گفتگوی صبا با عوامل فیلم «قطع فوری »
بازیگری میانه ای با راحت طلبی ندارد
در این شماره از روزنامه با عوامل فیلم «قطع فوری » به کارگردانی مریم بحرالعلومی به گفتگو پرداخته ایم
در حاشیه نشست صبا با عوامل تولیدی فیلم قطع فوری که محصول سینمای هنر و تجربه است. خبرنگار روزنامه صبا با عوامل این فیلم درباره حرفه بازیگری،کارگردانی و چالشهای که این دو حرفه در مسیر حرفهای و کاری خود دارند با سیاوش چراغی پور بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، سوگل طهماسبی بازیگر تلویزیون و سینما و مریم بحرالعلومی کارگردان سینما گفت و گویی داشت که در ادامه میخوانید.
ورود و تداوم حضورتان در حرفه بازیگری از کجا شروع شد؟
سیاوش چراغی پور: من بازیگر تئاترم و در تئاتر زاده شده و رشد کردم. فعالیتهای دوران تئاتری من با کارگردانی مانند قطب الدینصادقی، رکنالدین خسروی، بهروز غریب پورو… تا کارکردن با نسلهای جدید تئاتری مانند پارسا پیروزفر و… گذشت. تئاتر من را آبدیده و پالاینده کرد و تجربههای نابی در اختیارم گذاشت تا با پیش زمینهای قویتر وارد رسانههای تصویری شوم. در تلویزیون قبل از سریال «لیسانسهها» چندین تجربه کاری دیگر داشتم اما واقعیت این است که «لیسانسهها» به کارگردانی سروشصحت بسیار در پرونده کاری و هنری من موثر بوده است و در معرفی بیشتر من به مخاطبان به گردن من حق دارد. در عرصه سینما نیز تجربیات بسیار خوبی با بزرگان سینماگری چون بهمنفرمانآرا، کمال تبریزی و شهرام مکری و… داشتم. در فیلمهای چون «جهانبا من برقص»، «استرداد»،«ملاقات خصوصی» توفیق این را داشتم که نقشهای متفاوتتری را تجربه کنم. این فیلمها قطعا در سیر بازیگریام تاثیرات فوق العادهای داشتند و به نظر خودم تواناییهایی که در من وجود داشت اما خیلی جدی گرفته نمیشد در این فیلمها نمایان شد.
به بازیگری در چه ژانر و سبکی علاقه من هستید؟
سیاوش چراغی پور: بازی در ژانر کمدی و طنز برایم دلچسبتر است. با اینکه شیفته سینمای تراژدی و کلاسیک نیز هستم. اساسا در پرونده کاری و بازیگری خود سعی کردم تلورانسهای بازیگریام را در سبک ها و ژانرهای مختلف حفظ کنم و در یک خط ثابت و مشخص قرار نگیرم و به همان اندازه که در طنز و کمدی فعالیت میکنم در سینمای جدیتر و تراژدی هم حضور داشته باشم. انتخاب این روش از همان ابتدا برایم هدف بود. تا بتوانم بازیگری باشم برای تمام ژانرها و سبک های هنری.
درخشش شما در فیلم «جهان با من برقص» این ذهنیت را برای بنده ایجاد کرد که سیاوش چراغی پور یک منبازیگری خاص به خود را دارد، نوعی کمدی گروتسک وار که در بقیه نقش پردازیهای دیگر هم دیده می شود؟
سیاوش چراغی پور: بله همینطور است. ممنون از دقت نظر و حسن نیتتان.
