برای مخاطبان خارج از سالن نمایش و به صورت بین‌المللی را هم داشته باشد، درباره این تجربه بگویید و این که به کجا رسید؟

بله قرار بود از طریق یک پلتفرم امکانی فراهم شود که مخاطبان داخلی و خارجی با استفاده از عینک و یک لینک از طریق موبایل‌شان بتوانند نمایش روی صحنه را همزمان با تماشاگران در سالن تماشا کنند که این اتفاق آزمایش هم شد ولی ازجایی به بعد روند آن به دلیل تحریم‌ها، اتفاقات ماه‌های اخیر در ایران و کندی سرعت اینترنت و نبود امکانات سخت‌افزاری در سالن‌های نمایش متوقف شد.

برای اجرای این اثر در دیگر کشورها هم برنامه‌ریزی کرده‌اید؟

بله قصد داریم که در کشورهای دیگر هم اجرا داشته باشیم و مشغول انجام کارهای مربوط به آن در بخش روابط بین‌الملل گروه خودمان هستیم. باید با چند کمپانی در این زمینه صحبت کنیم ولی با این حال مسائل و مشکلاتی از جمله قیمت بالای ارز را هم داریم.

من مطمئنم که با اجرای این آثار در خارج از ایران شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود چرا که علاوه بر یک قصه جهان‌شمول دارای سایر ویژگی‌های جذاب از جمله در زمینه فرم، رنگ و دیگر ویژگی‌های اجرای بین‌المللی نیز هست و می‌تواند مخاطبان خارجی را نیز با خود همراه کند.

برای این نمایش چقدر تمرین کردید؟

ما از ۱۷ فروردین سال قبل تمرین‌ها را شروع کردیم که تا آبان ادامه داشت و نوبت اجرای ما هم آذرماه بود ولی اتفاقاتی که در این مدت در کشور رخ داد، باعث متوقف شدن اجرای ما شد و بعد از آن مجدد از فروردین ماه سال جاری تمرین‌ها را شروع کردیم و از پنجم اردیبهشت ماه در سالن ناظرزاده کرمانی روی صحنه رفتیم که تا ۲۹ اردیبهشت ادامه داشت و از هفتم خردادماه تا پنجم تیرماه نیز در سالن اصلی تئاتر شهر این نمایش روی صحنه خواهد بود.

برخی از نمایش‌ها برای جذب مخاطب بیشتر از بازیگران چهره استفاده می‌کنند. شما بازیگرانتان را چطور انتخاب کردید؟

سه نفر از بازیگران این نمایش در کارهای قبلی من هم حضور داشتند. یکی از آنها به نام علی تاریمی بازیگر ثابت من در هر سه نمایش بود.

من به اسامی خیلی بزک شده در تئاتر اعتقادی ندارم بلکه به کار گروهی معتقدم و بر این باورم که انرژی جمعی است که روی صحنه به جادو تبدیل می‌شود.

بازیگران این نمایش اگر چه نام مطرحی ندارند اما بسیار درجه یک و بااستعدادند، همگی در خدمت نمایش هستند و درکنار هم یک اتفاق درست را شکل می‌دهند.

به اعتقاد من بازیگران نسل جدید بسیار توانمندند و علاوه بر این توانایی، فرم بدنی خوبی دارند، موسیقی می‌دانند و می‌توانند به خوبی آواز بخوانند. از سوی دیگر مخاطب امروز هم بسیار باهوش است و کیفیت یک نمایش برایش مهمتر از اسامی شناخته شده است.

نمایش شما دچار سانسور هم شد؟ و آیا آسیبی به روند قصه و نمایش وارد کرد؟

اگر بگویم  سانسور وجود ندارد که دروغ گفته‌ام اما به طور کلی سعی می‌کنم مثبت فکر کنم و راهی برای گفتگو کردن پیدا کنم.

