روزنامه صبا

روزنامه صبا

پرونده شنبه های چالشی صبا

محمد حسین ناصر بخت:احیای تعزیه نیاز به بنیاد تعزیه دارد


در پرونده چالش این هفته صبا «برای نمایش آیینی تعزیه چه کرده‌ایم؟» پرداخته‌ایم.

در پرونده چالشی این هفته صبا به  سراغ نمایش آیینی- مذهبی تعزیه در ایران رفته‌ایم. همان‌طور که  می‌دانیم تعزیه‌خوانی در تاریخ و فرهنگ ایران به ویژه در جامعه شیعیان اهمیت بسیاری دارد و تأثیر مهم و شگرف فرهنگ نمایش تعزیه‌خوانی در الگوهای رفتاری مردم و فرهنگ و هنر آنان، بسیار نمایان است. اینکه چرا این هنر والا با این کارکرد متمایز و قوی نسبت به دوره‌های پیشین برجستگی کمتری دارد، سوال چالشی این هفته صبا است. خبرنگار صبا برای پاسخ به  این پرسش به سراغ پژوهشگران برجسته ایرانی، پیشکسوتان تعزیه در اجرا و علوم دانشی این رشته رفته است. در ادامه با این گفت و گو همراه ما باشید.

محمد حسین ناصر بخت (پژوهشگر هنر و استاد دانشگاه):احیای تعزیه نیاز به بنیاد تعزیه دارد

تعزیه در ابتدا با مضمون  عزاداری امام حسین و قیام عاشورا بوده است، اما وقتی جلوتر رفت تنوع متون در آن بیشتر شد.‌ طوری که در ۳۶۵ روز سال در تکیه دولت ما شاهد ۳۶۵ نمایش بودیم. این نمایش‌ها هیچ کدام تکراری و از مجالس قدیمی و مناسبتی نبودند. هم اکنون در ایتالیا یک هزار مجلس تعزیه ایرانی ضبط شده وجود دارد و در ایران نیز ما توانسته‌ایم ۵۰۰ قصه مستقل را ثبت کنیم که خیلی از آنها دیگر اجرا نمی‌شوند.  این متون معمولاً از مضامینی تاریخی برگرفته شده‌اند مانند شهادت امیرکبیر و …. مردم امروز به سبب آنکه در آن دوران زیست نکرده‌اند تنها بخش آیینی تعزیه را می‌شناسند، بخشی که دارای تنوع موضوعی نیست. در حالی که تعزیه گسترده‌تر از آن چیزی است که حالا اجرا می‌شود ضمن آنکه چیزهای من درآوردی به عنوان نوآوری نیز به آن اضافه شده است که خارج از عرف و قراردادهای این هنر نمایشی است. تعزیه یک هنر قراردادی و اصیل مبتنی بر نمادها و نشانه‌هاست و نمایشی رمزگون و تمثیلی است.  متاسفانه امروزه در مجالس همیشگی هم با یک اجرای کامل از تعزیه اصیل مواجه نیستیم، چون دانش بعضی از این شبیه خوان‌ها  برای اجرای کامل یک مجلس کافی نمی‌باشد. بخشی از تعزیه که حالا باقی مانده است و هنوز هم در حال اجرا شدن است بخش آیینی و مناسبتی است آن هم به این خاطر که با اعتقادات مردم پیوند دارد. اما این تعزیه همان تعزیه در دوره شکوه خود نیست.  این هنر در روزگار تکیه دولت به اوج خود رسیده بود؛ با تنوع مجالس و افراد حرفه‌ای که در آن حضور داشتند و مهم‌تر از آن بانیانی که از خود حکومت بودند و در شکل گیری آن شکوه بسیار موثر بودند. به همین دلیل در دوره تکیه دولت شاهد بهترین شکل اجرایی تعزیه از نظر موسیقی، اجرا، طراحی و متون هستیم.  اما بعدتر در دوره پهلوی اول، با ممنوعیت، تعزیه دچار نزول شد و خیلی چیزها را از دست داد. هم اکنون نیز دیگر بسیاری از متون و مجالس اجرا نمی‌شوند و فقط بخش مناسبتی آن در دهه محرم به واسطه اعتقادی بودنش حفظ شده است و دیگر خبری از شکوهی نیست که هنر تعزیه در زمان تکیه دولت داشت. به همین ترتیب شاهدیم که مجالس کوتاه‌تر و تدارکات آن نیز کمتر شده است. به همین دلیل اگر امروز تعزیه‌ای را به بهترین شکل هم ببینیم، در مقایسه با آن دوران در نزول هستیم و اگر تعزیه بخواهد به دوره اوج خود برگردد، باید حمایت تمام قدی داشته باشد. ضمن آنکه تعزیه امروز، رقبایی مانند سینما، تلویزیون و تئاتر نیز دارد. احیای تعزیه نیاز به بنیاد تعزیه دارد. بنیادی پژوهشی که بتواند با هدایت علاقه‌های فردی که در این زمینه وجود دارد، انسجام بیابد. شاید تنها پس از آن ما بتوانیم شاهد تعزیه‌ای باشیم که به طور کامل و با همان متون قدیمی اجرا می‌شود. در این میان اگر بخواهیم تعزیه را با شرایط و نیازهای معاصر امروز احیا کنیم باید تغییراتی در متون و شکل آن به وجود بیاوریم اما باید این نکته را در نظر گرفت که در احیا باید شکل اصیل حفظ شود و با بهره‌گیری از صاحب نظران و کارشناسان تعزیه و حفظ قرار دادهای اصیل آن تغییرات صورت پذیرد. مانند تئاتر کابوکی در ژاپن که در دوره جدید با عنوان شین کابوکی  در همان قالب اجرا می‌شود.  با این حال شاهدیم که به تازگی از قالب تعزیه در تئاتر و سایر هنرهای دیگر استفاده می‌شود. این مسئله ایرادی ندارد اما نمی‌توانیم اسمش را تعزیه یا شبیه خوانی بگذاریم. مثلا کاری که آقای بهرام بیضایی انجام دادند، نوشتن یک متن تئاتری با الهام از تعزیه بود.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است