روزنامه صبا

روزنامه صبا

آرزو ارزانش کارگردان «آهنگ دونفره»

نمی‌خواستم با شکست شروع کنم!


من همیشه شعارم این بوده که سینما یک صنعت است و فیلم باید مردمی باشد و نظر مخاطب را جلب کند

فیلم سینمایی «آهنگ دونفره» در یک ماه و نیم نخست نمایش عمومی در سینماهای کشور که طی هفته‌های اخیر روندی صعودی را طی کرده است با عبور از فیلم‌هایی چون «غریب» و «عروس خیابان فرشته» با فروشی نزدیک به ده میلیارد تومان در آستانه رسیدن به جایگاه دوم جدول گیشه بهار ۱۴۰۲ است، گفت و گوی خبرنگار صبا را با آرزو ارزانش کارگردان این فیلم را در ادامه می‌خوانید.

آرزو ارزانش کارگردان فیلم سینمایی «آهنگ دونفره» در ابتدای سخنان خود گفت: این فیلم یک فیلم کمدی صرف نیست. در واقع یک فیلم مفرح است که بخش‌هایی از آن موسیقی دارد و ترکیبی است از بخش‌های کمدی و عاشقانه که خوشبختانه با گذشت حدود یک ماه و نیم از اکران فیلم، اغلب کامنت‌هایی که دریافت کرده‌ام، مثبت بوده است. امیدوارم از این به بعد هم همینطور باشد و مردم فیلم را دوست داشته باشند.

ارزانش اذعان داشت: جدای از تمام سختی‌هایی که برای ساخت فیلم وجود داشت، باید بگویم از «آهنگ دونفره» پشتیبانی نشد. درحال حاضر، چند روزی‌ست که دارد به لحاظ دیده شدن از فیلم پشتیبانی درستی می‌شود و اتفاقات خوبی دارد می‌افتد. متاسفانه تبلیغات در کشور ما نه فقط برای فیلم من، بلکه برای همه فیلم‌ها خیلی ضعیف است. مثلا تابلوها و بیلبوردها خیلی گران است و شهرداری به هیچ عنوان تخفیف نمی‌دهد. تبلیغات برای فیلم خیلی هزینه‌بر است، مخصوصا برای فیلم من که مستقل است، حمایت دولتی ندارد و با هزینه شخصی ساخته شده است. تلویزیون تبلیغات انجام نمی‌دهد. فضای مجازی مانند اینستاگرام فیلتر است، اگر هم بشود انجام داد خیلی‌ها نمی‌بینند. هزینه‌هایش هم خیلی بالاست و اگر روزانه بخواهید تبلیغ کنید خیلی هزینه دارد.

او در خصوص سالن‌های سینما و سانس‌های آن‌ها در تهران و شهرستان‌ها گفت: اگر به کشورهای همسایه مثل ترکیه و خیلی جاهای دیگر نگاه کنید، برای هر فیلم تعداد زیادی سالن سینما وجود دارد، ولی ما براساس گستردگی کشور و تنوع مخاطبان و علاقه آنها به سینما، متاسفانه سالن خیلی کم داریم. به همین دلیل به فیلم‌ها فضای لازم برای ارائه داده نمی‌شود. در واقع فیلم‌ها نمی‌توانند نفس بکشند و دیده شوند. نهایتا ۴ تا ۸ سانس به یک فیلم اختصاص داده می‌شود و این واقعا برای فیلم منصفانه نیست. مردم صبح‌ها سرکارند، فرزندان‌شان نیز مدرسه هستند و معمولا غروب برای تفریح بیرون می‌روند و فیلم تماشا می‌کنند. سانس‌هایی که به «آهنگ دونفره» تعلق گرفته شده واقعا عادلانه نیست. مثلا ساعت ۱۰ صبح یا ۱۱:۴۵ دقیقه صبح چه کسی به سینما می‌رود؟ این اتفاقات خیلی راضی‌کننده نیست. باز هم خدا را شکر با همین سانس‌های مرده و کم، فیلم دیده شده و مورد استقبال مخاطب قرار گرفته شده است.