مدیران ما باید بپذیرند که تاثیرگذاری تئاتر را که در گذشته داشتیم الان دیگر نداریم و نمی‌شود به همان میزان فشارها را تشدید کرد. در شرایطی که مخاطب امروز به دلیل برخورداری از اینترنت می‌تواند شاهد بهترین اجراهای تئاتر در کل دنیا باشد، برای کشاندن این مخاطبان به سالن تئاتر باید اجازه داد که کارگردان‌ها رهاتر و آزادتر کار کنند.

برخی از مخاطبان تئاتر برای اولین بار به سالن نمایش وارد می‌شوند و باید این سرمایه‌ها را حفظ کرد که تبدیل به مخاطبان دائمی تئاتر شوند.

به طور کلی روند تولید نمایش و روند گرفتن مجوزها در کشور ما اشتباه است و برای آن که اتفاقات خوبی را در تئاتر کشورمان داشته باشیم بهتر است به هم اعتماد کنیم، برای حل مشکلات گفتگو کنیم و حرف همدیگر را بشنویم.

سالن اصلی تئاتر شهر  یکی از بهترین سالن‌های تئاتر در بخش دولتی است این سالن چطور به این نمایش اختصاص یافت؟

این اتفاق یک شبه رخ نداده است. من کارم را از اجرای شهرستان شروع کردم و در جشنواره‌های دانشجویی شرکت کرده‌ام و همین طور پله پله آمده‌ام تا امروز که به من اعتماد شده و در سالن اصلی تئاتر شهر می‌توانم کارم را اجرا کنم. من از این اعتماد نهایت استفاده را خواهم کرد تا هم بهترین اجرای خودمان را داشته باشیم و مدیری که به من اعتماد کرده را سرافکنده نکنم اگر این اعتماد باشد، ما می‌توانیم از بسیاری کشورهای دیگر جلوتر باشیم.

چه مسائل و مشکلاتی در روند تمرین و اجرا داشتید؟

یکی از این مسائل زمان کمی است که برای اجرای دکور و گریم در اختیار داشتیم. ما باید که یک ماه قبل از اجرا بتوانیم از سالن با اجرای دکور، نور، گریم و برای تمرین استفاده کنیم در حالی که فقط سه ساعت مانده به اجرا می‌توانیم سالن را در اختیار داشته باشیم آن هم سالنی که از صبح خالی است و استفاده‌ای از آن نمی‌شود. آهنگساز من باید این امکان را داشته باشد که حتی از دو ماه قبل سالن را ببیند و موسیقی را در سالن نمایش بتواند بشنود اما این دسترسی را نداریم و باید در همین سه ساعت مانده به اجرا همه این کارها را انجام دهیم و این مسائل از کیفیت کار ما می‌کاهد.

مسئله دیگر کمبود امکانات سالن‌های نمایش در زمینه نور است. در حال حاضر همه جا از نور ال ای دی برای سالن‌های نمایش استفاده می‌شود اما سالن‌های ما حتی بهترین آنها فاقد این امکانات هستند و باید گروه‌های نمایشی خودشان آن را تأمین کنند که با توجه به این که این گروه‌ها به لحاظ اقتصادی در مضیقه قرار دارند، این امکان فراهم نمی‌شود و باز هم روی کیفیت کار تأثیرگذار است. همه این مسائل با یک مدیریت صحیح و اصولی درست می‌شود و نیاز به کار زیادی هم ندارد.

بازخوردها تاکنون چطور بود و مخاطبان چقدر با این نمایش ارتباط برقرار کردند؟

نود درصد مخاطبان ما با توجه به نقدها و نظراتی که دریافت کردیم، راضی بودند و حتی برخی خیلی به ما لطف داشتند و از این نمایش به عنوان یکی از بهترین نمایش‌های تهران یاد کرده‌اند.

مخاطبان شما در این نمایش چه کسانی بودند و کدام قشر ارتباط بهتری با آن برقرار کردند؟

من دنبال این بودم که خانواده‌ها در کنار هم این اجرا را به تماشا بنشینند چون نمایش به گونه‌ای است که هم کودک هشت ساله درک خودش را از این نمایش دارد و هم والدین او دریافت متفاوت خودشان را از این نمایش دارند. خوشبختانه کودکان به همراه بزرگسالان این نمایش را دیده‌اند و هر دو گروه هم آن را دوست داشتند و فکر می‌کنم مخاطب‌شناسی درستی برای این نمایش داشتیم.