سوگل طهماسبی: خیلی دوست داشتم ژانر کمدی را تجربه کنم اما متاسفانه هنوز فرصت آن برایم پیش نیامده است. البته یک تجربه در تله فیلم «با تو میخندم» داشتم که اتفاقا قرار گرفتن در این موقعیت برایم بسیار جذاب بود. اما بهرحال بیشترین فعالیتهای بازیگری من با حضور در سریالهای چون «نجلا»، «کیمیا»، «گاندو» و «خانه امن» گره خورده است که در ژانر کلاسیک با رویکردهای متفاوت است. اصولا در بازیگری تلویزیون خیلی تنوع کاراکتری خصوصا برای زنها وجو ندارد. کلا سه الی چهار مدل از کاراکترپردازی از زن در تلویزیون داریم که در آثار مختلف تکرار میشود. به همین دلیل وقتی دیدم در تلویزیون نمیتوان در ارائه نقش پردازی، شخصیتهای متفاوتی را ارائه کرد سعی کردم این انتخابها و تنوع رابا بازیگری در فیلم کوتاه و بیرون از قاب تلویزیون تجربه کنم. مثلا در فیلم کوتاه «قرار» و «تاسوکی» به کارگردانی امید شمس تجربههای زیبایی را در نقش پردازی متفاوت داشتم که برایم بسیار جذاب بود. خوشبختانه در این فیلمها موفق شدم طوری بازی کنم که مخاطب با دیدن این فیلمها اصلا تشخیص ندهد که این سوگل طهماسبی است! به همین خاطر آنقدر که ارائه نقش پردازی های متفاوت برایم در اولویت است خیلی ژانر و سبک فیلم برایم در ارجحیت نیست. اما بهرحال از نظر من بازیگری در ژانر به قریحه خود شخص نیز در زندگی شخصی بستگی دارد. به طور مثال کسانی که در ارتباط نزدیکتری با من هستند روحیه طنز را در من دیدهاند اما ممکن است این لایه از شخصیت من خیلی برای کسانی که در ارتباطات دورتری از من هستند ملموس نباشد. به همین خاطر احساس میکنم در بازیگری طنز هم میتوانم حرف های جدیدی برای گفتن داشته باشم. علاوه بر این بازیگری در ژانر طنز و کمدی آزادی عمل بیشتری به بازیگر برای پرداختن به لایههای درونی خودش میدهد و از نظر من این یک نقطه قوت برای بازیگر است تا بتواند خود را با آزادی عمل بیشتر در پرداخت محک بزند.
با توجه به ارتباطات عمیقی که با شبکه صنفی بازیگران در ایران دارید. به طور واضح بگوئید با وجود این چند دستهگیها چه اتفاقی در بازیگری ایران افتاده است؟
سیاوش چراغی پور: مشکلی که شما به درستی به آن اشاره کرده اید متاسفانه تنها شامل این مقطع و دوره زمانی در سینما،تئاتر و تلویزیون کشور نیست! مشکلی است که در تمام دورانها گریبانگیر این حرفه بوده و هست که در طول سه دههای که من شاهد آن بودم هربار پررنگ تر شده است. من تمام این مشکلات را ناشی از این میدانم که در ایران هیچ سندیکای واقعی بازیگری وجود ندارد. سندیکای که با قوانین مشخص قدرت این را داشته باشد که بتواند راه عبور هر ناکسی را به جریان بازیگری درایران ببندد. ما بازیگران تحصیلکردهای داریم که سالها در حوزه زحمت کشیده و وقت گذاشتهاند و اگر بخواهیم حاصل زحمات این عزیزان در طول این سالها به باد نرود قطعا نیازمند حضور یک سندیکای نظارتگر و قوی هستیم که متشکل باشد از خود اهالی این حوزه که با مشکلات و کم و کاستیهای حرفه بازیگری در ایران کاملا آشنا هستند. بعضی وقت ها متاسفانه احساس میکنم که ما در جامعه ای زندگی میکنیم که انگار باید همه چیزمان به همه چیزمان بیاید و به همین خاطر وقتی هیچ چیزی در ایران و سینمای ایران استاندارد نیست پس بازیگری هم مستثنی از این امر نمیشود. اما آرزوی من به عنوان یک بازیگر که سه دهه از عمر خود را صادقانه در این حرفه گذاشته است این است که این مسیر استاندارد در بازیگری اتفاق بیفتد که ماحصل آن گزینش افراد متخصص در این حوزه است. غم انگیز است وقتی میبینم عدهای از دوستان حرفهای من در این شرایط خانه نشین هستند. حتی گاها شده است نقشهایی را که از دفاتر سینمایی به بنده پیشنهاد میشود را رد میکنم و به آنها میگویم بازیگر بهتری را برای این نقش سراغ دارم که مدتهاست خانه نشین شده و فرصتی برای کار برایش پیش نیامده است و می دانم که حتما از من نیازمندتر به حضور در جلوی دوربین و یا صحنه است. اما چه بسا که این درد عمومی و فراگیرتر از آن است که با کمکها و ملاحظههای من به صورت انفرادی درمان شود و نیاز مبرم به این هست که در یک روال قانونی و منضبط از حق و حقوق این بازیگران کهنهکار که با سابقه درخشان خانه نشین شدهاند، دفاع شود. این وظیفه مشخصا به عهده خانه سینما و انجمن بازیگران است که با ورود فعالتر خود، بحرانهای از این دست را التیام بخشند.
سوگل طهماسبی: بله از نظر بنده هم متاسفانه تابحال نظارت فعال و موثری را در این بخش شاهد نبودهایم. مشکل هنرمندان خانهنشین که از بزرگترین آسیبهای این حرفه است تا نظارت بر خود معضلاتی که بازیگران دارند اعم از ساعت کار، ندادن دستمزدها و ….