ارزانش در ادامه گفت: من همیشه شعارم این بوده که سینما یک صنعت است و فیلم باید مردمی باشد و نظر مخاطب را جلب کند. به هرحال مردم باید سرگرم شوند و فیلم‌ها را ببینند و این چرخه ادامه داشته باشد. با وجود تعداد سالن‌ها و سانس‌های کم فیلم‌ها این اتفاق به سختی می‌افتد. مثلا در شهرستان‌های پرجمعیت مثل مشهد، شیراز و اصفهان به دلیل تعداد سالن و سانس‌های فیلم از «آهنگ دونفره» استقبال شده ولی خب اتفاق وحشتناکی که وجود دارد این است که برخی از شهرها مثل اراک اصلا سینما ندارند، یا مثل شهر یزد که فقط یک سینمای خیلی قدیمی دارد. خیلی شهرهای دیگر ایران هستند که سینما ندارند و این یعنی فاجعه. برای کشوری که دم از فرهنگ و هنر می‌زند؛ نداشتن کتابخانه، سالن سینما و تئاتر در برخی شهرها فاجعه است. درحال حاضر فکر می‌کنم ارزان‌ترین سرگرمی سینماست و این در شهرهایی مثل اراک اصلا وجود ندارد. ای کاش می‌توانستم پیگیری کنم و یک کاری برای شهرهایی که این‌چنینی هستند و سینما ندارند، انجام دهم. به هرحال با تمام این اوصاف استقبال مردم از «آهنگ دونفره» در شهرستان‌ها هم به نسبت خوب بوده است.

آرزو ارزانش در خصوص ژانر سینمایی مورد علاقه خود گفت: من به همه ژانرهای سینمایی علاقه دارم. سال‌ها درس سینما خوانده‌ام و گرایش تحصیلی‌ام کارگردانی بوده است، چه در دوران کارشناسی، چه کارشناسی ارشد. یعنی کلا از ابتدا عاشق سینما بودم و به همه ژانرهای آن علاقه دارم. به نظرم یک فیلم می‌تواند در هر ژانری ساخته شود و مورد پسند همه قرار بگیرد. ولی من شخصا به ژانرهای پلیسی و معمایی و همچنین کمدی بیشتر تمایل دارم. نه این‌ که به ملودرام اجتمایی یا ژانرهای دیگر علاقه نداشته باشم ولی باز هم تاکید می‌کنم که سینما به نظر من یعنی صنعت؛ ممکن است بعضی معتقد باشند که سینما هنر است یا ترکیبی از صنعت و هنر است که به اعتقادشان احترام می‌گذارم، ولی خودم معتقدم که این صنعت یک وسیله برای تفریح و سرگرم کردن و فرهنگ‌سازی است. به قول یک دوستی که همیشه می‌گفت ما از دوره مغول‌ها تا به امروز با شوخی و خنده، تلخی‌های روزگارمان را می‌گذرانیم! این قضیه در مردم ایران با شدت بیشتری در حال اتفاق افتادن است. فیلم کمدی هم چنین حال و هوایی دارد، خیلی از حرف‌ها را می‌توانی شیرین‌تر بزنی طوری‌که هم به دل بنشیند و هم تاثیرگذارتر باشد. خودم به عنوان یک بیننده به چنین فیلم‌هایی بیشتر علاقه دارم اگر هم قرار باشد کار کنم دوست دارم در این سبک کار کنم. با تمام سختی‌هایی که دارد.

او صحبت‌هایش را در خصوص ساخت فیلم‌های کمدی ادامه داد و گفت: در سینمای ایران سانسور زیاد اتفاق می‌افتد، این مسئله یک چیز پنهانی نیست و همه از آن اطلاع دارند. فیلم کمدی قواعدی دارد که وقتی سانسور می‌شود این قواعد به هم می‌خورد. بنابراین اتفاقاتی که قرار است در فیلم بیفتد خیلی ضعیف‌تر می‌افتد. حتی اگر بهترین فیلم‌نامه، بهترین بازیگرها و عوامل را داشته باشی وقتی آن اتفاقات قرار نیست بیفتد و آن سانسور انجام می‌شود، فیلم صدمه می‌خورد و آن اتفاقاتی که در تمام فیلم‌های کمدی جهان می‌افتد، در سینمای ما نمی‌افتد. بنابراین فیلم‌ها شبیه به هم می‌شوند و این اتفاق بد است و به فیلم ضربه می‌زند. با این حال و با وجود همه سختی‌هایی که سر راه وجود دارد حالا بخش زن بودن و فیلم اولی بودن به کنار که خودش داستان‌های جداگانه خود را دارد اما با اتفاقاتی که در چند سال اخیر افتاد (مانند بیماری کرونا و… که مردم را واقعا افسرده کرده) خنداندن مخاطب و فیلم کمدی ساختن در این مملکت کار سختی است. البته به نظرم تمام جهان برای این‌که از این وضعیت خارج شود و لحظات شیرینی را داشته باشد، نیاز به طنز و کمدی دارد. به نظرم اگر فیلم من بتواند یک درصد کمی از مردم را راضی کند و خوشحالشان کند، موفق شده است. امیدوارم که این اتفاق بیفتد.