نکته مهم دیگر این است که بعد از آن که این نمایش به صورت خانوادگی دیده شود، باید بتوان کسانی را که برای نخستین بار وارد سالن تئاتر می‌شوند به مخاطب دائمی تئاتر تبدیل کرد و برای این کار نیاز به جذابیت‌هایی است که مخاطب را نگه دارد و من امیدوارم که با ریل‌گذاری صحیح در این مسیر هر روز بر تعداد مخاطبان افزوده شود.

اجرای تئاتر در شرایط کنونی چقدر برای شما توجیه اقتصادی دارد و آیا به راحتی می‌توان تهیه‌کننده برای اجرای تئاتر یافت؟

در بهترین حالت اگر بخواهیم کیفیت صددرصدی داشته باشیم می توان فقط هزینه ها را پوشش داد و سوددهی چندانی ندارد و خیلی از کارها زیان‌ده هم هستند چون برنامه‌ریزی درست نیست ولی تا جایی که ممکن است باید سعی کنیم که این درصد خطا را پایین بیاوریم.

یکی از طرح‌های خوبی که زمانی در مرکز هنرهای نمایشی مطرح شد ولی به جایی نرسید این بود که بودجه‌ای را دراختیار گروه‌های نمایشی قرار می‌دادند که در طول سال یک یا دو اجرا داشته باشند.

ولی متأسفانه با ورود هر مدیری همه طرح‌ها و برنامه‌های مدیر قبلی ملغی می‌شود. قرار بود دولت یارانه‌ای را به سالن‌های خصوصی بدهد و این سالن ها نیز افراد منتخب خودشان را به استخدام دربیاورند تا در طول سال اجرا داشته باشند و اگر اجراهای پرتماشاگر و خوبی باشد، سال بعد بودجه بیشتری دریافت کند اما این طرح‌ها حالا از بین رفته است و هر کسی پول بیشتری دارد، می‌تواند اجرای بیشتری هم داشته باشد و این کیفیت آثار را پایین می‌آورد.

در دیگر کشورهای دنیا گروه های نمایشی با یک کمپانی همکاری می‌کنند و موظفند که در طول سال چند اجرا داشته باشند و با برخورداری از حقوق ثابت با بهترین کیفیت کارشان را انجام می‌دهند و این کمپانی است که مسئول فروش نمایش است و در این زمینه تلاش می‌کند. اما در ایران اگر چه این بودجه هست اما اشتباه هزینه می‌شود و کسی برای  این مسائل اهمیتی قائل نیست.

علی تاریمی:باید دست مخاطبانی که سالن‌های تئاتر را خالی نگذاشتند بوسید

علی تاریمی بازیگر نقش گربه نره در نمایش «گربه نره و روباه مکار» به کارگردانی اوشان محمودی است که در سه نمایش قبلی او نیز به عنوان بازیگر ثابت حضور داشته است.

درباره حضورتان در نمایش «گربه نره و روباه مکار» بگویید که چگونه برای شخصیت گربه نره انتخاب شدید؟

من دو تجربه خوب با آقای محمودی داشتم و در یک گروه نمایشی هم حضور داریم و بر همین اساس دوست داشتم که در این نمایش هم حضور داشته باشم. ویژگی اوشان محمودی این است که بازیگر را همیشه درمسیر درست هدایت می‌کند تا به نقش مورد نظرش برسد و برای همین من تجربه همکاری بسیار خوبی را در کنار او دارم.

متن نمایشنامه به نظرتان چطور بود و چقدر با قصه اصلی پینوکیو تفاوت داشت؟

وقتی اسم پینوکیو به میان می آید خیلی از ما تصور می‌کنیم که قصه او همان است که در کودکی در قالب کارتون و انیمیشن دیده‌ایم ولی قصه این نمایش برگرفته از رمانی با همین مضمون است که در خیال نویسنده نمایش شکل گرفته است.