مریم بحرالعلومی: من احساس میکنم،ریشه کل این ماجراها ما را به یک آدرس میبرد. اینکه نظام سرمایه داری سایهاش را بر همه چیز انداخته است. وقتی کلا اسم ده بازیگر روی میز تمام کارگردان ها قرار دارد دیگر حتی نمیشود از واژه مافیا استفاده کرد چرا که دیگر این روشهای متداول تبدیل به روالی همه گیر شده است و همه به همین شکل کار میکنند. در این شرایط اگر من به عنوان یک کارگردان ریسک کنم و انتخابهای متنوعتری را برای بستن کست خود لحاظ کنم، نه تنها هیچ کس مرا حمایت نمیکند بلکه بابت این انتخاب سرزنش میشوم! مثلا در فیلم سینمایی «قطع فوری» من از سوگل طهماسبی که برچسب بازیگر تلویزیون روی او الصاق شده در سینما استفاده کردم. دو بازیگر از تئاتر معرفی کردم و برای انتخاب علی انصاریان در فیلم سرزنش شدم. تاریخ هست و ما را قضاوت میکند هنوز هم میتوانید کامنتهای مخالفان را در صفحه شخصی من برای انتخاب علی انصاریان ببینید. همان هایی که بعدتر با خبر فوت شدن انصاریان صفحات خود را سیاه کردند! قصد من از انتخاب علی انصاریان که اتفاقا انتخاب بسیار هوشمندانه ای در پرونده هنری این چهره نام آشنا بود این بود که به او فرصتی بدهم که در ژانر متفاوتتری به غیر از طنز و کمدی نقش پردازی کند و این فرصت را برای او در سینمای هنری ایجاد کردم. همین طور شد که خانواده انصاریان این اثر را زیباترین و ماندگارترین اثر او خواندند. برای نقش خواننده نیز به دنبال ساسان کریمی که به مرد هزار حنجره در اینستاگرام معروف است، رفتم و تمام موانع و سختی هایی که برای کار کردن با این هنرمند وجود داشت را پشت سرگذاشتم تا فرصتی برای او پیش بیاورم که خود را در عرصه سینما محک بزند. خوشبختانه این فرصت برای او ایجاد شد و در تست حضوری که هم که از او داشتیم نه تنها من، بلکه بقیه هم از اجرای زنده او لذت بردند. با این همه هیچ کس برای به وجود آوردن این اتفاقات و فرصتها از بنده نه تنها تشکر نکرده است بلکه حمایتها نیز بسیار ضعیف بوده است. همین طور استفاده از یوسف تیموری در فیلم «شهربانو» در شمایل کاراکتری جدی نیز به همین خاطر اتفاق افتاد. با اینکه مخاطب یوسف تیموری را یک بازیگر طنز میداند من این ریسک را کردم و بازی درخشان او در نقش جدی مقابل خانم فرشته صدر عرفایی نتیجه خوبی داشت. تمام اینها مستلزم این است که کارگردان ها در انتخاب بازیگر و عوامل تنها به آن لیست همیشگی رجوع نکنند و این فرصت را با توجه به استعدادهای نهفتهای که در هنرمندان نادیده انگاشته شده است، مورد توجه قرار دهند. حتی اگر این کار برایشان در صدی ریسک داشته باشد. خوشبختانه مدتی طول کشید و حالا یوسف تیموری در یک نقش جدی در سریال «رهایم کن» حضور دارد. اما مثل اینکه بقیه منتظر هستند که ریسک اول را شخص دیگری انجام دهد و ما به تبع امتحان پس داده شده، اقدام برای انتخاب نقش کنیم. اتفاقی که توسط هوشمندی دوستان برای جواد عزتی هم افتاد و مسیر حرفهای و کاری او را تغییر داد.
سیاوش چراغی پور: البته در ادامه همین مبحث من معتقدم مقداری از این اتفاق خوشایند هم بر عهده خود بازیگران است. متاسفانه بازیگری برای بعضی از هنرمندان این رشته مترادف با راحت طلبی شده است و همه توقع نقشهای مهم در کارهای برجسته را دارند. در حالی که مسیر بازیگری و نقش پردازی برای پیشرفت اصلا مبتنی بر این مهمانگاری بینتیجه نیست. اینکه بعضی به من میگویند چقدر پرکار شدهام! به دلیل استقبال من از هر نقش و انعطاف فکری من در کنار آمدن با هر گروه کاری در قامت خودش است. من در حین ایفای دو نقش در دو اثرسینمایی، همزمان در ۴ فیلم کوتاه هم حضور دارم که شاید از نظر دیگران احمقانه به نظر بیاید چرا که هیچ سود مادی و سابقه هنری برای من ندارد. علاوه بر آن ممکن است برای بازی درهمین آثارکوتاه با عدهای جوان تازهکار همکاری کنم که شاید الفبای کارگردانی و سینما را هم نمیدانند و تاره درحال یادگیری و تجربه اندوزی هستند. با اینکه من توانایی جسمی و شرایط روحی حضور در این آثار را ندارم با این حال با این نیروی تازهکار همکاری می کنم و این شرایط سخت را به جان و دل میخرم.