ارزانش در خصوص محوریت داستان «آهنگ دونفره» گفت: فیلم‌های زیادی چه در سینمای ایران چه در سینمای دنیا وجود دارد که محوریت داستان آنها یک خواننده است. مثلا چندسال پیش فیلم جالبی به نام «دیروز» دیدم که نامش هم از ترانه‌ای به این نام گرفته شده بود. داستان فیلم در مورد خواننده‌ای نا امید بود که با اتفاقی که برایش رخ می‌دهد تبدیل به خواننده‌ای معروف می‌شود و من خیلی آن فیلم را دوست داشتم. نمونه‌های زیادی در سینمای جهان داریم که داستان زندگی یک خواننده است حالا یا بیوگرافی است یا این‌که شبیه به زندگی برخی خواننده‌هاست. مثلا فیلم دیگری دیده بودم که داستان آن در مورد زندگی یک خواننده زن قدیمی جاز بود و فیلم بسیار زیبایی بود. ولی «آهنگ دونفره» واقعیت زندگی یک خواننده نیست در واقع یک داستان خیالی است.
او در ادامه گفت: «آهنگ دونفره» داستان دو نفر است که یکی از آن‌ها از قشر مرفه و دیگری از قشر پایین‌تر است هر دو آن‌ها یک کار را انجام می‌دهند و هر دو سنگ‌هایی سر راهشان است که باید آن‌ها را بردارند، و واقعیت این است که در جامعه ما رسیدن به نقطه‌ای که خواننده‌ها در نهایت می‌رسند، بسیار سخت است. مثل فیلم‌سازی. بسیار سخت می‌توانی فیلم بسازی، بسیار سخت می‌توانی خواننده و معروف شوی و آن فردی که از قشر پایین‌تری است، به دلیل نداشتن امکانات مالی و ارتباطات، سخت‌تر می‌تواند این مسیر را طی کند. به هر حال همه می‌دانیم که رسیدن به موفقیت مدنظرمان بسیار سخت است و باید زحمت زیادی برای رسیدن به آن بکشیم و تلاش کنیم و خیلی مسائل مثل حوادث اجتماعی در آن دخیل است ضمن آن که پول هم برای رسیدن به هدف خیلی خیلی اهمیت دارد! در «آهنگ دونفره» هم سعی کرده‌ایم تا حدودی به این مسائل نزدیک شویم. البته کاراکترهای آن واقعی نیستند و داستان اصلی هم واقعی نیست.

نباید ناامید شد، من بعد از حدود بیست و پنج سال توانستم فیلم بسازم/ ناعادلانه بودن اکران،حال فیلم‌ها و سازندگانش را بد می‌کند