قصه این نمایش لایه‌های زیادی دارد و هر مخاطبی از هر قشری می‌تواند برداشت شخصی خودش را از آن داشته باشد. برای هر مخاطبی حرف و نکته‌ای دارد و همین ویژگی برای من جذاب بود و اگر نخواهیم از بعد روانشناسی و جامعه شناسی به آن نگاه کنیم قصه جذاب آن بزرگترین ویژگی این متن است.

مخاطبان چقدر با نمایش ارتباط برقرار کردند؟

مخاطبان ما هم در این نمایش هم کودکان و هم بزرگترهایشان را شامل می‌شد. بچه ها برداشت‌های بامزه‌ای از نمایش داشتند و درباره آن با ما صحبت می‌کردند و بزرگترها هم به خوبی با ماجرای این نمایش همراه می‌شدند. فکر می‌کنم این نقطه قوتی برای نویسنده این نمایشنامه است که توانسته از هر سنی مخاطب داشته باشد.

 شخصیت گربه نره چه ویژگی هایی دارد و چه چالش هایی برای بازی این کارکتر داشتید؟

من در نمایش قبلی با عنوان «ژپتو» نقش دلقک لال را داشتم و در این نمایش نقش گربه کور را بازی می‌کنم. این دو شخصیت از نظر نوع کارکتر و استایل بدنی فاصله بسیار زیادی از هم داشتند و این چالش جالبی برای من بود.

در طول تمرین‌ها من با چشمان بسته تمرین می‌کردم و کارگردان از من می‌خواست که واقعا چیزی را نبینم که اوایل تمرین خیلی اذیت می‌شدم و رفته رفته با تمرین به فرم چشمی رسیدم که در طول یک ساعت و ربع اجرا هیچ چیزی از نمایش را نمی‌دیدم و میزانسن‌ها را فقط با پروژکتورهای روی سقف هماهنگ می‌کردم.

این نمایش سومین ورژن از یک قصه بین‌المللی است فکر می‌کنید چقدر پتانسیل نمایشی شدن روی صحنه تئاتر برای مخاطب امروز را دارد؟

در قصه پینوکیو که بسیاری از ما انیمیشن آن را دیده‌ایم، اشاره‌ای به چشم سوم و درونیات هر فرد می‌شود انگار این کارکتر همان گوهر وجودی ماست که گویی از درون ما بیرون کشیده شده و در قالب انیمیشن به ما نشان می‌دهند ولی هر کس از زاویه دید خودش به این قصه و کارکتر می‌نگرد.

فکر می‌کنم این قصه پتانسیل بسیار بالایی برای نمایشی شدن دارد و هر بار می‌توان از زاویه متفاوتی به آن نگاه کرد. همین ویژگی امکان برداشت‌های متفاوت از قصه پینوکیو و کارکترهای آن است که برای من جذابیت دارد.

برای این نمایش زمان و مکان تمرین مناسب در اختیار شما قرار داشت؟

با وجود همه مسائل و مشکلات اقتصادی که این روزها همه با آن درگیر هستند، برادران محمودی به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده بهترین پلاتوها را برای تمرین در اختیار ما گذاشتند و به عنوان بازیگر مشکلی از این نظر نداشتیم.

تمرین ها را حدود دو هفته قبل از شروع اجرا آغاز کردیم و به خوبی کارمان پیش رفت.

بازخوردها و میزان استقبال مخاطبان چطور بود؟

بازخوردها بسیار خوب بود و باید از همه مخاطبان این نمایش که با وجود شرایط دشوار اقتصادی سالن‌های تئاتر را خالی نگذاشتند، تشکر کنم.

چندی پیش جایی مطلبی خواندم درباره حمایت از تئاتر که نوشته بود چرا ما هنرمندان تئاتر باید خودمان را به دست خودمان حذف کنیم. این حق ماست و نباید تحت هیچ شرایطی خودمان باعث حذف و نابودی خودمان شویم. من معتقدم باید دست همه مخاطبانی را که در این اوضاع نامساعد از هنرمندان تئاتر پشتیبانی می‌کنند، بوسید.

فاطمه حمیره

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است