بنده احساس میکنم که شما با این روش، زکات هنر خود را می پردازید….
سیاوش چراغی پور: دقیقا همین طور است. برای اینکه در گذشته کارگردانانی بودهاند که این فرصت را در اختیار من قرار داده و من را به عنوان یک بازیگر کم تجربه و آماتور در گروههای حرفه ای پذیرفتهاند. حالا هم وظیفه من است که به تبع حرفه خود این موقعیت و فرصت را برای جوانان تازهکار ایجاد کنم. اینکه برخی بازیگران میبینند در این مسیر اتفاق خوبی برایشان نمیافتد گاهی باید دلیلاش را در خودشان جستجو کنند. بارها شده است که من به دوستان خود برای حضور در فیلم کوتاه تماس میگیرم و با تعجب به من می گویند؛ سیاوش حوصله داری؟ وقتی از آنها میپرسم که درگیر کاری هستند که مانع از حضورشان می شود، می گویند؛ نه! و دلیلی برای حضور در این پروژهها نمیبینند. این درصورتی است که من با اینکه درگیر دو پروژه هستم با خواهش و تمنا از برنامهریز میخواهم زمانی را در اختیارم قرار دهد تا بتوانم در فیلم کوتاه یک کارگردان جوان حضور پیدا کنم. کاری که برای من نه دستمزد دارد و نه موقعیت! اینجا نکته پنهانی وجود دارد که شاید بقیه متوجه آن نباشند، من دلیل پرکاری خود را در تمامی عرصهها در همین چیزهای ساده میدانم. در حضور در همان جمع های تازهکار که به نظر می آید فایدهای ندارد! به همین خاطر است که اعتقاد دارم بازیگری موثر هیچ میانهای با تنبلی و راحت طلبی ندارد.
آیا با این شرایط فعلی، به جوانان علاقهمند و مستعد خصوصا جامعه بانوان، پیشنهاد میکنید که به حوزه کارگردانی وارد شوند؟
مریم بحرالعلومی: اول خودشان را بشناسند. طاقت و صبر خود را محک بزنند کفش آهنی به پاکنند و بعد در این مسیر گام نهند. اگر خودشان را نشناختهاندو میزان طاقت و صبر خود را درمواجه با مشکلات تخمین نزده و یا به دنبال مشهور شدن یا درآمد بالا هستند، البته که خیر! اصلا پیشنهاد نمیکنم. چرا که از نظر من شهرت مادربودن، خانواده دوست بودن و جوابگوی خانواده بودن از نظر من خیلی بالاتر است تا اینکه فیلمسازی باشید که هیچ کدام از این ها ندارد و اندکی بعد متوجه میشوید که همه آنچه که از این حرفه در ذهن خود ساخته بودید، توهمی بیش نبوده است. واقعیت در این رشته بسیار تلخ است.
آیا بیشترین مشکلات این حرفه منوط به مسائل مادی است؟
مریم بحرالعلومی: خیر، مشکلات این حرفه مجموعه ای از عوامل است که دست به دست هم میدهند و در تمام مراحل تنها تحمل، طاقت و انرژی شخص است که برایش تعیین تکلیف میکند. به قول سوگل طهماسبی مرارتهای غیر قابل تحملی در این حرفه وجو دارد که اگر تو با وجود آنها حالت خوب نباشد قادر به ادامه نخواهی بود. مرارتها و سختیهایی که در مرحله به مرحله این کار همچنان و همیشه با تو هست و تو مجبوری از آنها دائما عبور کنی. و در نهایت تنها چیزی که برای ما میماند این است که در تنهایی به خودمان پاسخ دهیم که فارغ از نتیجه از تلاش خود راضی هستیم یا خیر؟ و یا در برابر خانواده بزرگتری که در اطراف ما ایجاد شده، مسئولیتپذیر بودهایم یا نه؟ در نهایت اینکه فعالیت در این حوزه می تواند در یک قاب از یک عکس یادگاری برای شخص ماندگار شود باید ببینیم که این عکس یادگاری چقدر میتواند ما را خوشحال کند یا ناراحت و دلسرد!
سمیه خاتون
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است