ارزانش در ادامه توضیح داد: برای رسیدن به موفقیت، باید مسیر خیلی سختی را بگذرانی تا بتوانی به چیزی که مطلوب توست، برسی. خودم را مثال می‌زنم. من از سال ۷۵ وارد دانشگاه شدم و شروع به کار کردم؛ بعد از حدود بیست و چهار، پنج سال  توانستم فیلم بسازم. در این مدت خیلی کار کردم. یک موسسه فرهنگی‌هنری داشتم و مستند کار می‌کردم. «آهنگ دونفره» فیلم اول سینمایی من است ولی من از سال ۸۱ فیلم‌های مستند می‌ساختم و کارهای مختلف انجام می‌دادم. در دانشگاهی که من درس خواندم، از زمانی که وارد دانشگاه شدم تا پایان دوران تحصیلم حدود ۶۰،۷۰ خانم با گرایش کارگردانی وارد رشته سینما شدند. همه به عشق ساختن فیلم آمده بودند ولی به خاطر مشکلاتی که سر راه بود همه علاقه‌مندی‌شان را رها کردند. الان از آن ۷۰،۸۰ دانشجویی که می‌شناختم و از دوستانم بودند، به جز چند نفر که توانستند جذب رشته‌های مختلف شوند، بقیه به دلیل مشکلات زیادی که سر راهشان بود نتوانستند فیلم بسازند. این‌ها همه با عشق فیلم‌سازی آمده بودند ولی الان هیچ‌کدام‌شان نیستند. من هم خودم واقعا خیلی مقاوم بودم که مسیر را رها نکردم. سال‌ها برای زیباسازی شهرداری و بنیاد مسکن و … مستند می‌ساختم یا فیلم ویدئویی تهیه و تولید می‌کردم، فیلم کوتاه می‌ساختم و… ۸سال شاگرد عباس کیارستمی بودم. یعنی کوتاه نیامدم و رها نکردم و علاقه‌مندی‌ام را ادامه دادم و بالاخره آدم در نهایت قلاب‌اش یک جایی گیر می‌کند… نباید ناامید شد.
او در مورد حضور زن‌ها در سینما گفت: اگر به تاریخ سینما را نگاه کنیم، از ابتدا که قاجار این صنعت را وارد کشور کرد، سینما دست خودشان بود. بعد هم که به دست مردم افتاد، کار مردانه‌ای بود و زن‌ها – به جز در بازیگری- اجازه نداشتند به آن ورود کنند. بعد از مدت‌ها بالاخره چند زن وارد سینما شدند که البته هنوز هم تعدادشان نسبت به مردها خیلی کم است. در صورتی‌که ورود و حضور فیلم‌ساز زن، نگاه متفاوتی با خود به سینما می‌آورد. یعنی داستان یک زن فیلم‌ساز متفاوت است از مرد فیلم‌ساز و از دریچه دیگری نگاه می‌کند. البته اگر اجازه دهند و این سنگ‌ها را جلوی پایشان نیندازند.
وی اذعان داشت: وزارت ارشاد این کار را نمی‌کند. اتفاقا سازمان سینمایی خیلی من را حمایت کرد. آقای سهرابی و آقای لشکری‌پور واقعا به من کمک کردند و حمایتم کردند. اما در کمال تعجب، خیلی از تهیه‌کنندگان قدیمی دوست نداشتند که من وارد شوم. حتی در اکران هم این مسأله به‌گونه‌ای برای من و فیلم من رخ داد و گرنه اتفاقات بهتری برای فیلم می‌افتاد. به هرحال امیدوارم که این راه باز شود و خانم‌ها بتوانند راحت‌تر به حیطه‌هایی که دوست دارند، ورود کنند. همچون آقایانی که دارند فعالیت می‌کنند. الان در تهیه‌کنندگی، کارگردانی و فیلمنامه‌نویسی چند خانم فعالیت دارند ولی در خیلی زمینه‌ها مانند حیطه فیلم‌برداری واقعا تعداد خانم‌ها صفر است.
ارزانش در ادامه گفت: من خیلی دوست ندارم بین زن و مرد خط‌کشی کنم. به هرحال ممکن است نگاه متفاوت و احساسات جداگانه‌ای داشته باشند. ممکن است یک خانم فیلم‌ساز بخواهد یک سری حرف‌ها را از طریق فیلمش بگوید، مثلا بیشتر به اجحاف‌هایی که در حق زن‌ها می‌شود یا به اتفاقات بدی که در جامعه می‌افتد، بپردازد که ممکن است دغدغه شخصی آن فرد باشد. ممکن است دغدغه من هم باشد که هست، ولی شاید دلم نخواهد این‌ها را در فیلم‌سازی مطرح کنم و بخواهم به مسائل دیگری بپردازم. این‌ها سلیقه‌ای است و انتخاب افراد با یکدیگر متفاوت است.
آرزو ارزانش در پایان گفت: تنها ناراحتی و گله و ناراحتی من از کمبود سالن‌ها و نداشتن سالن سینما در خیلی از شهرستان‌های ایران است، که متاسفانه خیلی هم ناراحت‌کننده است و همچنین از ناعادلانه بودن اکران‌ها است. امیدوارم که اتفاقات بهتری بیفتد. مردم «آهنگ دونفره» را ببینند و از دیدن آن خوشحال و راضی باشند.

ندا روزبه

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است